انتظار فرج در روایات
انتظار فرج در روایات
انتظار فرج
فرج مردم جهان در چيست و چرا انتظار فرج فضيلت و ارزش بيشترى دارد؟
نکته:
در روايات شيعه، عبارت و اصطلاح بسيار لطيف و مناسبى براى انتظار در نظر گرفته شده و آن «انتظار فرج» است. فرج، به معناى نصرت و پيروزى و گشايش گره هاى زندگى از جانب خداوند است. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونى مثبت و گسترده در زندگى بشر و زدوده شدن ناكامى ها و نابسامانى ها از چهره غمزده جامعه انسانى است و پيروزى حكومت عدالت گستر و معنويت گراى مهدوى بر دولت هاى شرك و كفر و ستم است.
توصیه به انتظار فرج در کلام معصومین:
پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آن را برترين اعمال و عبادات مى داند:
«افضلُ اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجل»[144] ؛
«انتظار فرج [و گشايش] از جانب خداى بلند مرتبه، برترين عمل امت من است»
و نيز مى فرمايد:
«افضل العبادة انتظار الفرج»[145] ؛
«با فضيلت ترين عبادات، انتظار فرج است».
حضرت على (علیه السلام) نيز آن را محبوب ترين اعمال در نزد خداوند و منتظر فرج را، همانند شهيد راه حقّ مى داند:
«انتظروا الفرج و لاتيأسوا من روح الله فاِنّ احبَّ الاعمالِ الى اللّه عزّوجلّ انتظارُ الفرجَ الآخِذُ باَمرنا مَعَنا غدا فى حظيرة القدس و المنتظر للفرج كمُتشَحّط بدمه فى سبيلِ اللّه»[146] ؛
«منتظر فرج باشيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه محبوب ترين اعمال نزد خداوند – عزّ و جل – انتظار فرج است. كسى كه پذيراى امر ما باشد، فردا[ها ]در «حظيرة القدس» با ما است و كسى كه منتظر فرج باشد، مانند كسى است كه در راه خدا، به خون خود آغشته گشته است».
امام جواد (علیه السلام) آن را با فضيلت ترين و راه گشاترين امور مى داند:
«اَفضَلُ اعمالِ شيعتنا انتظارُ الفَرَج مَن عَرَف هذ الامرَ فقد فُرِّج عَنه بانتظاره»[147] ؛
«برترين عمل شيعيان ما انتظار فرج است. هر كس اين امر را بداند و آن را بشناسد، با همين انتظار در كارش گشايش و فرج مى شود».
على بن مهزيار مى گويد: نامه اى به امام هادى (علیه السلام) نوشتم و از ايشان درباره «فرج» پرسيدم ؛ حضرت فرمود:
«اذا غابَ صاحبُكم عن دارالظّالمين فتوقّعوا الفرج»[148] ؛
«هر گاه امام شما از بين ظالمان و ستمگران مخفى شد، چشم به راه فرج باشيد».
امام صادق (علیه السلام) نيز حالات شيعيان در دوران غيبت و انتظار گشايش و فرج را چنين بازگو مى فرمايد: «نزديك ترين جايى كه خداى متعال به بندگانش هست و نيز بيشترين زمانى كه از ايشان راضى است، وقتى است كه حجّت الهى را از دست بدهند و او بر ايشان ظاهر نشود و جايش را ندانند ؛ در عين حال يقين دارند كه آن حجّت باقى است و باطل نشده است. پس در آن هنگام، هر صبح و شام، منتظر فرج باشيد…»[149].
نکته:
برآيند اين روايات آن است كه عموم مردم جهان – به خصوص شيعيان – بايد منتظر ظهور و قيام مهدى موعود باشند كه از سراپرده غيبت بيرون آيد.
انتظار فرج، در واقع نوعى آمادگى و استقبال از نيكى ها است. آمادگى براى تلاش و حركتى مداوم و كوششى خستگى ناپذير همراه با تهذيب نفس، پاك زيستن، حقّ خواهى و دور ماندن از زشتى ها و آلودگى ها.
به همين جهت وقتى ابوبصير از امام صادق (علیه السلام) پرسيد كه: فرج كى خواهد بود؟ آن حضرت فرمود:
«يا ابابصير و انت ممّن يريد الدّنيا؟ مَن عرف هذاالامر، فقد فرج عنه لانتظاره»[150] ؛
«اى ابوبصير! تو هم از كسانى هستى كه دنيا را طلب مى كنند؟ آن كس كه قيام امام را بشناسد، براى او به جهت انتظارش فرج شده است».
نکته:
بر اين اساس، انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولى است ؛ يعنى انتظارى همراه با آگاهى، بصيرت، درايت، معنويت، آمادگى، حق گرايى، عدل خواهى و… به عبارت روشن تر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار يارى رساندن به او است. چنين شخصى در غيبت امام، چنان رفتار مى كند كه گويا در زمان ظهور و حضور او زندگى مى كند. به همين جهت شيعه تمامى دشوارى ها و كاستى ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. اين نوع انتظار است كه داراى فضيلت و ارزش بى شمارى است.
امام سجّاد (علیه السلام) مى فرمود:
«انتظار الفرج من اعظم الفرج»[151] ؛
«انتظار فرج، خود از بزرگ ترين گشايش ها است».
امام كاظم (علیه السلام) هم فرمود:
«انتظار الفرج من الفرج»[152] ؛
«انتظار فرج، نشانه فرج و گشايش است».
نکته:
به صراحت مى توان گفت: از مهم ترين رازهاى نهفته بقاى تشيّع همين روح انتظارى است كه كالبد شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش و جوشش وا مى دارد.
«انتظار»، ظرفيت و توانايى فراوانى براى تحقّق جامعه آرمانى اسلام ايجاد مى كند و رفتارها و برنامه ها را بدان سمت سوق مى دهد. اين والاترين عبادت و بهترين عمل است.
چنان كه امام على (علیه السلام) فرمود:
«افضلُ عبادة المؤمن انتظار فَرج الله»[153] ؛
«بهترين عبادت مؤمن، انتظار كشيدن فرج خداوند است».
به طور خلاصه مؤلّفه هاى زير را مى توان از «انتظار فرج» برداشت كرد:
1. تلاش و كوشش براى پيشرفت و ترقّى ؛
2. اصلاح طلبى و اميد به زندگى بهتر (گشايش در امور) ؛
3. نفى وضع موجود (ظلم و بى عدالتى، فساد و تباهى) ؛
4. طرد و عدم پذيرش حكومت هاى سياسى (نامشروع دانستن آنها) ؛
5. قيام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال ؛
6. ضرورت تشكيل حكومت هاى دينى و مشروع ؛
7. عدم انقياد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و…[154].
[144]. بحارالانوار، ج 52، ص 128.
[145]. معجم احاديث الامام المهدى، ج 1، ص 268.
[146]. بحارالانوار، ج 53، ص 123.
[147]. بحارالانوار، ج 52، ص 110.
[148]. كمال الدين، ج 2، ص 380، ح 2.
[149]. همان، ص 337، ح 10.
[150]. كافى، ج 1، ص 371.
[151]. بحارالانوار، ج 52، ص 122، ح 4.
[152]. الغيبة طوسى، ص 459.
[153]. بحارالانوار، ج 52، ص 146.
[154]. براى مطالعه بيشتر ر.ك: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش 2، ص 130.
منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، پرسش ها و پاسخ ها«مهدویت پیش از ظهور».