چرا بسیاری از روزه داران جز گرسنگی و تشنگی بهره ای از روزه نمی برند؟
چرا بسیاری از روزه داران جز گرسنگی و تشنگی بهره ای از روزه نمی برند؟
انسان با بخش حقیقی خود وارد مهمانی عظیم خداوند می شود. اگر بخش حقیقی، انسانی و جاودانه در او فعال نباشد بهره ای جز گرسنگی و تشنگی ندارد.
حضرت فرمود: «رُبّ صائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن صِیامِهِ إِلَّا الجُوعِ وَ رُبّ قائِمٍ لَیسَ لَهُ مِن قِیامِهِ إِلَّا السّهر= بسا روزه دار كه از روزه خود، جز گرسنگى ثمرى نبرد و بسا نماز شب گزار كه از نماز خود جز بیدارى سودى نگیرد.» بسیاری از روزه داران جز گرسنگی و تشنگی بهره نمی برند. چرا؟ چون اساساً آن آدم اصلی که به مهمانی دعوت شده، به مهمانی نرفته است. صیام هم به همین معناست. یعنی آن آدم حقیقی باید به مهمانی برود.
روزه غیر از گرسنگی و تشنگی، بهره دیگری باید داشته باشد. کسی که متوجه نیست شیاطین در بند هستند، باید به كجا برسد و تولد صحیح و یا تولد سالم و تولد قوی چه نوع تولدی است، روح چه سیری دارد؟ متوجه حركت خودش نیست و نمی تواند از ماه مبارک بهره برداری كند. كسی كه هیچ عشق و علاقهای، هیچ سنخیتی جز با مسائل مادی ندارد، بهره دیگری نمی تواند داشته باشد.
عدم سنخیت باغذاهای الهی و معنوی كار را به آنجا می كشاند كه جز گرسنگی و تشنگی، هیچ بهره برداری از ماه مبارک نشود.
انسان در هیچ لحظه ای از بهره برداری خالی نیست، هیچ وقت بی بهره نمی تواند بگذراند و باید بهره ای داشته باشد. این بهره می تواند بهره خیالی، وهمی یا بهره واقعی باشد.
هیچكس حاضر نیست عمل كند و چیزی را نگیرد. همه بهره می خواهند. منظور كیست؟ خود و ناخود. اینها در همه حالتهایشان دنبال بهره هستند. می خواهند چیزی را كسب كنند و به چیزی برسند، دنبال معادل و دستمزد هستند. انسان به قدری عاشق «ناخود» می شود و این «ناخود» بقدری غلبه می یابد كه اگر عملی انجام دهد كه این عمل بهره واقعی نداشته باشد، سعی می كند برای خود بهره خیالی و وهمی بسازد كه از عذاب وجدان راحت شود. نمی خواهد بپذیرد كه عمرش تلف شده است.
«… الَّذی أَنزَلتَ فِیهِ القُرآنَ = ماهی که در آن قرآن را نازل فرمودی…» خدایا این ماهی است که تو به احترام من، قرآن را نازل کردی.
یک قاعده خیلی مهم: به کلمه «حَرَم» دقت کنید، حرم امیرالمومنین (علیه السلام) حرم امام رضا (علیه السلام) حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)، یا مسجد الحرام، بیت الله الحرام، محرم الحرام، ماه های حرام، «حریم» «احترام»، این کلمه از ماده (ح ر م) است، هرجا این کلمه به کار رفت یادتان نرود، شما با یک موجودِ فوق العاده عزیز، دوست داشتنی، واجب التعظیم و مهم روبرو هستید. می خواهی حرم بروی، وضو بگیر، حرمت دارد، قاعده دارد. چون اینهاخیلی مقدس هستند.
برای ورود به مسجدالحرام باید احرام کرد، احرام یعنی حرام کردن چیزهایی که مربوط به بخش حیوانی است.
چرا می گویند فلان کار برای شما حرام است؟ چون تو حیف هستی. تو موجود حریم داری هستی. چرا برای زن حجاب گذاشته اند؟ چون شخصیت دارد و همگانی نیست. بلکه موجود قیمتی و ارزشمندی است. کسی که حجاب را دوست ندارد، چه یک خانم و چه یک مرد، اینها متوجه قیمت انسان نیستند. همینطور لقمه حرام. اگر این لقمه بیاید در وجودت، الله از وجود تو بیرون می رود.
پس قاعده این شد، هرجا که «حرام» است، خدا زور نمی گوید، با بخش حیوانی ما کار دارد. اگر برای ما در دین چیزی به نام «واجب» و «حرام» است، این برای احترام به ما است. خداوند خواسته با کلمه حرام ما را نوازش کند، همانطور که مسجد خودش را با کلمه حرام تعظیم می کند. برای انسان هم به همین مقدار قیمت قائل است. خداوند چیزهایی در زندگی انسان گذاشته به نام حرام، برای اینکه انسان موجود با عظمتی است. برای اینکه هدف از خلقت تو مهمانی رفتن، شام، ناهار، ازدواج و بچه دار شدن نیست. اینها را حیوانات هم دارند. هدف از خلقت، رئیس شدن و رئیس جمهور شدن نیست. برای اینکه هدف از خلقت تو پرورش یک موجود، به ظرفیت خلیفه اللهی است، به بزرگی خداوند. به بزرگی محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).
منتظران منجی