خواص برخی گياهان در روایات مثل عناب انجیر کندر و …
خواص برخی گياهان در روایات مثل عناب انجیر کندر و …
فهرست این نوشتار:
عنّاب
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «فضيلت عنّاب بر ساير خوراكىها، همچون فضيلت ما بر ساير مردم است».[27]
2. از امام اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «عنّاب تب را از بين مىبرد».[28]
3. در حديث است كه ابن ابى الخضيب مىگويد ديدگانم سفيد شده بود وهيچ نمىديدم. شبى حضرت على عليه السلام را در خواب ديدم (ومشكلم را به حضرت عرض كردم) فرمود: «عناب را بكوب ودر چشمات بكش». هنگامى كه از خواب بيدار شدم عنّاب را به آرامى كوبيدم ودر ديدگانم كشيدم وبينا شدم.[29]
سياهدانه
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شفاى همه دردها، جز مرگ، در سياهدانه است».[30]
2. در حديث است كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله چگونگى استفاده از سياهدانه را پرسيدند. حضرت فرمود: «بيست ويك دانه آن را در پارچهاى قرار داده، يك شب آن را در آب خيس مىكنى وصبح هنگام دو قطره در بينى راست ودو قطره در بينى چپ مىچكانى، روز دوم نيز به همين ترتيب عمل مىكنى، در روز سوم در بينى راست يك قطره ودر بينى چپ دو قطره مىچكانى وهر شب دانهها را تازه مىكنى».[31]
3. در حديث است كه شخصى از تكرّر ادرار كه موجب آزار واذيّت وى شده بود به امام صادق عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «در آخر شب، سياهدانه بخور. من آن را براى مداواى تب، سردرد، چشم درد، درد شكم وهمه دردها مىخورم وخداوند مرا شفا مىدهد».[32]
اسفند
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «بر هر يك از برگ ودانه وبوته اسفند تا زمانى كه بپوسد، فرشتهاى نگهبان است. ريشه وشاخه اسفند اندوه وسِحر را برطرف مىكند ودر دانهاش شفاى هفتاد ودو درد است؛ بنابراين، خود را با اسفند وكُندر معالجه كنيد».[33]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خانهاى كه اسفند در آن باشد، شيطان تا هفتاد منزل از آن دورى مىكند. اسفند شفاى هفتاد بيمارى است كه آسانترين آن خوره است».[34]
3. در حديث است كه پيامبرى از پيامبران الهى از ترسو بودن امّت خود به خدا شكايت كرد. وحى آمد كه به امّتت دستور بده اسفند بخورند كه باعث شجاعت (آنها) مىشود.[35]
انجير
1. از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «انجير بخوريد كه براى از بين بردن قولنج مفيد است».[36]
2. در حديثى ديگر فرمود: «انجير بوى بد دهان را برطرف واستخوان را محكم ودردها را زايل مىكند وباعث رويش مو در بدن مىشود».[37]
3. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «خوردن انجير تازه وخشك، بواسير را قطع ونِقرس[38] را درمان مىكند».[39]
كُندر وهليله زرد
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «كندر برگزيده پيامبران است وهيچ دردى زودتر از درد آن به آسمان بالا نمىرود (وبرطرف نمىشود) ودوركننده شياطين وبرطرفكننده بلاهاست».[40]
2. از امام حسين عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «اگر مردم بدانند هليله زرد چه منافع وخواصّى دارد، بىگمان هموزن آن طلا خواهند داد».[41]
خرفه وكرفس
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «برگ خرفه بر عقل مىافزايد وهيچ گياهى شريفتر وسودمندتر از آن نيست».[42]
2. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «كرفس بخوريد كه غذاى حضرت الياس ويسع ويوشع بن نون بوده است».[43]
بادروج وكاهو وسداب
1. از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «بادروج[44] از ما وترهتيزك از بنىاميّه است».[45]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «از كاهو استفاده كنيد، كه كاهو خون را تصفيه مىكند».[46]
3. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس سداب[47]بخورد وشب هنگام بخوابد، در آن شب از دردهاى داخلى وبيرونى وذاتالجنب در امان است».[48]
اسفرزه وسنا وكاسنى
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس تب كند ودر شب اوّل معادل دو يا سه درهم (حدود نيم مثقال) اسفرزه بخورد، از سرساموذاتالجنب در آن بيمارى حفظ مىشود».[49]
2. در حديثى معتبر مىخوانيم كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود «بيمارىهاى خود را با سنا درمان كنيد[50] كه اگر چيزى مرگ را درمان كند آن چيز سنا است».
[51]
3. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: چهار چيز است كه طبيعتها را به اعتدال مىآورد: انار سورانى[52] ، خارك پخته شده بنفشه وكاسنى».[53]
نمك وسركه واُشنان[54]
1. در چندين روايت آمده است كه ماليدن نمك، زهر عقرب وديگر گزندگان را از بين مىبرد.[55]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «سركه شراب، بُن دندان را محكم مىكند وكرمهاى شكم را مىكُشد وعقل را تقويت مىكند».[56]
3. در حديثى ديگر فرمود: «خوردن اُشنان، زانوها را سست وآب پشت را فاسد ودهان را بدبو مىكند».[57]
زنيان[58] وگردو وآبشم
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «زنيان وگردو را با هم بخوريد كه بواسير را مىسوزاند وبادها را بيرون مىكند ومعده را محكم مىسازد وكليهها را گرم مىكند».[59]
2. در حديثى ديگر فرمود: «آبشم ونمك با هم، بادها را بيرون، دهان را خوشبو، معده را نرم، لقوه[60] را درمان، قوّت جماع را بسيار مىكند، سُدّه[61] را مىگشايد، بلغم را مىسوزاند وموجب ادرار مىشود».[62]
زنيان و آبشم و سياهدانه
در روايتى مىخوانيم كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله زنيان، سياهدانه وآبشم را سفوف كرده وبعد از لبنيّات وغذاهايى كه بيم ضرر داشت مىخورد وگاه با نمك ساييده مخلوط مىكرد وپيش از غذا مىخورد ومىفرمود: «هنگامى كه صبحگاهان اين دارو را مىخورم از خوردن هيچ چيز باكى ندارم. اين دارو معده را تقويت مىكند وبلغم را از بين مىبرد واز لغوه امان مىدهد».[63]
عسل
از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «خداوند با عسل بركت را فرستاد وشفاى همه دردها در عسل است ودر آن هفتاد بركت است».[64]
[27] . مكارم الأخلاق، ص 176.
[28] . همان، ص 175.
[29] . همان، ص 176.
[30] . طبّ الأئمّه، ص 68.
[31] . مكارم الأخلاق، ص 185.
[32] . همان، ص 186.
[33] . همان.
[34] . مكارم الأخلاق، ص 186.
[35] . همان.
[36] . طبّ الأئمّه، ص 137.
[37] . كافى، ج 6، ص 358، باب التين، ح 1؛ مكارم الأخلاق، ص 173.
[38] . «نقرس» ورم همراه با درد است كه در مفاصل پا وبند انگشتان، به خصوص شصت پا بروز مىكند.
[39] . مكارم الأخلاق، ص 174.
[40] . همان، ص 187.
[41] . طبّ الأئمّه، ص 86.
[42] . مكارم الأخلاق، ص 180.
[43] . كافى، ج 6، ص 366، باب الكرفس، ح 1؛ مكارم الأخلاق، ص 180.
[44] . «بادْروج»، ريحان كوهى، گياهى است داراى برگهاى ريز وگلهاى سرخ رنگ. به معناى گل بستان افروزهم گفتهاند. بادرويه وبورنگ وبوينگ نيز گفته شده (فرهنگ عميد).
[45] . كافى، ج 6، ص 368، ح 3، از امام صادق عليه السلام .
[46] . كافى، ج 6، ص 367، باب الخس، ح 1؛ مكارم الأخلاق، ص 183.
[47] . معناى «سداب» در پاورقى صفحه 440 گذشت.
[48] . مكارم الأخلاق، ص 181.
[49] . مكارم الأخلاق، ص 188.
[50] . «سَنا» گياهى است داراى برگهاى باريك شبيه برگ حنا، گلهايش كبودرنگ ودانههاى آن ريز ودر غلافىشبيه غلاف باقلا جا دارد وبيشتر در حجاز مىرويد وبهترين آن، سناى مكّى است. برگ آن در طب مانندمسهل استعمال مىشود (فرهنگ عميد).
[51] . مكارم الأخلاق، ص 188.
[52] . «سورانى» منسوب به سورى (بر وزن طوبى) محلّى در عراق است. شاهد بر اين مطلب روايتى از امامصادق عليه السلام است كه فرمود: «اگر من در عراق بودم هر روز يك دانه انار سورانى مىخوردم ويك بار درآب فرات آب تنى مىكردم». (خصال مترجم، ترجمه سيّد احمد فهرى زنجانى، چاپ انتشارات علميّهاسلاميه، ص 275).
[53] . خصال، ج 1، ص 229، ح 100؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 221، ح 1.
[54] . «اُشنان» گياهى است داراى شاخههاى باريك وساقه ستبر كه در شورهزارها مىرويد. طعم آن شور استوچهارپايان آن را مىخورند. ريشه آن را پس از خشك كردن، نرم مىكوبند ودر شستن لباس به كار مىبرند(فرهنگ عميد).
[55] . كافى، ج 6، ص 327، ح 9 و10.
[56] . كافى، ج 6، ص 330، ح 9.
[57] . همان، ص 378، ح 1 و2.
[58] . زنيان (نانخواه) تخمى است زردرنگ وخوشبو، طعم آن اندكى تند وتلخ، گاه آن را روى نان مىزنند.جوانى وزنيان وزينان وزينيان وساسم هم گفته شده (فرهنگ عميد، شرح واژه نانخواه).
[59] . مكارم الأخلاق، ص 191.
[60] . «لقوه» نوعى بيمارى است كه در چهره انسان پيدا مىشود ولب ودهان يا فك به طرفى كج مىگردد(فرهنگ عميد).
[61] . «سُدّه» در اصطلاح طب، چيزى كه در روده گير كند ومانع خروج مدفوع شود (فرهنگ عميد).
[62] . مكارم الأخلاق، ص 191.
[63] . مكارم الأخلاق، ص 187.
[64] . همان، ص 166.