وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

حدیث منع خروج و ایجاد حکومت قبل از ظهور امام زمان

0

حدیث منع خروج و ایجاد حکومت قبل از ظهور امام زمان 

فهرست این نوشتار:

سوال : حديث امام صادق(ع) كه مى فرمايد: « در آخرالزمان و قبل از ظهور آقا امام زمان(عج) هيچ پرچمى برخواسته نمى شود جز پرچم كفر و ظلم و حتى هيچ كس از خاندان ما براى احياى حق به پا نمى خيزد جز اين كه به گناه مى افتد و براى ما و خاندان ما سختى و مشقت به بار مى آورد.» كه در مورد حكومتهاى آخر الزمان است چه قدر سنديت دارد؟ البته از اين احاديث بسيار است كه بنده به عنوان نمونه يك مورد را ذكر نمودم … آيا اين در تضاد با نظريه ولايت فقيه و قدرت گرفتن سياسى و اقتصادى و … ولى فقيه نيست؟

پاسخ : 

تشکیل حکومت دینی در زمان غیبت واجب است

اولاً لزوم تشكيل حكومت اسلامى امرى مهم و آشكار است زيرا كه بخش عظيمى از قوانين اسلامى، برنامه هايى سياسى اجتماعى است كه جز در سايه يك تشكيلات و حكومت قابل اجرا نيست.

و چون اين احكام دائمى است و به هيچ وجه اختصاصى به زمان حضور امام معصوم (ع) ندارد، در زمان غيبت هم لازم الاجرا است بنابراين ؛ هر گاه تشكيل حكومت امكان داشته باشد به عنوان مقدمه اجراى احكام الهى، واجب است به آن اقدام گردد. و بديهى است اجراى حكومت اسلامى نيازمند مديرى تواناست كه علاوه بر صلاحيت هاى لازم در حوزه مديريتى، از تخصص لازم در آشنايى با احكام اسلامى برخوردار باشد تا امور جامعه و روابط و مناسبات آن را در چارچوب احكام الهى منطبق و اداره نمايد.(1)

بررسی روایات

ثانياً آنچه در روايات به عنوان نهى از قيام پيش از قيام حضرت مهدى (عج) آمده معنى و مفهوم خاصى دارد كه نياز به تحقيق جامع دارد. روشن است كه احاديث در هر موضوعى هم از حيث سند و راويان بايد مورد بررسى قرار گيرند و هم از جهت محتوا و مضمون، در بحث قيام پيش از ظهور مهدى (عج) نيز چنين است.

بسيارى از روايات اين بخش غير قابل اعتمادند و آنها كه معتبرند تنها قيام هايى را مردود مى شمارد كه رهبر آن مدعى مهدويت باشد و به عنوان قائم آل محمد (ص) قيام كند(2) يا هدف غير الهى داشته باشد يا بدون تهيه مقدمات و اسباب لازم و قبل از فرا رسيدن زمان مناسب اقدام شود.

اما گر رهبر قيام نه به عنوان مهدويت و نه به منظور تأسيس حكومتى در برابر حاكميت الله، بلكه به منظور دفاع از اسلام و قرآن و مبارزه با ظلم و استكبار و به قصد تأسيس حكومت اسلامى و اجراى كامل قوانين آسمانى قيام كرد و مقدمات نهضت را نيز پيش بينى نمود و مردم را به يارى طلبيد، روايات مذكور چنين نهضت و انقلابى را مردود نمى شمارد و پرچم چنين نهضتى را پرچم طاغوت نمى شمارد. تأسيس چنين حكومتى به منظور حاكميت الله و در مسير حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) و زمينه ساز آن مى باشد. بنابر اين احاديث مذكور مخالف چنين قيام و نهضتى نخواهد بود.(3)

این روایات پاسخی است به مدعیان دروغین

اين احاديث (مخالف قيام) در شرائطى صادر شده است كه عده اى از علويان و يا حتى از عباسيان، براى مقابله با حكومت اموى و با استفاده از جهل مردم، خود را به عنوان مهدى موعود كه پيامبر (ص) وعده ظهور او را بشارت داده بود، قلمداد مى كردند و از مردم براى خود بعنوان مهدى منتظر بيعت مى گرفتند. در چنين اوضاعى ائمه (ع) با موضع گيرى بجا جلوى سوء استفاده آنان را گرفتند. شاهد اين قضيه اين است كه «مهدى عباسى» كه يكى از خلفاى ظالم عباسى است بهمين جهت لقب مهدى به خود داده و از مردم بيعت گرفت و نيز محمد بن عبدالله بن الحسن معروف به نفس زكيه، به نام مهدى موعود براى خود از مردم بيعت مى گرفت و حتى از امام صادق (ع) نيز خواست كه بنام مهدى آل محمد (ص) با او بيعت كند و همراه او در جنگ با بنى اميه شركت نمايد وقتى امام صادق (ع) حاضر به بيعت با اين عنوان نشد «عبدالله» پدر محمد، سخت عصبانى شد و به حضرت، سخنانى ناروايى نيز گفت.(4)

و در اين مناظره حضرت به عبدالله مى فرمايد: نه پسر تو آن مهدى موعود است و نه الان وقت قيام است و اگر مى خواهيد براى خدا غضب كرده و امر به معروف و نهى از منكر نماييد شما پدر محمد، شيخ ما هستى و بفرماييد رهبرى قيام را بر عهده بگيريد ما نيز با شما بيعت مى كنيم.(5) اين روايت خود دليل بر اين است كه از نظر ائمه هر قيامى محكوم نبوده بلكه امام (ع) براى شركت در قيامى كه براى امر به معروف و نهى از منكر باشد اعلام همكارى نيز نموده است و اين گونه قيام و انقلاب را امضا نموده و مشروع اعلام فرموده است. غالب روايات نهى از قيام كه مخالفين به آن استناد نموده اند، از اين نوع روايات و در چنين فضايى صادر شده است و منع از قيام مشروط و ناظر به افراد خاص است نه مطلق.

انقلاب اسلامى ايران نيز به رهبرى فقيهى جامع شرايط و آگاه به شرايط زمان و مكان شكل گرفته است. رهبرى كه انگيزه الهى او و اخلاص او مورد اعتراف دوست و دشمن بود. همگان مى دانستند كه او جز براى اهداف الهى و اسلامى و اجراى قوانين الهى قيام نكرده و در راه نهضت نيز بر همه قوانين خدايى پايبند است. او در اين مسير پيوسته مورد تاييد عالمان دينى و متفكران اسلامى شيعه و سنى بود و حتى علمايى كه معتقد به تلاش براى تآسيس حكومت اسلامى نبودند نيز پس از تشكيل حكومت اسلامى تآييد و حمايت از حكومت اسلامى را لازم مى دانند. تأييدات الهى همواره همراه اين انقلاب بوده، از اين رو در عرصه داخل و خارج به موفقيت هاى فراوان دست يافته است.

گذشته از اينها روايات متعددى درباره آخر الزمان و علائم ظهور است كه اشاره دارد پيش از قيام و ظهور مقدس حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه، در ايران و بين حكومت هاى شيعى و مورد تأييد امام تشكيل مى شود و در دنياى پر از ظلم و جور آن زمان، مردم را به حق و عدالت دعوت مى كنند. در اين روايات به قيام ايرانيان و حكومت آنها تأييد بسيارى شده است. آقاى على كورانى از علماء لبنانى مقيم ايران، روايات مربوطه را جمع آورى و دسته بندى كرده اند و با توضيحاتى جامع درباره اين روايات توضيح داده است. (كورانى على، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالى، ص 217- 275، شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامى، چاپ دوم 1379، تهران).

پس نه تنها حكومت جمهورى اسلامى مبتنى بر ولايت فقيه، مصداق رواياتى كه نهى از قيام و احيانا تشكيل حكومت مى كند نيست، بلكه به دليل عقل و نقل مصداق واقعى حكومت زمينه ساز حكومت جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه است و همين امر نشان مى دهد رواياتى كه نهى از قيام مى كنند بررسى دقيق ترى شوند و درباره آنها بيشتر انديشه شود. حداقل اينكه اين روايات قيامهاى برحق و مطابق برنامه ائمه را شامل نمى شوند.

تفسير صحيح روايات باطل بودن قيام هاى قبل از ظهور چنين است:

1- اگر روايات مذكور به معناى ظاهرى آنها كه برخى خيال كرده اند، گرفته شود، معناى آن و جوب سكوت در برابر همه ظلم ها و طاغوت ها و بى عدالتى ها است و اين مخالفت نص صريح قرآن و روايات مكرر اهل بيت عليهم السلام است كه اسلام دين عدالت است و مردم را به عدالت و زندگى عادلانه دعوت كرده و سكوت در برابر اهل ظلم و كفر را جايز ندانسته است و از سلطه طاغوت نهى فرموده است. بنابراين قيام امام حسين عليه السلام تنها براى ايشان جايز بود و عملى نيست كه بشود از آن پيروى كرد و كلام امام حسين عليه السلام خطاب به كوفيان كه فرمود «فلكم فى اسوه» همانا من براى شما الگو هستم، (تحف العقول، ص 505) لغو مى گردد و ما تنها موظفيم براى امام حسين عزادارى كنيم و پيروى از سنت و روش ايشان براى ما جايز نيست. ضمن اينكه قيام عليه طاغوت و ظلم مقدمه تشكيل حكومت عدل است و اگر ما پيش از ظهور دعوت به سكوت شده باشيم به آياتى كه دلالت بر جامعيت اسلام دارد (مائده، 33- 38 نور، 2 حجرات، 9 انفال، 39- 60) و همچنين روايات متعددى كه بر اين واقعيت دلالت دارند لغو مى گردند. بنابراين معناى روايات غير از آن است كه برخى با وجوب سكوت برداشت كرده اند.

2- امام على (عِ در وصف مردم در آخر الزمان مى فرمايند: «… تضل فيها اقوام و يهتدى فيها اخرى» در آن زمان گروههايى گمراه مى شوند و گروهى ديگر بر هدايت ثابت قدم مى مانند…»

بعد امام (ع) در وصف گروه هدايت شدگان مى فرمايند: «اولئك خيار هذه الامه مع ابرار هذه العتره» آنها بهترين اين امت هستند كه با خوبان اين خاندان (پيامبر اكرم (ص)) به سر مى برند» (بحارالانوار، ج 51، ص 118).

روايت شريف صريح است در اين كه مردم آخر الزمان دو گروه هستند گروهى به بيراهه گمراهى كشانده مى شوند اما بهترين اين امت در شاهراه خير و صلاح و هدايت ثابت قدم مى مانند. در اين دوران هر چه اهل باطل و شر و ستم در رفاه و آسايش هستند اهل حق در سختى به سر مى برند زيرا حاكميت با ظلم و ستم است و اهل حق در اقليت به سر مى برند.

3- امام سجاد (ع) مى فرمايند: «ان اهل زمان غيبته القائلين بامامته والمنتظرين لظهوره… الدعاه الى دين الله عزوجل سرا و جهرا» معتقدان به مهدى و منتظران ظهور او در عصر غيبت…. (داراى چنين صفاتى هستند كه) در پنهان و آشكار مردم را به دين خدا فرا مى خوانند. (كمال الدين، شيخ صدوق، ص 320)

4- امام صادق (ع) مى فرمايند: «… و رايت اصحاب الايات يحقرون و يحتقر من يحبهم» مردمان حق را مى نگرى كه خوار شمرده مى شوند و هر كس به آنها علاقه داشته باشد نيز كوچك شمرده مى شود. (بحارالانوار، ج 52، ص 256)

برخورد امروز دولت مستكبر آمريكا و دنباله روان آن با مردم ايران و مسلمانان نمونه اى از تحقق اين روايت است. آرى در اين زمان حفظ دين بسيار سخت است.

5- پيامبر اكرم (ص) مى فرمايند: «لاحدهم اشد بقيه على دينه من خرط القتاد فى الليله الظلماء او كالقابض على جمر الغضاء» هر يك از آن (مؤمنان) دين خويش را به سختى نگاه مى دارد چنان كه گويى درخت خار مغيلان را در شب تاريك با دست پوست مى كند يا آتش پر دوام را در دست نگاه مى دارد (همان، ص 124).

آرى حفظ و نگهدارى دين، بسيار سخت است و به اين دليل است كه انتظار فرج بهترين عبادت است.

6- پيامبر اسلام (ص) مى فرمايد: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج من الله عز وجل» انتظار فرج از جانب خداوند متعال برترين عمل امت من است (همان، ص 128).

7- امام على (ع) مى فرمايد: «المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبيل الله» منتظر امر ما، بسان كسى است كه در راه خدا به خون خود غلطيده است (همان، ص 123).

در چنين زمان پر فتنه اى است كه به ما دستور داده اند كه هوشيار باشيم و مواظب دين خود باشيم زيرا از هر طرف براى گمراهى ما تلاش مى شود.

زور و زر و تزوير و تبليغات و سياست بازى ها و تهديدها و هزار و يك اقدام ديگر در سر راه ماست تا ما را از دين حق جدا كند.

خلاصه كلام اين كه در برابر ظلم و فساد سراسرى كه جهان را پر كرده است گروهى مؤمن واقعى هستند كه انتظار عدالت گستر را مى كشند و زمينه ساز ظهورند.

«آنها پولاد دل اند و همه وجودشان را يقين به خدا پر كرده است. مردمانى سخت تر از صخره ها» (به نقل از امام صادق (ع) همان، ص 308).

«آنها در حالى كه پيامبر را نديده اند و امامشان هم پنهان است به سبب يقين قلبى، داراى ايمانى مستحكم هستند» (از پيامبر اكرم (ص)، همان، ص 125).

«آنها برادران پيامبر (ص) هستند كه او را نديده اند، اما به او ايمان دارند و او را از صميم قلب دوست مى دارند و با تمام وجود او و دين او را يارى مى رسانند» (از پيامبر اكرم (ص)، همان، ص 132).

«آرى چنين مردمانى برترين مردم همه زمان ها هستند زيرا خداوند عقل ها و فهم ها و شناخت آنها را قوت بخشيده است به حدى كه امام غائب نزد آنها همچون امام حاضر است و به نهايت درجه اخلاص رسيده اند» (كمال الدين، ص 320).

«چقدر مقام آنها بالاست كه پاداش يك نفر اين گروه همانند پاداش پنجاه صحابه پيامبر (ص) است كه در ركاب آن حضرت در جنگ هاى بدر و احد و حنين جنگيده اند، زيرا سختى ها و آزار ها و رنج هايى كه بر آنان وارد مى شود، فوق طاقت اصحاب پيامبر (ص) است و اگر چنين رنج ها و آزارهايى به اصحاب پيامبر (ص) مى رسيد شكيبايى نمى داشتند» (بحارالانوار، ج 52، ص 130).

پس بكوشيد جزء اين گروه باشيد تا نامتان را در فهرست ياران با اخلاص امام مهدى حضرت بقيه الله الاعظم (عج) ثبت كنند و جزء برادران ودوستان پيامبر بزرگوار اسلام (ص) و شهدا در ركابش شمرده شويد.

براى اطلاع بيشتر نگا: كورانى، على عصر ظهور ترجمه عباس جلالى شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامى تهران چاپ دوم 1379 (همه كتاب خواندنى است اما بحث ايرانيان و نقش آنان در ظهور و زمينه سازى ظهور را در صفحات 275- 211 مطالعه كنيد)

همچنين كتاب فقه سياسى، عميد زنجانى، ج 2، ص 189، مطالب مفيدى در نقد و بررسى اين قبيل روايات ارائه نموده است.

(1) (ر. ك به «حكومت اسلامى» از آثار امام خمينى)
 (2) (ر. ك. طاهرى، حبيب الله، سيماى آفتاب.)
 (3) (ر. ك به دادگستر جهان نوشته ابراهيم امينى)
 (4) (سيماى افتاب- ص 142 نوشته دكترحبيب الله طاهرى «به نقل از ارشاد مفيد ص 260»)
 (5) (همان، ص 143، به نقل از ارشاد مفيد ص 277)

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.