رجعت در دین یهود
رجعت در دین یهود
آيا بحث رجعت را اديانى مانند يهوديت قبول دارند يا خير؟
بر اساس آنچه درلغتنامه ى دهخدا آمدهاست، كلمهى رجعت نزد شيعه، بازگشت امام است پس از غيبت او و يا در نزد برخى اديان، بازگشت حضرت عيسى، عليهالسلام، به دنيا در آخرالزمان و يا اعتقاد به بازگشت حضرت رسول، صلىالله عليه و آله.
البته رجعت به اين معنا و مفهوم، بيشتر پيرامون بازگشت منجى و مصلح آخرالزمان است و به عبارتى موعود ملل كه در تمام اديان و مذاهب مختلف جهان، اعم از وثنيت، كليميت، مسيحيت، مجوسيت، اسلام و… از اين مصلح آخرالزمان كه عدالتگستر و پاياندهندهى جنايتهاى انسان مىباشد، گفتوگو شدهاست. نويد آن مصلح بزرگ جهان، علاوه بر قرآن مجيد، در تمام كتابهاى آسمانى چون انجيل، تورات و زبور آمدهاست. اگرچه غير از قرآن مجيد، ساير كتابهاىآسمانى تحريف شدهاند، ولى جملاتى از دستبرد ديگران مصون ماندهاست. در زبور داوود، عليهالسلام، كه با عنوان مزامير در لابه لاى عهد عتيق آمدهاست، نويدهايى دربارهى ظهور مهدى موعود، عج، داده شدهاست كه مىتوان گفت در هر بخش از زبور اشارهاى به ظهور آن حضرت، نويدى از پيروى صالحان بر شريران، تشكيل حكومت واحد جهانى، تبديل اديان و مذاهب به يك دين محكم و آيين مستقيم موجود است. يكى از آياتى كه در قرآن مجيد دربارهى امام زمان (عج) است و در روايتهاى متواتر از طريق شيعه و سنى به ظهور آن حضرت تفسير شدهاست، آيهى 105 سورهى انبياست كه مىفرمايد: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون علاوه بر ذكر تورات، در زبور نوشتيم كه بندگان صالح من، وارث زمين خواهند شد» و جالب اينكه همين عبارت در زبور فعلى از دستخوش تحريف، مصون ماندهاست.
اين عبارت، متنى از زبور است كه: «زيرا كه شريران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد. هان بعد از اندك زمانى شرير نخواهد بود» و در آخر فصل، مصلح آخرالزمان را كسى مىداند كه مىآيد و قومها را به انصاف، داورى خواهد نمود و آسمان و زمين را شاد مىكند و….
عهد عتيق نيز براى مهدى موعود يا همان منجى آخرالزمان، همين صفات عدالتگسترى و ياورى مظلومان را بيان مىكند و مىگويد «اگر چه تأخير نمايد، برايش منتظر باش زيرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهند نمود بلكه جميع امتها را نزد خود جمع مىكند و تمامى قومها را براى خويشتن فراهم مىآورد» و در عهد جديد (اناجيل) آمده است «دربارهى مصلح آخر الزمان كه با شكوه و جلال ظهور خواهد كرد، تحت عنوان پسر انسان كه البته هيچكس زمان ظهورش را نمىداند». توضيح اينكه كلمهى «پسر انسان» مطابق نوشتهى يك دانشمند غربى، در كتاب قاموس مقدس، هشتاد بار در عهد جديد تكرار شده است. كه فقط سى مورد آن قابل تطبيق با حضرت عيسى، عليهالسلام، مىباشد و پنجاه مورد ديگرش جز با مهدى موعود (عج) تطبيق نمىكند.
چنانچه ذكر شد، رجعت به معناى بازگشت امامت پس از غيبت و منتظر بودن در بسيارى از اديان حتى كتب مقدس هنديان نيز ذكر شدهاست و جنبهى عمومى دارد.
معناى ديگر رجعت كه از مسلمات مذهب اماميه است، عبارتاست از رجوع نمودن عدهاى از مؤمنان خالص و ساير اهل بيت، عليهمالسلام، و نيز عدهاى از آنهايى كه محض در كفر و شكر و عناد بودهاند، به دنيا، در زمان ظهور حضرت مهدى (عج). اين مطلب امرى است كه عقلاً ممكن و امتناع ذاتى ندارد و نسبت به قدرت حضرت آفريدگار سهل است و امامان معصوم، عليهمالسلام، به آن خبر دادهاند. علامه محمدباقر مجلسى (ره) مىگويد: «قريب دويست حديث دربارهى رجعت وارد شدهاست و اعتقاد اجمالى به آن واجب است و دانستن كيفيت رجعت و مدت آن و تعيين افرادىكه به دنيا بر مىگردند لازم نيست. دليل بر اثبات اين عقيده، اجماع اماميه است زيرا احدى از آنها با اين عقيده مخالفت نكردهاست، البته اقليت بسيار كوچكى از شيعه، رجعت را به معناى بازگشت و حكومت اهل بيت، عليهمالسلام، تفسير كردهاند، نه بازگشت و زنده شدن مردگان. كه اين مفهوم لطمهاى به اجماع نمىزند».
در قرآن مجيد رجعت، اجمالاً در پنج مورد از امتهاى پيشين آمدهاست.
(بقره/ 59، 56، 73، 243 و 259 مائده/ 110).
آخرين سخن اينكه شيعه در عين اعتقاد به رجعت كه آن را از مكتب اهل بيت، عليهمالسلام، گرفته است، منكران رجعت را كافر نمىشمارد چرا كه رجعت از ضروريات مذهب شيعه است نه از ضروريات اسلام. به نقل از اداره پاسخگويى آستان قدس رضوى