درآمد و املاک حضرت علی علیه السلام
درآمد و املاک حضرت علی علیه السلام
فهرست این نوشتار:
حضرت على(ع) چقدر درآمد و ملك داشت؟ مصارف زندگى اش چه بود؟
پاسخ به اين سوال شما (به صورت مختصر) بايد زندگى امير مومنان را به سه قسمت تقسيم كرد:
الف) دوران كودكى.
ب) دوران جوانى.
ج) دوران ميانسالى.
الف) دوران كودكى.
الف) دوران كودكى.
ابوطالب، پدر اميرالمومنين على (ع) از بزرگان قبيله قريش بود اما از لحاظ مالى تنگدست بود لذا پيامبر به عنوان كمك به ايشان حضرت على (ع) را از همان كودكى از ابوطالب گرفت و نزد خود نگاه داشت. بنابر اين با توجه به آنكه پدر اميرمومنان از افراد متمول نبود خود حضرت نيز در آن سنين از خانواده اى ثروتمند به شمار نمى آمد.
ب) دوران جوانى.
اين دوران، مصادف با ايام رسالت پيامبر خدا (ص) بود. حضرت در اين ايام تمام وقت خويش را در اختيار پيامبر بود. شغل ايشان در اين ايام، كار كشاورزى [[1 محدودى بود كه فقط با آن امرار معاش مىنمود و باقى ايام خود را وقف پيشبرد اسلام و انجام اوامر پيامبر خدا (ص) مىكرد. [[2 با پيشرفت اسلام و گسترش سرزمين هايى كه توسط مسلمانان فتح مىشد وضع عمومى مسلمانان (از جمله اميرالمومنين على (ع) بهبود پيدا كرد.
ج) دوران ميانسالى.
رحلت پيامبر خدا (ص) و غصب خلافت توسط ابوبكر و پس از آن عمر و عثمان حضرت را مجبور به خانه نشينى كرد. حضرت در اين ايام تمام وقت خويش را صرف كار به خصوص امور كشاورزى مى نمودند. آب گرانمايه ترين و يكى از پر ارزشترين دارايى ها در بيابان هاى سوزان شبه جزيره عربستان به شمار مىآمد.
حضرت (با توجه به فراغت بدست آمده براى ايشان) اقدام به حفر چاههاى آب بسيارى نمود كه تعدادى از آنها با گذشت زمان بسيار هنوز نيز مورد استفاده قرار مىگيرند و به نام «آبار على (ع)» يعنى چاهاى آب اميرالمومنين على (ع) در عربستان مشهورند.
علاوه بر حفر چاه حضرت زمين هاى كشاورزى و باغ هاى بسيارى را ايجاد نمود. اين كارها سود بسيارى را نصيب حضرت مى نمود. اما با اين حال اين ثروت بسيار باعث آن نشد كه حضرت دست از زندگى ساده خويش برداشته و رو به زندگى تجملاتى آورد.
اين داستان طلحه و زبير مشهور است كه روزى از كنار اميرالمومنين گذشتند و با يكديگر مىگفتند كه اميرالمومنين از اموال دنيا چيزى در دست ندارد. حضرت به كارگزاران خود دستور داد درآمد آن سال را تبديل به سكه هاى نقره كرده در اتاقى جمع كنند. سپس حضرت آن دو را دعوت نموده و در حضور آنان در اتاق را گشود. موجى از سكه ها به روى زمين ريخت. حضرت فرمود تمام اين اموال بخشى از درآمد يكسال من است. آنگاه به اطرافيان خود دستور داد تمام آن اموال را بين مستمندان و در راه خدا هزينه كنند.
داستانهاى متعددى از ساده زيستى حضرت (در عين بىنيازى و ثروت فراوان) در تاريخ نقل شده است. حتى حضرت زمانى كه حكومت مسلمين را نيز به دست گرفت از اين شيوه دست برنداشت، به عنوان نمونه به اين داستان توجه بفرماييد:
سويد بن غفله نيز مىگويد: در اواخر عمر اميرالمومنين على (ع) و زمان حكومت و قدرت ايشان در كوفه بر وى وارد شدم در حالى كه جلوى آن حضرت ظرف شيرى بود كه بوى ترشيدگى آن به مشام مىرسيد و در دست وى نان خشكيدهاى ديدم كه پوستههاى درشت جو بر سطح آن آشكار بود. حضرت آن نان را مىشكست و گاهى از زانوى خود براى شكستن آن كمك مىگرفت. فضه را ديدم كه ناظر بر كارهاى او بود. گفتم: اى فضه از خدا در مورد اين شيخ ترس نداريد؟ كاش آرد او را غربال مىكرديد. فضه در پاسخ گفت: مىترسم كه او ثواب ببرد و ما گناهكار شويم. از ما تعهد گرفته است كه تا با او هستيم آرد او را غربال نكنيم. على (ع) به او فرمود: چه مىگويد؟ فضه پاسخ داد:
از خودش بپرسيد. من آنچه را كه به فضه گفته بودم عرض كردم كه كاش آرد را غربال مىكردند. حضرت گريست و فرمود: پدر و مادرم فداى آن كسى (پيامبرخدا (ص)) كه سه روز پياپى از نان گندم سير نخورد تا از دنيا جدا شد و هرگز آرد خود را غربال نكرد.
همچنين در روايتى آمده است كه اميرالمومنين على (ع) با دسترنج خود يك هزار برده خريد و آزاد كرد.
خلاصه آنكه: منابع در آمد حضرت زمينها و باغ هاى كشاورزى بود كه حضرت با دست خود و در ايام خانه نشينى و غصب خلافت، ساخته بود. همچنين اموالى نيز به عنوان غنائم (كه از فتح امپراطورى هاى ايران و روم به دست مى آمد) به ايشان مىرسيد. اكثر اموال فوق در راه خدا مصرف مىشد و خود حضرت زندگى بسيار سادهاى داشنتد. به گونهاى كه پس از گذشت قرنها، هنوز نيز ساده زيستى ايشان زبانزد بسيارى از انسانهاى آزاده جهان است.
رواياتى آمده كه پيامبر خدا (ص) و اميرالمومنين على (ع) كشاورزى مىكردند و باغ داشتند. به عنوان مثال ر. ك: حر عاملى، وسايلالشيعه، جلد 12، صفحه 22 حديث دوم، چهارم و پنجم از باب 9 حر عاملى، وسايل الشيعه، كتاب التجاره، ابواب مقدمات. در باب 10، حديث سوم آمده است:
«ما فى الاعمال شىءٌ اَحبُّ الى اللّه من الزراعه و ما بَعَثَاللّهُ نبيّاً الاّ زرّاعاً الاّ ادريس فانّه كان خيّاطاً «چيزى براى خدا محبوبتر از كشاورزى نيست و خداوند جز ادريس كه خياط بود، همه پيامبران را كشاورز مبعوث ساخته است[[2.
وضع عمومى مسلمانانى كه از مكه به مدينه مهاجرت كرده بودند به حدى خراب بود كه برخى حتى توان سير كردن شكم خويش را نداشتند از اين رو تمام توان پيامبر و غالب اموال ايشان و اميرالمومنين صرف تامين جزيى از زندگى اين عده مىشد.
پرسمان