خدا چه کسانی را هدایت میکند
اینکه خداوند متعال فرمود « هر که را بخواهد هدایت می کند و هر که را بخواهد گمراه مي سازد » با اختیار انسان منافاتی ندارد. چون خواست خدا همان قوانین و سنّتهای اوست و یکی از سنن الهی این است که انسان هدایت و ضلالت را خود انتخاب نماید.
خدا چه کسانی را هدایت میکند
پرسش: در قرآن کريم داريم « خداوند هر کس را که بخواهد هدايت مي کند» با توجه به معني يعني ما در کمال خود نقشي نداريم؟
پاسخ(حجت الاسلام ایمانی):
اینکه خداوند متعال فرمود « هر که را بخواهد هدایت می کند و هر که را بخواهد گمراه مي سازد » با اختیار انسان منافاتی ندارد. چون خواست خدا همان قوانین و سنّتهای اوست و یکی از سنن الهی این است که انسان هدایت و ضلالت را خود انتخاب نماید.
« إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً . ـــــــــــ ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد(و پذيرا گردد) يا ناسپاسی کند. » (الإنسان:3) . و فرمود: « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَت. ــــــــ خداوند هيچ كس را، جز به اندازه توانش، تكليف نمىكند. (انسان،) هر كار(نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده؛ و هر كار(بدى) كند، به زيان خود كرده است. » (البقرة:286) .
اگر کسی راه درست را برگزید وارد راهی خاصّ می شود که سنن و قوانین مخصوصی بر آن حاکم است ؛ همچنین اگر وارد راه باطل شد باز قوانین و سننی دیگر بر او حکم می رانند. و هر دو قسم این سنن ، فعل خدا هستند ؛ لذا خدا هم هدایت و هم ضلالت را به مشیّت خود منتسب ساخت. برای مثال اگر کسی پای خود را از کناره ی پشت بام بیرون نهاد به حکم قانون عمومی جاذبه که سنّتی الهی است سقوط کرده می میرد. در این واقعه ساقط کردن کار خداست چون قانون جاذبه را او بر وجود شخص حاکم می کند ولی خود شخص است که خود را در مجرای این قانون قرار می دهد.
این سنّت خداست که هر که به خدا و اهل دین خدعه کند خودش گرفتار خدعه می شود بدون آنکه متوجّه شود. و چون این قانون را خدا گذاشته هر که گرفتار این قانون شود خداوند می فرماید من او را گرفتار خدعه نمودم. « يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ . ـــــــــــــ مىخواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند؛ در حالى كه جز خودشان را فريب نمىدهند ؛ در حالی که نمىفهمند. » (البقرة:9)
خداوند متعال در این آیه می فرماید آنها که خدعه می کنند در واقع خوشان را فریب می دهند. بار دیگر خدا همین مطلب را بیان نموده و این باز خدعه را به خود نسبت می دهد. « إنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ . ـــــــــــ همانا منافقان مىخواهند خدا را فريب دهند ؛ در حالى كه او آنها را فريب مىدهد. » (النساء:142)
و فرمود: « وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُون. ـــــــــــ آنها نقشه ی مهمّى كشيدند، و ما هم نقشه ی مهمّى؛ در حالى كه آنها درك نمىكردند. » (النمل:50)
پس چنین نیست که خدا کسی را ابتداءً گمراه نماید. بلکه او ابتدا هر دو راه سعادت و شقاوت و قوانین و سنّتهای حاکم بر هر کدام را از راه ارسال انبیاء و کتب آسمانی نشان می دهد ، آنگاه هر کس در هر کدام از راهها قدم نهاد قوانین حاکم بر آن راه ، که همان مشیّت و خواست خدا در عالم هستی است ، درباره ی او به اجراء در می آید.
لذا خداوند متعال فرمود: « في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُون. ــــــــــ در دلهاى آنان (منافقان ) يك نوع بيمارى است ؛ پس خداوند بر بيمارى آنان افزوده ؛ و به خاطر دروغهايى كه مي گفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. » (البقرة : 10) ، یعنی خود آنها خود را گرفتار مرضی نموده اند که خاصیّت ذاتی این مرض به خواست و سنّت الهی ریشه دار شدن و گسترش یافتن است. و چون خدا این خاصّیّت را در مرض نفاق قرار داده است ، لذا خداوند گسترش دادن آن مرض را به خود نسبت داد. اینها مثل کسی هستند که به خاطر رعایت نکردن مراقبتهای بهداشتی گرفتار ایدز می شوند. و آنگاه این مرض رفته رفته تمام وجود آنها را در برمی گیرد.
باز خداوند متعال فرمود: « وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً لِلَّذينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذينَ آمَنُوا إيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاَّ هُوَ وَ ما هِيَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْبَشَرِ . ـــــــــــــ و ما موكّلان آتش را جز فرشتگان نگردانيديم، و شماره ی آنها را جز آزمايشى براى كسانى كه كافر شدهاند قرار نداديم، تا آنان كه اهل كتابند يقين به هم رسانند، و ايمان كسانى كه ايمان آوردهاند افزون گردد، و آنان كه كتاب به ايشان داده شده و [نيز] مؤمنان به شكّ نيفتند، و [ چنین کردیم ] تا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و كافران بگويند: «خدا از اين وصف كردن، چه چيزى را اراده كرده است؟!» اين گونه، خدا هر كه را بخواهد گمراه مى کند و هر كه را بخواهد هدايت مى كند، و سپاهيان پروردگارت را جز او نمىداند، و اين [آيات] جز تذكارى براى بشر نيست. » (المدثر:31)
در این آیه ی شریفه به وضوح بیان شده که منظور از گمراه نمودن خدا چیست. طبق این آیه ی شریفه خداوند متعال امتحاناتی انجام می دهد یا آیاتی را نازل می کند که این آیات و امتحانات برای مومنانی که راه درست را برگزیده اند هدایت کننده است ولی همین آیات و امتحانات باعث گمراهتر شدن گمراهان می شود.
« إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ . ــــــــ خداوند از اين كه(به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند شرم نمىكند. (در اين ميان) آنان كه ايمان آوردهاند، مىدانند كه آن، حقيقتى است از طرف پروردگارشان؛ و امّا آنها كه راه كفر را پيمودهاند، (اين موضوع را بهانه كرده) مىگويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مىكند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مىسازد.» (البقرة:26)
« وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً . ــــــــــــ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مىكنيم؛ و ستمگران را جز خسران(و زيان) نمىافزايد.» (الإسراء:82)