سلام علیکم
وقت مشاوره داشته باشید. بررسی کنیم.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم
ادعیه را خودتان می توانید بنویسید.
توصیه می کنیم یک وقت مشاوره از سایت بگیرید تا بررسی و بیشتر راهنمایی کنیم.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم
وقت مشاوره بگیرید تا دقیق بررسی و راهنمایی کنیم.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم برادر عزیز
لطف کنید هر گاه سوال م کنید یک سوال مشخص و کوتاه مطرح کنید و از بلند نویسی و چند سوال بپرهیزید به علت اینکه بتوانیم به سوالات سایر عزیزان در بخش های مختلف نیز پاسخ بدهیم.
به ترتیبی که سوال کردید پاسخ می دهیم قبلا از اینکه سوال شما راکوتاه منتشر می کنیم عذر خواهی می کنیم. و فقط به صورت فشرده اینجا پاسخ می دهیم.
1- در حدی که در توان ما باشد ما به سوالات شما عزیزان پاسخ می دهیم و اگر کوتاهی هست ببخشید و می توانید به عالمان قوی تر از ما رجوع کنید، عمدی در کار نیست. کمی دید مثبت به دیگران داشته باشید.
2-درباره سحر پیامبر ص؛ دقت کنید عزیز من هیچ سحر و طلسمی از این جهت که العیاذ بالله باعث زایل شدن عقل پیامبران شود یا کنترل رفتار آنها را از آنها بگیرد، نمی تواند باشد و این جزو عقاید شیعه هست که انبیاء و امامان مصون از سحر در این جهت هستند. برخی اسرائیلیات در این جهت وجود دارد که باید دور بیندازید. نظر حضرت علامه را با دقت بخوانید و اینقدر عزیز من عجله نکنید، ببینید ما هم همان حرف حضرت علامه را می زنیم ایشان می فرماید سحر و طسم تاثیری در عقل پیامبر از این جهت که آن را تحت تاثیر قرار بدهد ندارد، اما امکان اینکه بر اثر سحر پیامبر بیمار شود وجود دارد. خب اینکه بدیهی و مسلم است همانند اینکه پیامبر بر اثر سم بدن مبارکش مریض شود، یا بر اثر ضربه شمشیر ججراحت بر بدن پیامبر بیفتد از جهات دیگر هم بدن شریفشان می تواند چون بشر هستند آسیب ببیند اما طلسم نمی آید که العیاذ بالله عقل انبیاء را مختل کند. کلام علامه طباطبایی را در همان نزول معوذتین لطف کنید مجدد بخوانید ایشان می نویسد:« منظور مشركين از اينكه آن جناب را مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب بى عقل و ديوانه است، آيه شريفه هم اين معنا را رد مى‏كند، و اما تاثير سحر در اينكه مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، هيچ دليلى بر مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست» ترجمه تفسير الميزان، ج‏20، ص: 683
جالب این هست که ایشان در تایید کلام ما به آیه 8 و 9 سوره فرقان اشاره می کند که این آیات تصریح می کنند که طلسم و سحر در پیامبر ص از جهت اینکه عقل ایشان را زایل کنند یا تحت تاثیر قرار بدهند نمی تواند وجود داشته باشد، اینکه دیگر حرف بنده نیست کلام قرآن کریم هست و حرف ما هم همین کلام علامه در المیزان می باشد.

2-در هر حال عزیزم ما که مسئله سحر را کلاً که نفی نکرده ایم، آیه قرآن داریم، نوشتارهای متعددی در سایت در این زمینه منتشر کرده ایم همین نوشتار را ملاحظه کنید ما برای مقابله با سحر دستورات آیت الله بهجت را آورده ایم که مومنین خوبی مثل شما استفاده کنند و در مقابل این امور سلامت روحی خود را حفظ کنند فقط در برخی از تاثیرات سحر که عوام الناس نظراتی دارند ما بر اساس روایات و مشاهدات و تجربه ای که داریم، برخی حیطه ها را قبول نداریم. حالا شما می توانید از یک روحانی که بیشتر و بهتر از ما آگاه به مسائل هست رجوع کنید و استفاده کنید. و اگر مطالب ما را در سایت دیده اید و لطف دارید حقیر را به اندازه یک کارشناس ساده دینی قبول دارید با آرامش سوال کنید، ما مثل الان پاسخ می دهیم. و اگر گرفتاری شما در سحر بیش از این است سریع برچسب نزنید که ما به شما کمک نکرده ایم توانایی ما در همین حد هست شما می توانید به عالمان قوی تر از بنده رجوع نمایید.

3- فرمودید مسئله ای که ذهن شما را درگیر کرده این بوده که عالمان دین در گذشته تمامی مشکلات مراجعان خود را حل می کرده اند، … عزیزم، بله روحانیت و عالمان اصیل دینی همواره در تاریخ در خدمت مدم بوده و در حد توان کمک می کرده اند اما این به این معنا نیست که تمام مسائل جزئی افراد را حل کنند، بنده حقیقتا اطلاعی از این مورد ندارم، ثانیا علما هم درجه بندی علمی و تقوایی دارند همانطور که اصحاب و خواص امامان علیهم السلام همینگونه بوده اند. مسئله پیچیده ای نیست. بنده یک طلبه ساده هستم که تمام سعی خود را می کنم که در حد توان پاسخ لازم را به مخاطبان بدهم حالا آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه هم مرجع تقلید بودند. هر کدام از ما به اندازه توان خود در تلاش هستیم. شما که بیمارستان تشریف می برید پرستار یک کار می کند دکتر عمومی یک کار، متخصص یک کار و جراح فوق تخصص یک کار، اگر شما بیماری سختی دارید باید به فوق تخصص رجوع کنید اینطور هم نیست که هر کسی پزشک شد و فوق تخصص گرفت تمام بیماری ها را درمان کند. حضرت آیت الله بهجت و سایر بزرگان هم تا جایی که بنده اطلاع دارم گره گشایی های فراوانی از زندگی مومنین داشتند و مواردی هم به مصلحت نبود و دخالت نمی کردند.

4- تاثیر گناهان در احوال و گرفتاری ها عزیزم حرف بنده نیست حرف قرآن کریم است روایات هم همین را تاکید می کند که بخشی از اعمال انسان بخاطر گناهان است، حرف بنده هم همین هست نه بیشتر و بخشی از گرفتاری ها بخاطر امتحان الهی و بخش بسیار کمی هم چه بسا بخاطر اموری مثل چشم زخم و سحر و … هست. حرف بنده ساده و روشن هست اینقدر وسوسه فکری نداشته باشید که ما هر چه گفتیم یک گوشه اش را بگیرید و بدون اینکه کامل توضیحات ما را بخوانید شروع کنید به انتقاد کردن. برادر عزیز مسئله ساده است ما هیچگاه نگفته ایم و نمی گوییم تمام گرفتاری ها از گناهان است. بخشی از گرفتاری های خوبان عالم بخاطر امتحانات و ترفیع درجه هست.

5- درباره اینکه می فرمایید عده ای در لباس روحانیت مثلا دزدی و خیانت می کنند!، خب برادر عزیز و خوبم در هر قشر چه بسا چند نفر خیانت و یا دزدی کنند، اینکه ما تمام آن قشر را خراب تصور کنیم این نشان از یک بیماری روحی است. دقت کنید در پزشکان خب عده ای خلاف می کنند در همه جای دنیا در میان پلیس عده ای از آنها خود خلاف می کنند، اینکه مثلا یک پزشک دزدی کرد ما حق نداریم همه آنها را دزد بدایم یا مثل کودکان قهر کنیم بگوییم که من دیگر دکتر نمی روم. همینطور روحانیت، شما اگر روحانی بد بود خب بگردید یک روحانی عالم و با تقوا پیدا کنید اهل البیت علیهم السلام در زمان غیبت دست ما و شما را در دستان آنها قرار داده اند. در زمان اهل البیت برخی از اصحاب خوب بودند اما پس از مدتی منحرف شدند حتی اموال امام کاظم را هم دزدیدند! خب حالا ما بگوییم چون یکی از یاران امامان دزدی کرد العیاذ بالله بقیه هم …؛ نخیر ما چقدر از بزرگان و اعاظم داشته ایم و داریم، که شما می توانید رجوع کنید و از کتب و بیانات و فرمایشات آنان استفاده کنید. حالا عزیزم شما یک دوست طلبه داشته اید که فلان کار خطا را کرده، کرده که کرده؛ ننگ دنیا و آخرت برای او، شما بیکار هستید حالا هم وقت خودتان را می گیرید هم وقت ما را!؛ اگر بد است بیندازید دور و بروید با یک روحانی عالم و باتقوا را پیدا کنید و مراوده کنید. خیلی ساده هست اگر بخواهید منفی نگر باشید پس از مدتی قلب انسان تیره می شود و حتی دچار وسواس فکری و روحی می گردد و زمین و زمان را منفی می بیند و همه اش در حال غر زندن و انتقاد کردن می باشد.
اینکه فلان شخص گناه کرده و آثارش را ندیده! ؛ خب عزیز من یکی از آثار گناه مطمئن باشید این هست که در معنویت و سیر و سلوک الی الله برای او بسته می شود. به همین راحتی؛ گرفتاری فقط این نیست که از آسمان سنگ ببارد!، به قول شما زندگی روال عادی را دارد، ولی دچار استدراج می شود و در روایات اشاره شده است که گاهی برخی گناهکاران را خدا ثروت می دهد تا حجت را تمام کند و پس از آن بخاطر آن دچار عذاب کند. اینها جزو مسلمات دین ماست. من مثال بهتری و قوی تری از مثال طلبه ای که شما گفتید بزنم، معاویه 50 سال حکومت کرد و انواع جنایات را کرد، خب آیا به نظر شما بهشت می رود؟!، یا گرفتار است. صدام و یا شاه ملعون چطور اینهمه قصر و قدرت داشتند، چندین سال هم حکومت کردند حالا جایشان در قعر جهنم هست در همین دنیا هم به خفت دچار شدند. عزیزم حالا بنده بر فرض چهار سال نه چهل سال گناه کردم، یعنی شما می گویید آثار گناه را نمی بینم!، خب بدیهی است که همه ما عزیزم آثار گناهان را می بینیم مگر اینکه توبه کنیم حالا این آثار گناه بخشی از آن در دنیا است، مثل بیماری گرفتاری، سلب معنویت و بخش بزرگی از آن در آخرت است. حرف بنده همین هست و خیلی ساده هست. بازهم تاکید می کنم گرفتاری و بلا همه اش بخاطر گناه نیست گاهی خوبانی مثل شما دچار بلا یا امتحانی می شوید این بخاطر امتحان و ترفیع درجه هست. در هر حال حضرتعالی اگر حرف بنده را قبول ندارید کلام حضرت آیت الله بهجت به همراه روایات و آیه از قرآن کریم برای شما کافی است.
آیت الله بهجت:
حوادثی که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌واسطه اعمال شماست».١ آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاری‌ها که از هزار سال پیش به ما خبر داده‌اند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همان‌طور که دستور داده‌اند باشیم؟! که فرموده‌اند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]».٢
یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنان‌که دستور داده‌اند، دعای فرج را زیاد بخوانیم.در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰

این روایات را که گوشه ای از تاثیر گناهان در زندگی است را ببینید:
امام صادق عليه السلام : آدمى گناهى مى كند و بدان سبب از نماز شب محروم مى شود ؛ تأثير كار بد در صاحب آن، سريعتر است از تأثير كارد در گوشت .
امام صادق عليه السلام : خداوند هر نعمتى را كه به بنده اى داد از او نگرفت مگر به سبب گناهى كه سزاوار سلب آن نعمت شد .
امام صادق عليه السلام : شمار كسانى كه بر اثر گناهان مى ميرند بيشتر از كسانى است كه به اجل مى ميرند.
عزیزم لطف نمایید و این آیه مبارکه قرآن کریم را که تمام حرف ماست بنویسید و در اتاق خود بچسبانید امیدوارم که سوء تفاهم ها با تدبر در این آیه برای حضرتعالی برطرف گردد:
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ (سوره نساء/ 79). [ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست.
وفقکم الله لکل خیر

سلام علیکم برادر عزیز
آنچه نوشته اید علائم طلسم نیست بلکه علائم همین آشنایی و اعتماد بیش از حد شما به این شخص است، بدیهی است هم نشینی با انسان های آلوده، و مخصوصا اگر با اجنه ارتباط داشته باشند آثار منفی روحی در بر دارد و انگیزه شما را کاهش می دهد. شما مسیری را حالا به اشتباه رفته اید باید همین مسیر را برگردید، اولین قدم را با عزم راسخ درست برداشته اید، نماز خودش راهگشاست و شما را حفظ می کند، انشاالله.
اولین کاری که می کنید تمام چیزهای مشکوکی که به شما داده است را دور می اندازید. ارتباط را قطع می کنید کاملا.
توبه همراه با عزم بر برگشت هم حتما داشته باشید.
تمام دستورات آیت الله بهجت را که در متن نوشتار هست را انجام بدهید، همیشه آیت الکرسی و بهتر است یک قرآن جیبی کوچک به همراه داشته باشید.
داخل منزل شما هم اگر آمده اند بررسی کنید نوشته ای چیزی را در منزل شما در زوایای پنهان منزل قرار نداده باشند.
هنگام بیرون رفتن از منزل به شش جهت سوره توحید را می خوانید و می دمید یعنی فوت می کنید، یک حصن و محافظ برای شماست. حرز امام جواد در مفاتیح را بنویسید و همراه داشته باشید.
با این توضیحات جایی انشا الله برای ترس از طلسم نیست و هرچه باشد هم از بین می رود، ضمنا حتما یک سفر مشهد یا قم تشریف ببرید و متوسل به حضرت بشوید.

در گام دوم، شما نیاز به انگیزه و مشاوره برای عزم و اراده بیشتر دارید، خوبست از نزدیک با یک روحانی عالم مشورت و گفتگو کنید تا روحیه بگیرید. باید انگیزه ایجاد کنید، هیئت بروید، به ایتام و فقرا کمک کنید، ورزش کنید آرام آرام متوجه تحول و برگشت خود خواهید شد، کارهای جمعی انجام بدهید با دوستان خوب بیشتر ارتباط داشته باشید. انگیزه ما در کارهای جمعی چندین برابر می شود، هرچقدر خودتان را بیشتر منزوی کنید و تنها باشید انگیزه کمتر و کسالت روحی پیدا می کنید. برداشت بنده این هست که شما پس از این ارتباط چون روحیه خوبی دارید و داشته اید دچار آسیب شده اید و باید همین جهت را تقویت کنید. مطمئن باشید ان شاالله اهل البیت هم کمک خواهند کرد، تا انسان این خاندان را دارد هیچ دری بسته نیست و هیچ کسی هم نمی تواند به شما آسیب بزند.
سوره انشراح و ذکر استغفار را قبل از خواب بخوانید، دائم الوضو باشید آثار بسیار خوبی در نفس دارد.
وفقکم الله لکل خیر

سلام علیکم
آنچه نوشته اید از طلسم نیست، از نوع تربیت و نگاه ایشان هست.
ببینید ایشان تا حدودی نسبت به خانواده خودشان مسئول هستند و باید کمک بکنند و برای شما هم از جنبه روحی و معنوی خوبست که کمک کنید و پیش قدم باشیدف اما این به این معنی نیست که همسر شماجور کم کاری یا تنبلی آنها را بکشد، خدا را هم خوش نمی آید که انسان از خانواده بزند و به کسی بدهد که هیچ تلاشی برای کار کردن نمی کند.
اما از سوی دیگر اگر مثلا برادر ایشان برای ازدواج نیاز به کمک دارند و اهل کار هم هستند اما در این شرایط اقتصادی نیاز به برادر خود دارند، و بعدا هم پس می دهند، خب اگر می توانید کمک کنید حتما کمک نمایید، مومن روحیه بخل و مال اندوزی و حرص به دنیا ندارد، همین ها می شود بیماری، همین می شود افسردگی و بیماری های عصبی.من توصیه می کنم حتما هم شما و هم همسرتان با یک مشاور مذهبی از نزدیک صحبت کنید، اینطور شما از جهت فکری آرامش بیشتری پیدا می کنید. همسر شما در کمک هایی هم که می کند توصیه می کنیم رضایت شما را جلب کند تا هر دو با روحیه اگر کمکی هم می کنید برای خدا باشد و سبب رشد و تعالی روحی شما شود. وگگرنه اگر زن و شوهر با هم هماهنگ نباشد، رفتارهای اینچنینی برای همسر زمینه ساز ناراحتی و کدورت می شود. پس از مشاور غافل نشوید.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم
چنین کارهایی در روایات نیامده است و انجام ندهید!.
استفاده از طلسمات و کارهای خودسرانه برای این امور جایز نیست، با یادگیری اصول همسر داری که در روایات آمده زندگی خود را می توانید بهتر کنید.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم
آنچه در متن نوشتار آمده است را انجام بدهید.
ببینید طلسمات اینقدر قدرت ندارند که اختیار را از انسان سلب کند، مگر اینکه شخص خودش با اختیار برخی اعمال را انجام بدهد.
آنچه نوشته اید به نظر می رسد بیماری روحی و روانی است، توصیه می کنیم با یک روانپزشک هم مشورت کنید پس از آزمایشات لازم اگر مشکل حل نشد می توان توصیه های دیگری داشته باشیم.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم
استفاده از طلسمات برای تسخیر حرام و از گناهان کبیره هست و باید از آن توبه کرد.
به دستورالعمل آیت الله بهجت که لینک آن در ابتدای صفحه آمده عمل کنید.
وفقکم الله لکل الخیر

سلام علیکم
با آگاهی که داریم طلسم به این راحتی نیست و آنچه نوشته اید علامت طلسم نیست.
آنچه در نوشتار آمده است را انجام بدهید. سوره ناس و فلق را هم زیاد تکرار کنید.
حتما با یک پزشک هم رجوع کنید و آزمایش هورمون و … را انجام بدهید با یک روانپزشک هم مشورت کنید.
وفقکم الله لکل الخیر