وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

درمان یبوست و بلغم در روایات

0

درمان یبوست و بلغم در روایات

فهرست این نوشتار:

1. در روايتى مى‌خوانيم كه برنج وخرماى نارس (خارك)، بواسير را زايل مى‌كند.[1] 
2. در حديث است كه امام رضا عليه السلام اين معجون را براى درمان بواسير سفارش فرمود: «مقدارى از هليله سياه وبليله وآمله را به طور مساوى گرفته، آن را كوبيده واز پارچه حرير بيرون كند، سپس مقدارى مُقل ازرق[2] تهيّه كرده، آن را سه شب در آبِ تره خيس كند، بعد اين دو را با هم مخلوط وخمير كنند. آن‌گاه دست را با روغن بنفشه چرب كرده، خمير را به اندازه يك عدس از هم جدا ودرسايه خشك كند. سپس در تابستان روزى يك ودر زمستان روزى دو مثقال بخورد. ودر ايّامى كه اين دارو را مصرف مى‌كند از خوردن ماهى، سركه وسبزيجات بپرهيزد».[3] 

 

درمان بلغم[4] 

1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «صبح ناشتا حمّام رفتن، بلغم را برطرف مى‌كند. و حمّام كردن پس از غذا، صفرا وسودا را درمان مى‌كند».[5] 
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شانه كردن بسيار، از بلغم مى‌كاهد».[6] 
3. در حديثى مى‌خوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «به هنگام زياد شدن بلغم، قندران رومى[7] ، كندر، آويشن [8] ، زنيان وسياهدانه، از هر كدام به مقدار مساوى بگير وهمه را نرم بكوب وبپز وبا عسل مخلوط كن وهر شب هنگام خواب به مقدار يك فندق بخور».[9] 
4. از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «يك مثقال هليله زرد، دو مثقال خردل ويك مثقال عاقرقرحا تهيّه كن وآنها را نرم بكوب وصبح ناشتا بر داندن‌ها بمال كه بلغم را درمان ودهان را خوشبو وداندان‌ها را محكم مى‌كند».[10] 

 

درمان لقوه[11] 

1. در حديث است كسى كه مبتلا به لقوه بود خدمت امام صادق عليه السلام رسيد. حضرت فرمود: «به حرم حضرت رسول صلى الله عليه و آله برو، دو ركعت نماز بخوان، سپس دست بر صورت بگذار وبگو: بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ بِهـذا اُخْرُجْ، اَقْسَمْتُ عَلَيْکَ مِنْ عَيْنِ اِنْسٍ اَوْ عَيْنِ جِنٍّ اَوْ وَجَعٍ اُخْرُجْ، اَقْسَمْتُ عَلَيْکَ بِالَّذي اِتَّخَذَ اِبْراهيمَ خَليلاً وَكَلَّمَ مُوسى تَكْليمآ وَخَلَقَ عيسى مِنْ رُوحِ الْقُدُسِ، لَمّا هَدَاْتَ وَطَفَئْتَ كَما طَفَئَتْ نارُ اِبْراهيمَ، إِطْفِئي بِاِذْنِ اللهِ، اِطْفِئي بِاِذْنِ اللهِ».[12] آن شخص دو مرتبه اين كار را كرد، شفا يافت.[13] 
2. در حديث است كه صباح بن محارب به حضرت کاظم عليه السلام عرض كرد : شخصى مبتلا به باد لقوه شده وصورت وچشمانش را برگردانده است. حضرت فرمود: «پنج مثقال قَرَنفُل[14] در شيشه‌اى قرار بده وسرش را محكم ببند وبر آن گِل بمال ودر تابستان به مقدار يك روز ودر زمستان به مقدار دو روز آن را در آفتاب بگذار، سپس محتواى شيشه را بيرون بياور ونرم بكوب وبا آب باران مخلوط كن وبر پشت بخواب واز آن دارو به آن قسمت بدن كه دچار بيمارى شده بمال وبه همان ترتيب بخواب تا قرنفل خشك شود». آن شخص به دستور امام عمل كرد، بيماريش برطرف شد.[15] 

 

درمان بادهاى بدن ودرد مفاصل

1. در حديث است كه كسى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: از سر تا پاى مرا باد فرا گرفته، چه كنم؟ فرمود: «صبح ناشتا عنبر وروغن در بينى بچكان».[16] 
2. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى درمان قولنج، بادها، درد مفاصل، سستى بدن وبرودت داخلى، اين دارو مفيد است: يك كف انجير خشك ويك كف شنبليله در ظرفى بريز وقدرى آب به آن اضافه كن كه روى آنها را بگيرد، سپس پخته وبعد صاف كن ويك روز در ميان بخور، تا در مجموع روزها به مقدار يك ظرف بزرگ خورده شود».[17] 
3. در حديث است كه كسى از درد مفاصل به امام باقر عليه السلام شكايت كرد، حضرت فرمود اين دعا را بخوان: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَسْمائِکَ وَبَرَكاتِکَ وَدَعْوَةِ نَبِيِّکَ الطَّيِّبِ الْمُبارَکِ الْمَكينِ عِنْدَکَ، صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَبِحَقِّهِ وَبِحَقِّ ابْنَتِهِ فاطِمَةَ الْمُبارَكَةِ وَبِحَقِّ وَصِيِّهِ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَبِحَقِّ سَيِّدَى شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اِلّا اَذْهَبْتَعَنّي شَرَّ ما اَجِدُ، بِحَقِّهِمْ بِحَقِّهِمْ بِحَقِّهِمْ، بِحَقِّکَ يا اِلـهَ الْعالَمينَ»[18] هنگامى كه اين دعا را خواند فوراً درد ساكن شد.[19] 

 

درمان درد پا

1. در حديث است كه شخصى از درد پا به امام حسين عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «دست بر موضع درد بگذار وبگو: بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَالسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ 9[20] (وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالاَْرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَـمَةِ وَالسَّمَـوَاتُ مَطْوِيَّاتُ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ)».[21] 
2. نيز شخصى از درد پا به امام حسين عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «از اوّل سوره (اِنَّا فَتَحْنَا) تا (وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا) را تلاوت كن».[22] 

 

درمان درد ران و زانو

1. نيز شخصى از درد ران به حضرت على عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود : «آب گرم در طشت كن ودر ميان آب بنشين ودست بر موضع درد بگذار واينآيه را بخوان: (أَوَ لَمْ يَرَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُونَ)».[23] 
2. در روايتى معتبر مى‌خوانيم كه ابوحمزه از درد زانو به امام باقر عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «پس از نماز اين دعا را بخوان: يا جَوادَ مَنْ اُعْطي وَيا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَيا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمْ، اِرْحَمْ ضَعْفي وَقِلَّةَ حيلَتي وَاعْفُني مِنْ وَجَعي».[24] 
ابوحمزه به اين دستور عمل كرد وفورآ شفا گرفت.[25] 

 

درمان درد ساق و مثانه

1. در حديث است كه سالم بن محمّد از درد ساق به امام صادق عليه السلام شكايت كرد وگفت: اين درد مرا از انجام دادن هر كارى بازداشته است. امام فرمود: «اين آيه را هفت مرتبه بر آن موضع بخوان (وَاتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْکَ مِنْ كِتَابِ رَبِّکَ لاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا)».[26] 
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى از بين بردن سنگ مثانه، هليله وبليله وآمله وفلفل ودار فلفل ودارچين وزنجبيل وشقاقل[27] وانيسون[28] وخولنجان[29] از هر كدام به مقدار مساوى گرفته، كوبيده وپخته، با روغن تازه گاو 
مخلوط كرده ومعادل تمام اين اشياء، عسل صاف كرده با شكر پنير به آن اضافه كند وهر مرتبه به مقدار يك فندق بخورد».[30] 
3. در حديث است كه كسى از درد مثانه به حضرت صادق عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «اين آيات را به هنگام خواب سه مرتبه ويك بار پس از بيدار شدن تلاوت كن: (أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ * أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِىٍّ وَلاَ نَصِيرٍ)».[31] 

 

درمان حبس ادرار وبى‌اختيارى ادرار

شخصى از حبس ادرار به امام باقر عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «اسپند را شش مرتبه با آب سرد ويك مرتبه با آب گرم بشوى ودر سايه خشك كن، سپس با روغن گل چرب وسفوف كن وبخور».[32] 

 

درمان طبّى يبوست مزاج وعِرق النّسا[33] 

1. در حديث است كه شخصى از يبوست مزاج به امام هادى عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «قبل از صبحانه وپس از آن خرماى برنى بخور». آن شخص به دستور حضرت عمل كرد وبهبود يافت ورطوبت بر مزاجش غلبه يافت. دوباره از رطوبت مزاج شكايت كرد. فرمود: «خرماى برنى را صبح ناشتا بخور وپس از آن آب نخور». با به كار بستن اين دستور مزاجش متعادل شد.[34] 
2. نيز شخصى از عرق النّسا به حضرت على عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «هر زمان اثرش ظاهر شد دست بر آن محل بگذار وبگو: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمـنِ الرَّحيمِ، بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، اَعُوذُ بِسْمِ اللهِ الْكَبيرِ وَاَعُوذُ بِسْمِ اللهِ الْعَظيمِ، مِنْ شَرِّ كُلِّ عِرقٍ نَعّارٍ وَمِنْ شَرِّ حَرِّ النّارِ.[35] با اين كار به اذن خدا شفا خواهى يافت». آن شخص مى‌گويد: بيش از سه بار جمله مزبور را نگفتم كه خداوند شفايم داد.[36]

[1] . همان، ص 503 و 504، ح 634.
[2] . «مُقْل» صمغ درختى است كه در سواحل درياى عمان وهندوستان مى‌رويد. طعمش تلخ است ويك نوعآن كه رنگش مايل به سرخى است مقل ازرق ناميده مى‌شود. وبه نوع ديگر آن كه زرد رنگ است مقل اليهودمى‌گويند (فرهنگ عميد).
[3] . طبّ الأئمّه، ص 101.
[4] . «بَلغَم» مادّه‌اى سفيد ولزج است كه از داخل بدن ترشّح كرده وخارج مى‌شود ودر اصطلاح طبّ قديم يكىاز اخلاط چهارگانه بدن به شمار مى‌رود (فرهنگ عميد).
[5] . طبّ الأئمّه، ص 66.
[6] . همان.
[7] . «قَندران» ، «قندرون» شيره شنگ، شيره‌اى كه در ريشه شنگ وجود دارد. مارنه ومكرنه هم گفته شدهاست. «شِنگ» گياهى است بيابانى داراى برگ‌هاى دراز شبيه برگ گندم. آن را با سركه مى‌خورند، ريشه آنشيره چسبنده‌اى دارد كه در مجاورت هوا سياه مى‌شود (فرهنگ عميد).
[8] . «آويشن» گياهى است صحرايى ومعطّر، داراى برگ‌هاى كوچك وساقه‌هاى كوتاه كه آن را براى بوىخوشى كه دارد در ماست يا دوغ مى‌زنند. «آوشين» و«آويشين» و«اويشن» و«اوشين» و«اوشن» هم گفته شدهاست (فرهنگ عميد).
[9] . طبّ الأئمّه ص 19.
[10] . همان، ص 66.
[11] . «لقوه» نوعى بيمارى است كه در چهره انسان پيدا مى‌شود ولب ودهان يا فك به طرفى كج مى‌گردد(فرهنگ عميد).
[12] . ترجمه: «به نام خدا وبه ذات (پاك) خدا، خارج شو. اى درد حاصل شده از چشم‌زخم انسان يا ديگرموجودات. تو را سوگند مى‌دهم به آن كسى كه ابراهيم را خليل خود قرار داد وبا موسى سخن گفت وعيسىرا به‌وسيله روح‌القدس آفريد كه خاموش شوى، همچنان كه آتش بر ابراهيم خاموش شد، خاموش شو به اذنالله، خاموش شو به اذن الله».
[13] . رجال كشى، ص 199، ح 349؛ بحارالأنوار، ج 95، ص 74.
[14] . «قَرَنفُل» از زبان يونانى گرفته شده وگلى است كوچك از رسته ميخك‌ها، داراى پنج گلبرگ، بوته آن كوتاهوداراى برگ‌هاى دراز است. ثمر درختى هم هست خوشبو وداراى طعم تند. به عربى نيز قرنفل مى‌گويندودر فارسى هم به آن ميخك مى‌گويند (فرهنگ عميد).
[15] . طبّ الأئمّه، ص 70، از امام جواد 7.
[16] . همان.
[17] . كافى، ج 8، ص 166، ح 221.
[18] . ترجمه: «بار خدايا، تو را مى‌خوانم به نام‌ها وبركات ودعوت پيامبرت كه پاكيزه ومبارك ودر نزد تو داراىمرتبه والايى است. وبه حقّ او وبه حقّ دخترش فاطمه كه خجسته است وبه حقّ جانشين اواميرالمؤمنين7 وبه حقّ دو آقا جوانان اهل بهشت (حسن و حسين 8)، به حقّ ايشان، به حقّ ايشان،به حقّ ايشان وبه حقّ خودت اى خداى جهانيان آنچه را كه در خود مى‌يابم برطرف كن».
[19] . طبّ الأئمّه، ص 69 و 70.
[20] . ترجمه: «به نام خدا وبه ذات (پاك) خدا (آغاز مى‌كنم) و بر رسول خدا 9 درود مى‌فرستم».
[21] . ترجمه: «و آنها خدا را آن‌گونه كه شايسته است نشناختند، در حالى كه تمام زمين در روز قيامت در قبضه(قدرت) اوست وآسمان‌ها پيچيده در دست او، خداوند منزّه وبرتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند».(سوره زمر، آيه 67) طبّ الأئمّه، ص 33.
[22] . طبّ الأئمّه، ص 33.
[23] . ترجمه: «آيا كافران نديدند كه آسمان‌ها وزمين به هم پيوسته بودند وما آنها را از يكديگر باز كرديم ؛ وهرچيز زنده‌اى را از آب قرار داديم؟ آيا ايمان نمى‌آورند؟!» (سوره انبياء، آيه 30) طبّ الأئمّه، ص 31.
[24] . ترجمه: «اى بخشنده‌ترين كسى كه عطا مى‌كند، اى بهترين كسى كه درخواست مى‌شود، اى رحيم‌ترينكسى كه از او تقاضاى رحم شده، بر ناتوانى وبيچارگى‌ام رحم كن ومرا از دردم نجات بخش.»
[25] . كافى، ج 2، ص 568، ح 19؛ مكارم الأخلاق، ص 394.
[26] . ترجمه: «آنچه را از كتاب پروردگارت به تو وحى شده تلاوت كن ؛ هيچ چيز سخنان او را دگرگون نمى‌سازد؛وهرگز پناهگاهى جز او نمى‌يابى». (سوره كهف، آيه 27) طبّ الأئمّه، ص 32.
[27] . «شقاقل» زردك صحرايى، بيخ گياهى است از نوع هويج (فرهنگ عميد).
[28] . «انيسون» مأخوذ از يونانى، باديان رومى، رازيانه رومى، گياهى است به بلندى يك متر، برگ‌هايش سفيدوتخم‌هايش ريز وسبز رنگ ومعطّر ودر طب به كار مى‌رود (فرهنگ عميد).
[29] . «خُولَنجان» ريشه درخت تانبول است كه در هندوستان مى‌رويد؛ ريشه‌اى است ضخيم وخوشبو به رنگسرخ تيره وتندمزّه ودر طب به كار مى‌رود. براى خوشبو ساختن ليكورها نيز استعمال مى‌شود.وخالولنجان وخاولنجان وخسرودارو هم گفته شده است (فرهنگ عميد).
[30] . طبّ الأئمّه، ص 72.
[31] . ترجمه: «آيا نمى‌دانستى كه خداوند توانابر هر چيزى است؟! آيا نمى‌دانستى كه حكومت آسمان‌ها وزمين از آنِخداست (وحق دارد هر گونه تغيير وتبديلى در احكام خود طبق مصالح بدهد)؟! وجز خدا، ولىّ وياورى براى شمانيست. (واوست كه مصلحت شما را مى‌داند وتعيين مى‌كند)». (سوره بقره، آيات 106 و107) طبّ الأئمّه، ص 32.
[32] . طبّ الأئمّه، ص 68.
[33] . «عِرق النّسا» يكى از بيمارى‌هاى اعصاب است كه غالباً در كمر بروز مى‌كند وتا زانو مى‌رسد (فرهنگ عميد).
[34] . محاسن، ص 533، ح 793.
[35] . ترجمه: «به نام خداوند بخشنده مهربان. به نام خدا وبه ذات (پاك) خدا او (شروع مى‌كنم.) پناه مى‌برم بهنام خداى بزرگ وپناه مى‌برم به نام خداى عظيم از شرّ هر رگى كه خون از آن جوشد واز شرّ گرمى آتش».
[36] . طبّ الأئمّه، ص 37؛ بحارالأنوار، ج 95، ص 73، ح 1.

منبع: کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی با بازنگری تحت نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.

بدون نظر
  1. ناشناس می گوید

    امتیاز بینندگان:1 ستاره