عوامل سلب آرامش و ایجاد اضطراب
در نوشتار حاضر نویسنده با اشاره به وجود اجل حتمی و اجل معلق انسان و علل دچار شدن به مرگ زودرس، به برخی عوامل ابتلا به پریشانی و اضطراب روحی و روانی پرداخته و راه دستیابی- آرامش و نجات از استرس و اضطراب بهویژه در شرایط کرونایی فعلی را براساس آیات قرآن تشریح کرده است.
عوامل سلب آرامش و ایجاد اضطراب
فهرست این نوشتار:
شاید کسانی که از اضطراب به دام مرگ میافتند، بیشتر از کسانی باشند که با خود بیماری بمیرند؛ زیرا بیماری جسمی هر چقدر که خطرناک باشد، زمانی که انسان دارای روحیه و ایمان قوی باشد، میتواند بر بسیاری ازآن بیماریها غلبه کند؛ مگر آنکه «اجل مسمی» یا حتمی انسان رسیده باشد که در آن حالت به تعبیر امام سجاد(ع) در دعای 28 صحیفه سجادیه « هیچ وسیله ای نمیتواند حکمت الهی را تبدیل نمی کند: یا مَن لاتُبدّل حکمتَه الوسایلُ»؛ زیرا وقتی حکمت الهی بر چیزی چون مرگ فرد یا امتی قرار گرفته است، هیچ چیز از توسلات مادی و معنوی نمی تواند وسیله ای برای جلوگیری و بازدارندگی آن باشد؛ چنانکه خدا بهصراحت میفرماید: برای هر قوم و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر میکنند و نه بر آن پیشی میگیرند.(اعراف، آیه 34؛ یونس، آیه 49؛ نحل، آیه 61؛ نوح، آیات 3 و 4)
در حقیقت، کسانی که با رفتارها و کردارهای خویش به دام «اجل» می افتند، بیشتر از کسانی هستند که با «اجل مسمی» به دام مرگ میافتند؛ یعنی بیشتر مردم پیش از آنکه «اجل مسمی»(اجل حتمی) بر اساس حکمت و مشیت الهی موجب مرگ آنان شود، آنان با دستان خویش گور خویش را میکنند که از آن به «اجل معلق» یا «اجل غیر مسمی و غیر حتمی» تعبیر می شود. این امر چنان با اهمیت و مهم است که امام صادق(ع) می فرماید: يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِاجالِهِمْ؛ مردم، بيشتر از آنکه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آنکه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند. (دعوات الراوندى: ص ۲۹۱، ح ۳۳)
به سخن دیگر، هر انسانی میتواند عمر خویش را چنان حفظ و صیانت کند که تا زمان «اجل مسمی» ادامه یابد؛ اما بسیاری از مردم آن را کوتاه میکنند؛ زیرا اعمال انسانی همان طوری که در هر چیزی تاثیر دارد، در کوتاهی و بلندی عمر نیز اثرگذار است. از همین رو، می فرماید که برخی انسان ها با «احسان»، عمرشان را تا زمان «اجل مسمی» طولانی میکنند؛ اما برخی دیگر به سبب گناه پیش از «اجل مسمی» می میرند. به عنوان نمونه امام صادق(ع) احسان به خانواده را عامل طول عمر دانسته و میفرمایند: مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِهِ زادَ اللّه فى عُمُرِهِ؛ هرکسی با زن و فرزندان خود رفتار خوبی داشته باشد عمرش طولانی میشود(خصال، ج 1، ص 87)؛ زیرا وقتی انسان احسان می کند، آثاری برای آن است که از مهمترین آنها سرورباطنی است. همین سرور باطنی موجب تقویت روحیه و افزایش ظرفیت روانی و تقویت بنیه شخص میشود به طوری که در برابر فشارها و مصیبتها صبر میکند و به سادگی در برابر توفان بلایا سر خم نمیکند؛ زیرا در زندگی بر خدای غنی تکیه دارد و هیچ خوف و حزن روحی و روانی در او پدیدار نمیشود.(رعد، آیه 28؛ طه، آیه 124)
در مقابل، گناه موجب می شود که انسان گرفتار «ضنک»(سختی) در زندگی و حزن و خوف روحی و روانی شود و در برابر بلایا و مصیبت ها از جمله بیمارها نتواند مقاومت کند و از درون دچار فروپاشی می شود. شکی نیست که از مهمترین گناهانی که انسان بدان «اجل» خویش را پیش می اندازد، نومیدی از خدا است که از گناهان کبیره است.(یوسف، آیه 86؛ حجر، آیه 56؛ ؛ روم، آیه 36) کسی که از خدا مایوس میشود، از درون فروپاشیده و فروریخته است و آثارآن در بدن و جسم ظاهر می شود و بیماری را تشدید می کند و عامل مرگ زودهنگام می شود.
با نگاهی به آموزههای قرآن معلوم میشود که یکی مهمترین اعمال در کاهش و افزایش عمر، اطاعت از خدا و رسولالله (ص) یا معصیت و مخالفت با آنان است؛ زیرا خدا میفرماید: خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد؛ تا برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و اجل شما را تا وقتى معين به تاخير اندازد.هنگامی که اجل الهی فرا رسد، تأخیری نخواهد داشت اگر میدانستید. (نوح، آیات 3 و ۴)
خدا همچنین در جای دیگر از قرآن به نقش گناه در کوتاهی عمر و نابودی امتها در اجل معلق بصراحت میفرماید:و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت.» (آل عمران، آیه 11)
بر اساس این آیات، علت مرگ انسانها در «اجل معلق» و پیش هنگام، همان گناهانی است که مثلا با عصیان خدا و پیامبرانش به نمایش گذاشته میشود. پس کسی که اطاعت خدا و پیامبرانش را داشته باشد و بندگی کرده و عبادت خدا نموده و تقوای الهی را در پیش گیرد از برخی از مهمترین گناهان رهایی مییابد و اجلش تا زمان «اجل مسمی» به تاخیر میافتد. به سخن دیگر، برخی از گناهان است که اجل را پیش میاندازد و انسان پیش از اجل مسمی به اجل معلق میمیرد. از همین رو امام رضا(ع) به نقل از امام صادق(ع) میفرمایند: تَجنبوا البوائق یُمَدّ لکم فِی الاعمار؛ ازکارهای بد و فتنهانگیز دوری کنید تا خداوند عمر شما را برکت بخشد و طولانی کند.(بحار الانوار، ج 72، ص 253؛ عيون الاخبار ج ٢ ص ٣٦.)
همچنین ایجاد ارتباط روحی و روانی با خدا در سایه یاد خدا موجب تحقق اطمینان نفس در انسان خواهد بود که بهطور طبیعی موجب آرامش روانی و به دنبال آن افزایش عمر میشود. از همین رو خدا به ذکر الله به عنوان عامل اطمینان و آرامش روانی و روحی اشاره می کند و بصراحت می فرماید:
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.(رعد، آیه 28)
به هر حال، آنچه موجب می شود تاعواملی چون بیماری سبب مرگ زودهنگام شود، عوامل روحی و روانی است که متاثر از افکار و رفتار انسان نسبت به خدا و شرایع اسلامی است.
نقش چشم زخم در مرگ انسان
البته بر اساس آموزه های قرآن، انسان گاهی رفتاری را انجام می دهد که دیگران را به واکنش ارادی یا غیر ارادی وادار می کند و آنان خواسته یا ناخواسته با «چشم زخم» آسیب های جدی در حدّ مرگ زودهنگام می شوند؛ یعنی رفتارهایی چون خودنمایی داشته ها و تفاخر موجب میشود تا حسادت دوستان و خویشان و نزدیکان بر انگیخته شود و آنان با «چشم زخم» خویش جان آدمی را بستانند. باید توجه داشت که چشم زخم، نیروی مرموزی است که در چشم برخی انسانها وجود دارد و ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار یا هلاک کند.(تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۴۲۴)
از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «اگر برای شما نبش قبر می شد ( و علت مرگ ها معلوم میشد) هر آینه می دیدید که اکثر مردگان شما از چشم زخم هستند. بدرستی که چشم زدن، حق است. آگاه باشید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چشم زدن، حق است؛ پس هرگاه کسی نسبت به چیزی از برادرش شگفتزده شد (به چشمش بزرگ آمد)، در آن حال یاد خدا کند؛ زیرا بدرستی که وقتی یاد خدا کند، به او ضرری نمی رساند». (بحارالأنوار، ج 60، ص ج 26، ص 60، باب 1)
پیامبر اکرم (ص)فرمود: «چشم زخم، حق است و می تواند قله کوه را به زیر افکند».( همان)
همچنین از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «چشم زخم، حق است و حتی خودت از خودت در امان نیستی و نه کسی از تو در امان است؛ پس هنگامی که نسبت به چیزی از این (چشم زدن) ترسیدی، سه بار بگو ماشاء الله لا قوهًْ الا بالله العلی العظیم. ( بحارالانوار ج 63؛ ص ۲۵ حدیث ۲۲) در برخی روایات آمده است: اگر کسی لباس زیبا و قشنگی پوشید ، وقتی از خانه خارج می شود، معوذتین (یعنی سوره های ناس و فلق) را بخواند تا چشم نخورد (همان ، حدیث ۲۳)
به هر حال، این افکار و رفتار انسانی است که بستری برای «اجل معلق» و مرگ زودهنگام میشود؛ زیرا این افکار و رفتارها یا بستری میشود تا شخص از درون فروبپاشد و روحیه خود را از دست بدهد و آرامش و اطمینان وی از میان برود، یا آنکه بستری برای تصرفات سوء دیگران همچون «حسادت» یا «چشم زخم» می شود که مرگ زودهنگام را به دنبال دارد.
عوامل سلب آرامش و ایجاد اضطراب
در آیات قرآن عوامل چندی به عنوان عوامل سلب آرامش مطرح شده است؛ ولی آنچه در اینجا مهم و اساسی است، توجه به عواملی است که ارتباط نزدیکی با بیماری جسمی دارد و زمینه ساز آن میشود تا «اجل معلق» و زودهنگام گریبانگیر فرد شود و او را به هلاکت برساند.
احساس خطر
یکی از مهمترین عوامل، «احساس خطر» است؛ زیرا برخی به سبب احساس خطر واقعی یا کاذب ممکن است روحیه خویش را از دست بدهند و حتی پیش از آنکه بیماری موجب مرگ آنان شود، دست به خودکشی بزنند و مرگ زودهنگام را برای خود موجب شوند. اضطراب که به دنبال احساس خطر به وجود می آید شخص را به رفتارهای پریشان و غیر عقلانی و غیر علمی سوق می دهد؛ این گونه است که گاه خودش را به دامن مرگ میاندازد تا از خطر موهوم و حتی واقعی برهاند؛ در حالی که اگر صبر میورزید و استقامت داشت، ممکن بود که حتی از خطر واقعی که عامل مرگ است، برهد بیآنکه صدمه یا صدمه جدی ببیند. این افراد همانند کسانی هستند که هنگام احساس خطرغرق شدن، خود را از کشتی به درون دریا می افکنند، یا با سر و صدا نهانگاه خویش را به دشمن لو میدهند و افشا می کنند، یا حتی سکته می کنند. در آیات قرآن به این احساس خطر موهوم یا واقعی که موجب شده تا شخص دچار اضطراب شدید شود و رفتارهای غیر عقلی یا غیر علمی داشته باشد، اشاره شده است.(یونس، آیات 22 و 23؛ توبه، آیه 40؛ طه، آیات 39 و 40؛ قصص، آیات 13 و 20 و 21؛ احزاب، آیات 19 و 20؛ شعراء، آیه 61)
کسانی که از نظر ایمانی قوی نیستند یا گرفتار نفاق یا سست ایمانی هستند، در شرایط احساس خطر واقعی یا کاذب روحیه خویش را میبازند و رفتارهای شگفت انگیز و خطرناکی را بروز می دهند که موجب مشکلاتی برای خود یا دیگران میشوند؛ مثلا برخی ازترس مرگ و شکست، از میدان جهاد میگریزند و سنگرهای خویش را خالی میکنند که آسیبی جدی به دیگر نیروها و مجاهدان وارد میشود؛ یا از سنگر میگریزند و در تیررس دشمن قرارمیگیرند و کشته میشوند یا علیه فرماندهی و رهبری طغیان و معصیت میکنند.(همان)
در همین روزها در رسانهها این مطلب شنیده میشود که افراد بسیاری ازترس مرگ با بیماری کرونا، خودکشی کردهاند، یا با دیگران درگیر شده و به سبب خشونت، کشته شدهاند؛ یا از داروهایی استفاده کردهاند که مرگشان را موجب شده است.
بلا
از نظر قرآن «بلا» چه بهعنوان «ابتلاء الهی» و چه بهعنوان «عذاب و کیفر الهی»، خود یکی از عواملی است که موجب اضطراب در افراد و سلب آرامش میشود و آنان را به رفتارهای خطرناک و نابهنجار و حتی مرگ سوق میدهد.(بقره، آیه 214؛ آلعمران، آیات 152 و 153؛ انعام، آیات 63 و 64؛ احزاب، آیات 10 و 11)
شایعات
«شایعات» از دیگر عوامل موثر در پریشان حالی و اضطراب در افراد بیایمان و سست ایمان است، به طوری که متأثر از شایعات رفتارهایی را انجام میدهند که مرگ زودهنگام آنان را به دنبال دارد.
برخی از دشمنان بلکه حتی افراد امت مسلمان در جامعه به سبب نفاق و مانند آنها، شایعاتی راترویج میدهند که زلزله روحی ایجاد میکند، به طوری که لرزه بر اجتماع میافکند و دلها را سست و جا بجا میکند. (احزاب، آیات 60 و 61) همین شایعات موجب میشود تا افراد تحت تأثیر آن، رفتارهای نابهنجاری را انجام دهند که از جمله آنها استفاده ازالکل صنعتی برای درمان بیماری است. یا آنکه ازترس به زیاده روی در خوراک اقدام کنند یا به غارتگری بپردازند یا حتی از درون دچار فروپاشی شوند و به سبب افسردگی وترس از بیماری، بمیرند.
قرآن میفرماید کسانی که به «اراجیف خبری» گوش فرامیدهند و آن را میپذیرند بیآنکه منبع خبری آنان وثاقت مخبری یا خبری داشته باشد، به خودشان و دیگران آسیب میرسانند. البته مجازات تولیدکنندگان اراجیف خبری و محتوای دروغ و کاذب بسیار سخت و حتی «قتل» در برخی از موارد است. (احزاب، آیات 60 تا 62)
کسانی که در شبکههای اجتماعی و رسانههای گروهی و جمعی به شایعهپراکنی مشغول میشوند، اعصاب و روان مردم را تهدید میکنند که باید مجازاتهای گوناگون برای آنان در نظر گرفته شود. همچنین کسانی که این محتواهای کاذب و شایعات راترویج و باز نشر میکنند یا متأثر از آن هستند، مشکلاتی را برای خود و دیگران ایجاد میکنند که میتواند امنیت اجتماعی را فروپاشد و موجب خشونتهای اجتماعی و شورش و مرگ شود؛ چنانکه شایعه قحطی موجب شده تا در برخی از مناطق جهان افراد با درگیری و خشونت پیش از آنکه بیماری واگیر آنان را بکشد، یکدیگر را بکشند. با نگاهی به وقایع اکراین،ترکیه، ایتالیا، آمریکا، هند و مانند آنها به سادگی میتوان تأثیر مخرب شبکههای اجتماعی را مشاهده کرد که با سلب آرامش و ایجاد اضطراب موجب چه بحرانهایی در این اجتماعات شده و مرگ زود هنگامی را برای حتی غیربیماران موجب شده است.
درمان اضطراب در هنگام بیماری
در آیات قرآن تلاش جدی شده تا با بیان عوامل ایجاد آرامش، مردم را از اضطراب و تشویش و دل نگرانی برهاند؛ زیرا کسی که گرفتار اضطراب و تشویش است، نمیتواند با بیماریهای سخت درمان مبارزه کند، اما کسی که دارای روح و روحیه قوی باشد، حتی میتواند بر بیماری بیدرمان چیره شود، چه رسد که در برابر بیماریهای سخت درمان عاجز و ناتوان باشد.
باورها و اعتقادات نقش کلیدی در ایجاد و تقویت آرامش و رهایی از اضطرابهای گوناگون دارد. از جمله این باورها، ایمان به «روح الله» است(یوسف، آیه 87) که در همه هستی روح و روحیه میدمد و آرامش و آسایش را برایشان به ارمغان میآورد. کسی که تکیه و توکل و اعتمادش به خدا باشد، هیچگاه در زندگی کم نمیآورد؛ زیرا چنین شخصی به خدایی باور دارد که حکیم و قدیر وعلیم و غنی است. در چنین حالتی میداند که اگر چیزی به انسان میرسد بر اساس حکمت و فلسفه الهی است که برای هر موجودی و مخلوقی از سوی خدا مقدر شده است.(آلعمران، آیات 172 تا 175) پس در برابر هر چیزی از وسایل و اسبابی بهره میگیرد که خدا مطرح کرده است. اینگونه است که با بهرهگیری از امور مادی و معنوی همچون مصرف دارو و دعا درمانی و «ذکرالله» آرامش را به خودش باز میگرداند و در برابر حکمت و مشیت الهی تسلیم میشود؛ یعنی تلاش خویش را میکند تا با استفاده از وسایل مادی و معنوی از جمله توسل به اهلبیت عصمت و طهارت، نماز، روزه، احسان و انفاق، صدقه و دارو و درمانهای گوناگون از هر مشکل و مصیبت و بیماری خود را برهاند.در حقیقت استفاده از اسباب و توسل به وسایل مادی و معنوی موجب میشود تا شخص به آرامشی دست یابد که دیگر خوف و حزن در آن راه ندارد(بقره، آیه 277؛ احقاف، آیه 13)
این استقامتی که از دعا و توسل و توکل به خدا به دست میآید، بهترین دارو برای درمان هر بیماری از جمله بیمارهای واگیری است که جوامع به آنها گرفتار میشوند.(احقاف، آیه 13)
در آیات قرآن به شکل تفصیلی به عوامل آرامش و اسباب آن اشاره شده است که در اینجا به مهمترین آنها پرداخته شده تا در این اوضاع بیماری واگیر کسانی که روحیه خویش را از دست دادهاند بتوانند با تمسک و توسل به این اسباب ظاهری و باطنی و نیز مادی و معنوی آرامش خویش را بازیابند و به مبارزه و مقابله با بیماری بپردازند و انشاءالله آن را شکست دهند.
کیهان