ضرورت مراجعه به پزشک در اسلام
ضرورت مراجعه به پزشک در اسلام
فهرست این نوشتار:
ضرورت اقدام براى درمان
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «پيامبرى از پيامبران الهى بيمار شد، با خود گفت: مداوا نمىكنم تا همان كس كه درد را داده شفايم دهد. خداوند به او وحى كرد: تا معالجه نكنى تو را شفا نمىدهم».[1]
2. در حديث است كه به امام صادق عليه السلام عرض شد: شخصى دارو مىخورد، گاه او را شفا مىدهد وگاه برايش ضرر دارد، امّا بيشتر اوقات شفا مىدهد. حضرت فرمود: «خداوند دارو را فرستاده و شفا را هم همراه آن مىفرستد. وهيچ دردى را خلق نكرده، مگر اينكه دوايى براى آن آفريده است؛ دوا را بخور وبه هنگام خوردن، نام پروردگار را ببر».[2]
چه كسى شفا مىدهد؟
در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «حضرت موسى بن عمران عليه السلام از خداوند پرسيد: چه كسى درد وبيمارى را مىدهد؟ خداوند فرمود : من. دوباره پرسيد: دوا و شفا از كيست؟ خطاب آمد از من است. پرسيد: پس حكيمان وطبيبان با مردم چه مىكنند؟ فرمود: باعث آرامش دل مردم مىشوند».[3]
مراجعه به طبيب غير مسلمان
1. در حديث است كه كسى از امام کاظم عليه السلام پرسيد: نياز به طبيب مسيحى پيدا مىكنم. براى معالجه نزد او رفته، بر او سلام كرده و برايش دعا مىكنم چه حكمى دارد؟ فرمود: «اشكالى ندارد. چيزى از سلام ودعاى تو عايد او نمىشود».[4]
2. نيز از امام باقر عليه السلام پرسيدند: آيا مىتوان به دستورهاى طبّى طبيب يهودى ومسيحى عمل كرد؟ فرمود: «اشكالى ندارد، شفا به دست خداست».[5]
زمان مراجعه به طبيب
1. از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «مسلمان زمانى اقدام به معالجه مىكند كه بيمارى بر سلامتىاش غلبه پيدا كند».[6]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس سلامتىاش بر بيمارى غالب باشد ومعالجه كند وبر اثر معالجه بميرد، من از او بيزارم».[7]
3. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «تا ممكن است براى معالجه نزد اطبّا نرويد، زيرا رجوع به آنان همانند ساختن يك خانه است كه كم آن منتهى به زياد مىشود».[8]
مصرف دارو به مقدار ضرورت
1. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام کاظم عليه السلام فرمود: «هيچ دوايى نيست مگر اينكه دردى را تحريك مىكند. وهيچ چيز براى بدن سودمندتر از آن نيست كه تا ضرورتى نباشد در بدنت تصرّف نكنى».[9]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس سلامتىاشبر بيمارى غالب باشد وبا اين حال دارو مصرف كند، به كشتن خود كمك كرده است».[10]
پرهيز وامساك
1. در روايتى معتبر مىخوانيم كه كسى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: در منطقه ما اطبّا بيماران را به امساك وپرهيز سفارش مىكنند. حضرت فرمود: «ما اهلبيت فقط از خرما امساك مىكنيم وخود را با سيب وآب سرد معالجه مىنماييم». آن شخص پرسيد: چرا فقط از خرما؟ حضرت فرمود: «زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله حضرت على را به هنگام بيمارىاش از خرما پرهيز داد».[11]
2. در حديث است كه در مورد مدّت پرهيز از حضرت پرسيدند؟ فرمود: «تا ده روز».[12]
3. ودر حديثى صحيح مىخوانيم كه فرمود: «تا هفت روز وپس از آن سودى ندارد».[13]
4. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «امساك اين نيست كه هيچ نخورى، بلكه آن است كه كمتر بخورى».[14]
5. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «راه رفتن باعث بازگشت بيمارى وشدّت آن مىشود (وبه هنگام بيمارى بايد استراحت كرد)».[15]
انواع معالجات
معالجه با آب، عسل، شير، باران ومَهر زنان
1. در حديث است كه مردى خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيد وعرض كرد : دردى دارم كه اطبّا براى معالجه آن شراب تجويز كردهاند، آيا مىتوانم بنوشم؟ حضرت فرمود: «چرا آب درمانى نمىكنى؛ آبى كه همه چيز به آن زنده است؟»[16]
عرض كرد: آب با مزاج من سازگار نيست. حضرت فرمود: «چرا از عسل استفاده نمىكنى كه شفاى دردهاى مردم است؟»[17] عرض كرد: به عسل دسترسى ندارم.
حضرت فرمود: «چرا شير نمىخورى كه گوشت واستخوان بدنت از آن روييده است؟» عرض كرد: شير با طبع من نمىسازد. حضرت فرمود: «مىخواهى اجازه شرابخوارى به تو بدهم! والله هرگز چنين اجازهاى نمىدهم».[18]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شخصى بيمار شد حضرت على عليه السلام به او فرمود: يك درهم از مَهر همسرت را كه به او دادهاى مطالبه كن وبا آن عسل بخر وبا آب باران بخور. آن شخص چنين كرد وشفا يافت. از حكمت اين دستور پرسيدند. حضرت فرمود: خداوند در مورد مهر زنان فرمايد: اگر زنان از مهر خود چيزى با رضايت خاطر به شما بخشيدند گواراى وجودتان، آن را بخوريد با عافيت نيك[19] ودر مورد عسل فرموده است: در عسل براى مردم
شفاست[20] ودرموردآب باران فرمايد:آب مباركى ازآسمان فروفرستاديم[21] ؛بنابراين، در اين نسخه، گوارايى وحسن عاقبت وبركت وشفا همه جمع شده است».[22]
معالجه با صدقه
1. در حديث است كه كسى به امام کاظم عليه السلام عرض كرد: من وده تن از خانوادهام همه بيماريم (چه كنيم؟) حضرت فرمود: «آنها را با صدقه درمان كن كه هيچ چيز بيشتر وزودتر از صدقه مؤثّر نيست».[23]
2. در احاديث به سندهاى معتبر آمده است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود : «بيماران خود را با پرداخت صدقه معالجه كنيد».[24]
3. در حديثى ديگر فرمود: «صدقه بلاهاى قطعى را دور مىكند».[25]
4. نيز در روايتى فرمود: «صدقه مرگهاى بد را از صاحبش برطرف مىكند».[26]
معالجه با پيشگيرى وآميزش
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «بيشتر دردها وبيمارىها بر اثر غلبه صفرا وسودا وخون سوختهشده وبلغم بسيار است، پس انسان بايد قبل از آنكه اين عوامل بر او غلبه وهلاكش كند مراقب حال خود باشد».[27]
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس دردهايى در بدن خود داشته باشد وحرارت را بر مزاجش غالب يابد، با همسرش آميزش كند كه حرارت را فرو مىنشاند».[28]
معالجه با حقنه[29] (اماله)
1. از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود : «بهترين نوع معالجه، مداوا كردن با حقنه است كه شكم را بزرگ، دردهاى داخلى را يرطرف وبدن را تقويت مىكند».[30]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «حقنه از جمله داروهاى عظيم است وشكم را بزرگ مىكند».[31]
3. نيز در حديثى فرمود: «معالجه چهار چيز است: حجامت كردن، دارو ماليدن، قى كردن، حقنه كردن».[32]
معالجه با حجامت وحمّام رفتن
1. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «طبّ عرب در حجامت وحقنه است وآخرين دواى آنان داغ كردن».[33]
توجّه:رواياتى درمورداهمّيّت وفوايدحجامت گذشت ورواياتى خواهد آمد.
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «بهترين دواى شما حقنه كردن ودارو در بينى چكاندن وحجامت كردن وحمّام رفتن است».[34] .
معالجه با چكاندن دارو در بينى ودارو كشيدن
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «روغن بنفشه در بينى بچكانيد».[35]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «حجامت، نوره كشيدن ودارو در بينى چكاندن از دواى پيامبران است».[36]
معالجه با مسهل وداغ كردن
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «درد سه چيز است ودوا نيز سه چيز: درد ناشى از صفرا، بلغم وخون است. دواى خون، حجامت ودواى صفرا وسودا، مسهل ودواى بلغم، حمّام است».[37]
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «طبّ عرب در هفت چيز است : حجامت، حقنه، ريختن دارو در بينى، حمّام رفتن، قى كردن، خوردن عسل، وآخرين دواى آنها داغ كردن است».[38]
چگونگى نماز انسان مبتلا به چشم درد
در حديث است كه از امام باقر عليه السلام پرسيدند: از چشم زن يا مردى آب مىآيد. پزشكان گويند كه بايد چشمش را ميل بزنيم وسى تا چهل روز بر پشت بخوابد وحركت نكند ودر آن حال نماز را با اشاره بخواند. نظر شما چيست؟ فرمود : «اشكالى ندارد».[39]
دستورهاى طبّى نهگانه
در كتاب فقه الرضا عليه السلام دستورهاى نُهگانه طبّى به اين شرح سفارش شده است :
1. امساك رأس همه داروهاست ومعده خانه دردها واستفاده از غذاهاى خوبى را كه عادت دارى ترك نكن.[40]
2. تا زمانى كه بدنت تحمّل دارد از مصرف دارو خوددارى كن.[41]
3. هر زمان گرسنه شدى غذا بخور وهر وقت تشنه شدى آب بنوش وهرگاه نياز به دستشويى داشتى دستشويى برو وتا ضرورتى نباشد (با همسرت) آميزش مكن وهر زمان نياز به خواب داشتى بخواب؛ اگر به اين دستورها عمل كنى همواره بدنت سالم خواهد بود.[42]
4. خداوند متعال تا زمانى كه مقدّر كرده بيمارى ادامه داشته باشد به دارو اجازه تأثير نمىدهد. پس از آن، اجازه تأثير داده وبا آن دارو شفا عنايت مىكند. مگر اينكه قبل از انقضاى آن مدّت، دعايى كنى يا صدقهاى بدهى، يا كار خيرى انجام دهى كه خداوند نيز به دارو اجازه تأثير مىدهد.[43]
5. شفاى هر دردى در عسل است. هر كس ناشتا يك انگشت عسل بخورد بلغم وسودا را برطرف مىكند وچنانچه با كُندر خورده شود، ذهن را صاف مىكند. آب سرد حرارت صفرا را فرو مىنشاند وغذا را هضم مىكند واخلاط موجود در دهانه معده را ذوب كرده وتب را برطرف مىكند.[44]
6. اگر چيزى بدن را فربه كند ماساژ دادن ولباسهاى نرم پوشيدن وحمّام رفتن واستعمال بوى خوش است. واگر مرده را ماساژ دادند وزنده شد
بعيد نيست. وصدقه دادن بلاهاى آسمانى را دور مىكند وقضاى حتمى را برطرف مىسازد.[45]
7. چيزى مانند دعا وصدقه دادن وآب سرد، بيمارى را برطرف نمىكند.[46]
8. حدّاكثر پرهيز وامساك چهارده روز است. وپرهيز اين نيست كه چيزى نخورى، بلكه به معناى كمتر خوردن است، زيرا سلامتى وبيمارى در بدن انسان در حال درگيرى ومبارزهاند. پس هر زمان سلامتى بر بيمارى غلبه كند بيمار به غذا اشتها پيدا مىكند؛ بنابراين، هر زمان به غذا اشتها داشت غذايش دهيد كه شايد شفايش در آن طعام باشد.[47]
9. شفاى هر دردى در قرآن است؛ پس بيماران خود را با صدقه مداوا كنيد واز قرآن شفا بطلبيد كه هر كس را قرآن شفا ندهد هيچ چيزى سبب شفاى
او نمىشود.[48]
[1] . مكارم الأخلاق، ص 362.
[2] . طبّ الأئمّه، ص 63.
[3] . كافى، ج 8، ص 74، ح 52.
[4] . السرائر، ج 3، ص 569.
[5] . طبّ الأئمّه، ص 63.
[6] . خصال، ج 2، ص 411؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 70، ح 24.
[7] . خصال، ج 1، ص 76، ح 86؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 64، ح 5.
[8] . علل الشرايع، ج 2، ص 465، ح 17.
[9] . كافى، ج 8، ص 228، ح 409.
[10] . طبّ الأئمّه، ص 61.
[11] . همان، ص 59.
[12] . معانى الأخبار، ص 238، از امام صادق عليه السلام .
[13] . طبّ الأئمّه، ص 59.
[14] . مكارم الأخلاق، ص 362.
[15] . كافى، ج 8، ص 242، ح 444.
[16] . منظور آيه 30 سوره انبياء است.
[17] . سوره نحل، آيه 69.
[18] . تفسير عيّاشى، ج 2، ص 264، ح 45.
[19] . سوره نساء، آيه 4.
[20] . سوره نحل، آيه 69.
[21] . سوره ق، آيه 9.
[22] . تفسير عيّاشى، ج 1، ص 288، ح 15؛ مكارم الأخلاق، ص 407.
[23] . طبّ الأئمّه، ص 123.
[24] . همان.
[25] . همان.
[26] . همان.
[27] . همان، ص 110.
[28] . همان، ص 94.
[29] . «حُقنه» داروى مايعى است كه از راه مقعد وارد رودهها مىكنند (فرهنگ عميد).
[30] . خصال، ج 2، ص 434؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 114، ح 19.
[31] . طبّ الأئمّه، ص 54.
[32] . كافى، ج 8، ص 167، ح 226.
[33] . طبّ الأئمّه، ص 55.
[34] . همان، ص 57.
[35] . خصال، ج 2، ص 434؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 115، ح 19.
[36] . طبّ الأئمّه، ص 57.
[37] . مكارم الأخلاق، ص 76.
[38] . طبّ الأئمّه، ص 55.
[39] . تفسير عيّاشى، ج 1، ص 74، ح 153.
[40] . فقه الرّضا، ص 340.
[41] . مكارم الأخلاق، ص 362.
[42] . فقه الرّضا، ص 340.
[43] . همان، ص 341.
[44] . همان، ص 346.
[45] . همان.
[46] . فقه الرّضا، ص 346.
[47] . همان.
[48] . همان، ص 342.