وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

شكستن توبه

0

شكستن توبه

شكستن توبه

پرسش 20 . اگر فردى توبه كند، ولى بعد توبه اش را بشكند و از اين عملش هم پشيمان شود تكليفش چيست؟
خداوند مهربان براى اين گروه از بندگان خود، در را هم چنان باز گذاشته است.
بازآ بازآ هر آنچه هستى بازآ
گر كافر و گبر و بت پرستى بازآ
اين درگه ما درگه نوميدى نيست
صد بار اگر توبه شكستى بازآ

گفتنى است كه خير محض كار فرشتگان است، و آمادگى براى شر بدون جبران، خوى شيطان هاست و بازگشت به خير بعد از شر، طبيعت آدميان است در طول زندگى انسان ها امكان لغزش ها و خطاها وجود دارد، و اگر درهاى بازگشت و توبه بسته شود، سبب دلسردى و ناكامى آدمى شده و او را از پيمودن راه كمال باز مى دارد؛ از اين رو در مكتب انسان ساز اسلام درى را با نام «توبه» بازكرده اند تا تمام آلودگان به گناه براى جبران گذشته و اصلاح نفس خويش به آن در «رحمت» روى آورند.

 

مركب توبه، عجايب مركب است
بر فلك تازد به يك لحظه ز پست

 

در اين راستا، امام سجاد عليه السلام در مناجات تائبين به صورت لطيفى اين نكته را بيان مى كند: «الهى انت الّذى فتحت لعبادك بابا الى عفوك سميّته التّوبه…»141؛ «خداى من! تو كسى هستى كه به روى بندگانت درى به سوى بخشش گشوده اى و آن را توبه ناميدى، و فرموده اى: به سوى خداوند بازگرديد و توبه خالص كنيد! كه اين در رحمت باز است، عذر كسانى كه از آن غافل شوند، چيست؟!»

 

اما بعضى از مواردى كه تذكر آن براى عزيزان جوينده سعادت و رستگارى مفيد است:
1. مجالست و هم نشينى با دوستان و افراد شايسته و صالح

2. دورى گزيدن از افراد ناشايست، و كسانى كه براى پروردگار حريمى قائل نمى شوند.

3. شركت در محافل مذهبى و معنوى، تا جايى كه بر روحيه معنويتان بيفزايد.

4. استفاده از موعظه هاى اخلاقى بزرگان دين، بخصوص آيه هاى نورانى و حيات بخش قرآن كريم و سخنان راهگشاى امامان معصوم عليهم السلام

5. تفكّر در عقوبت يكايك گناهان و سختى روز جزا

6. تأمّل در زندگى كسانى كه بدون توبه و دست خالى از اين دنيا كوچ كرده و خويش را از رحمت واسعه الهى محروم كردند؛ چون زمان توبه همين دنياست نه دنياى ديگر!

7. مأيوس شدن از رحمت پروردگار، كه نوميدى از رحمت الهى بزرگ ترين گناه به شمار آمده است.

 

در پايان بد نيست به سراغ يكى از گنهكارانى كه چهل سال به دنبال معصيت پرودگار رفته؛ ولى با يك توبه واقعى، رحمت باران بر جمعيتى به خاطر او باريدن گرفت، آشنا شويم تا ببينيم خداى ما چگونه پروردگارى است؟!

در دوران حضرت موسى عليه السلام در بنى اسرائيل قحطى شديدى پيدا آمد. مؤمنين براى طلب باران هفتاد مرتبه دست به دعا برداشتند، اما دعايشان به اجابت نرسيد. شبى موسى بن عمران به كوه طور رفت و بعد از مناجات و گريه زياد عرض كرد: پروردگارا! اگر مقام و منزلت من نزد تو بى ارزش شده، از تو مى خواهم به مقام پيامبرى كه وعده دادى در آخرالزمان مبعوث كنى، باران رحمتت را بر ما نازل فرما!

خطاب آمد: اى موسى! مقام و منزلت تو نزد ما بى ارزش نشده، ولى در ميان شما شخصى است كه مدت چهل سال آشكارا معصيت مرا مى كند، اگر او را از ميان خود بيرون كنيد، من باران رحمتم را بر شما نازل مى كنم.
موسى عليه السلام در ميان بنى اسرائيل فرياد برآورد: اى بنده اى كه چهل سال معصيت پروردگار مى كنى، از ميان ما بيرون برو، تا خداوند باران رحمتش را بر ما نازل كند. آن مرد گنهكار نداى حضرت عليه السلام را شنيد، فهميد او مانع نزول رحمت الهى است، با خود گفت چه كنم؟ اگر بمانم خداوند باران نمى فرستد، و اگر از ميان آنها بيرون بروم، مرا مى شناسند و آبرويم مى رود.

عرض كرد: خداوندا! مى دانم كه از روى جهل و نادانى معصيت تو را كردم، حال به درگاه با عظمتت آمده ام، در حالى كه از گذشته خويش پشيمانم، توبه ام را قبول كن و رحمتت را از جماعت منع نكن.
هنوز سخنش تمام نشده بود كه ابرى ظاهر شد و باران زيادى باريد. حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: تو باران رحمت بر ما نازل كردى در حالى كه كسى از ميان ما نرفت، خطاب رسيد: اى موسى! همان كسى كه براى او رحمتم را از شما قطع كردم، حال به واسطه او رحمتم را فرو فرستادم. عرض كرد: خداوندا! آن بنده ات را به من نشان بده، خطاب آمد: من او را در حالى كه گناه مى كرد رسوا نكردم، حال كه توبه كرده مفتضحش كنم؟

نه من تنها به احسانت رهينم
نه تنها من بر آن رحمت قرينم
كه عالم غرق احسان تو باشد
جهان جان گلستان تو باشد!

141. مناجات هاى پانزده گانه امام سجاد عليه السلام، مناجات اول، علامه مجلسى، بحارالانوار، ج94، ص142.

  •  منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، گناه و توبه.

حتما بخوانيد

ویژه نامه آداب و اعمال اسلامی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.