سرگذشت آسیه زن فرعون
سرگذشت آسیه زن فرعون
آسيه همسر فرعون چگونه به موسى(ع) ايمان آورد و سرانجامش چه شد؟
هنگامى كه آسيه، همسر فرعون معجزه موسى (ع) را در مقابل ساحران در روز مبارزه معروف آنها مشاهده كرد، اعماق قلبش به نور ايمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مىداشت، ولى ايمان و عشق به خدا چيزى نيست كه بتوان آنرا هميشه كتمان كرد، هنگامى كه فرعون از ايمان او با خبر شد بارها او را نهى كرد، و اصرار داشت كه دست از دامن آئين موسى (ع) بردارد، و خداى او را رها كند، ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.
سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهايش را با ميخها بسته، در زير آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظيمى بر سينه او بيفكنند، هنگامى كه آخرين لحظههاى عمر خود را مىگذارند دعايش اين بود «پروردگارا براى من خانهاى در بهشت در جوار خودت بنا كن و مرا از فرعون و اعمالش رهائى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده»
خداوند نيز دعاى اين زن مؤمن پاكباز فداكار را اجابت فرمود و او را در كنار بهترين زنان جهان مانند مريم قرار داد.
جالب اينكه همسر فرعون با اين سخن، كاخ عظيم فرعون را تحقير مىكند و آن را در برابر خانهاى در جوار رحمت خدا به هيچ مىشمرد، و به اين وسيله به آنها كه او را نصيحت مىكردند كه اينهمه امكانات چشمگيرى كه از طريق «ملكه مصر بودن» در اختيار او است با ايمان به مرد شبانى همچون موسى از دست نده پاسخ مىگويد.
مسلماً زرق و برق و جلال و جبروتى برتر از دستگاه فرعونى وجود نداشت، همانطور كه فشار و شكنجه، آن زن مؤمن را به زانو در نياورد و همچنان به راه خود در مسير رضاى خدا ادامه داد تا جان خويش را در راه معشوق حقيقى فدا كرد.
قصه هاى قرآن، حضرت آيت الله مكارم شيرازى