روابط اجتماعی در اسلام
عن امیرالمؤمنین(ع) عن رسول الله(ص) سر سنتین بر والدیک: سر سنه صل رحمک؛ سر میلا عد مریضا؛ سر میلین شیع جنازه؛ سر ثلاثه امیال اجب دعوته؛ سر اربعه امیال زر اخا فی الله تعالی؛ سر خمسه امیال انصر مظلوما؛ سر سته امیال اغث ملهوفاً؛ و علیک بالاستغفار فانه المنجاه.(1)
روابط اجتماعی در اسلام
«امیرالمؤمنین(ع) از قول رسول خدا(ص) نقل میکنند که فرمود: اگر لازم باشد دو سال راه طی کن و به پدر و مادر خود نیکی کن؛ یک سال راه برو و صله رحم کن؛ یک میل راه برو تا مریضی را عیادت کنی؛ دو میل راه برو تا در تشییع جنازهای شرکت کنی؛ سه میل راه برو تا دعوت مؤمنی را اجابت کنی؛ چهار میل راه برو تا با برادر مؤمنت دیدار کنی؛ پنج میل راه برو تا مظلومی را یاری کنی؛ شش میل راه برو تا شخص گرفتاری را کمک کنی؛ و استغفار را در هیچ حالی فراموش نکن که راه نجات است.»
در این روایت در واقع برخی از کارهای لازم و حسناتی که در باب ارتباطات اجتماعی وجود دارد، ارزشگذاری شده است؛ اینها را ]امیرالمؤمنین(ع) از قول پیامبر(ص)[ درجهبندی و ارزشگذاری کردهاند.
– سرسنتین بر والدیک؛ اولش این است: دو سال راه برو برای خاطر بر به والدین؛ اگر بر به والدین و نیکی به والدین مستلزم این است که انسان دو سال راه برود ]باید برود[. فرض کنید در آن زمانهای قدیم که با آن وسایل کذایی حرکت میکردند، از قندهار که مثلاً راه بیفتد، بیاید برود به مراکش که پدر و مادرش آنجا هستند، مثلاً دو سال طول میکشید؛ این ]فرد[ از اینجا راه بیفتد برود مثلاً آنجا که احوال پدر و مادرش را بپرسد و نیکی کند به پدر و مادرش؛ اگر متوقف است این نیکی کردن به اینکه تو دو سال راه بروی، این کار را بکن؛ یعنی اهمیت بر به والدین این قدر است. «سر» امر است.
– سر ستهًْ صل رحمک؛ صله رحم در مرتبه بعد است. برای صله رحم یک سال راه برو؛ یعنی اگر لازم بود برای اینکه انسان بخواهد صله رحم بکند، یک سال سفر کند، باید راه بیفتد، کوهها و دشتها و بیابانها را بگذراند تا اینکه با رحم خودش یک سلام و علیکی بکند؛ صله رحم این است دیگر؛ یعنی ارتباط قطع نشود.
– سر میلا عد مریضا؛ برای عیادت یک مریض، اگر لازم است یک «میل» راه بروی، برو. «میل» یک ربع فرسخ است؛ یعنی تقریباً 1/5 کیلومتر- این «مایل» که انگلیسها میگویند، همین «میل» است که هزار و خردهای متر میشود؛ تقریباً 1/5 کیلومتر- اگر لازم است انسان برای عیادت مریض یک میل راه برود، باید برود.
– سر میلین شیع جنازهًْ؛ اگر جنازه یک مؤمنی را میخواهند بردارند و تو برای تشییع او لازم است دو میل راه بروی، برو. معلوم میشود تشییع جنازه مهمتر از عیادت مریض است. چون او مرده است و رفته است و بنا است فراموش بشود. رفتن برای تسلای او است، برای احترام به کرامت یک انسان مؤمن است که بعد از مرگش هم حتی با او این جور رفتار میشود.
– سر ثلاثه امیال اجب دعودهًْ؛ باز اهمیت این ]مورد[ بیشتر است: برای اجابت یک دعوتی که دوست تو، برادر تو، برادر مؤمن تو از تو خواهش کرده که به او سر بزنی، سه میل ]هم[ لازم است، برو. البته اینجا معلوم میشود که آن مریض که برای عیادتش لازم بود یک میل ]راه برود[، مریضی است که ممکن است جزو دوستان انسان و نزدیکان انسان هم نباشد و دعوتی هم نکرده باشد از انسان و نخواسته باشد؛ و الا ]دعوت[ بکند که خب مضاعف میشود.
– سر اربعه امیال زر اخا فی الله تعالی؛ برای دیدار برادر ]مؤمن[- برای خدا- چهار میل حرکت کن.
– سر خمسهًْ امیال انصر مظلوما؛ اگر مظلومی در محلی است که برای نصرت او و کمک او پنج میل بایستی راه بروی، برو و به او یاری برسان.
– سر ستهًْ امیال اغث ملهوفا؛ ملهوف آن کسی است که استغاثه میکند و مظلوم کسی است که به او ستم میرود که گاهی این ستم بیش از اینها است و به حدی است که او استغاثه میکند یا مشکلهای برایش پیش آمده که استغاثه میکند: خانهاش خراب شده و مانند اینها؛ ]حضرت میفرماید[ شش میل راه را برو که بتوانی این ملهوف را کمک کنی. البته توجه داشته باشید که شش میل راه که آن وقت میرفتند، در واقع نصف روز راه میرفتند، نصف روز حرکت میکردند- از صبح تا ظهر مثلاً، شش میل راه که مثلاً نه کیلومتر بود- تا به آنجا میرسیدند. حالا شما اگر از اینجا سوار هواپیما بشوید، دو ساعته میرسید به بم؛ این به قدر همان یک میل، دو میل بیشتر نیست؛ یعنی محاسبه کنید این وسایل امروز را. میل، اینجا در واقع معیار است برای آن زحمتی که انسان متحمل میشود و زمانی که صرف میکند.
– و علیک بالاستغفار فانه المنجاهًْ؛ و استغفار وسیله نجات است. استغفار را در همه حال فراموش نکنید.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج؛ 83/9/17 به نقل از کتاب: نسیم سحر (1) نوادر راوندی، ص 92