رفع شک به وجود خدا
رفع شک به وجود خدا
فهرست این نوشتار:
ایمان و شک
گاهی در ایمان به خدا گرفتار شک و تردید میشوم و خیلی نگران میشوم و عذاب وجدان میگیرم، مرا راهنمایی کنید چگونه میتوانم به یقین برسم؟
ایمان به خدا
قرآن کریم به تفصیل، درباره «شناخت» و ارکان آن؛ (معلوم، علم، عالم) و نیز درباره شرایط، وسایل، ابزار، موانع و حجابهای «شناخت» سخن گفته است.[244]
از آنجا که «ایمان» مبتنی بر معرفت و شناخت است، در قرآن تأکید فراوانی بر «شناخت خداوند» رفته و موانع شناختی و گرایشی آن بیان شده است؛ برای مثال در موانع شناختی به حسگرایی[245]، تقلید کورکورانه[246] و تکیه بر گمان[247] اشاره و درباره موانع گرایشی، مواردی چون: هوسهای لحظهای،[248] اندیشه افراطی درباره آینده مادی[249] و دشمنی با خداوند، پیامبر و دین[250] مطرح شده است.[251]
در قرآن نسبت به آموزههای دینی -به خصوص مسئله مبدأ و معاد- از واژههایی چون: ریب، ظن، شک، یقین، انکار و شهادت به صورت مثبت و منفی، استفاده شده است. در اینجا باید به این نکته ظریف توجّه داشت که نمیتوان به صورت کلی، مردم را بر این اساس دستهبندی کرد؛ به طوریکه بگوییم: مثلاً واژه «انکار» تنها مربوط به کافران، واژه «شک» فقط مخصوص مشرکان یا منافقان و واژه «شهادت» منحصر به مسلمانان است.
به عنوان نمونه: در آیه 81 سوره «غافر» و آیه 69 سوره «مؤمنون»، هر چند واژه انکار به کافران نسبت داده شده است؛ ولی در آیه 10 سوره «ابراهیم» و آیه 54 سوره «سبأ»، کافران به شک و ریب نیز متصف گشتهاند. در آیه 59 سوره «غافر» و آیه 45 سوره «توبه»، غیرمؤمنان به داشتن شک و ریب، توصیف شدهاند. این غیرمؤمنان اعم از منافقان، کافران و مشرکان است. آیه اول سوره «منافقون» نیز به شهادت و گواهی زبانی آنان اشاره دارد و در همان آیه، به انکار قلبی آنان تصریح شده است.
برای آنکه معلوم شود این واژهها به چه معنا بوده و کافران، مشرکان، منافقان، مسلمانان و مؤمنان، چه موضعی در برابر معرفت به مبدأ و معاد و آموزههای دینی اتخاذ کردهاند؛ بهتر است آیات قرآن را در کنار یکدیگر قرار دهیم تا تلقّی صحیحتری از این مطلب داشته باشیم. اما به جهت گستردگی مطالب، در این بخش تنها به تعریف و تبیین آثار «شک»، «ظن» و «یقین» در ارتباط با شناخت و گرایش به خداوند میپردازیم.
«شک» در قرآن
در یک نظر «شک» سه قسم است:
1. شک قانونی؛ عبارت است از تردّد و نوسان ذهن برای تحقیق؛ این شک، طبیعی بوده و موجب برطرف شدن احتمالات اضطرابآمیز است. بر این اساس گفته میشود: یقینهای اصیل و مفید، آن سوی پل شک و تردید قانونی است. چنین شکی -که انسان را به یقین میرساند-به مراتب بهتر از ایمان ظاهری بیاساس است.
زلت او به زطاعت نزد حق پیش کفرش جمله ایمانها خلق[252]
2. شک بیماری؛ این شک، ناشی از ناتوانی ذهن از رویارویی با دلایل و تجزیه و تحلیل «واقعیات» است. در واقع ملاک این بیماری، وحشت ذهن از بررسی واقعیات و تفکیک آنها از خیالات و حقیقتنماها است. یکی از اساسیترین مختصات این شک، فرار از فعالیتهای مغزی است. این شک در واقع ضد «معرفت» میباشد.
3. شک حرفهای؛ این برای نشان دادن اوج فکری افراد ضعیفالنفس است که مدعیاند ما به مقامی از مراحل درک و شناخت رسیدهایم که جز شک و تردید، راهی دیگر نمیبینیم؛ یا به دلیل عشق ورزیدن به شکاکان است! شکی که در قرآن از آن سخن رفته و مورد مذمت قرار گرفته است، شک «قانونی» نیست؛ بلکه به شک «بیماری» و شک «حرفهای» اشاره دارد.[253]
شکاکان از دیدگاه قرآن
مراد از «شاک» در تعابیر قرآن، آن کس نیست که طالب برهان است؛ بلکه منظور کسی است که نظیر شکاکان (Scepticists) امروز، به نوعی شک بیماری مبتلا شده است. آنان تحصیل جزم و یقین را محال میداند و شک را امری غیرقابل زوال تلقی میکند! بر این اساس، شکاکانی که در آیات قرآن کریم از آنان یاد میشود، بر دو دستهاند:
دسته اوّل: کسانی که با گفتن «لاادری» (Agnosticism) و «نمیدانم»، تصریح بر شک خود میکنند؛ یعنی، این گروه شکاکانیاند که به رغم آیات بیّنی که برای آنان اقامه شده است، نسبت به مبدأ آفرینش، معاد، وحی و آموزههای دینی در شکاند.[254]
دسته دوّم: اشخاصی که به نفی رسالت و یا انکار مبدأ و معاد میپردازند؛ لیکن در واقع جزم بر این انکار نداشته و در آن شاکاند. به بیان دیگر این دسته با زبان به انکار میپردازند؛ ولی دلیلی بر مدعای خود ندارند و در حالت شک بهسر میبرند.[255]
از دیدگاه قرآن، شکاکان همان منکران امور غیرمحسوساند و اینان -به رغم ادعای جزمگرایانه خود- نسبت به بطلان پنداری دعوت پیامبران، طریقه و وسیلهای ندارند که ادعایشان را اثبات کند.[256]
4. آثار شک؛ با توجّه به آیات قرآن در باب شک و تردید در مبدأ، معاد، رسالت، وحی و آموزههای دینی، دو مطلب اساسی استفاده میشود:
1. شک و تردید موجب انکار قلبی یا زبانی یا هر دو میگردد.[257]
2. گاهی این شک به مشرکان[258] و گاهی به کافران نسبت داده میشود.[259]
بنابراین، یکی از علل شرک و کفر «شک و تردید» است.
نکته
«ریب» و «شک» در آیات قرآن با یکدیگر متفاوت است. «ریب» در لغت، حالت اضطرابی است که بر اثر جهل و شک همراه با تهمت و مانند آن، در نفس ایجاد میشود. ازاین رو، کلمه «مریب» در آیات وصف شک قرار میگیرد؛ یعنی، شکی که اضطراب میآورد. به عنوان مثال در سوره «سبأ»[260]، میفرماید: کافران «در شک مریباند»؛ یعنی، دچار شکیاند که اضطرابآور است. گاهی انسان -مثلاً- نمیداند فلان درخت، سالی چندبار میوه میدهد؛ در اینجا شک ایجاد شده است؛ ولی ریبی وجود ندارد. اما گاهی نمیداند که مثلاً فلان راه، راهزن دارد یا خیر؛ در اینجا علاوه بر وجود شک و تردید، اضطراب نیز هست.[261]
بنا بر آنچه گفته شد؛ اگر شک گذرگاه تحقیق باشد، پسندیده است اما اگر شک بیماری و حرفهای باشد ناپسند است. آنچه مهم است بدانیم ایمان به خدا در طول تاریخ از سوی پیامبران و امامان و انسانهای وارسته و دانشمندانی مانند بوعلی سینا و خواجه نصیر طوسی پذیرفته شده است و چنین شخصیتها کسانی نبودند که بدون آگاهی و یا به جهت ترس و طمع به سوی خداوند گرایش پیدا کنند. از این رو به خوبی میتوان درباره حقانیت ایمان به خدا اطمینان حاصل کرد و هرگونه شک و تردید را با این واقعیت تاریخی از خود دور ساخت.
244]. ر.ک: الف. عبدالله جوادی آملی، شناختشناسی در قرآن؛
ب. سید محمدحسین بهشتی، شناخت از دیدگاه قرآن.
[245]. بقره (2)، آیه 55 ؛ فرقان (25)، آیات 21، 33 و 34.
[246]. زخرف (43)، آیه 22 و 23.
[247]. یونس (10)، آیه 36 و 66؛ ص (28)، آیه 27.
[248]. محمد (47)، آیه 13.
[249]. تکاثر (102)، آیه 1 و 2؛ حجر (15)، آیه 3؛ هود (11)، آیه 15 و 16.
[250]. مدثر (74)، آیات 11 – 25.
[251]. نگا: ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 1، صص 316 – 423.
[252]. مثنوی، دفتر اول، بیت 1579.
[253]. نگا: محمدتقی جعفری، شناخت از دیدگاه علمی و دیدگاه قرآن، صص 310 – 312.
[254]. نگا: ابراهیم (14)، آیه 9و10؛ هود (11)، آیه 62؛ یونس (10)، آیه 104؛ نمل (27)، آیه 66 و….
[255]. جاثیه (45)، آیه 24 و 32؛ ق (50)، آیه 2 و 3؛ مؤمنون (23)، آیه 33 و 37.
[256]. نگا: شناختشناسی در قرآن، صص 172 – 181.
[257]. ابراهیم (14)، آیه 9 و 10؛ نمل (27)، آیه 66؛ جاثیه (45)، آیه 32؛ مؤمنون (23)، آیه 69؛بقره (2)، آیه 23 و….
[258]. نمل (27)، آیه 66؛ هود (11)، آیه 62 و 110.
[259]. سبأ (34)، آیه 54؛ فصلت (41)، آیه 45؛ ق (50)، آیه 2 و 3.
[260]. سبأ (34)، آیه 54.
[261]. عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن (تفسیر موضوعی قرآن کریم)، ج 1، صص 362 – 361.
- منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، خداشناسى / مؤلف محمدرضا كاشفى