وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان

0

حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان

فهرست این نوشتار:

حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان

طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

مسأله 655ـ باید طواف را از «حجر الاسود» شروع کند، و به «حجر الاسود» ختم نماید، و همین اندازه که در عرف بگویند از حجر الاسود شروع کرده، و به آن خاتمه داده کافى است، و دقّت در محاذى بودن اجزاى بدن با حجر الاسود لازم نیست; ولى احتیاط واجب آن است که کمى قبل از حجر الاسود شروع کند، و کمى بعد از آن ختم نماید، تا یقین حاصل کند که هفت دورِ تمام انجام داده است.

مسأله 656ـ در طواف باید همان گونه که همه مسلمین طواف مى کنند شروع کند، و از دقّتهاى افراد وسواسى در مورد محاذات با حجر الاسود بپرهیزد، و در دورهاى دیگر توقّف در نزد حجر الاسود لازم نیست، بلکه بدون توقّف ادامه مى دهد تا هفت دور تمام شود تا مزاحمتى براى طواف کنندگان حاصل نگردد.

مسأله 657ـ گاه دیده مى شود که اشخاص جاهل در هر دورى که به هنگام طواف انجام مى دهند توقّف نموده، و مقدارى عقب و جلو مى روند تا محاذات با حجر الاسود را رعایت کرده باشند، این کار به هیچ وجه لازم نیست، بلکه گاهى حرام است.مناسک جامع حج.

حکم استلام حجر الأسود برای خانمها

پرسش : بعضي از دوستان مي گويند: در زيارت مسجدالحرام استلام حجرالأسود برای خانم ها حتی در موسم عمره ثواب ندارد چون احتمال برخورد بانامحرم وجود دارد ، نظر مرجع عالیقدر در این مورد چیست؟

پاسخ : چنانچه مفسده ای در آن نباشد استحباب آن باقی است.

نیت طواف بعد از گذشتن از حجر الأسود

پرسش : چند وقت پیش به عمره مفرده مشرف شدم، قبل از انجام طواف نساء قبل از حجر الأسود بودم و منتظر بودم تا برسم و نیت کنم، ناگهان متوجه شدم سه یا چهار قدم از آن رد شدم، از همانجا نیت کردم و اعمال را انجام دادم. آیا اعمال من مشکل دارد؟ اگر مشکل دارد الان که برگشته ام باید چه کنم؟

پاسخ : می توانید کسی را نائب کنید که در اولین فرصت برای شما بجا بیاورد و نماز طواف را بخواند و خود شما نیز احتیاطا نماز طواف را بخوانید.

منبع: سایت هدانا به نقل از استفتائات آیت الله مکارم شیرازی.


قضیه حجرالاسود چیست؟ 

پاسخ:
حجرالأسود سنگ سیاهی است متصل به کعبه که در نزد مسلمانان بسیار ارزشمند و مقدس است. گفتارهای دینی پیرامون حجر الأسود، معمولاً در مدح و ارزش‌گذاری این سنگ بوده است. سنگی که از بهشت آمده و  به نقل روایات در ابتدا سفید بود و بر اثر لمس انسان‌های گناه‌کار سیاه شده است، امام باقر‌(ع) می‌فرماید: «سه سنگ وجود دارد که از بهشت به زمین آورده شده‌اند: مقام ابراهیم (سنگی که ابراهیم بر آن پا نهاد و کعبه را ساخت)، سنگ بنی اسرائیل (سنگی که به وسیله معجزه الهی، حضرت موسی (ع) بدان ضربه می زد و از آن برای بنی اسرائیل آب بیرون می آمد)، و حجر الأسود که خداوند آن‌را به ابراهیم داد در حالی‌که بسیار سفید و تابان بود و به جهت گناه انسان‌هایی که آن‌را لمس کرده بودند سیاه شد».[fusion_builder_container hundred_percent=”yes” overflow=”visible”][fusion_builder_row][fusion_builder_column type=”1_1″ background_position=”left top” background_color=”” border_size=”” border_color=”” border_style=”solid” spacing=”yes” background_image=”” background_repeat=”no-repeat” padding=”” margin_top=”0px” margin_bottom=”0px” class=”” id=”” animation_type=”” animation_speed=”0.3″ animation_direction=”left” hide_on_mobile=”no” center_content=”no” min_height=”none”][1]

این سنگ توسط حضرت ابراهیم(ع) در یکی از گوشه‌های کعبه قرار داده شد و در طواف و زیارت کعبه مستحباتی برای آن وجود دارد که در بخش احکام خواهد آمد.

در مورد منشأ و مبدأ این سنگ، روایاتی وجود دارد؛ مانند این‌که، بُکَیر بن أَعیَن‏ از امام صادق(ع) پرسید: چرا خداوند حجر الأسود را در رکنی که در آن قرار گرفته، قرار داده است و در مکان دیگری قرار نداده است، چرا آن‌را از بهشت خارج کرد، به چه جهت پیمان بنده‌ها را توسط آن دانسته و در چیز دیگری قرار نداده است و … . امام(ع) در پاسخ فرمود: «… همانا خداوند تبارک و تعالی حجر الأسود را قرار داد در حالی‌که این سنگ جوهری بود و از بهشت برای آدم(ع) خارج شد و به جهت گرفتن عهد و پیمان، در این رکن قرار داده شد و این بدان جهت است که خداوند از زمان ظهور بنی آدم، در این مکان از آنها عهد و پیمان می‌گرفته است...».[2]

علاوه بر این، نقل دیگری نیز وجود دارد که در ظاهر خلاف روایت اول است؛ امام باقر(ع) فرمود:

«همانا خداوند به ابراهیم(ع) دستور داد کعبه را بسازد و دیوار آن را بالا ببرد و آداب زیارت و مناسک حجّ را به مردم بیاموزد. پس ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) هر روز، یک ردیف از دیوار کعبه را چیدند تا این‌که ارتفاع دیوار به ردیف سنگ سیاه (حجر الأسود) رسید. در این هنگام از کوه ابوقبیس (کوهی مشرف بر مسجد الحرام) ندایی آمد که همانا برای تو نزد من امانتی وجود دارد؛ پس حجر الأسود به ابراهیم رسید و او آن‌را در مکانش قرار داد. سپس ابراهیم(ع) مردم را به حج فراخواند و گفت: ای مردم! من ابراهیم خلیل الله هستم، همانا خداوند به شما دستور داده که این خانه را زیارت کنید. اى مردم! این خانه را زیارت کنید و اعمال حج را بجا آورید...».[3]

با وجود روایات و نقل‌های دیگری که وجود دارد، به دست می‌آید که هیچ‌گونه تنافی بین این دو روایت وجود ندارد؛ زیرا نقل‌ است که در طوفان نوح، جبرئیل این سنگ را در درون کوه ابوقبیس قرار داد تا از آسیب محفوظ بماند.[4]و احتمالاً بعد از طوفان حضرت نوح(ع) توسط حضرت ابراهیم‌(ع) دوباره به کعبه متصل شده است.

از گفتار‌های دیگری که بر تقدّس این سنگ دلالت دارد گفت‌وگویی است میان امام علی‌(ع) و خلیفه‌ی دوم که بر سر حجر الأسود صورت پذیرفته است: روزی خلیفه‌ی دوم از کنار حجر الأسود می‌گذشت که بدان رو کرده، گفت: ای سنگ! ما می‌دانیم که تو تنها یک سنگی، نه نفعی به ما می‌رسانی و نه ضرری را متوجه ما می‌گردانی، تنها به‌جهت این‌که شاهد بودیم پیامبر تو را دوست می‌داشت، تو را دوست می‌داریم. در این هنگام امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:

«چه می‌گویی ای پسر خطّاب! همانا به خدا قسم خداوند این سنگ را در روز قیامت زنده می‌کند در حالی‌که یک زبان و دو لب دارد و گواهی می‌دهد برای آنانی که بر میثاق خود پایبند بودند. این سنگ به منزله دست راست خداوند است که به وسیله آن خلق با او بیعت کنند».

بعد از این کلام، عمر گفت: خدا ما را در شهری نگه ندارد که در آن علی بن ابی‌طالب حضور ندارد.[5]

روایات دیگری نیز وجود دارد که این سنگ از برای گرفتن عهد و میثاق از بنی آدم است، چنان‌که از امام صادق(ع) پرسیده شد که، چرا حجر الأسود را لمس می‌کنیم؟ آن‌حضرت فرمود:

«زیرا تجدید پیمان خلائق با خداوند در همین لمس می‌باشد»، و در حدیث دیگر آمده که امام(ع) در پاسخ سؤال مذکور فرمود:

«بخاطر این‌که‏، وقتى حق تعالى از بندگان عهد و پیمان گرفت، حجر الأسود را از بهشت آورد و به او امر فرمود که، پیمان بندگان خدا را در خود فرو برد، پس هرکس که پیمان دوستى را حفظ نماید، حجر الأسود برایش شهادت می‌دهد که او پیمان و عهدش را نشکسته و به آن وفادار بوده است».[6]

در طول سالیان دراز و بازسازی‌های بسیار کعبه، این سنگ نیز جابه‌جا می‌شده است. لذا شکستگی‌هایی در این سنگ وجود دارد که امروزه نیز آثار آن نمایان است، که البته منبعی دقیق در زمان شکسته شدن آن وجود ندارد.

گفتنی است؛ در ادیان مختلف اعم از خداپرست و غیر خداپرست، برخی از اجسام زمینی بسیار مقدس فرض می‌شوند و به شدت مورد احترام قرار می‌گیرند. این احترام گاه از حد معمول گذشته و دچار استقلال می‌شود که در نهایت به بت پرستی و … ختم می‌شود که در بسیاری از ادیان گذشته و در برخی ادیان امروزی نیز یافت می‌شود. در ادیان آسمانی نیز برخی از اجسام زمینی مورد اعتنا و احترام قرار گرفته‌اند؛ در یهودیت دیوار ندبه[7] وجود دارد که از تعدادی سنگ بزرگ به‌وجود آمده، در مسیحیت صلیبی که عیسی(ع) در بالای آن به صلیب کشیده شد بسیار مقدس بود و امروزه نیز برای بپا داشت آن نماد، از اجسام مختلف صلیب ساخته می‌شود که مورد احترام مسیحیان است (به صلیب کشیده شدن عیسی از عقاید مسیحیان امروزی است و قرآن به صراحت این اعتقاد را رد می‌کند) در اسلام نیز کعبه که مجموعه‌ای از سنگ‌ها و … است و حجر الأسود که در اعتقاد ما سنگی است آسمانی، مورد احترام و عنایت هستند.

در شناخت این وقایع دینی، طبیعتاً باید نقطه اتصال آنها با معبود را لحاظ کرد. در مورد کعبه و حجر الأسود باید گفت که اینان اگر چه در ظاهر، امری کاملاً زمینی هستند، ولی به هیچ وجه به عنوان امر زمینی احترامی ندارند، تنها برتری آنها به جهت اتصال به امر ماورائی است که ارزش و احترامی را متوجه آنان کرده است. حجر الأسود تنها وسیله‌ای است که با آن به یاد خداوند بیفتیم و در نتیجه با او عهد و پیمان ببندیم که در راه او خواهیم بود و بر مرام و مسلکی که خدای تعالی بخواهد، قدم خواهیم نهاد. به همین لحاظ در روایات نیز –همان‌طور که گفته شد- آمده که این سنگ برای پیمان بنی آدم با خداوند بنا نهاده شده و در قیامت نیز بر این پیمان شهادت خواهد داد.

احکام حجر الأسود

احکامی درباره‌ی حجر الأسود در منابع فقهی وجود دارد که بر اساس روایات پی‌ریزی شده‌اند. از جمله این احکام استحباب استلام[8] حجر الأسود است که در روایات به‌صورت مطلق برای مرد و زن آمده است، که در این‌جا به ذکر چند روایت بسنده می‌شود.

امام صادق(ع) فرمود: «… و چون به حجر الأسود نزدیک شدى، دست‌ها را به دعا بردار و خدا را حمد و ثنا کن و بر پیامبر خدا درود و صلوات بفرست و از خدا درخواست کن تا دعا و ثنایت را بپذیرد. بعد از آن حجر الأسود را در آغوش بگیر و ببوس و اگر نتوانستى با دست خود مسح کن و اگر نتوانستى به‌سوى آن اشاره کن‏…» .[9]

همچنین از آن‌حضرت درباره‌ی مواقعی از طواف، که مردم برای استلام حجر الأسود هجوم می‌آورند، پرسیده شد که امام(ع) فرمود:

«اگر اطراف حجر الأسود را خالى یافتى، استلام کن و به طواف بپرداز، وگرنه از دور، با دست خود اشارت کن».[10]

فقهای بزرگوار نیز بر اساس این روایات حکم به استحباب استلام و بوسیدن حجر کرده‌اند.[11]

همان‌گونه که از این روایات و روایات دیگر[12] به دست می‌آید، استحباب بوسیدن و استلام در برخی زمان‌ها برداشته شده؛ یکی از این موقعیت‌ها، زمان شلوغی و ازدحام بسیار است که انجام استلام آزار و اذیت‌هایی را به دنبال می‌آورد. این استثنا در مورد مردان و زنان صادق است.

  • [1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 12، ص 84، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
  • [2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 184 و 185، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
  • [3]. همان، ص 205.
  • [4]. ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج ‏5، ص 91، مطبعة الترقی، دمشق، چاپ اول، 1382ق.
  • [5]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 13، ص 320 و 321، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
  • [6]. الکافی، ج 4، ص 184.
  • [7]. در شهر بیت المقدس، بالای تپه موریا، متصل به حرم شریف (مسجد الأقصی) دیوار بلندی وجود دارد که به آن «دیوار ندبه» ‌می‌گویند، این نام به جهت مناجات و ندبه‌هایی است که یهودیان در کنار این دیوار برپا می‌کنند. به اعتقاد یهودیان این دیوار تنها قسمت باقی مانده از معبد سلیمان است؛ لذا از ارزش و احترام بالایی در نزد یهودیان برخوردار است.
  • [8]. استلام به معنای لمس کردن می باشد. این لغت در مواردی چون لمس کعبه، حجر الاسود و … استفاده می شود؛ لذا در مباحث حج، استعمال دارد. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج‌1، ص: 452، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، قم، چاپ اول، 1426 ه‍ ق.
  • [9]. وسائل الشیعه، ج 13، ص 313 و 314.
  • [10]. کافی، ج 4، ص 405.
  • [11]. برای نمونه ر.ک: فاضل لنکرانى، محمد، مناسک حج، ص 190، انتشارات امیر قلم، قم، چاپ دوازدهم، 1423ق.
  • [12]. ر.ک: وسائل الشیعة، ج 13، ص 326.
  •  منبع: سایت هدانا به نقل از اسلام کوئست.

 بررسى اخبارى که به امور خارق العاده درباره کعبه و حجرالاسود و سنگ مقام اشارهدارند

 در این اخبار و هم در اخبار دیگر امور خارق العاده اى آمده ، از آن جمله آمده : که خانه کعبه اولین بارى که پیدا شد بصورت قبه اى از نور بود، که آنرا براى آدم نازل کردند، و در همین محل که ابراهیم کعبه را ساخت قرار دادند، و این قبه همچنان بود تا آنکه در طوفان نوح که دنیا غرق در آب شد، خدایتعالى آنرا بالا برد، و از غرق شدن حفظ کرد، و به همین جهت کعبه را بیت عتیق (خانه قدیمى ) نام نهادند.
و در بعضى اخبار آمده : که خداى عز و جل پایه هاى خانه را از بهشت نازل کرد.
و در بعضى دیگر آمده : حجر الاسود از بهشت نازل شده ، و در آن روز از برف سفیدتر بوده ، و در زمین بخاطر این که کفار بدان دست مالیدند سیاه شد.

و در کافى نیز از یکى از دو امام باقر و صادق (علیهماالسلام ) روایت کرده که فرمود: ابراهیم ماءمور شد تا پایه هاى کعبه را بالا ببرد، و آنرا بسازد و مناسک ، یعنى طریقه حج این خانه را بمردم بیاموزد.
پس ابراهیم و اسماعیل خانه را در هر روز به بلندى یک ساق بنا کردند، تا به محل حجر الاسود رسیدند، امام ابو جعفر میفرماید: در این هنگام از کوه ابو قبیس ندائى برخاست ، که اى ابراهیم تو امانتى نزد من دارى ، پس حجر الاسود را بابراهیم داد، و او در جاى خود بکار برد.
و در تفسیر عیاشى از ثورى از امام ابى جعفر (علیه السلام ) روایت کرده ، که گفت از آنجناب از حجر الاسود سؤ ال کردم ، فرمود: سه تا سنگ از سنگهاى بهشت به زمین نازل شد، اول حجر الاسود بود، که آنرا به ودیعه بابراهیم دادند، دوم مقام ابراهیم بود، و سوم سنگ بنى اسرائیل بود.
و در بعضى از روایات آمده : که حجر الاسود قبلا فرشته اى از فرشتگان بوده است .
مؤ لف : و نظائر این معانى در روایات عامه و خاصه بسیار است ، و چون یک یک آنها خبر واحد است ،
و نمى شود بمضمونش اعتماد کرد، و از مجموع آنها هم چیزى استفاده نمى شود، لذا نه تواتر لفظى دارند، و نه معنوى ، و لیکن چنان هم نیست که در ابواب معارف دینى مشابه نداشته باشد، چون نوعا روایاتیکه در ابواب مختلف معارف وارد شده ، همینطورند، و لذا اصرارى نیست که آنها را طرد و بکلى رد کنیم .
اما روایاتى که مى گوید: کعبه قبلا قبه اى بود، که براى آدم نازل شد، و همچنین آنها که مى گویند: ابراهیم بوسیله براق بسوى مکه رفت ، و امثال این مطالب ، از باب کرامت و خارق العاده ، و حوادث غیر طبیعى است ، که هیچ دلیلى بر محال بودنش نداریم ، علاوه بر اینکه این تنها معجزه اى نیست که قرآن کریم براى انبیاء خود اثبات کرده ، بلکه آنان را به معجزات بسیار و کرامات خارق العاده زیادى اختصاص داده است ، که موارد بسیارى از آن در قرآن ثابت شده است .
و اما روایاتى که داشت : پایه هاى کعبه و نیز حجر الاسود و سنگ مقام از بهشت نازل شده – و اینکه سنگ مقام در زیر مقام فعلى دفن شده – و نظائر این ، در باره اش گفتیم : که نظیر این گونه روایات در معارف دینى بسیار است ، حتى درباره بعضى از نباتات و میوه ها و امثال آن آمده ، که مثلا فلان میوه یا فلان گیاه ، بهشتى است .
و نیز روایاتى که مى گوید: فلان چیز از جهنم ، و یا از فوران جهنم است ، و باز از همین دسته است روایاتى که در باب طینت وارد شده ، میگوید طینت مردم با سعادت از بهشت ، و طینت اشقیاء از آتش بوده ، یا از دسته اول از علیین ، و از دسته دوم از سجین بوده است .
و نیز از همین دسته است آن روایاتى که مى گوید: بهشت برزخ در فلان قطعه از زمین ، و آتش برزخ در آن قطعه دیگر از زمین است ، و روایاتى که مى گوید: قبر یا باغى از باغهاى بهشت است ، و یا حفره اى از حفره هاى جهنم ، و امثال این روایات که هر کس اهل تتبع و جستجو، و نیز بیناى در مطاوى اخبار باشد به آنها دست مى یابد.
و این گونه روایات همانطور که گفتیم بسیار زیاد است ، بطورى که – اگر نتوانیم مضمون یک یک آنها را بپذیریم – بارى همه را هم نمى توانیم رد نموده ، بکلى طرح کنیم ، و یا در صدور آنها از ائمه (علیهم السلام )، و یا در صحت انتساب آنها به آن حضرات مناقشه کنیم ، چون این گونه روایات از معارف الهیه است که فتح بابش بوسیله قرآن شریف شده ، و ائمه (علیهم السلام ) مسیر آنرا دنبال کرده اند، آرى از کلام خداى تعالى برمى آید: که تنها حجر الاسود و چه و چه از ناحیه خدا نیامده ، بلکه تمامى موجودات از ناحیه او نازل شده است ، و آنچه در این نشئه که نشئه طبیعى و مشهود است دیده مى شود، همه از ناحیه خداى سبحان نازل شده ، چیزیکه هست آنچه از موجودات و حوادث که خیر و جمیل است ،
و یا وسیله خیر، و یا ظرف براى خیر است ، از بهشت آمده ، و باز هم به بهشت برمیگردد، و آنچه از شرور است یا وسیله براى شر و یا ظرف براى شر است ، از آتش دوزخ آمده ، و دوباره به همانجا برمى گردد. >

ترجمه تفسیر المیزان ج01 >آیت الله مکارم شیرازی.

حتما بخوانيد

خمس فیش حج و عمره

حج برویم یا به فقرا کمک کنیم

گوشه اي از اسرار حج

حكم فقهي حج زائران كشته شده

شرایط و احکام اجیر برای انجام عبادات

ازدواج در احرام چه حکمی دارد



کلید: حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان حجر الاسود چیست و بوسیدن و استلام زنان   سنگ حجرالاسود سنگ حجرالاسود در قرآن عکس حجرالاسود

 [/fusion_builder_column][/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.