آیا خلود در جهنم در برابر عمر محدود با عدالت خدا سازگار است
آیا خلود در جهنم در برابر عمر محدود با عدالت خدا سازگار است
عدالت خدا و حسابرسی
مایلم به صورت سلیس و روان و مستند و قابل بازگویی به زبان دانشجویی به این سؤالم باسخ داده شود که آیا خلود در جهنم در برابر عمر محدود با عدالت خدا سازگار است؟
نخست باید دانست عذاب ابدی شامل کسانی میشود که در مقابل حق گردنکشی کرده و راه حق را بر روی خود و دیگران بستهاند. اینها با اینکه میدانستند خدایی هست و حجّت بر آنها تمام شده بود ایمان نیاوردند؛ و در مقابل خدا صف آرایی کرده و راه حق را بر روی مردم بستند؛ نظیر ابلیس که از روی علم و از سر عناد با خدا، راه حق را بر مردم میبندد یا مثل ابن ملجم که از توبه او گزارش در دسترس نیست و با کشتن امیرالمؤمنین تمام بشریت را از هدایت آن حضرت محروم کرد؛ یا دیگر ستمگران لجاجت پیشه و کافران حقستیز که اگر زندگی آنان ادامه مییافت، همچنان به روش خود ادامه میدادند؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کردهاند و راه بازگشت را به روی خودشان بستهاند درباره چنین کسانی خداوند متعال میفرماید:
<إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ. خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ>[315]؛
در حقیقت کسانى که کفر ورزیدند چه بیمشان دهى چه بیمشان ندهى بر ایشان یکسان است [آنها] نخواهند گروید. خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناک است».
امام صادق نیز میفرماید:
«إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیاتِهِمْ کانَتْ فِی الدُّنْیا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیاتِهِمْ کانَتْ فِی الدُّنْیا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی- قُلْ کلٌّ یعْمَلُ عَلی شاکلَتِهِ قَالَ عَلَی نِیتِه»[316]؛ «اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از این رو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند، پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود: «بگو هر کس طبق شاکلهی خویش عمل میکند» فرمود: یعنی طبق نیت خویش».
خداوند متعال درباره اهل جهنم فرمود:
<حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکتُ کلاَّ إِنَّها کلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ>[317]؛
«(آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه میدهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، میگوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او میگویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان میگوید(و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند! »
قابل توجه اینکه، پاداش و کیفر آخرت را نباید مثل مجازات یا پاداش کار دنیا تصوّر کرد. در دنیا وقتی کسی کاری میکند و در مقابل کارش پاداش یا مجازات میشود پاداش یا کیفر غیر از خود کار است، امّا پاداش یا کیفر، در آخرت عین خود عمل است؛ یعنی شخص در آخرت حقیقت خود عمل را در وجود خویش مییابد. به عبارتی در آخرت عمل و عامل با هم متحدند.
خداوند متعال میفرماید:
«و اینکه برای انسان نیست جز سعی و کوشش او؛ و اینکه تلاش او بهزودی دیده میشود»[318].
و فرمود:
«در آن روز مردم به صورت گروههای پراکنده (از قبرها) خارج میشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! پس هر کس به اندازه ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند! و هرکس به اندازه ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند!»[319] و فرمود: «کسانی که کتمان میکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده، و آن را به بهای کمی میفروشند، آنها جز آتش چیزی نمیخورند؛ (و هدایا و اموالی که از این رهگذر به دست میآورند، در حقیقت آتش سوزانی است.) و خداوند، روز قیامت، با آنها سخن نمیگوید؛ و آنان را پاکیزه نمیکند؛ و برای آنها عذاب دردناکی است. اینان، همانهایی هستند که گمراهی را با هدایت، و عذاب را با آمرزش، مبادله کردهاند؛ راستی چقدر در برابر عذاب خداوند، شکیبا هستند!! اینها، به خاطر آن است که خداوند، کتاب (آسمانی) را به حق، (و توأم با نشانهها و دلایل روشن،) نازل کرده؛ و آنها که در آن اختلاف میکنند، (و با کتمان و تحریف، اختلاف بهوجود میآورند،) در شکاف و(پراکندگی) عمیقی قرار دارند.»[320]
و فرمود:
«کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت،) تنها آتش میخورند؛ و به زودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند»[321].
و فرمود:
«اما کسی که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است!»[322]
در این آیات سخن از مشاهده خود اعمال و اتحاد با عمل است. بنابر این عذاب آخرت نتیجه قهری و حقیقت خود عمل است؛ و عمل از عامل آن جدا شدنی نیست؛ چون عامل، علّت عمل است؛ و جدایی معلول از علت محال است. اگر ذات یک انسان عین آتش شد او در آتش ابدی خواهد شد چون ذات شخص را نمیتوان از او جدا کرد. افرادی نظیر جنایتکاران جنگی و کودککش عین آتشاند لذا دائماً مشغول سوزاندن و ویران کردنند. اینها در آخرت نیز هیزم آتش جهنم میشوند.
جواب تمثیلی
عجیب نیست که در آخرت عمل موقت و اندکی موجب خلود در آتش شود.
کما اینکه در دنیا نیز چنین است؛ و کسی در دنیا آن را بیعدالتی نمیداند. در دنیا اگر کسی سوزنی را در چشم خود فرو کند برای همیشه کور میشود.
اگر بنا بود که چنین کسی در دنیا تا ابد زندگی کند تا ابد کور میماند؛ و کسی حق نداشت خدا را بابت این کار مذمت کند. کوری همیشگی نتیجه قهری سوزن در چشم فروکردن است؛ بنابراین اگر کسی این کار را کرد و کور شد تنها خودش مقصر است و بس. نه خدا مقصر است نه سوزن و نه کارخانه سوزن سازی. خدا به مردم خبر داده است که چه کاری منجر به افتادن در آتش و چه کاری موجب خلود در آتش است. بنابراین اگر کسی این کارها را مرتکب شد و در آتش مخلد شد تنها خودش مقصر است. اگر به کسی گفتند که در خانه گاز جمع شده کبریت نزن؛ و او لجاجت کرد و کبریت زد و صورتش برای همیشه سوخت و زیبایی او برای همیشه از بین رفت مقصر تنها خودش است.
[315]. بقره (2)، آیات 6 و 7.
[316]. الکافی ج2 85 باب النیة، ص 84.
[317]. مؤمنون (23)، آیات 99 و 100.
[318]. نجم (53)، آیات 39 و40.
[319]. زلزال (99)، آیات 6و 7 و8.
[320]. بقره (2)، آیات 174 و 175 و 176.
[321]. نساء (4)، آیه 10.
[322]. اسراء (17)، آیه 72.
- منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، خداشناسى / مؤلف محمدرضا كاشفى