آيا شيطان و ابليس يكى هستند يا جدا؟
آيا شيطان و ابليس يكى هستند يا جدا؟
ابليس كيست و شيطان كدام است؟
ابليس وشيطان يك چيز است اما توضيح مطلب را ازتفسيركوثر، ج 1، ص: 140 بيان مى كنيم:
«ابليس» نام خاص همان موجودى است كه در داستان خلقت آدم بر او سجد نكرد و با وسوسههاى خود او را از بهشت بيرون نمود. ولى «شيطان» يك واژه عمومى است كه به معناى موجود شرور و موذى و وسوسهگر است كه فرد بارز آن همان ابليس است ولى افراد ديگرى هم دارد و همانگونه كه خواهد آمد، ابليس داراى ذريه و اعوان و انصار است كه به همه آنها شيطان يا شياطين گفته مىشود و همچنين از افراد انسان نيز به كسانى كه شرور و موذى باشند شيطان گفته مىشود.
بنابراين ابليس اسم عَلَم و شيطان اسم جنس است و ابليس جز به آن موجود معين كه به آدم سجده نكرد به كس ديگرى اطلاق نمىشود و اين واژه يك واژه غير عربى است و پيدا كردن اشتقاق عربى بر آن بگونهاى كه در بعضى كتب تفسيرى و لغوى آمده است، درست نيست هر چند كه در عربى، هم وزن آن وجود دارد مانند: ازميل، اصليت، اعريض و غير آنها «شيخ طوسى، التبيان ج 1 ص 154»
اما «شيطان» يك واژه عربى است بر وزن فيعال و از ماده «شطن» مشتق است كه به معناى دور شدن است و به هر عصيانگر متمرد از انس و جن و حيوانات «شيطان» گفته مىشود و «شاطن» به معناى خبيث است «ابن منظور، لسان العرب ج 13 ص 238» و به ابليس و ذريه و اعوان او به مناسبت همان تمرد و عصيانگرى و خباثت و وسوسهگرى، شيطان اطلاق مىشود و به طورى كه گفتيم از افراد بشر هم ممكن است كسى شيطان باشد همانگونه كه در آيات زير آمده است:
وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ (بقره/ 14) و منافقان چون با شياطين خود خلوت مىكنند، مىگويند ما با شما هستيم.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ (انعام/ 112) و همچنين براى هر پيامبرى دشمنى قرار داديم از شيطانهاى انس و جن.
حتى در بعضى از روايات به موجودات ريز و كوچكى كه در قسمت شكسته ظرف مىنشيند، «شيطان» اطلاق شده كه شايد منظور همان ميكروبها باشد.
1- خداوند در قرآن صريحاً ابليس را از جن معرفى كرده:
فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ (كهف/ 50) پس همه سجده كردند مگر ابليس كه از جن بود.
2- ملائكه همگى معصوم بودند و امكان نداشت خدا را نافرمانى كنند به طوريكه در اين آيه آمده:
لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (تحريم/ 6) آنها (فرشتگان) در چيزى كه خدا به آنها امر كند او را نافرمانى نمىكنند و آنچه كه به آن امر شدهاند انجام مىدهند.
اينكه ابليس خدا را نافرمانى كرد معلوم مىشود كه از ملائكه نبود زيرا در فطرت ملائكه امكان معصيت خدا وجود ندارد همانگونه كه در آيه بالا آمده است.
3- طبق آيات قرآن، ابليس ذريه و نسل دارد و زاد و ولد مىكند اين مطلب در سوره كهف آيه 50 آمده است ولى ملائكه ذريه ندارند بنابراين ابليس از ملائكه نيست.
4- ملائكه طبق روايات از نور آفريده شدهاند در صورتى كه ابليس از آتش آفريده شده همانگونه كه در سوره اعراف آيه 12 و سوره جن آيه 76 آمده است و مىدانيم كه جن هم از آتش آفريده شده همانگونه كه در سوره حجر آيه 27 و در سوره رحمن آيه 15 آمده است. اين بود عمدهترين ادله طرفين كه در كتب تفسير نقل شده است. «رجوع شود به تفسير التبيان ج 1 ص 150 و تفسير مجمع البيان ج 1 ص 190 و تفسير فخر رازى ج 2 ص
213 5- عن جميل بن دراج عن ابى عبد الله (ع) قال: سألته عن ابليس أ كان من الملائكه او كان يلى شيئا من أمر السماء؟ فقال: لم يكن من الملائكه و لم يكن يلى شيئا من امر السماء و كان من الجن و كان مع الملائكه و كانت الملائكه ترى انه منها…
«تفسير مجمع البيان ج 1 ص 190 و شبيه آن است رواياتى كه در تفسير عياشى ج 1 ص 33 و تفسير نور الثقلين ج 1 ص 56 آمده است.»
جميل بن دراج مىگويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: آيا ابليس از ملائكه و يا متولى امرى از آسمان بود؟ فرمود: ابليس از ملائكه نبود و متولى چيزى از امر آسمان نبود و او از جن بود و با ملائكه همراهى داشت و ملائكه تصور مىكردند كه او از آنهاست…
تصور مىكنيم با تصريح قرآن به اينكه ابليس از جن بود (سوره كهف آيه 50) ديگر جاى گفتگو باقى نمىماند و اينكه بياييم و اين آيه را تأويل كنيم و بگوييم كه ابليس از فرشتگان بود ولى بعد جن شد و يا بگوييم كه ابليس از طائفهاى از ملائكه بود كه آنها خازن جنت بودند و لذا به آنها جن گفته مىشد و امثال اين تأويلات ناروا و بدور از فهم عرفى.
اما اينكه چگونهخطاب خداوند به ملائكه كه آدم را سجده كنند شامل ابليس هم شد علتش اين بود كه ابليس با اينكه از جن بود، طبق روايات با ملائكه همراهى داشت و اين به علت كثرت عبادت او بود و يا به هر دليل ديگرى كه ما نمىدانيم، بگونهاى كه ملائكه ابليس را از خود مىپنداشتند و لذا امر الهى شامل او هم شد و طبعاً استثناء او از ملائكه هم به جهت همين همراهى او با ملائكه بود. يا بگوييم كه اين استثناء منقطع بود و در قرآن نظائر متعددى دارد.
پرسمان