آيا با دعا كردن ميتوان سرنوشت را تغيير داد؟
آيا با دعا كردن ميتوان سرنوشت را تغيير داد؟
آيا اين امكان وجود دارد كه خواسته هاى ما انسانها در اين دنيا كه از طريق دعا از خداوند مى خواهيم در خواست خداوند متعال در باره آينده ما تأثيرى بگذارد؟ اين تأثير چقدر است؟ آيا ما مى توانيم آينده را با دعا كردن تغيير دهيم؟
در ابتدا گفتنى است نظام بر اساس علت و معلول است، اما بايد دانست كه علت ها گاهى مادى اند و گاهى معنوى بنابراين صدقه و دعا و… نيز در نظام علت و معلول مى باشند. بنابراين در فضاى دينى ما: يك: معتقد به خداوند حكيم، قادر، عالم، خيرخواه… هستيم. دو: يكى از سنت هاى الهى آن است كه دنيا را بر سنت اسباب و مسببات (علت و معلول) بنا نهاده است. سوم: اين اسباب و مسببات به دو دسته عمل تقسيم مى شوند: الف. سبب هاى مادى ب. سبب هاى فرامادى مثلا براى نزول باران تابش خورشيد، جابجايى هوا، تشكيل ابرها و آبستنى آن و… لازم است اما در كنار همين اسباب مادى، اسباب ماورايى هم كارساز است. مثل نماز، صلح رحم و… كه از جمله اين اسباب معنوى دعا است.
بنابراين اگر مثلا براى طولانى تر شدن عمر آدمى بهداشت، تغذيه و… مؤثر است و انسان آن را با آزمايش و تجربه به دست آورده است، در كنارش در متون دينى مثلا صله رحم، دعاى پدر و مادر به عنوان يكى از عوامل مرثر طول عمر مطرح گرديده است.
حال با توجه به پذيرش اين مقدمات كه پشتوانه عقلى و نقلى دارد مى توان درباره دعا و يا امثال آن سخن گفت. يكى از عواملى كه در سرنوشت انسان نقش دارد دعا است.
چه دعاى خود انسان باشد و يا دعاى ديگران در روايات آمده كه «دعا قضا و قدر را عوض مى كند». با توجه به نكات پيش گفته بايد گفت همه قدرت ها دست خداوند است ولى قدرت خداوند باعث نمى شود كه جلو آثار كارهاى اختيارى انسان ها، ديگر گرفته شود، وگرنه جبر لازم مى آيد، و همين طور اين گونه نيست كه خداوند بدون تلاش انسان ها خوشبختى را براى آنها رقم بزند، بلكه قضا و قدر الهى با توجه به مجموعه اى از عوامل كه در زندگى و سرنوشت انسان دخالت دارد، مانند تلاش و كوشش خود انسان، اعمال نيك او، و همين طور مانع و مزاحم نشدن ديگران و براى رفع مزاحمت و موانع نيز راه هاى قرار داده شده كه مى تواند انسان از چنگ آنها رها شود.
در نتيجه مى توان گفت بيشترين و بهترين تأثيرات را در رقم خوردن سرنوشت انسانها، تلاش ها و لياقت هاى خود انسان ها دارد، حتى در رهايى از مزاحمت هاى ديگران در شكل سحر و دعا و… و قضا و قدر الهى نيز بر اساس رفتار ها و تلاش ها و لياقت هاى انسان ورق مى خورد، البته نمى خواهيم بگوييم محيط، وراثت، رفقاى بد و… در سرنوشت انسان بى نقشند ولى با همه تأثيرات حرف آخر را در خوشبختى انسان تلاش ها و لياقت خود انسان مى زند، نه ديگران و ادعاى خوشبخت كردن انسان از ناحيه دعا نويس ها و… خلاف واقع است اما حديثى كه در ذيل نقل شده است كه پيامبر (ص) از دعا كردن نهى كرده است به هيچ وجه صحت ندارد، روايات بى شمارى و همين طور آيات فراوانى وجود دارد كه انسان را به دعا تشويق نموده است و دعا را «اسلحه هميشه همراه مؤمن» دانسته است.
خداوند جهان را با سنت ها و قوانين خود اداره مى كند و دعا خود از مصاديق سنت هاى الهى است. و از جمله قوانين وسنت هاى الهى اين است كه هيچ چيزى بدون سبب و علت تحقق پيدانمى كند. مثلا چيزى كه خداوند مقدر كرده است كه بسوزد بايد آتش آنرابسوزاند و از جمله اين اسباب «دعا» است و چه بسا ممكن است دعا سبب شود بلايى رفع شود و يا نعمتى بدست آيد.
در هر صورت قضا و قدر الهى با دعا كردن در تضاد نيست. چنانكه شهيد مطهرى مى نويسد اين اشكالات ازاينجا پيدا مى شود كه گمان كرده اند. خود دعا بيرون از حوزه قضا و قدر الهى است. در صورتى كه دعا و استجابت دعا نيز جزيى از قضا و قدر الهى است. و احيانا جلو قضا و قدرهايى را مى گيرد به همين دليل نه با رضاى خدامنافاتى دارد و نه با حكمت خداوند، (بيست گفتار، گفتار هجدهم). ممكن است كه مراد پرسشگر از دعا سحر و امثال آن باشد كه از نظر اسلام سحر در قالب دعا و… حرام است مگر در مواردى كه براى ابطال سحر و نجات انسان ها به كار مى رود. براى مطالعه بيشتر رجوع شود:. 1 انسان و سرنوشت، مرتضى مطهرى (ره).. 2 ترجمه بدايه المعارف، ج 1، ص 206-. 229. 3 دعا، محمد رضا كاشفى، قم: انتشارات معارف،. 1384. 4 قرآن صاعد، پژوهشى پيرامون دعا در فرهنگ اسلامى عليرضا برازش، چاپ امير كبير، بخش 5، دعا و قضا و قدر. پرسمان.
وخدابه هرکاری تواناست…..