پیامبر قبل از بعثت چه دینی داشتند
پیامبر قبل از بعثت چه دینی داشتند
پيامبر، قبل از نبوت، چه دينى داشت؟
نکته:
بى شك پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله)، قبل از بعثت، يكتاپرست بود و از هر نوع شرك پاك بود. او هرگز بر بت سجده نكرد و تاريخ زندگى او نيز به خوبى اين معنى را منعكس مى كند ; بدان گونه كه در نوجوانى، وقتى «بحيرا» او را به لات و عزّى قسم داد، محمد(صلى الله عليه وآله) آن دو را مبغوض ترين چيز براى خود برشمرد[14]. از اميرمؤمنان(عليه السلام)درباره رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سؤال شد كه آيا بتى را ـ حتى براى يك بار ـ عبادت كرده است؟ حضرت فرمود: خير. سؤال شد كه آيا خمر نوشيده است؟ فرمود: خير[15].
مورخ نامى، ابن اسحاق، مى نويسد:
«رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، در حالى به جوانى رسيد كه خداوند، او را مراقبت كرده و از پليدهاى جاهلى حفاظت مى كرد ; زيرا اراده آن داشت تا كرامت رسالت به او دهد»[16].
درباره آيين او پيش از نبوت، چند نظر وجود دارد كه عبارتند از:
1. برخى او را پيرو آيين مسيح(عليه السلام) مى دانند ; زيرا قبل از بعثت پيامبر(صلى الله عليه وآله)، آيين رسمى و غير منسوخ، اين آيين بوده است.
2. بعضى او را پيرو آيين ابراهيم(عليه السلام) مى دانند ; زيرا او «شيخ الانبياء» و پدر پيامبران است و در بعضى از آيات قرآن، آيين اسلام، به عنوان آيين ابراهيم معرفى شده است[17]. گرايش حنيفى و يكتاپرستى، از گرايش هاى شناخته شده در مكه بود و به ويژه در ميان بنى هاشم و ديگر تيره هاى قريش، افرادى خود را ابراهيمى مذهب مى دانسته اند و گفته ابن اسحاق را كه پيامبر پيش از بعثت بر دين قومش بود، مى توان در اين راستا تفسير كرد[18].
3. بعضى نيز گفته اند كه مى دانيم او آيينى داشته است ; اما آيين او بر ما روشن نيست!
4. پيامبر(صلى الله عليه وآله) شخصاً برنامه خاصى از سوى خداوند داشته و بر طبق آن عمل مى كرده است و در حقيقت، آيين او، مخصوص خودش بوده است. و اين آيين تا زمانى كه اسلام بر او نازل گشت، ادامه داشت.
شاهد اين سخن، حديثى از نهج البلاغه است كه مى گويد:
«و لقد قرن الله به صلى الله عليه و آله من لدن ان كان فطيما اعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم و محاسن اخلاق العالم ليله و نهاره…[19] ; خداوند از آن زمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد، بزرگ ترين فرشته اش را قرين وى ساخت ; تا شب و روز او را به راه هاى مكارم و طرق اخلاق نيك، سوق دهد».
نکته:
مأموريت چنين فرشته اى، دليل بر وجود يك برنامه اختصاصى است. شاهد ديگر اين كه در هيچ تاريخى نقل نشده است كه پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، در معابد يهود نصارى و يا مذهب ديگرى، مشغول عبادت شده باشد ; نه در كنار كفار، در بت خانه بود، و نه در كنار اهل كتاب و در معابد آنان و در عين حال، پيوسته خط و راه توحيد را ادامه مى داد و به اصول اخلاقى و عبادت الهى سخت پاى بند بود. در روايات متعددى نيز آمده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) از آغاز عمرش، مؤيد به روح القدس بود و با چنين تأييدى، بى شك براساس الهام روح القدس عمل مى كرد. از ديدگاه علامه مجلسى از آن زمانى كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) به رشد عقلى رسيد، پيامبر بود. به اعتقاد او، پيامبر اسلام قبل از مقام رسالت، داراى مقام نبوت بوده، گاهى فرشتگان با او سخن مى گفتند و او صداى آنها را مى شنيد و گاهى در رؤياى صادق به او الهام الهى مى شد و بعد از چهل سال، به مقام رسالت رسيد و قرآن و اسلام، رسماً بر او نازل شد[20].
ميرزاى قمى مى گويد:
حق اين است كه پيامبر اسلام، پيش از بعثت، بر اساس دين خودش عبادت مى كرد ; چون آن حضرت از همه پيامبران برتر است و اگر پيامبراسلام تا چهل سالگى پيامبر نباشد، در اين صورت، حضرت عيسى و حضرت يحيى، از آن حضرت برتر خواهند بود ; چون حضرت عيسى و حضرت يحيى، در كودكى پيامبر بودند[21].
ابن ابى الحديد روايتى را از حضرت امام باقر(عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود:
«خداوند، بر همه پيامبران خود فرشتگانى را گماشته است. مأموريت اين فرشتگان، محافظت از اعمال آنها و تبليغ رسالت مى باشد. خداوند از آن زمان كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) از شير گرفته شد، فرشته بزرگى را بر آن حضرت گماشت. اين فرشته، آن جناب را به سوى خير و اخلاق خوب، هدايت مى كرد و از بدى ها و اخلاق بد باز مى داشت و همين فرشته بود كه پيش از آن كه آن حضرت به درجه رسالت برسد، او را با «السلام عليك يا رسول الله» صدا مى كرد و پيامبر هنوز جوان بود كه با اين جمله، صدا زده مى شده»[22].
لازم به ذكر است كه:
اگر پيروى پيامبر از حضرت ابراهيم را بپذيريم، اين پيروى به معناى التزام پيامبر به شريعت ابراهيم نيست ; بلكه به معناى همسويى در عقايد، يعنى توحيدى بودن است و اين مسئله، وصف دين حضرت موسى(عليه السلام) و حضرت عيسى(عليه السلام)نيز بوده است كه به اديان ابراهيمى، اشتهار داشته اند.
با توجه به برگزيدگى پاسخ چهارم، اين نكته را مى توان يادآور شد كه با جزم، نمى توان آيينى را براى پيش از دوران بعثت پيامبر برشمرد ; امّا محمد(صلى الله عليه وآله)، مؤمن موحدى بود كه خدا را مى پرستيد و نسبت به آن چه كه برايش شريعت الهى و دين حنيف ابراهيمى بود و همچنين به آن چه كه خردش رهنمون مى ساخت، پاى بند بود. او، برترين و كامل ترين خلق در خلقت، رفتار و خرد بود و برترين فرشته نيز او را تعليم مى داد و به محاسن اخلاق، راهنمايى اش مى كرد[23].
[14]. دلائل النبوه، ج 2، ص 35 .
[15]. سبل الهدى و الرشاد، ج2، ص 200 .
[16]. سيره ابن اسحاق، ص 78 ; ر.ك: ابن هشام، السيرة النبويه، ج 1، ص 183 .
[17]. حج (22 ) آيه 78 .
[18]. ر.ك: رسول جعفريان، سيره رسول خدا، ص 253 .
[19]. نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 234 .
[20]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 18، ص 271 .
[21]. ميرزاى قمى، قوانين الاصول، ج1، ص 255 (چاپ سنگى قديمى ) .
[22]. شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 207 .
[23]. الصحيح، ج2، ص 197 .
منبع: هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «پیامبراعظم – سیره و تاریخ».