نقش خانواده برای ظهور
نقش خانواده برای ظهور
آيا امكان دارد يك خانواده بتواند در نزديك شدن ظهور آقا امام نقش داشته باشد و تا چه حد؟
آماده سازى دنيا براى انقلاب امام عصر (عج) وظيفهاى گسترده، بزرگ وپيچيده است كه برعهده همه منتظران و بويژه خانواده هاى مهدوى است. طرح زمينه سازى براى قيام امام عصر عليه السلام داراى دو جنبه خواهد بود:
جنبه اول تربيت فكرى و دينى و رشد ايمانى، جهادى وآگاهى سياسى، اين، دقيقا همان چيزى است كه خانواده و ساير مراكز تربيتى و خانوادگى بايد بهآن پايبند باشند.
جنبه دوم تشكيلات سياسى، نظامى، اقتصادى، ادارى واطلاعاتيست كه برعهده حكومت و گرو ه ها ست.
تربيت نسل منتظر بر اساس آموزههاى دينى و باورهاى اسلامى در مسير انتظار و توأم با فرهنگ مهدوى، منتظر را در راستاى اين آرمان والا قرار مىدهد. اهميت تربيت نسل انتظار بر اساس آموزههاى دينى و باورهاى عميق مهدوى، وقتى روشنتر ميشود كه با دقت در آيات و روايات به دست مىآيد كه قيام حضرت مهدى نياز به ياران و انصارى دارد كه با تربيت و پرورش آنها امكانپذير مىشود. يكى از اينبرنامهها، داشتن زندگى مهدوى و قرار گرفتن در مسير جامعه آرمانى است. امام زمان، الگو و اسوه كاملى براى داشتن يك زندگى الهى و شايسته است كه با اقتدا و تأسى به او، مىتوانيم روزنههاى كاميابى و موفقيت را به روى خود بگشاييم و بتوانيمبه آن جامعه موعود نزديك شويم. ما بايد تمامى تلاش خود را در جهت رسيدن به آن جامعه موعود به كار بنديم و يكى از جلوههاى بارز آموزه انتظار، زمينهسازى براى ظهور امام زمان است. خانواده ها بايد تمام تلاششان را بكنند تا اين ودايع الهى و ايمانى (ياران و انصار) ظهور و بروز يابند. برنامهريزى تربيتى خانواده مهدوى بايد به نحوى باشد كه حتى آنانى را كه در آينده به دنيا مىآيند را در برگيرد. بى شك يك نسل مطهّر و منتظر، نيازمند فضايى پاك و سرشار از انتظار و اميد است تا بتواند در آن رشد كند. به عبارت ديگر، براى داشتن فرزندان و نسلى منتظر، بايد چنين فضايى را مهيّا سازند.
ما بايد براى نسلهاى منتظر برنامهريزى كنيم و به اين وظيفه و تكليف خود باور داشته باشيم. بايد در تمام برنامه ها و اصول زندگى، برنامهاى در جهت صحيح زيستن نسلها داشته باشيم و بر اساس هدف خلقت و آفرينش و طبق دستورات برترين دين الهى حركت كرده و مانع از تخريب نسلها به واسطه زياده خواهى ها شويم. كوتاهى و بى توجهى و دنياگرايى ما، مىتواند ظهور را تا مدت نامعلومى به تأخير انداخته، بشر را از رسيدن به بالاترين آرزو (رسيدن به كمال در دولت معصوم) دور نگه دارد و به موهومات دنيوى مشغول نمايد. اگر چه بنا به وعده الهى، حتى اگر يك روز از عمر جهان مانده باشد، خداوند حضرتش را ظاهر خواهد ساخت و دولت حق محور و عدالت گرا را بر جهان حاكم خواهد كرد امّا عملكرد ما به عنوان منتظران ظهور، در ايجاد و تحقق اين وعده الهى مىتواند مؤثر باشد چرا كه سعادت افراد و گروهها در عصر غيبت بستگى به ميزان تأثير آنها در فرهنگ انتظار و مهدويت و تحقق وعده الهى دارد.
براى داشتن زندگى مهدوى و قرار گرفتن در مسير جامعه آرمانى و تعجيل در ظهور و زمينهسازى آن، بايد افكار و تمايلات افراد را به اين سمت سوق دهيم كه خودشان خواهان ايجاد وتربيت نسلى منتظر باشند.
شهيد مطهّرى در پاسخ به اين سؤال مىگويد: بسيارى از آدمهاى خوب، صالحند نه مصلح. صالح شدن يك فرد، اصلاً ساده نيست و زحمت زيادى مىطلبد، ولى با مصلح فاصله دارد. در فرهنگ انتظار انسان بايد هم صالح باشد و هم مصلح كه بتواند در ظهور و قيام حضرت تأثير داشته باشد. مهم ترين وظيفه در اين زمينه تربيت فكرى و عملى نسل منتظر است.
تربيت فكرى و عملى، عبارت است از تقويت دو بعد فكر و عمل، اعتقاد و عملكرد وأ. دراين نوع رويكرد، نسل منتظر را بايد از لحاظ اعتقادى و بينشهاى درست، تربيت و آماده كرد و وقتى فكر و باور او نسبت به منجى تقويت شد، او را در مسير عمل و اصلاح رفتارها قرار داد. پويايى، رشد و بالندگى افراد ريشه در اعتقادات و باورهاى آنان دارد. اگر افراد از لحاظ فكر و عمل تربيت شده و باورهاى عميق دينى بدست آوردند، توانستند فكر و عمل خويش را بر مبانى دينىِ عميق استوار كنند، ميتوانند در مسيرى قرار بگيرند كه شخصيت آنان براى خدا و اهداف بلند مهدوى شكل گيرد.
برخى از مؤلفههاى فكرى و عملى مورد نياز در تربيت نسل منتظر را مىتوان چنين بيان كرد:
1 شناخت و معرفت
راه انتظار و مهدويت همچون ديگر زواياى دين از دشوارىهاى خاص خود برخوردار است و نياز به شناخت كامل دارد تا بتوان در اين مسير طولانى و مشكل حركت كرد. منتظر مىبايست نسبت به تمام آنچه نياز دارد شناخت پيدا كند، چرا كه شناخت، كمك بسزايى به تربيت بهتر در اين مسير مىكند. سرّ اين كه گفتهاند زيارت بدون معرفت براى زائر اثرى ندارد، اين است كه بدون شناخت نمىتوانيم به كمالات پى ببريم و بدون كمالات و اطلاع از آنها نمىتوانيم به سمت هدف خويش پيش برويم.
معرفت، منتظر را آگاهى و بصيرت مىبخشد و اين آگاهى او را براى رسيدن به مقصود يارى مينمايد
در روايات بسيارى سفارش به شناخت امام شده است كه به عنوان نمونه به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
«هل معرفه الإمام منكم واجبه على جميع الخلق؟ فقال: إن الله عزوجل بعث محمداً إلى الناس أجمعين و رسولاً لله و حجه على جميع خلقه فى أرضه. فمن آمن بالله و بمحمد رسول الله، و اتبعه و صدقه، فإن معرفه الامام منا واجبه عليه و من لم يؤمن بالله و برسوله و لم يتبعه و لم يصدقه، و يعرف حقهما، فكيف يجب عليه معرفه الإمام و هو لا يؤمن بالله و رسوله و يعرف حقهما؟ لا و الله، ما ألهم المؤمنين حقنا إلا الله عزوجل
خداى تبارك و تعالى، حضرت محمد را به پيامبرى به سوى همه جهانيان بر انگيخت. هر كس به خدا و محمّد ايمان بياورد و او را پيامبر خدا بداند و از او پيروى كند، بر او واجب است كه امام را بشناسد. ولى اگر كسى به خدا و پيامبر خدا ايمان نياورده باشد، چگونه ممكن است كه پيش از شناخت خدا و رسول، شناخت امام بر او واجب باشد؟ به خدا سوگند، حقوق ما را خداوند به مؤمنان الهام كرده است.
2 وظيفه گرايى و شناخت مسئوليت
از محورهاى مهم بحث در تربيت نسل منتظر، شناخت وظايف و تكاليف است. شناخت و معرفت نسبت به آنچه مىبايست انجام شود، به منتظر كمك مىظكند تا از سر بينايى و بصيرت عمل كرده شرايط رشد و بالندگى خويش را مهيا نمايد.
برخى از وظايف منتظران در دوران غيبت كه مىبايست نسبت به آنها شناخت كافى پيدا كند عبارت است از:
2. 1 زمينه سازى و ايجاد آمادگى:
3 دعا براى سلامتى امام و حجت خدا
2. 3 تجديد بيعت با امام زمان و خواستن آن در ادعيه:
2. 4 الگو پذيرى از امام:
امام صادق فرمود: «من سره ان يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر
هر كس دوست دارد از ياران حضرت قائم باشد بايد منتظر باشد و در حال انتظار به پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد.»
اين نوع عمل كردن يعنى الگوبردارى رفتارى و اعتقادى از امام زمان كه منتظر را در راه خويش كمك بسيارى مينمايد.
موارد بسيار ديگرى را ميتوان نام برد كه از وظايف نسل منتظر است و بايد نسبت به آنها شناخت و معرفت پيدا نمايد كه به برخى اشاره ميشود:
– حضور پر رنگ سياسى و نظامى در اجتماع
– حراست از فرهنگ دينى و اسلامى و مرزبانى از انديشه اسلامى
– تلاش در جهت رشد علمى و آگاهى از علوم روز دنيا
– شناخت اهداف و برنامهظهاى پس از ظهور
3 ايمان و باورداشت به جامعه آرمانى مهدوى
پس از آگاهى و شناخت منتظر نسبت به راه و هدف خويش و وظايف و مسؤوليتهايش، نوبت به اعتقاد و باور مىرسد يعنى، اينكه تنها آشنايى و شناخت كفايت نمىكند، بلكه مىبايست با تمام وجود باور داشته باشد تا بتواند در آن راه جانفشانى و ايستادگى كند. بسيارى از آنان، كه در كربلا همراه امام حسين حضور داشتند، امام را شناخته و اطلاع كامل از ويژگىها و محاسن او داشتند، اما اين شناخت به حدى نرسيده بود كه امامت و راه امام براى آنان به يك باور و اعتقاد تبديل شود تا بتوانند جان و مال و فرزندان خويش را در طبق اخلاص بگذارند و تقديم امام خويش نمايند. انتظار ظهور منجى بايد مبدل به باورى قلبى و عميق شود كه انسان را در زمره ياران حضرتش قرار مىدهد. بايد كه خودخواهىها و حب نفسها از بين رفته تا اين اعتقاد و باور در انسان نهادينه شده، به حركت منتظر در راه رسيدن به امام يارى رساند.
«أللهم لابد لأرضك من حجه على خلقك يهديهم إلى دينك و يعلمهم علمك، و لا يضيع أولياؤك بعد إذ هديتهم: ظاهر و ليس بالمطاع، أو متكتكم مترقب إن غاب شخصه عن الناس فى حال هدنه، لم يغب عنهم ثبوت علمه، فإذا قلوب المؤمنين مثبته
بار خدايا همواره بايد حجّتى در روى زمين باشد كه بندگانت را به سوى دين تو رهنمون شود و تعاليم تو را به آنها بياموزد. تا بندگانت پس از هدايت تو گمراه نشوند. حجّت تو يا ظاهر و آشكار خواهدبود كه اطاعت نخواهد شد، و يا از ديدهها غائب بوده كه انتظارش را خواهندكشيد اگر چه جسم او از ترس مخفى باشد ولى اثبات وجودش مخفى نخواهد بود زيرا در دل مؤمنان ثابت و استوار خواهد بود».
باور به مهدى بايد در وجود همه ما چنان، ريشههاى گياه در خاك محكم باشد. غيبت امام نبايد اعتقاد به وجود حضرت را در دل مؤمن منتظر سست كرده، او را از انتظار براى ظهورش غافل نمايد.
4 رابطه و پيوند
پس از شناخت نسبت به اين انگاره ارزشمند و وظايف و مسؤوليتها و پيدا نمودن باور و اعتقاد عميق بدان، نوبت به رابطه و پيوند با امام زمان و راه دشوار انتظار مىرسد.
قرآن مىفرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر ناگوارىها و بر پرهيز از گناهان و اطاعت از خدا شكيبايى كنيد و با اتكا به صبر و پايدارى يكديگر بر مقاومت خويش بيفزاييد و در امور دين و دنيا با يكديگر همبستگى داشته باشيد، و از عذاب خدا پروا كنيد، كه نيكبخت شويد».
در روايات آمده است: «يا أيها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و قال اصبروا على اداء الفرايض… رابطوا: إمامكم المنتظر
اى كسانى كه ايمان آوردهايدأ رابطه ناگسستنى داشته باشيد با امامتان،] مهدى [منتظر».
در واقع پس از شناخت و باورداشت عميق، به مرحلهظاى مىظرسد كه بايد با آن موعود شناخته شده، ارتباط برقرار كند و خود را در دامن ولايت و امامت او قرار دهد. براى اين كار نيز بايد راهظها و مسيرهاى مختلفى را طى كند
5 همسويى با امام
پس از ايجاد ارتباط تنگاتنگ و پيوند عميق، منتظر بايد خود را همسو كند. يعنى بايد براى رسيدن به امام زمان و قرار گرفتن در رديف منتظران واقعى حضرت، خود را با اهداف ايشان همراه نموده و اهداف بلند امام همان اهداف او در زندگى باشد. نمى شود دم از انتظار زد، اما راه خويش را در پيش گرفت و به فرمان ديگران حركت كرد. نبايد در راه زندگى به شكلى عمل كرد كه از مسير انتظار و امام فاصله گرفته و به اهداف و آمال دشمنان كمك كرد و به اختلافات دامن زد.
روشن است كه اطاعت و پيروى بدون هماهنگى، همسويى و همگرايى راه و هدف امكان ندارد. همراهى در عمل و رفتار بهترين نشان اطاعت است.
«وذالك بعد غيبه طويله، ليعلم الله من يطيعه بالغيب و يؤمن به
و آن- ظهور- بعد از سپرى شدن يك غيبت طولانى است، تا خدا بداند كه چه كسى در غيبت از او اطاعت مىكند و به او ايمان مىآورد»
6 همراهى و همرنگى
زمانى كه انسان نسبت به هدف خويش شناخت كامل پيدا نمود و توانست با آن رابطه و همسويى پيدا كند، مىتواند همراه و هماهنگ با امام بوده و تا رسيدن به انتهاى راه همراه او حركت كند و بدون هيچ نگرانى دل به دلدار سپرده، به اميد روز موعود زندگى كند. يعنى ارتباط و همسويى با آن حضرت، به تمام وجود او نفوذ كرده و وى را عملا و قلباً همراه و همدل با امام كند و همه اعمال، رفتار، گفتار و تفكرات او رنگ و بوى مهدوى داشته باشد.
«و لو أن ا شياعنا وفقهم الله لطاعته على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بالمشاهدتنا على حق المعرفه أ
اگر شيعيان ما، كه خدا توفيق طاعتشان دهد، در راه ايفاى پيمانى كه بر عهده دارند همدل مىشدند، ميمنت ملاقات ما به تأخير نمىافتاد، و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان مىگشت، ديدارى بر مبناى شناخت راستينأ».
غيبت امام نبايد بر دل مؤمن منتظر تأثير گذاشته و او را از راه انتظار جدا نمايد. اعتقاد به امام در غيبت و همدلى با وى در مشكلات و فراز و نشيبهاى راه از نشانههاى بارز مؤمن منتظر است. پرسمان