لعان چیست و چه احکامی دارد
لعان چیست و چه احکامی دارد
لعان چیست و چه احکامی دارد
پرسش : لعان چیست و به چه منظورى تشریع شده است؟
پاسخ: پاسخ این سوال در آیات 6 ـ 10 سوره«نور» بیان شده است، این آیات، در حکم استثناء و تبصره اى بر حکم حد قذف است، به این معنى که اگر شوهرى همسر خود را متهم به عمل منافى عفت کند و بگوید: او را در حال انجام کار خلاف با مرد بیگانه اى دیده ام حد قذف بر او جارى نمى شود.
و از سوى دیگر، ادعاى او بدون دلیل و شاهد نیز در مورد زن نیز پذیرفته نخواهد شد؛ چرا که ممکن است راست بگوید، و نیز ممکن است دروغبگوید.
در اینجا قرآن راه حلى پیشنهاد مى کند که مساله به بهترین وجه و عادلانه ترین طریق حل گردد.
و آن این است که نخست شوهر باید چهار بار شهادت دهد که در این ادعا راستگو است، چنان که قرآنمى فرماید: (کسانى که همسران خود را متهم مى کنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یک از آنها باید چهار مرتبه به نام خداشهادت دهد که او از راستگویان است) ؛ «وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ اَزْواجَهُمْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَداءُ اِلاّ اَنْفُسُهُمْ فَشَهادَهُ اَحَدِهِمْ اَرْبَعُ شَهادات بِاللّهِ اِنَّهُ لَمِنَ الصّادِقِین».
(و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدابر او باد اگر از دروغگویان باشد) ؛ «وَ الْخامِسَهُ اَنَّ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَیْهِ اِنْ کانَ مِنَ الْکاذِبِین».
به این ترتیب، شوهر براى اثبات مدعاى خود از یکسو، و دفع حدّ قذف از سوى دیگر، چهار بار این جمله را تکرار مى کند: «اُشْهِدُ بِاللّهِ اِنِّى لَمِنَ الصّادِقِیْنَ فِیْما رَمَیْتُها بِهِ مِنَ الزِّنا»؛ (من به خداشهادت مى دهم در این نسبت زنا که به این زن دادم، راست مى گویم).
و در مرتبه پنجم مى گوید: «لَعْنَهُ اللّهِ عَلَىَّ اِنْ کُنْتُ مِنَ الْکاذِبِیْنَ»؛ (لعنت خدابر من باد اگر دروغگو باشم).
در اینجا زن بر سر دو راهى قرار دارد اگر سخنان مرد را تصدیق کند و یا حاضر به نفى این اتهام از خود به ترتیبى که در آیات بعد مى آید نشود، مجازات و حدّ زنا در مورد او ثابت مى گردد.
اما (او نیز مى تواند مجازات (زنا) را از خود به این ترتیب دفع کند که چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد در این نسبتى که به او مى دهد از دروغگویان است)؛ «وَ یَدْرَوُا عَنْهَا الْعَذابَ اَنْ تَشْهَدَ اَرْبَعَ شَهادات بِاللّهِ اِنَّهُ لَمِنَ الْکاذِبِین».
(و در مرتبه پنجم بگوید: غضب خدابر او باد اگر آن مرد در این نسبت از راستگویان باشد) ؛ والْخامِسَهَ اَنَّ غَضَبَ اللّهِ عَلَیْها اِنْ کانَ مِنَ الصّادِقِین».
و به این ترتیب، زن در برابر پنج بار گواهى مرد، دایر به آلودگى او، پنج بار گواهى بر نفى این اتهام مى دهد، چهار بار با این عبارت: « اُشْهِدُ بِاللّهِ اِنَّهُ لَمِنَ الْکاذِبِیْنَ فِیْما رَمانِى بِهِ مِنَ الزِّنا»؛ (خدا را به شهادت مى طلبم که او در این نسبتى که به من داده است از دروغگویان است).
و در پنجمین بار مى گوید: «اِنَّ غَضَبَ اللّهِ عَلَىَّ اِنْ کانَ مِنَ الْصّادِقِیْنَ» ؛ (غضب خدابر من باد اگر او راست مى گوید).
انجام این برنامه که در فقه اسلامى به مناسبت کلمه «لعن» در عبارات فوق «لعان» نامیده شده، چهار حکم قطعى براى این دو همسر در پى خواهد داشت:
نخست این که: بدون نیاز به صیغه طلاق فوراً از هم جدا مى شوند.
دیگر این که: براى همیشه این زن و مرد بر هم حرام مى گردند، یعنى امکان بازگشتشان به ازدواج مجدد با یکدیگر وجود ندارد.
سوم این که: حدّ قذف از مرد و حدّ زنا از زن برداشته مى شود (اما اگر یکى از این دو از اجراى این برنامه سر باز زند اگر مرد باشد حدّ قذف و اگر زن باشد حدّ زنا در مورد او اجرا مى گردد).
چهارم این که: فرزندى که در این ماجرا به وجود آمده از مرد منتفى است یعنى باو نسبتى نخواهد داشت، اما نسبتش با زن محفوظ خواهد بود.
البته، جزییات این احکام در آیات فوق، نیامده همین اندازه در آخرین آیه مورد بحث، قرآن مى گوید: (و اگر فضل خداو رحمتش و این که او توبه پذیر و حکیم است نبود، بسیارى از مردم هلاک مى شدند یا گرفتار مجازات هاى سخت) ؛ «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ اَنَّ اللّهَ تَوّابٌ حَکِیم.
در واقع این آیه، یک اشاره اجمالى براى تاکید احکام فوق است; زیرا نشان مى دهد: برنامه «لعان» یک فضل الهى است و مشکل مناسبات دو همسر را در این زمینه به نحو صحیحى حل مى کند.
از یکسو، مرد را مجبور نمى کند اگر کار خلافى در مورد همسرش دید سکوت کند، و براى دادخواهى نزد حاکمشرع نیاید.
از سوى دیگر، زن را هم به مجرد اتهام در معرض مجازات حدّ زناى محصنه قرار نمى دهد و حق دفاع به او عطا مى کند.
از سوى سوم، شوهر را ملزم نمى کند که اگر با چنین صحنه اى روبرو شد به دنبال چهار شاهد برود و این راز دردناک را برملا سازد.
از سوى چهارم، این مرد و زن را که دیگر قادر به ادامه زندگى مشترک زناشویى نیستند از هم جدا مى سازد و حتى اجازه نمى دهد در آینده با هم ازدواج کنند; چرا که اگر این نسبت راست باشد آنها از نظر روانى قادر بر ادامه زندگى زناشویى نیستند، و اگر هم دروغ باشد، عواطف زن آنچنان جریحه دار شده که بازگشت به زندگى مجدد را مشکل مى سازد; چرا که نه سردى بلکه عداوت و دشمنى محصول چنین امرى است.
و از سوى پنجم، تکلیف فرزند را هم روشن مى سازد.
این است فضل و رحمت خداوند، و تواب و حکیم بودنش نسبت به بندگان که با این راه حل ظریف، حساب شده و عادلانه مشکل را گشوده است، و اگر درست بیندیشم، حکم اصلى یعنى لزوم چهار شاهد نیز به کلى شکسته نشده، بلکه هر یک از این چهار «شهادت» را در مورد زن و شوهر جانشین یک «شاهد» کرده، و بخشى از احکام آن را براى این قایل شده است.(1)
پی نوشت:
- (1). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ بیست و نهم، ج 14، ص407.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
سؤال 767ـ لطفاً نظر مبارک را درباره مسائل مطرح شده ذیل مرقوم فرمایید:
1ـ آیا اجراى لعان نزد قضات مأذون، در صورت نبودن مجتهد جامع الشرایط، صحیح مى باشد؟
جواب: اجراى آن اشکالى ندارد.
2ـ اگر زنِ شاکى حاضر نباشد که قذف را ثابت کند، آیا مرد باید تقاضاى لعان کند؟
جواب: لعان باید در حضور طرفین اجرا شود.
3ـ در فرض بالا، آیا مرد مى تواند براى اجراى حدّ زنا بر زن، ادّعاى اجراى لعان کند؟ یعنى لعان مرد مى تواند حدّ زنا را براى زن ثابت کند؟
جواب: از جواب بالا روشن شد.
4ـ زوجه شاکى نیست، و زوج نیز تقاضاى لعان ندارد، و مسأله لعان را نمى داند. آیا دادگاه وظیفه دارد از آنها بخواهد تا لعان انجام شود؟
جواب: در صورتى که زوج شکایت کند و شهود لازم را نداشته باشد، حاکم باید طریقه لعان را به او بیاموزد.
سؤال 768ـ نظر به این که امام راحل، رحمة الله علیه، در جلد دوّم تحریر الوسیله صفحه 361 فرموده اند: «مراسم لعان باید در حضور حاکم شرع انجام شود، و احتیاط آن است که به اجراى این مراسم نزد نماینده خاصّ حاکم شرع، که فقط براى این مسأله وکالت دارد، نیز اکتفا نشود.»
آیا قاضى منصوب از ناحیه رئیس محترم قوّه قضائیّه، که اجازه ویژه دادرسى در محاکم خانواده را نیز دارد، مى تواند در خصوص لعان وارد دادرسى، و عند الاقتضاء مبادرت به اجراى صیغه لعان نماید؟
جواب: آرى مى تواند ناظر بر اجراى صیغه لعان باشد.
سؤال 769ـ آیا نفى ولد متعه هم، مانند فرزند نکاح دائم، تنها از راه لعان صورت مى گیرد، یا در این جا نفى ولد بدون لعان نیز ممکن است؟
جواب: در مورد متعه لعان جارى نیست، و بدون لعان نفى ولد ممکن است.
سؤال 770ـ خواهشمند است پاسخ سؤالات زیر را مرقوم فرمایید:
الف) آیا نفى ولد شبهه بدون لعان ممکن است، یا تنها از راه لعان امکان پذیر است؟
جواب: نفى ولد شبهه، که شرعاً ملحق به فراش است، تنها از راه لعان ممکن است.
ب) در مورد اطفالى که پیش از شش ماه یا پس از ده ماه از تاریخ وقوع نزدیکى متولّد مى شوند اماره فراش جارى نیست; امّا آیا نسب این اطفال خود به خود منتفى است، و نیازى هم به لعان ندارد؟ زیرا موضوع لعان جایى است که امکان لحوق وجود داشته باشد، و در این جا الحاق طفل به زوج ممکن نیست. یا در مورد اطفال متولّد پیش از شش ماه لعان لازم نیست، ولى در مورد طفل متولّد پس از ده ماه، نفى ولد باید به وسیله لعان صورت گیرد؟ یا در مواردى که اماره فراش جارى نمى شود، زوج مخیّر بین نفى ولد و اعتراف به ولد مى باشد؟
جواب: در این گونه موارد ولد ملحق نیست، و نیاز به لعان ندارد.
ج) آیا اقرار به اُبّوت طفلى که پیش از شش ماه یا پس از ده ماه از تاریخ وقوع نزدیکى متولّد شده، صحیح و نافذ است، و دعواى نفى ولد پس از آن مسموع نخواهد بود، یا اصولا این اقرار از اصل باطل است؟
جواب: این اقرار باطل است.
منبع: سایت هدانا به نقل از استفتائات آیت الله مکارم شیرازی.
آیا اگر زن زنا کند بر شوهرش حرام می شود
ازدواج بعد از زنا و رابطه نامشروع
حکم زنا با خاله و یا عمه و ازدواج با دختر
حکم زنا و ارتباط جنسی با محارم
زنا با مادر دختر و ازدواج پس از آن
حکم زنا با زن و ازدواج با دختر او
کلید: لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد لعان چیست و چه احکامی دارد تهمت زنا به زن