قناعت راهکار چهارم برای کارآمدی و موفقّیت خانواده
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: آدمى را قناعت براى دولتمندى، و خوش خلقى براى فراوانى نعمتها کافى است.واز امام علیه السلام سؤال شد تفسیر آیه، «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»(نحل،۹۷) چیست؟ فرمود: آن زندگى با قناعت است.
راهکار چهارم برای افزایش کارآمدی نظام خانواده: قناعت
فهرست این نوشتار:
در عصر حاضر، وسایل رفاهی گسترش زیادی پیدا کرده و زمینه استفاده از امکانات جدید و تجملی بسیار گسترده شده است. این امر باعث شده در محیط خانوادهها نیز تفاوتهای بسیاری در امکانات زندگی مشاهده شود. از سوی دیگر، امکان زندگی مادی بهتر برای همگان میسور نیست و در این رقابت ناسالم بسیاری عقب میمانند در نتیجه این اختلاف درآمدها و تفاوت در امکانات زندگی مادی، ممکن است زمینهای برای بروز نارضایتی و تعارضات و مشکلات زیادی در خانواده شود. تعالیم اسلام برای پیشگیری و کاهش این اختلافات، افراد را به قناعت و دوری از تجمل توصیه میکند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: آدمى را قناعت براى دولتمندى، و خوش خلقى براى فراوانى نعمتها کافى است.واز امام علیه السلام سؤال شد تفسیر آیه، «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»(نحل،۹۷) چیست؟ فرمود: آن زندگى با قناعت است[1].
مفسران در مورد «حَیات طَیّبه» (زندگى پاکیزه) که در این آیه مطرح شده است دیدگاههاى متفاوتى دارند؛ از جمله روزى حلال، عبادت همراه با روزى حلال یا توفیق بر اطاعت فرمان خدا. در احادیث نیز حیات طیّبه را قناعت و رضایت به نصیب الهى معرفى کرده اند.[2]
نکته:
زندگی پاکیزه، زندگی همراه با قناعت است ، در واقع حیات طیّبه زندگی همراه با رضایت به هر چه که خدا داده است یا نداده است یا حتی داده و بعدا گرفته است.
۱- قَالَ ع کَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْکاً وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِیماً وَ سُئِلَ ع عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى- فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً فَقَالَ هِیَ الْقَنَاعَة نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: ۵۰۶
۲- معانى الاخبار، ص 388؛ مجموعهى ورام، ج 2، ص 170 و 230 و امالى طوسى، ص 275
اهمیت قناعت و اثرات آن در خانواده:
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: اگر شخص قانع سوگند یاد کند که دنیا و آخرت را مالک شده است؛ البته خداوند عزیز سخن او را تصدیق کرده و سوگند او را امضاء و تصحیح خواهد فرمود، زیرا مقام قناعت بسیار بزرگ و مهم است. و چگونه میتوان به قسمت پروردگار متعال راضى نشد، در صورتى که خدا میفرماید: معیشت دنیوى مردم را در میان آنان قسمت کردهایم…. و کسى که به قسمت و داده خدا راضى و قانع شد؛ از فکر و غصه و زحمت نجات پیدا کرده و راحت میشود، و هر چه قناعت کمتر باشد؛ حرص و طمع بیشتر شده و زحمت و ناراحتى و فکر افزونتر خواهد شد[1].
قناعت اگر در تمام مراحل زندگى (پوشاک، خوراک، مسکن، شهوات، تمایلات نفسانى، ثروت، ملک) صورت بگیرد؛ ریشه طمع و شهوت و هواهاى نفسانى قطع شده، و با آسایش خاطر و راحتى تن و دل میتوان توجه کامل به عالم روحانیت و لقاء پروردگار محبوب پیدا کرد.
طالب دنیا پس از دارا شدن تمام دنیا باید باز به همان مقدار قناعت کرده، و حرص و طمع خود را محدود نماید. پس چه بهتر است که این امر (قناعت) در همان مرحله اول صورت گرفته، و پس از بدست آوردن حد اقل وسائل زندگى، حرص و طمع و شهوت و علاقه خود را محدود کرده، و از فعالیت بیجا و زحمت و مشقت بینتیجه خود دارى نموده، و خود را مبتلا و گرفتار نسازد.
البته استفاده از دنیا به مقدار حاجت و لزوم در زندگى است، و اضافه بر آن غیر از تحمل زحمت و مشقت نتیجهاى نداشته، و از توجهات غیبیه و عوالم روحانیت و سیر به سوى سعادت و کمال و حقیقت نیز محروم خواهد شد.
در سر نه هواى مال و جاهى دارم* * در دل نه غم زر و سپاهى دارم
صاحب نظرى توجهى گر بکند* *چون آینه چشم یک نگاهى دارم
۱- مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى، متن، ص: ۱۲۷
اهمیت قناعت و مضرات حرص و طمع
طمعکارى در دنیا ریشه هر گونه کارهاى زشت و اعمال قبیحه است، و شخص طمعکار از آتش و عذاب الهى استخلاص و نجات ندارد مگر آنکه از این خصلت توبه کند.
رسول اکرم (صل الله علیه و آله) فرمود: قناعت مالکیت و سلطنتى است که پاینده است. قناعت مرکب رضایت و خوشنودى پروردگار متعال است.و شخص قناعتکار که سوار قناعت است به وسیله آن به سوى خداوند سیر میکند. پس در آن چیزهایى که تو را داده نشده است، لازم است توکل به خدا کنى. و نسبت به آن امور و نعمتهایى که تو را عطاء شده است، راضى و خوشحال گردى. و در مقابل پیش آمدها و حوادث و ناگواریها که به تو میرسد، باید صبر و تحمل کنى، زیرا صبر به ناملایمات و تحمل در مقابل ناگواریها علامت تصمیم گرفتن و هدف داشتن و جدى بودن است[1].
همین طورى که قناعت ملازم است با صفات رضا و توکل و موجب قطع شهوات نفسانیه است، طمع نیز منشأ شهوات و تمایلات نفسانى بوده، و بر خلاف قناعت ملازم با اضطراب و نارضایتى و تجاوز از حدود و ناراحتى فکر و خیالات فاسده است. و اینکه بسیار مهم است، و در این احادیث هم تصریح شده است: جهت عظمت و بزرگوارى روحى و شخصیت و بی نیازى حقیقى و مالکیت و سلطنت معنوى شخص قانع است که چنان بر نفس خود مسلط و به مال و جاه دنیا بی اعتناء است که گوئى تمام ملک دنیا را مالک است و در مقابل او شخص طمعکار است که: اگر تمام دنیا را داشته باشد باز از ته دل فقیر و نیازمند و بی شخصیت است.
۱- مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى، متن، ص: ۱۲۸
چگونه در خانواده قناعت را نهادینه کنیم؟
اگر اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر به مقدار درآمدی که با تلاش به دست آوردهاند، راضی و قانع باشند و به طمع مالاندوزی خود و دیگران را به زحمت نیاندازند، به اندوه و رنج کمتری دچار خواهند شد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس که به روزی قسمت شدهی خود قانع باشد، خود را از اندوه و درد و رنج و خستگی مفرط رهایی بخشیده است[1].
اعضای خانواده برای ایجاد حالت قناعت در خود، باید به خانوادههایی که در سطح مواهب مادی پایینتری هستند توجه کنند و خود را با خانوادههای با سطح بالاتر مادی، مقایسه نکنند زیرا چیزی جز حسرت خانمانسوز نصیبشان نمیشود.
امام صادق علیه السلام فرمودند: بالاترین بینیازی، قناعت است.همچنین به مردی موعظه فرمود: به آنچه که خدا روزیت کرده قانع باش و به چیزهایی که نزد دیگران است چشم ندوز و آروزی چیزی که به آن دسترسی نداری، از دل بیرون کن چون هر کس که قناعت ورزید سیر و بینیاز شد و هر کس که قناعت نورزید و طمع کرد سیر نمیشود (همیشه خود را نیازمند میپندارد)… [2].
امام باقر علیه السلام فرمودند: از چشم دوختن به زندگی افراد با امکانات مادی بیشتر، به شدت بپرهیز. چه بسیار خداوند به پیامبرش فرمود: مبادا تو از کثرت اموال و اولاد آنها در شگفت آیى. و فرمود: و هرگز به متاع ناچیزى که به قومى از آنان (قومى کافر و جاهل) در جلوه حیات دنیاى فانى براى امتحان دادهایم چشم آرزو مگشا، و رزق خداى تو بسیار بهتر و پایندهتر است. پس اگر از زندگی پر زرق و برق آنها کدورتی برایت حاصل شد زندگی رسول خدا صل الله علیه و آله را به یاد آور که همیشه نانش فقط از جو و شیرینیاش فقط خرما بود و تشک او از شاخههای درخت خرمای خشک شده بود آن هم اگر یافت میشد![3]
۱- قَالَ الصَّادِقُ ع :… مَنْ قَنِعَ بِالْمَقْسُومِ اسْتَرَاحَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْکَرْبِ وَ التَّعَب… مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۵، ص: ۲۲۵
۲- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: أَغْنَى الْغِنَى الْقَنَاعَةُ وَ قَالَ ع أَیْضاً لِرَجُلٍ یَعِظُهُ اقْنَعْ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَکَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَا عِنْدَ غَیْرِکَ وَ لَا تَتَمَنَّ مَا لَسْتَ نَائِلَهُ فَإِنَّهُ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ وَ مَنْ لَمْ یَقْنَعْ لَمْ یَشْبَعْ… . مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۵، ص: ۲۲۳
۳- وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: إِیَّاکَ أَنْ تُطْمِحَ بَصَرَکَ إِلَى مَا هُوَ فَوْقَکَ فَکَثِیراً مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِیِّهِ ص فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ وَ قَالَ وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَإِنْ دَخَلَکَ مِنْ ذَلِکَ شَیْءٌ فَاذْکُرْ عَیْشَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّمَا کَانَ خُبْزُهُ الشَّعِیرَ وَ حَلْوَاهُ التَّمْرَ وَ وَقُودُهُ السَّعَفَ إِذَا وَجَدَ. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۵، ص: ۲۲۳