وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

علاقه خانواده به برگزاری مراسم عروسی با رقص و آواز

0

علاقه خانواده به برگزاری مراسم عروسی با رقص و آواز

چون من در سن نزديك به ازدواج هستم و خانواده من به برگزارى جشن ها به شكلى كه در آن رقص و آهنگ است تمايل دارند من با آن ها چه برخوردى كنم؟ و شايد يكى از دلايلى كه قصد دارم ازدواجم را به تأخير بياندازم همين مسئله باشد چون فكر مى كنم در مراسم شركت نكنند؟

در ابتدا ما نيز تصميم شما را مبنى بر دور نگه داشتن مراسم ازدواج و عروسى از هرگونه گناه و خلاف مى‏ستاييم و از اين كه در انديشه‏ى جايگزين كردن كارى ديگر هستيد، بسيار خرسنديم. چه بسيارند افراد غافلى كه دين و آخرت خود را براى خوشحالى و خوش‏گذرانى و عيش و نوش ديگران مى‏فروشند و بر آن افتخار نيز مى‏كنند. حال كه شما مى‏خواهيد زندگى مشترك خود را با جلب رضاى خدا و بدون هرگونه كج‏روى و انحرافى آغاز كنيد، بدانيد كه خداوند نيز توفيق بيشترى نصيب شما خواهد كرد و در اين راه از ملامت و سرزنش كسى ترس و دلهره‏اى نداشته باشيد و قوى و محكم براى رعايت اصول اخلاقى و دينى تلاش كنيد، تا هم اجر دنيوى و اخروى شما محفوظ باشد و هم الگو و نمونه‏ى ديگر جوانان باشيد و اثبات كنيد كه هم مى‏توان مراسم شاد و گرم و با صفايى را داشت و هم از هرگونه گناه و خلاف و بدون استفاده از ابزارآلات حرام به دور بود.

چگونه جشن عروسى برگزار كنيم؟

از ديدگاه برخى شادى كردن و شاد بودن، تنها به وسيله كارهايى محقق مى‏شود كه از نظر اسلام حرام و ممنوع است كارهايى از قبيل، موسيقى مبتذل، رقص مختلط، استفاده از نوشيدنى‏هاى حرام كه گاهى بعضى افراد ناآگاه آنها را انجام مى‏دهند. اما اگر ما براى شاد بودن و شادمانى، معناى وسيع‏ترى در نظر بگيريم و در به كار بردن روش‏هاى شادى‏بخش، به جاى راه‏هاى ممنوع، از راه‏هاى مجاز استفاده كنيم، نه تنها شادمانى عميق‏تر خواهد بود، بلكه از دوام بيشترى هم برخوردار مى‏شود.

ارمغان دين براى بشر، شادى، بهجت و سرور به معناى واقعى و عميق آن مى‏باشد. دين هم بشر را با شادى واقعى آشنا كرده و هم راه رسيدن به آن و بهره‏مندى كامل از آن را پيش روى او نهاده است.

خواندن دعايى با شور و حال و نمازى با حضور قلب، نجوايى شبانه و زمزمه‏اى عاشقانه، كمك به انسانى افتاده، نوازش يتيمى غمگين، سير كردن گرسنه‏اى بينوا، زيارت بارگاه انسانى پاك، ديدار وابستگان و گفت‏وگو با دوستى صميمى كه همگى از سفارش‏هاى دين و تعاليم پرمحتواى آن است، همان سرور و نشاطى را به دنبال دارند كه ديدن بهار طرب‏انگيز و صبح پرلطافت و قطره‏اى شبنم بر رخسار گل سرخ و زمزمه جويبار و وزش نسيم روح فزا.

هر دو نوع شادى، برگرفته از يك حقيقت و هر دو، جلوه‏اى از زيبايى و عظمت و كمال خداوند بزرگ و كريم است. نگاهى گذرا به تعاليم دينى نشان مى‏دهد كه شادى و سرزندگى، از آثار ايمان مذهبى است زيرا مذهب، به زمينه‏هاى پيدايش شادى سفارش كرده و نشانه‏هايش را ستوده است. نداشتن نگرانى، اضطراب و غم و اندوه و رسيدن به اطمينان قلبى، اساس هر نوع شادى است و اين ممكن نيست مگر با ايمان به قدرت مطلقى كه سرچشمه همه نيكى‏هاست. 1 به همين دليل، عميق‏ترين و عالى‏ترين شادى‏ها و سرورها، از آنِ مردان پاك سيرت و آشنا با خداوند است. در حديثى از پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ وآله مى‏ خوانيم: «دو ركعت نماز در دل شب، نزد من از دنيا و آن چه در آن است، ارزنده‏تر و دوست داشتنى‏تر است».

2 حضرت صادق عليه ‏السلام مى‏فرمايد:

«اگر مردم از فضيلت شناخت خداوند متعال آگاه بودند، چشمان خود را به بهره‏هاى مادى كه خداوند به دشمنانش بخشيده، نمى‏دوختند و دنياى آنها در نظرشان، از چيزى كه زير پا لگد مى ‏كنند، بى‏ارزش‏تر بود و از شناخت خداوند، چنان لذت مى‏بردند كه گويا پيوسته در باغ‏هاى بهشت با دوستان خدا، همنشين و همراهند». 3

در دين اسلام، دستورهاى فراوانى براى ايجاد شادى و سرور، وارد شده است. در روايت در اين باره، چنين آمده است:

«با رويى گشاده، با برادران ملاقات كن». 4 «هر مسلمانى كه مسلمانى را ببيند و او را مسرور كند، خداوند را شاد كرده است. 5 «در بهشت خانه‏اى است به نام خانه شادى كه تنها كسى كه يتيمان و بچه‏ها را خوشحال كند، به آن داخل مى‏شود». 6

بوى خوش، عامل مهم شادمانى و بوى بد، عامل نااميدى و افسردگى است. در روايات اسلامى توجه ويژه‏اى به استفاده از عطر و بوى خوش شده است و خوشبو بودن، از ويژگى‏هاى پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏وآله و از سنت‏هاى آن حضرت شمرده شده است. حضرت صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله، براى بوى خوش، بيشتر از خوراك خرج مى‏كرد. 7

رنگ روشن، شادى ‏آفرين است و در دين نيز به پوشيدن لباس‏هاى روشن و به ويژه سفيد، توجه زيادى شده است و در حال نماز، بر پوشيدن لباس سفيد تأكيد شده و پوشيدن لباس سياه در اين حال، مكروه شمرده شده است. پيامبر بزرگ اسلام صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله مى ‏فرمايد:

«لباس سفيد بپوشيد چون بهتر و پاك‏تر است و مردگان خود را در آنها كفن كنيد». 8

در اسلام، آراستگى ظاهرى، امتيازى براى فرد و يكى از نشانه‏هاى ايمان شمرده شده است. هر مسلمان مؤمنى از كودكى با حديث «النظافه من الايمان»، آشناست. نقش آراستگى ظاهر، در آرامش و نشاط روحى و ايجاد شادى و انبساط فردى و اجتماعى، انكارناپذير است.

كار، جوهر آدمى و نشانه حيات اوست و انسان تنبل، بهره‏اش از زندگى اندك و سلامتى‏اش در معرض خطر و شادابى‏اش برباد است. كار و تلاش، از انحرافات و لغزش‏ها جلوگيرى مى‏كند و زمينه بسيارى از مفاسد اخلاقى و اجتماعى را از بين مى‏برد و بر شادى و نشاط مى‏افزايد. در روايات اسلامى به حدى بر اهميت كار و تلاش در راه كسب روزى حلال و تأمين هزينه‏ هاى زندگى تأكيد شده كه انسان غرق در شگفتى و حيرت مى‏شود. حضرت صادق عليه ‏السلام در روايتى مى‏فرمايد: «فرد زحمت‏كشى كه براى رفاه خانواده‏اش مى‏كوشد، همانند مجاهد در راه خداست». 9

سير و سفر در شهرها و سرزمين‏هاى مختلف و گشت و گذار در طبيعت و ديدن منظره‏هاى زيبا و آشنايى با آداب و رسوم ملت‏ها، گذشته از فايده‏هاى فراوان مادى و معنوى، آدمى را از افسردگى مى‏رهاند و به سلامتى جسم و روان و ايجاد شادابى كمك شايانى مى‏كند. از اين رو، دين مقدس اسلام، مردم را بسيار بدان سفارش كرده است و تعبير «سيروا فى الارض» را در آيات متعددى از قرآن مى‏توان يافت. 10

شادمانى تنها در لذت‏هاى مادى گذرا خلاصه نمى‏شود شادمانى واقعى در نزديك شدن به هدف والاى آفرينش و آراسته شدن به خصلت‏هاى انسانى و الهى است. ارسطو مى‏گويد: «شادمانى عبارت است از پروراندن عالى‏ترين صفات و خصايص انسانى». 11 بنابراين، لذت و خوشى، تنها با عوامل مادى به دست نمى‏آيد و عوامل معنوى نيز در ايجاد شادى مؤثرند. گاهى انجام كارهايى كه عادتاً بايد لذت‏بخش باشند، نه تنها لذتى به انسان نمى‏بخشد، بلكه عذاب وجدان و تشويش روحى نيز مى‏آورد زيرا روح و وجدان، آماده لذت بردن نيستند. غذاى لذيذ، رابطه جنسى و خانه بسيار زيبا، اگر حرام و نامشروع و غير معقول باشند، براى انسان سالم و طبيعى، تلخ و ناگوار مى‏باشند.

پرهيز از گناه در بيشتر مواقع، پرهيز از لذت‏هاى مادى سطحى است ولى در عين حال، شادى‏آور است زيرا روح آدمى به گونه‏اى است كه گاه از پرهيز و رياضت معقول سرخوش مى‏شود. ارضاى تمايلات به هر صورت و در هر شرايط، شادى‏آور نيست و گاهى پرهيز از لذت، لذت بخش‏تر از نيل به لذت است. 12

اگر مادرى برخلاف ميل فرزند دلبندش، او را از خوردن غذايى زيان‏بار بازداشت، آيا مانع شادمانى او شده است؟

اگر پزشكى براى راحت ساختن بيمارى كه غده‏اى در مغز دارد، با چاقوى تيز جراحى، جمجمه‏اش را شكافت و آن غده دردآور را بيرون آورد و او را از غم و درد جانكاه رهانيد، آيا به او شادى نبخشيده است؟ آيا درست است بگوييم كه اين پزشك، با شكافتن استخوان اين بيمار، او را آزرده ساخته و شادمانى را از او گرفته است؟

آيا منع بيمار از بعضى غذاها و كارها، محروم كردن او از سرور و شادمانى است؟ آيا منع از شراب‏خوارى كه ارزنده‏ترين گوهر وجود آدمى، يعنى عقل را محجوب و پوشيده مى‏سازد و بزرگ‏ترين جنايت‏ها و زشت‏ترين كارها را آسان و زيبا جلوه مى‏دهد، بازداشتن انسان از شادى و شادمانى است؟

آيا سفارش به دورى از تهمت، غيبت، دروغ، ريا، نگاه ناروا و رابطه ناسالم كه زمينه‏ساز هزاران آسيب فردى و اجتماعى و بستر همه ناهنجارى‏هاى روانى و اجتماعى است، دور كردن انسان از شادى است؟

آيا سفارش به ارتباط با كانون عظمت و كمال، يعنى خداوند متعال و رسيدن به آرامش و اطمينان قلب، در پرتو اين ارتباط كه محور اصلى آموزه‏هاى دينى و مذهبى است، شادى‏بخش نيست؟

آيا دستور به نماز و عبادت، صله رحم، انفاق به تهى‏دستان، كمك به همنوعان، تقوا، پاكدامنى، عفت، وقار و اخلاص در اعمال و تكبر نورزيدن و خودپسند نبودن و هزاران دستور ديگر، زمينه‏ساز شادى حقيقى و راستين بشر در دنيا و آخرت نيست؟

ستودن اعمالى چون گريه از خوف خداوند و عظمت و گريستن بر خطاها و گناهان و نيز گريه و سوگوارى در عزادارى اولياى الهى و انسان‏هاى برجسته و ممتاز، به هيچ وجه با نشاط ناسازگار نيست. گريه‏اى كه از سر عشق به خداوند و يادآورى عظمت او باشد، پيوند با درياى بى‏كران همه نيكى‏ها و زيبايى‏ها و سرچشمه همه شادى‏هاست.

اما در مورد مطلب دوم، يعنى روش‏هاى اسلامى براى برگزارى مجالس جشن و سرور، خصوصاً در جشن عروسى، همان‏طور كه در ابتداى پاسخ توضيح داديم، براى شاد كردن مجلس عروسى، نبايد از هر وسيله‏اى استفاده كنيم زيرا مؤمن و كسى كه قلبش به نور تقوا روشن شده، هرگز براى شادى و لذت چند دقيقه‏اى، نافرمانى خدا را نمى‏كند. متأسفانه بسيارى از مردم براى شادى در جشن عروسى خود و فرزندانشان، مرتكب گناهانى چون استفاده از موسيقى حرام، اختلاط زن و مرد، پوشش نامناسب، مزاحمت براى ديگران، اسراف، چشم و هم چشمى، فخر فروشى به يكديگر، پوشيدن لباس‏هاى گران قيمت و برگزارى مجالس پرهزينه، تمسخر ديگران، بى‏توجهى به واجباتى چون نماز و امثال آن مى‏شوند غافل از اين كه شادى واقعى و لذت و خوشى زندگى به دست خداست و هيچ گاه با گناه و معصيت، نمى‏توان به عمق شادى رسيد. گاهى ديده مى‏شود كه عده‏اى براى اين كارها، عذر و بهانه مى‏آورند كه يك شب است و يك شب هزار شب نمى‏شود و در عروسى بايد شاد بود در حالى كه نتيجه اين گونه برنامه‏ها، اين است كه زندگى با گناه و معصيت خدا شروع مى‏شود و بركت از زندگى‏شان مى‏رود. در روايات آمده است كه در مجلس عروسى مؤمن، فرشتگان نازل مى‏شوند و رحمت خدا را با خود مى‏آورند. حال براى اين كه مجالس خوبى در عروسى‏ها داشته باشيم كه هم مملو از شادى و سرور باشد و هم گناه و معصيت نداشته باشد و هم خانواده و فاميل راضى باشند، نكات زير را پيشنهاد مى‏كنيم:

1 بايد سعى شود اهميت اين موضوع به اعضاى خانواده، خصوصاً والدين و خواهران و برادران عروس و داماد تفهيم شود و نيز اين كه عروس و داماد حق دارند طبق نظر خودشان مجلس عروسى را برگزار كنند البته اين مطلب بايد با لطافت و در عين حال قاطعانه بيان شود و تا جايى كه ممكن است كسى رنجيده خاطر نگردد. براى انجام اين كار، ممكن است لازم باشد ماه‏ها زمينه‏سازى شود و با آنها صحبت شود.

2 براى اين كه بتوانيم يك فرهنگ و عادت بد را تغيير دهيم، لازم است جانشين مناسبى براى آن در نظر بگيريم. شما نيز اگر نمى‏خواهيد با گناه و معصيت، مجلس عروسى را شاد كنيد، بايد به جاى آن از برنامه‏هاى مجاز استفاده كنيد. يكى از روش‏هايى كه تجربه شده و بسيار هم موفق بوده، استفاده از مداحان مذهبى و هنرمندانى است كه به وسيله خواندن اشعار شادى‏بخش و گفتن لطيفه‏هاى مناسب، مجلس را شاد مى‏كنند. همچنين استفاده از افرادى كه كارهاى تردستى و ديدنى انجام مى‏دهند و مى‏توانند مجلس عروسى را با صفا و شاد كنند، در اين مورد مؤثر است. بعضى از اين افراد هنرمند، وقتى در مجلسى شركت مى‏كنند، بدون اين كه گناهى در برنامه‏هاى آنها باشد يا كسى را مسخره كنند، چنان مجلس را گرم مى‏كنند كه افراد شركت كننده، يكسره مى‏خندند البته بهتر است با ذكر اشعارى در مدح ائمه اطهار و خصوصاً امام زمان عليه‏السلام، معنويتى هم در مجلس عروسى ايجاد كنيم.

3 بهتر است مجالس عروسى در مناسبت‏هاى مذهبى و جشن‏هاى مذهبى، مثل ميلاد ائمه يا اعياد مذهبى برگزار شود و به تناسب اين شب‏ها، اشعار ويژه آن اعياد هم خوانده شود.

4 اگر به كلى نمى‏توانيد مجلس را اسلامى برگزار كنيد، حداقل جلوى بعضى گناهان را بگيريد مثلاً سعى شود مجلس مردانه از زنانه كاملاً جدا باشد و هيچ مردى به مجلس زنان راه پيدا نكند و حداقل اين كه عروس و داماد، تلاششان را براى جلوگيرى از گناه بكنند تا اگر هم معصيتى صورت گرفت، به حساب آنها نباشد.

5 تا جايى كه توان مالى داريد، پذيرايى خوبى از ميهمان‏ها داشته باشيد زيرا پذيرايى، يكى از وسايل شادى‏بخش است و مى‏تواند جانشين خوبى براى ابزارهاى حرام شادى باشد.

پى‏نوشت:

1 حديث مهر، سال‏نماى تحصيلى جوان، 82-. 1381

2 شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 2، ص. 3

363 رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 6، ص. 155

4 همان، ج 1، ص. 418

5 همان، ج 3، ص. 439

6 همان، ج 3، ص. 438

7 همان، ج 5، ص. 574

8 شيخ عباس قمى، سفينه البحار، ج 1، ص. 291

9 ميزان الحكمه، ج 4، ص. 119

10 ر. ك: نحل (16)، آيه 36 نمل (27)، آيه 69 انعام (6)، آيه. 11

11 حديث مهر، سالنامه تحصيلى جوان 82-. 1381

12 همان.

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.