سخت بودن دین داری در آخرالزمان به چه معناست
سخت بودن دین داری در آخرالزمان به چه معناست
آيا اينكه گفته مى شود در آخرالزمان حفظ ايمان از نگه داشتن سنگ گداخته در دست سخت تر است ممكن است در حكومت اسلامى و جمهورى ما واقع شود؟ چطور باور كنيم؟ آيا در آن زمان اين حكومت باقى مى ماند و در سايه اسلام چنين وضعى پيش مى آيد؟ پس مفاهيمى چون زمينه سازى آمادگى ندبه و انتظار چه مى شوند؟ آيا در چنين غربتى مولاى ما ممكن است يارانى داشته باشد مثل ما؟ آيا تا اين حد كه كسى جرأت نكند نام خدا را حتى بر زبان بياورد؟
علائم آخرالزمان و تغيير و تحولات اين دوره مربوط به يك يا دو كشور نيست كه ما بگوييم آيا در اين زمان حكومت باقى مى ماند يا در سايه اسلام چنين وضعيتى رخ مى دهد. مفاسد و ناهنجارى هاى آخرالزمان مربوط به كل دنيا است. البته مباحث مربوط به اسلام و ايمان و دين، عموماً مربوط به كشورهاى اسلامى مى شود كه نشانگر دورى مسلمانان از آموزه هاى راستين اين دين الهى است.
در ابتدا با استفاده از برخى روايات، تصويرى از وضعيت دينى در آخرالزمان ارائه مىشود:
«اسلام و ايمان، غريب مىشود، همان طور كه در ابتدا غريب بود»،
«مساجد از نظر ظاهرى آباد، ولى از نظر هدايت خراب هستند»،
«انسان دين خود را مىفروشد، به گونهاى كه ممكن است صبح مؤمن باشد و عصر كافر شود يا عصر، مؤمن باشد و صبح كافر گردد»،
«جو عمومى و حاكم، جو كفر و بىدينى است به گونهاى كه حتى بعضى از مؤمنان را نيز متزلزل كرده و به كفر دعوت مىكند»،
«ملتهاى ديگر از اديان خود، گمراه مىشوند»،
«هر كس كه پرچم گمراهى بلند كند، هوادارانى خواهد يافت»،
«با عقايد اسلامى- حتى ايمان به خدا- به طور علنى برخورد مىشود» ر. ك: معجم احاديث امام مهدى، ج 1، صص 87، 71، 44، 31 و… از پيامبر اكرم «ص».،
«شنيدن حقايق قرآن، بر مردم گران آيد اما شنيدن باطل آسان است»،
«مردم نسبت به وقت نماز، بىاعتنا مىشوند» ر. ك: بحارالانوار، ج 52، ص 256- 260 حضرت مهدى از ظهور تا پيروزى، ص 250-. 249،
«بدعتها ظاهر و زياد شود»،
«حلال، حرام شود و حرام، حلال» و… ر. ك: معجم احاديث امام مهدى، ج 3، ص 218 منتخب الاثر، ص 527، و…
مجموع اين جملات نورانى، بيانگر وجود نوعى تحير، پس رفت اعتقادى، ظاهرسازى و رنگ باختن ديندارى در آخرالزمان است. چنان كه حضرت على «ع» نيز به اين مطلب اشاره فرموده است:
«يكون حيره و غيبه تضل فيها اقوام و تهتدى فيها آخرون» الغيبه نعمانى، ص 104 تاريخ غيبت كبرى، ص. 246 «غيبت و حيرتى پيش خواهد آمد كه گروههايى گمراه مىشوند و دستهاى ديگر هدايت مىيابند».
وضعيت ديندارى در آخرالزمان سخت و شكننده و ميزان رويگردانى اغلب مردم از دستورات الهى، زيادتر است. اين مسئله دلايل مختلفى مىتواند داشته باشد، از جمله:
1 تحريف در آموزههاى متعالى و راستين دين در اين عصر فزونى مىگيرد و اديان و مكاتب مختلفى شكل مىگيرد اين اديان ساختگى، رنگ و بويى از حقيقت ندارند و تهى از معنويت و باورهاى راستين حق گرايانه هستند.
در روايات نيز اشاره شده كه سرگردانى در عقايد دينى، نتيجه جريانات باطلى است كه با جهالت و كنار گذاشتن تفكر در ميان امت ظاهر مىشود ر. ك: اشاره الاسلام، ص 86 بحارالانوار، ج 52، ص 228
2 غولهاى ارتباط جمعى و رسانهاى، به شدت با اسلام درگير مىشوند و با انواع تخريبها و تحريفها و سياه نمايىها، سعى بر آن دارند كه چهره خشن و سياهى از اسلام و دين نشان دهند و در اين كار، چنان ماهرانه و شيطنتآميز واقعيتها را تحريف و تخريب مىكنند كه حتى برخى از مسلمانان نيز دچار ترديد مىشوند و گاه از دين خود شرمنده مىشوند، و از طرفى ديگر، ظواهر دنيا را چنان فريبنده و زيبا جلوه مىدهند و انواع فساد و فحشا را در جامعه پخش مىكنند، به گونهاى كه مردم در كنترل كردن اميال و غرايز خود بايد مجاهدت و تلاش فراوان كنند. بازار فسادهاى مالى و اخلاقى، چنان گرم مىشود كه برخى، همه چيز را به فراموشى مىسپرند و حتى انسانيت را زير پا قرار مىدهند روشن است كه با فساد علنى دنياى امروز، حفظ دين و معنويت، بسيار مشكل است.
3 مردم از محتواى اسلام و قرآن و حقيقت آن دور مىشوند. اين دور شدن به چند شكل اتفاق مىافتد. توجه بيش از حد به ظاهر و غفلت از محتوا و پيام يعنى، مردم به جاى اين كه دنبال فهم معانى قرآن باشند، بيشتر به خواندن آن و لحن و صوت ارزش بدهند ر. ك: بحارالانوار، ج 52، ص
190 همچنين به قدرى معانى مختلف و برداشتهاى غيرمعقول از قرآن عرضه مىشود و به قدرى اختلاف قرائتها و تكثرگرايى رواج و مقبوليت يابد كه معناى اصلى قرآن و منظور الهى از نزول آن در بين مردم گم شود و كسى نداند كه منظور خداوند از نزول فلان آيه يا سوره يا كل قرآن و اسلام چيست. در اين صورت نيز از قرآن و اسلام، جز اسم چيزى نخواهد ماند، زيرا هر كس حرفى خواهد زد و آن را حرف اسلام و قرآن قلمداد خواهد كرد ر. ك: تفسير فرات كوفى، ص
139 با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه اگر حفظ دين در آخرالزمان دشوار است به همان نسبت عوامل و زمينههاى ديندار شدن نيز بهتر و بيشتر فراهم است. براى نمونه در هيچ زمانى به اندازه زمان ما ابزار و وسايلى كه بتوان با كمك آنها دين را شناخت فراهم نبوده است مانند كتاب، صوت، تصوير و نيز گسترش دانش و معارف. اگر در گذشته شخصى براى استماع حديثى فرسنگها راه بيابان را طى مىنمود، امروز با زدن چند كليد رايانه و يا مراجعه ساده به كتابها و نيز امواج راديويى و تصويرى و… مىتواند به همان اطلاعات دسترسى پيدا كند. علاوه بر آنكه مردم آخرالزمان از عقل و هوش بيشترى برخوردارند.
از امام سجاد «ع» نقل شده كه فرمود: «خداوند آيات سوره توحيد و نيز اول سوره حشر را براى مردم آخرالزمان نازل كرده است، چرا كه مردم آخرالزمان از عقل و بينش بالاترى برخوردارند».
از طرف ديگر هر چند حفظ دين و عمل به وظيفه، در دنياى پرتلاطم و سراسر ظلم و فساد، كارى دشوار است ولى پاداش انسانهاى متدين و دينمدار نيز افزون است.
در روايتى پيامبر گرامى اسلام به اصحابش فرمود: «به زودى گروهى بعد از شما مىآيند كه يك نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما (صحابه) را دارد». اصحاب گفتند: «يا رسول الله ما با تو در بدر و احد و حنين شركت داشتيم و قرآن در ميان ما نازل شد». پيامبر فرمود: «اگر بر شما وارد مىشد آن چه آنان تحمل مىكنند، مانند صبر آنان صبر نمىكرديد» بحارالانوار، ج 52، ص 130، ح
26 مؤمنان آخرالزمان، به فرموده اميرمؤمنان: «در كارها و فداكارىهاى نيك و بزرگ مسلمانان صدر اسلام شريكاند» همان، ص 131، ح. 32 «و اينان كسانىاند كه پيامبر، آنان را برادر خود خوانده و آرزوى ديدار آنان را كرده است» همان، ص 133، ح. 36 و «افرادى هستند كه خداوند، آنان را اولياى خود خوانده است» همان، ص 143، ح
59 بنابراين در اين دوران عدهاى از مردم، به اوج تقوا و ديندارى رسيده و به آن پايبند هستند. اينان ياران و دوستداران حضرت مهدى (عج) هستند و تلاش مىكنند تا زمينه ظهور و قيام آن حضرت را فراهم سازند و جامعه را آماده كنند.
گفتنى است بيان وضعيت دينى، اعتقادى و اخلاقى مردم جهان در عصر قبل از ظهور، هم هشدار به جوامع انسانى است و هم علامتى خبر دهنده از نزديكى قيام و ظهور امام زمان.
اين هشدارها و پيش گويى ها وظيفه ما را سنگين مى كند و ما نسبت به عواقب شوم اين رفتارها آگاه مى سازد.
البته در اين دوران گروه حق (يكتاپرستان و صالحان) در جامعه حضورى فعال دارند هم در صدد زمينه سازى براى ظهور امام زمان (عج) و انقلاب جهانى آن حضرت هستند و هم در اصلاح جامعه خود مى كوشند. در چنين دورانى است كه مفاهيمى چون انتظار فرج، زمينه سازى و آمادگى معنا پيدا مى كند و وظايف منتظران و حق طلبان چند برابر مى شود. اگر رسيدن به جامعه موعود مهدوى به اين آسانى بود، ديگر نيازى به ما و زمينه سازى نبود و خداوند هر موقع اراده مى كرد، مى توانست امر ظهور را محقق سازد. وضعيت جهان در آخرالزمان (كه به يقين شامل ما نيز مى شود) نشانگر پسرفت اخلاقى و اعتقادى جوامع ما است و نياز ما را به مولا و منجى موعود بيشتر مى كند نه اينكه بر غربت او مى افزايد
از نظر شهيد مطهرى: ظهور مهدى موعود، حلقه اى از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است كه به پيروزى نهايى اهل حق منتهى مى شود. سهيم بودن يك فرد در اين سعادت، موقوف به اين است كه آن فرد اهل ايمان و عمل صالح باشد. شيخ صدوق روايتى نقل مى كند مبنى بر اينكه: اين امر تحقق نمى پذيرد مگر اينكه هر يك از شقى و سعيد، به نهايت كار خود برسند… در روايات اسلامى سخن از گروهى زبده است كه به محض ظهور امام زمان، به آن حضرت ملحق مى شوند. بديهى است كه اين گروه ابتدا به ساكن خلق نمى شوند. معلوم مى شود در عين اشاعه و رواج ظلم و فساد و (بى دينى)، زمينه هاى عالى وجود دارد كه چنين گروه زبده اى را پرورش مى دهد. اين قول مى رساند نه تنها حق و حقيقت به صفر نرسيده است، بلكه اگر به فرض اصل حق از نظر كميت قابل توجه نباشد، از نظر كيفيت، ارزنده ترين اهل ايمانند و در رديف ياران سيدالشهدا. (قيام و انقلاب مهدى، ص 56 و 57)
بر اين اساس حكومت اسلامى ايران نيز مى تواند يكى از زمينه سازان ظهور حضرت مهدى (عج) باشد چنان كه در روايات آمده است: «مردمى از مشرق زمين قيام مى كنند و زمينه را بر حكومت جهانى امام مهدى (عج) فراهم مى سازند (يخرج اناس من المشرق فيوطئون للمهدى سلطانه). پرسمان