رمز تقرب به خدا، سبقت در خیرات و خوبی هاست(مقام عرشی فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها)؛ جلسه چهارم)
تنها کسی که میتواند ما را راهنمائی کند، خود حضرت زهرا است. در همه زمینه ها اعم از عبادت، نحوه همسرداری، تربیت فرزند، فعالیت های اجتماعی، سیاسی و … ایشان میتواند برای ما الگو باشد.. از این رو تبعیت از آن بانو، موجب شباهت و سنخیت با ایشان میشود. بعد از سنخیت هم ارتباط و الحاق به ایشان صورت میگیرد. حالا بعضیها زرنگ هستند و در همین دنیا به ایشان ملحق میشوند و بعضیها هم در آخرت.
رمز تقرب به خدا، سبقت در خیرات و خوبی هاست(مقام عرشی فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها)؛ جلسه چهارم)
در جلسه گذشته، روایتی از نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل شد به این مضمون که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یک مقام عرشی و یک مقام بهشتی دارند.
همچنین گفته شد که وجود مقدس اهلبیت(علیهمالسلام) در زندگی ما بزرگترین نعمتی است که خدا سر راه ما قرار داده است. انسانها به وزان کسی که بزرگتر از خودشان است رشد میکنند. پس این که خدا حقیقت ما را بزرگ دیده، یعنی حقیقتی ماورای بهشت داریم و چون خدا جنس ما را از جنس اهل بیت(علیهمالسلام) آفریده، درنتیجه مقام آنها را هم برای ما خواسته است. بنابراین، رمز وجود حضرات معصومین این است که با هدف خلقت ما ارتباط مستقیم دارد. چون باطن انسانی و جاودانی ما آن مقام را لازم دارد و ما باید به آن جایگاه برسیم. برای رسیدن به این جایگاه باید حرکتی صورت بگیرد که توقف و عقب گرد در آن ممنوع است.
حرکت به سوی خدا دو ویژگی مهم دارد که قرآن به آن اشاره میکند:
«وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ…[1]= و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و بهشت…». یعنی در دنیا معطل مشغلههای مختلف دنیایی نشوید، بلکه با «سرعت» بیایید. چون معطلی در دنیا باعث سقوط در جهنم میشود. پس نباید در این جهنم بایستیم. این جهنمی است که در زیر صراط است. بعضیها با یک چشم برهم زدن از روی صراط و جهنمی که در زیر آن است، رد میشوند. چون خودشان را گرفتار غمها، غصهها، خیالات و توهمات نمیکنند. زیرا همین غمها موجب کندی حرکت ما میشود. در حالی که ما را دعوت کردهاند که سرعت بگیریم. «سارعوا الی مغفرة من ربکم». کسی که سرعتش خوب باشد و گرفتار رقابتهای منفی و چشم و هم چشمی و حسادت و … نباشد و به زندگی توأم با شادی و آرامش برای سرعت گیری توجه کند، میتواند به خوبی مسیر ابدیتش را طی کند.
دومین ویژگی که خداوند پیشنهاد میدهد و از سرعت هم بالاتر است، «سبقت» است. میفرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ= پس بشتابید به خیرات».
«سبقت» یعنی من در خیرات و خوبیها با آدمها مسابقه بگذارم، نه در جامداتی مثل ماشین، مبل، و مسکن و اعتباریاتی مثل مدرک تحصیلی بالا و… کسی که میخواهد از جهنم رد شود، باید از کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی به سرعت بگذرد و خود را معطل آنها نکند.
پس وقتی خدا میگوید «سبقت داشته باشید»، سبقت در خوبیها و بخش فوق عقلی است. در این بخش حسرت خوردن و غبطه خوردن به دیگران جایز است. سبقت هم در تقرب حاصل میشود. اگر دیگران کار خوب، عبادت و کار معنوی دارند، ما تلاش کنیم مثل آنها یا بهتر از آن را انجام بدهیم. نه اینکه نیت حذف کردن دیگران را داشته باشیم.
چگونه به مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها) برسیم؟
سوال اساسی که ما باید از خودمان بپرسیم، این است که آیا من تصمیم دارم مثل و شبیه مادرم فاطمه زهرا باشم یا خیر! اگر تصمیم دارم مثل او باشم، چگونه امکانپذیر است و چه کسی میتواند ما را به این باطن راهنمائی کند؟
پاسخ این است که ما برای رسیدن به مقام صدیقه طاهره باید از خودشان کمک بگیریم. در قرآن کریم میخوانیم: «لَقَد كانَ لَكُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ= مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود».
علت این که کسی حضرت فاطمه زهرا را الگو قرار نمیدهد، این است که تصمیم ندارد شبیه او شود. او فقط دنیا را میبیند و از آدمهائی تبعیت میکند و الگو میگیرد که شبیه آنهاست: مثل هنرپیشه ها، ورزشکاران، بازیگران… اصلاً حسرتی در دلش نیست که چرا از معصوم دور است. چون دوست ندارد به سبک آنها زندگی کند، اما کسی که همراه اهل بیت است، یقین دارد که حرکت درستی میکند. در این صورت، سخنیت متصل میشود و به حضرت محلق میشود که این ملحق شدن ممکن است یا در دنیا باشد یا در قیامت.
بنابراین، تنها کسی که میتواند ما را راهنمائی کند، خود حضرت زهراست. در همه زمینهها اعم از عبادت، نحوه همسرداری، تربیت فرزند، فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و …میتواند برای ما الگو باشد. پس تبعیت از آن بانو، موجب شباهت و سنخیت ما با او میشود. بعد از سنخیت هم ارتباط و الحاق صورت میگیرد. حالا بعضیها زرنگ هستند در همین دنیا ملحق میشوند و بعضیها هم در آخرت.
پس معصومین گاهی سخن یا عملی دارند که اینها مبنای یک دستورالعمل و الگوپذیری ماست. گاهی هم عملی را انجام نمیدهند، این هم الگوی ماست. یعنی در جائی سکوت کردند. پس ما هم باید مثل آنان رفتار کنیم. چون در همه زمینهها برای ما الگو و قاعده گذاشتند. ما هم باید از خودشان تعبیت کنیم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) مرجعیت علمی زمانه خود بود
خانمی به خدمت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) رسید و عرض کرد: من کنیز زنی هستم و من را فرستاده تا از شما چند سوال شرعی بپرسم. آن حضرت فرمود: هر چه میخواهی بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح کرد و حضرت با روی گشاده و مهربانی جواب داد. زن از زیادی پرسش خود شرمنده شده، گفت: شما را بیش از این زحمت نمیدهم. حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمود: باز هم بپرس. آنگاه برای تقویت روحیه وی چنین فرمود: پاداش پاسخ دادن به سوالات تو از ثواب این که اگر بین آسمان و زمین جواهر داشته باشم و در راه خدا بدهم برای من بالاتر است. از خدا پاداشی به مراتب بیشتر دریافت میکنم و هرگز ملول و خسته نمیشوم. این روحیه حضرت، حکایت از اهمیت دادن ایشان به پرسش و پاسخ و انتقال دانش و معرفت به مردم است.
در روایت دیگری نقل است که روزی مردی خدمت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) رسید و عرض کرد: ای دختر رسول خدا! آیا حدیثی از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) که نزد شما به یادگار مانده است به من هدیه میکنید؟ آن حضرت به کنیز خود (فضه) فرمود: آن پارچه را بیاور. فضه جستجو کرد، لیکن آن را پیدا نکرد. حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمود: وای بر تو! زود آن را پیدا کن که ارزش آن حدیث برای من به اندازه حسن و حسین است.
این کلام حضرت نشان از ارزش و اهمیت ایشان به علم و حفظ آن است. ما چقدر در یادگیری مسائل علمی مان تنبلی میکنیم. در دعای کمیل شرکت میکنیم؛ ولی در جلسه علمی حاضر نیستیم وقت بگذاریم و چیزی را یاد بگیریم. در حالی که کسب معارف مقدم بر هر عملی است. پس باید به آموزش دین و فهم معارف اهمیت بدهیم و در این کار جدی باشیم.
پاسخ حضرت زهرا (سلام الله علیها) به زنی که درباره شیعه بودنش سوال پرسید!
این سوال مطرح است که اگر ما گاهی اسیر هوای نفس شدیم و گناهی مرتکب شدیم، دیگر از جرگه تشیع خارج خواهیم شد و راهی برای بازگشت نیست؟
این پرسش مهم سوال مردی است که همسرش را به نزد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میفرستد تا از ایشان سؤال کند که آیا او از پیروان و شیعیان آن حضرت محسوب میشود یا نه؟
حضرت فاطمه پاسخ داد: «به شوهرت بگو اگر به آنچه خواسته و هدف ماست عمل میکنی و از آنچه ما نهی میکنیم بیزاری میجویی، بدان که از شیعیان ما خواهی بود؛ در غیر این صورت نه. زن جواب را به اطلاع شوهر خود رساند. مرد از این پیام بسیار ناراحت شد و متوجه گردید که مسئولیت شیعه بدون بسیار حساس و سنگین است. با خود گفت: وای بر من! در امان ماندن از گناه، بسیار مشکل است، پس من اهل جهنم هستم و همیشه در آن خواهم ماند. آن زن جریان اندوه شوهر خود را برای فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) تعریف کرد».
ادامه پاسخ حضرت صدیقه طاهره به جلسه بعد موکول میشود که ایشان چه فرمودند. اما آنچه برای ما باید مهم باشد این است که آیا تا بحال در زندگیمان این سوال برای ما مطرح بوده یا خیر؟ آیا از خود پرسیده ایم که جزء سربازان امام زمان(علیهالسلام) هستیم یا خیر؟ شیعه واقعی هستم یا نیستم؟ کسی که این سوالها برایش مطرح نباشد انسان نیست. چون دغدغهها و غصههای یک آدم قیمت او را مشخص میکند. برای چیزهایی غصه میخوریم که ارزش ندارد. باید فکر کنیم که مصیبت پول نداشتن یا ازدواج نکردن یا بچه دار نشدن مهمتر است یا سرباز امام زمان(علیهالسلام) نبودن؟/منتظران منجی