وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني

0

 تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني

[fusion_builder_container hundred_percent=”yes” overflow=”visible”][fusion_builder_row][fusion_builder_column type=”1_1″ background_position=”left top” background_color=”” border_size=”” border_color=”” border_style=”solid” spacing=”yes” background_image=”” background_repeat=”no-repeat” padding=”” margin_top=”0px” margin_bottom=”0px” class=”” id=”” animation_type=”” animation_speed=”0.3″ animation_direction=”left” hide_on_mobile=”no” center_content=”no” min_height=”none”]

مطابق نظر آيت الله سيستاني
مطابق نظر آيت الله سيستاني

تقلید

مسأله ۳. شخص مسلمان باید اعتقادش به اصول دین از روی آگاهی و شناخت باشد و نباید در اصول دین تقلید نماید، به عبارت دیگر، وی نمی‌‌تواند گفته‌‌ كسی که عالم به اصول دین است را تنها به این دلیل كه او گفته، قبول كند ولی چنانچه شخص به عقاید بر حق‌‌ اسلام معتقد باشد و آنها را اظهار نماید – هرچند از روی آگاهی و شناخت نباشد – آن شخص مسلمان و مؤمن است و همه‌‌ احكام اسلام و ایمان بر او جاری می‌‌شود.و امّا در احكام دین – در غیر مسائل ضروری و قطعی دین – باید شخص، یا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روی دلیل بدست آورد، یا از مجتهد تقلید كند و یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید كه یقین كند تكلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدّه‌‌ای از مجتهدین عملی را حرام می‌‌دانند و عدّه دیگر می‌‌گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می‌‌دانند، آن را به جا آورد. پس كسانی كه مجتهد نیستند و به احتیاط هم نمی‌‌توانند عمل كنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.مسأله ۴. تقلید در احكام به معنای عمل كردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید كرد كه مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال ‌زاده، عادل و زنده باشد.و در صورتی كه فرد به طور اجمالی بداند در مسائلی که برایش پیش می‌آید، مجتهدین با هم اختلاف فتوی دارند هرچند مورد اختلاف نظر را نداند لازم است از مجتهدی تقلید ‌‌كند كه أعلم باشد، یعنی علمش از بقیه بیشتر بوده و در فهمیدن حكم خدا و وظایف تعیین شده، به حكم عقل و شرع از تمام مجتهدهای زمان خود تواناتر باشد.مسأله ۵. عادل كسی است كه كارهایی را كه بر او واجب است به جا آورد و كارهایی را كه بر او حرام است ترک كند و كسی كه بدون عذر شرعی، واجبی را ترک كرده یا حرامی را مرتكب شود، عادل نیست و در این امر، فرقی بین گناه صغیره و كبیره نیست و عدالت از چند راه برای انسان ثابت می‌شود:الف. خود انسان یقین به عدالت فرد مورد نظر داشته‌باشد یا آنكه به عادل بودن وی اطمینان داشته و این اطمینان از راه معقول حاصل شده باشد.ب. دو نفر عادل به عدالت فرد شهادت دهند.ج. فرد، حسن ظاهر داشته باشد به این معنا كه در ظاهر شخص خوبی باشد و در گفتار و رفتار و كردار و اعمالش كار خلاف شرعی مشاهده نشود، مثل این كه اگر از اهل محلّ یا همسایگان یا كسانی كه با او معاشرت دارند، حال او را بپرسند، خوبی او را تصدیق نمایند و بگویند ما خلاف شرعی از او سراغ نداریم. شایان ذكر است تعریف عدالت و راه‌‌های اثبات آن در بخش‌های مختلف احکام همین تعریف می‌باشد.

مسأله ۶. مجتهد بودن فرد و نیز اعلم بودنِ مجتهد را از سه راه می‌‌توان شناخت:

اوّل:آنكه خود انسان یقین كند، مثل آنكه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و أعلم را بشناسد.

دوم:آنكه دو نفر عالمِ عادل كه می‌‌توانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا اعلم بودن كسی را تصدیق كنند، به شرط آنكه دو نفر عالمِ عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند بلكه اجتهاد یا اعلمیت فرد به گفته یک نفر از اهل خبره و اطّلاع كه مورد اعتماد انسان باشد نیز ثابت می‌‌شود.

و در صورت تعارض اهل خبره، شهادت گروهی كه مهارت و خبره بودنشان بیشتر است، مورد قبول می‌باشد، طوری که احتمال اینکه شهادت این گروه خبره، مطابق با واقع باشد، نسبت به گروه دیگر احتمال قوی‌تری باشد و این احتمال قوی‌تر باعث شود تردید و دو دلی که در ابتدا به سبب تعارض گفتار آن دو گروه ایجاد شده، به یک طرف رفته و گفتار گروه دیگر در مقایسه با آن گروه، عرفاً بدون تردید به حساب آید.

سوم:آنكه انسان از راه‌‌های معقول به اجتهاد یا أعلمیت فردی اطمینان پیدا كند، مثل آنكه عدّه‌‌ای از اهل علم كه می‌‌توانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا می‌‌شود، مجتهد بودن یا أعلم بودن كسی را تصدیق كنند.

شایان ذکر است اگر هیچ یک از این راه‌ها برای تعیین مجتهد أعلم امکان پذیر نشد مکلّف باید به توضیحی که در مسأله (12) در مورد فوت مرجع تقلید بیان خواهد شد عمل نماید.

مسأله ۷. نظراتی که یک مجتهد در توضیح المسائل خویش ذکر می‌کند به طور اجمالی به سه صورت می‌باشد: الف. فتوی ب. احتیاط واجب یا احتیاط لازم
 ج. احتیاط مستحب.

عباراتی مانند «واجب است، حرام است، جایز است، جایز نیست، اقوی این است، اظهر این است، ظاهر این است، اقرب این است، بعید نیست» فتوی محسوب می‌شود که مقلّد بر طبق آن عمل می‌‌نماید و اگر مجتهد اعلم در مسأله‌‌ای فتوی دهد، مقلِّد نمی‌‌تواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل كند و توضیح مورد (ب و ج) در مسائل (8 و 9) خواهد آمد.

مسأله ۸. اگر مجتهد أعلم (مرجع تقلید فرد) در مسأله‌‌ای فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است كه فلان طور عمل شود، مقلِّد یا باید به این احتیاط كه احتیاط واجب یا احتیاط لازم نام دارد عمل كند و یا در این مسأله به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم[/fusion_builder_column][fusion_builder_column type=”1_1″ background_position=”left top” background_color=”” border_size=”” border_color=”” border_style=”solid” spacing=”yes” background_image=”” background_repeat=”no-repeat” padding=”” margin_top=”0px” margin_bottom=”0px” class=”” id=”” animation_type=”” animation_speed=”0.3″ animation_direction=”left” hide_on_mobile=”no” center_content=”no” min_height=”none”][۱]، عمل نماید. به عنوان مثال:

الف. اگر مجتهد اعلم بفرماید: احتیاط واجب آن است كه نمازگزار در ركعت اوّل و دوم نماز بعد از حمد یک سوره بخواند، مقلِّد یا باید به این احتیاط عمل كند و یا به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم، عمل نماید. پس اگر مجتهد دیگر فقط خواندن حمد را كافی بداند، فرد می‌‌تواند در این مسأله از او تقلید نموده و خواندن سوره را ترک كند.

ب. اگر مجتهد اعلم بفرماید: بنابر احتیاط واجب شیئی که فرد می‌خواهد بر آن تیمّم کند گرد و غباری داشته باشد که به دست بچسبد. مقلِّد یا باید به این احتیاط عمل كند و از تیمّم بر سنگی که غبار ندارد پرهیز نماید یا به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم، عمل نماید. پس اگر مجتهد دیگر تیمم بر سنگ بدون غبار را صحیح بداند فرد می‌‌تواند در این مسأله از او تقلید نموده و بر سنگ بدون گرد و غبار تیمّم نماید.

و همین‌طور عبارت‌هایی مثل «این مسأله محل تأمّل است، یا محل اشکال است، یا این عمل اشکال دارد، یا این عمل خالی از اشکال نیست» نیز حکم احتیاط واجب را دارد.

به عنوان مثال، چنانچه مجتهد أعلم بگوید: اگر موجر منزلش را به بهای کمتر از أجرت المثل[۲] اجاره دهد و در ضمن عقد اجاره با مستأجر شرط نماید که وی مبلغی را به عنوان قرض به موجر بدهد، این قرض، شبهه ربا دارد و تکلیفاً محلّ اشکال است، در این حال، مقلِّد باید اجاره دادن یا اجاره کردن منزل به این شیوه را ترک نماید و یا اینکه به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم، عمل نماید. پس اگر مجتهد فالأعلم، اجاره به این شیوه را اجازه داده و آن را ربا نداند، وی می‌‌تواند طبق شیوه مذکور عمل نماید.

مسأله ۹. اگر مجتهد أعلم بعد از آنكه در مسأله‌‌ای فتوی داده‌، در مورد همان مسأله احتیاط كند مثلاً بفرماید: «ظرف نجس را كه یک مرتبه در آب كُر بشویند پاک می‌‌شود هرچند احتیاط آن است كه سه مرتبه بشویند». مقلّدِ او می‌‌تواند عمل به آن احتیاط را ترک نماید و این نوع احتیاط را احتیاط مستحب می‌‌نامند. همچنین است حکم در صورتی که ابتدا احتیاط در مورد مسأله‌ای ذکر شده باشد و بعد از آن فتوای مجتهد در مورد همان مسأله بیاید مثلاً بفرماید:«احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز، تسبیحات أربعه را سه مرتبه بگوید هرچند یک بار گفتنِ تسبیحات أربعه کافی است».[۳]

مسأله ۱۰. بدست آوردن نظر و دستور مجتهد در مسائل شرعی (خواه فتوی باشد یا احتیاط واجب یا احتیاط مستحب) چهار راه دارد:

اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل كه فتوای مجتهد را نقل كنند سوم: شنیدن از كسی كه انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد یا استفتاء کتبی در صورتی كه انسان به درستی آن رساله یا استفتاء اطمینان داشته باشد.

مسأله ۱۱. تا انسان یقین نكند كه فتوای مجتهد عوض شده است، می‌‌تواند به آنچه در رساله او نوشته شده عمل نماید و اگر احتمال دهد که فتوای او عوض شده، جستجو لازم نیست.

مسأله ۱۲. اگر مجتهدی كه انسان از او تقلید می‌‌كند از دنیا برود، حكم بعد از فوت او، حكم زنده بودنش است. بنابراین اگر آن مجتهد أعلم از مجتهد زنده باشد و مكلّف به طور اجمالی بداند در مسائلی که برایش پیش می‌آید، آن دو مجتهد با هم اختلاف فتوی دارند هرچند مورد اختلاف نظر را نداند، باید بر تقلید او باقی بماند و چنانچه مجتهد زنده أعلم از مجتهد فوت شده باشد، باید به مجتهد زنده رجوع كند و اگر أعلمیتی در میان آنها معلوم نباشد یا با هم مساوی باشند، پس چنانچه با ورع‌تر بودن یكی از آنها ثابت شود، به این معنا كه‌ در اموری كه در فتوی دادن و استنباط نقش دارند، بیشتر احتیاط كند و اهل تحقیق و بررسی باشد باید از او تقلید كند و اگر با ورع‌تر بودن هم ثابت نشود مخیّر است عمل خود را با فتوای هر كدام تطبیق نماید، مگر در موارد علم اجمالی[۴] یا حجّت اجمالی[۵] بر تكلیف كه بنابر احتیاط واجب، مکلّف باید رعایت هر دو فتوی را بنماید. شایان ذکر است منظور از تقلید در ابتدای این مسأله، ملتزم و متعهّد شدن به پیروی از فتوای مجتهد معیّن در زمان زنده بودن وی است و عمل كردن به دستور او برای محقّق شدن تقليد لازم نیست.

مسأله ۱۳. اگر فرد بدون اجازه مجتهد زنده بر تقلید مجتهد متوفّی باقی بماند مانند کسی است که بدون تقلید عمل می‌کند و چنین فردی موظّف است در مسأله بقاء بر تقلید مرجع فوت شده به مجتهد زنده جامع الشرایط مراجعه کرده و از او تقلید نماید.

مسأله ۱۴. اگر كودک ممیّز تقلید كند، تقلید او صحیح است. بنابراین هر گاه مجتهدی كه كودک قبل از بلوغش از او تقلید كرده از دنیا برود، حكم كودک، حكم افراد بالغ است كه در مسأله‌ (12) ذکر شد، مگر در واجب بودن احتیاط بین دو قول در موارد علم اجمالی یا حجّت اجمالی كه احتیاط بر او قبل از سن بلوغ، واجب نیست.

مسأله ۱۵. بر مكلّف لازم است مسائلی را كه احتمال می‌‌دهد به علّت یاد نگرفتن آنها واجبی را ترک کرده یا حرامی را انجام دهد، یاد بگیرد.

مسأله ۱۶. اگر برای انسان مسأله‌‌ای پیش آید كه حكم آن را نمی‌‌داند، لازم است احتیاط كند، یا اینكه با شرایطی كه ذكر شد تقلید نماید. ولی چنانچه دسترسی به فتوای أعلم در آن مسأله نداشته باشد، جایز است، با رعایت الأعلم فالأعلم[۶] از غیر أعلم تقلید نماید.

مسأله ۱۷. اگر كسی فتوای مجتهدی را به شخص دیگری بگوید، چنانچه فتوای آن مجتهد عوض شود، لازم نیست به او خبر دهد كه فتوای آن مجتهد عوض شده است ولی اگر بعد از گفتن فتوی، بفهمد اشتباه كرده و گفته او موجب آن می‌‌شود كه آن شخص بر خلاف وظیفه شرعی‌‌اش عمل كند، باید بنابر احتیاط لازم، اشتباه را در صورت امكان برطرف كند.

مسأله ۱۸. اگر مكلّف مدّتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، سه حالت برای او فرض می‌شود:

 1. اگر اعمال او مطابق با واقع یا فتوای مجتهدی انجام شده كه هم اكنون می‌‌تواند مرجع تقلید او باشد و وی وظیفه دارد از او تقلید نماید، در این صورت اعمال گذشته او صحیح است.

2. اگر اعمال او مطابق با واقع یا فتوای چنین مجتهدی (که در قسمت 1 ذکر شد) نباشد، چهار صورت دارد:

الف. اشکال عمل از جهت اركان و مانند آن باشد، در این صورت آن عمل باطل است. مثل اینکه نمازگزار تکبیرة الاحرام یا رکوع را انجام نداده باشد یا در جایی که وظیفه‌اش نماز ایستاده بوده آن را نشسته به جا آورده باشد یا نماز را با وضو یا غسل یا تیمّم باطل خوانده باشد.

ب. اشکال عمل از جهت اركان و مانند آن نباشد و فرد جاهل قاصر باشد یعنی در یادگیری مسأله کوتاهی و سهل انگاری نکرده باشد، در این صورت آن عمل صحیح است. مثل اینکه نمازگزار حمد و سوره یا ذکر رکوع یا ذکر سجده یا تشهّد نمازش را غلط خوانده باشد و در یاد گیری آن‌ها کوتاهی و سهل انگاری نکرده و در ندانستن آن مقصّر نباشد. یا نمازگزار در حال سجده، دست یا انگشت بزرگ پا را روی زمین نمی‌گذاشته و در ندانستن و یاد نگرفتن این مسأله مقصّر نباشد.

ج. اشکال عمل از جهت اركان و مانند آن نباشد ولی فرد جاهل مقصّر باشد (یعنی در یادگیری مسأله و ندانستن آن کوتاهی کرده است) و مورد هم از مواردی باشد عمل اشتباهِ جاهل مقصّر باعث باطل شدن آن باشد، در این صورت آن عمل باطل است مانند مثال‌های قسمت (ب)، نسبت به نمازگزاری که در یاد گیری مسأله کوتاهی کرده و مقصّر است.

د. اشکال عمل از جهت اركان و مانند آن نباشد ولی فرد جاهل مقصّر باشد و مورد اشکال هم از مواردی باشد که حتی ندانستن مسأله بدون عذر از و روی تقصیر هم باعث باطل شدن عمل نمی‌شود، در این صورت آن عمل صحیح است هرچند چنین فردی به دلیل یاد نگرفتن مسأله مورد نیاز خویش گناهکار می‌باشد. به عنوان مثال، مرد یا زنی که به خاطر ندانستن مسأله، حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند می‌خوانده یا مردی که به علّت ندانستن مسأله، حمد و سوره نماز مغرب و عشا را آهسته می‌خوانده یا فردی که تسبیحات أربعه نمازهایش را به علّت ندانستن مسأله بلند می‌خوانده، نمازی كه خوانده صحیح است هرچند فرد در یادگیری مسأله کوتاهی کرده و مقصّر باشد.

3. اگر فرد كیفیت اعمال گذشته را نداند مثل اینکه یادش نمی‌آید در اوایل بلوغ نمازش را به شیوه صحیح می‌خوانده یا نه، یا روزه‌اش را بر طور صحیح می‌گرفته یا نه، ولی احتمال معقول می‌دهد که آن اعمال را به طور صحیح به جا آورده باشد، در این صورت، نیز اعمال گذشته وی صحیح به حساب می‌آید جز در بعضی موارد كه در کتاب «منهاج الصالحین» ذكر شده است.  

مسأله ۱۹. بسیاری از مستحبّاتی كه در این رساله ذكر شده مستحب بودن آنها بر پایه قاعده‌ای به نام «تسامح در ادلّه سُنَن» می‌باشد و چون این قاعده در نزد ما ثابت نشده بنابراین در صورتی که مکلّف بخواهد آن‌ها را انجام دهد، لازم است رجاءً و به امید آنكه مطلوب باشد، بجا آورد و حكم در بسیاری از مكروهات نیز چنین است و آنها را رجاءً و به امید آنكه مطلوب باشد ترک نماید. (رساله توضيح المسائل جامع آيت الله سيستاني).

 


۱. رعایت الأعلم فالأعلم یعنی ‌مكلّف باید مجتهدی ‌را برای ‌مراجعه انتخاب نماید كه هم رتبه با مرجع تقلید فرد از نظر علمی ‌باشد و در صورتی ‌كه مجتهد مساوی ‌یافت نشد، به مجتهدی ‌كه از نظر علمی ‌از مرجع تقلید خودش پایین تر و از سایر مجتهدان بالاتر است مراجعه كرده و از او تقلید نماید (اصطلاحاً به او مجتهد فالاعلم گفته می‌شود).
۲. اجرت المثل، اجرت متعارف و معمول یک چیز یا یک کار، می‌باشد که ممکن است از مقدار اجرتی که در قرارداد اجاره معیّن می‌شود کمتر یا بیشتر و یا مساوی با آن باشد.
۳. البتّه در این رساله برای ‌آسان شدن تشخیص موارد احتیاط، سعی ‌شده است در تمامی ‌مواردی ‌که احتیاط، مستحب می‌‌باشد، عبارت «مستحب»، بعد از کلمه «احتیاط» ذکر شود.
۴. منظور از علم اجمالی در اینجا مواردی است که مکلّف یقین به اصل تکلیف دارد و می‌داند عملی بر او واجب شده امّا این که آن تکلیف به طور مشخص کدام است، بر ایش معلوم نیست. مثال: فرض کنید در بعضی از موارد سفر، مجتهدی، نماز شکسته و مجتهد دیگری نماز کامل را واجب می‌داند، در اینجا فرد می‌داند باید نمازی بخواند امّا نمی‌داند شکسته است یا کامل. چنین مسأله‌ای از موارد علم اجمالی می‌باشد. امّا گاهی اصل تکلیف، یقینی نمی‌باشد مثلاً در یک مورد خاص، مجتهدی خمس را واجب می‌داند و مجتهد دیگر در همان مورد خمس را واجب نمی‌داند. این مورد از موارد علم اجمالی نمی‌باشد.

شایان ذکر است حکم موارد علم اجمالی متفاوت بوده ودر بعضی از آن‌ها احتیاط لازم نیست و برای اطّلاع از موارد دقیق لزوم یا عدم لزوم احتیاط، لازم است به کتب فقهی تخصّصی مراجعه شده و یا از اهل علم سؤال شود.
۵. حجّت اجمالی مانند علم اجمالی است با این تفاوت که در اینجا مکلّف، خود، یقین به اصل تکلیف ندارد، بلکه به دلیل دیگری (غیر از یقین خود) که پیروی از آن دلیل بر او لازم است – مثل فتوای مجتهد – بر او ثابت شده که تکلیفی – با همان توضیحاتی که در قسمت علم اجمالی ذکر شد – برای او وجود دارد.
۶. معنای ‌الاعلم فالاعلم در توضیح مسأله 8 ذکر شد.

لينك كوتاه مطلب: https://hadana.ir/?p=17555

*- ضمنا شما می توانید از اینجا مشترک خبرنامه سایت شوید و جدید ترین مطالب را دریافت کنید.

حتما بخوانید

* ویژه نامه احکام تقلید 



كليد: تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني كليد: تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني تقليد در رساله جامع آيت الله سيستاني

[/fusion_builder_column][/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.