از چه كسى به عنوان يك مربى جهت پيشرفت در مسائل دينى و زندگى خود استفاده كنيم؟
از چه كسى به عنوان يك مربى جهت پيشرفت در مسائل دينى و زندگى خود استفاده كنيم؟
استاد اخلاق با استاد ساير علوم متفاوت است. در ساير علوم استاد مى تواند تدريس كند، بدون اينكه خود بدان علمى كه تدريس مى كند، آراسته باشد. بسيارى از علوم خارج از حوزه شخصيت انسان هستند و روى شخصيت انسان تاثير خاصى ندارند، همچون رياضيات، فيزيك، شيمى و مانند آن، ولى اخلاق اينگونه نيست. اخلاق روى خود فرد و شخصيت او اثر مى گذارد و منش او را شكل مى دهد. استاد اخلاق بايد خودش آراسته به فضايل و صفات و اعمال پسنديده باشد تا بر شاگردان خود تاثير بگذارد.
بدون شك دستيابى به راهنمايى بصير و استادى خبير كه خود فراز و نشيب هاى راه بندگى و خودسازى را پيموده باشد و با خطرات و موانع و سختى هاى راه آشنا باشد و بتواند در اين راه دشوار دستگير و ياور انسان باشد از نعمت هاى بزرگ الهى است.
نمى توان انكار كرد كه استمداد از انفاس قدسى پاكان وسيله اى مناسب براى رسيدن به كمال و حل مشكلات اخلاقى است، ولى آگاهان و مربيان واقعى و دلسوز هشدار مى دهند كه راهروان راه كمال و قرب الهى نبايد به آسانى خود را دست هر مدعى معرفت و كمال بسپارند و تا از صلاحت و قابليت آنها آگاه نگردند نبايد خود را در اختيار آنها قرار دهند. حتى انجام كارهاى خارق العاده و شگفت انگيزى مانند خبر دادن از اسرار درون و يا مطالب مربوط به آينده و عبور از روى آب و آتش و امثال اين كارها نيز نمى تواند ملاك صلاحيت و درستى مدعى تربيت باشد چون اين گونه اعمال نيز از مرتاضان بى تقوا و بى دين نيز سر مى زند.
از طرفى دسترسى به استاد لايق و خبير براى همه امكان پذير نمى باشد و اين بدين معنا نيست كه تربيت و پرورش اخلاق و عروج معنوى براى اين گروه از مردم ناممكن است. افراد فراوانى با استفاده از هدايت قرآن و روايات و سخنان بزرگان در كتاب هاى اخلاقى و التزام عملى به آنها و رعايت تقوا و استقامت در راه بندگى به تعالات بالايى رسيده اند.
در مراحل بالا نقش استاد در تهذيب نفس و سير و سلوك، بسيار تعيين كننده است و عارفان تأكيد فراوانى بر آن كردهاند. بدون داشتن استاد، قدم نهادن در مسير سلوك، مىتواند آفتهايى براى انسان داشته باشد كه گاهى جبرانناپذير است. مانند وارد آوردن فشار بيش از حد بر خود و خروج از تعادل روحى و روانى بر اثر رياضتهاى شديد و غلبه اوهام بر ذهن انسان يا گرفتار شدن در دام كبر و عجب و يا عدم تشخيص القائات شيطانى از الهامات غيبى و آفات و مفاسد ديگر كه هر يك از آنها، براى سقوط معنوى انسان كافى است.
البته در سير و سلوك، كار اصلى را خود سالك انجام مىدهد اما استاد، نقش يك راهنماى با تجربهاى است را دارد كه از اين راه آگاهى دارد و از خطرات و خصوصيات آن مطلع است و وسيله حركت را به خوبى مىشناسد و آن را در اختيار سالك قرار مىدهد. گاهى انسان سالك، نيازمند ذكر خاصى است تا حالت ومقام معنوى خاصى در او ايجاد شود كه استاد آن را تشخيص مىدهد. همچنين مراقبتهايى كه سالك بايد انجام دهد- كه داراى مراتب مختلف است- تشخيص آن با استاد است. اگر مراقبه سالك بيش از توان روحى و معنوى او باشد، نمىتواند دوام بياورد و از ادامه راه منصرف خواهد شد. فوايد وجود استاد، فراوان است و به همين اندازه اكتفا مىشود.
البته اين بدين معنا نيست كه انسان بدون استاد، نمىتواند به سعادت برسد بلكه عمل به دستوراتى كه به صورت كلى و عمومى در قرآن كريم و روايات آمده است و عمل خالصانه، تقوا داشتن، پاك بودن، وظيفه خود را به نحو شايسته انجام دادن، احترام به والدين و… همگى زمينهساز سعادت انسان مىباشند و كم نبودهاند بندگانى كه از اين راهها به قرب الهى رسيده و شايسته لطف ويژه خداوند گشتهاند.
دسترسى به استاد سير و سلوك از طريق كسانى ميسّر است كه در اين راه گام برداشتهاند و اساتيد اين راه را مىشناسند. اما نكته مهم در اين رابطه، اين است كه كسانى كه به اسم ارشاد و هدايت و داشتن منصب استادى در راه معنويت، جوانان را فريب داده و آنان را از مسير حق منحرف كردهاند در طول تاريخ اندك نبودهاند. كسانى كه خود بويى از حقيقت و بندگى خداوند نبردهاند و قدمى در اين راه برنداشتهاند و با كتاب و سنت آشنايى ندارند و تنها به قصد منافع دنيوى و كسب شهرت و دكان باز كردن خود را استاد راه معرفى كرده و دلهاى پاك و با صفا و خداجوى جوانانى را كه به دنبال نداى فطرت خدايى در جست و جوى حقيقت مىباشند، منحرف نمودهاند. بنابراين نمىتوان به سادگى و بدون تحقيق كافى و اطمينان به كسى سرسپرد و او را به عنوان استاد انتخاب نمود.
پس در سير و سلوك، ملازمت به دستورات شرع مقدس، اساس كار مىباشد و نياز به استاد را جبران مىكند. از آيه شريفه سوره «عنكبوت» استفاده مىشود كه: هر كس در راه رسيدن به رضايت و خشنودى الهى تلاش كند، خداوند او را به راههاى خود هدايت مىنمايد: (والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ان الله لمع المحسنين) «و كسانى كه در راه ما مجاهده كنند، ما به سوى راههاى خود هدايتشان مىكنيم و خدا همواره با نيكوكاران است».
اينكه مىفرمايد بعد از مجاهده و تلاش، مؤمن مشمول هدايت الهى مىشود، اشاره به اين است كه خداوند اسباب و وسايل هدايت و به عبارتى سير در طريق صراط مستقيم را برايش فراهم مىسازد.
وقتى از آيت الله بهجت پرسيده شد استادى به ما معرفى كنيد فرمودند: «به هر آنچه مىدانيد صحيح است عمل كنيد، اگر ديديد در سيرتان وقفهاى رخ داده است، بدانيد از دانستههاى خود عدول نمودهايد».
در صورتى كه موفق به يافتن استاد اخلاق شديد، شايسته است بدانيد، استاد اخلاق لازم است از ابعاد فراوانى برخوردار باشد كه با اختصار به برخى از آنها اشاره مىشود:
اول: نكاتى كه مربوط به شخص او است نظير:
1- برخوردار از آراستگى ظاهر باشد
2- خودساخته و مهذب باشد
3- وقار و ادب در وجودش نمودار باشد
4- زهد و ساده زيستى را رعايت نمايد
5- بهره كافى از حكمت و معارف داشته باشد.
دوم: نكاتى كه مربوط به محتواى سخن او است نظير:
1- آموزنده و مفيد باشد
2- در انتخاب و گزينش خوشذوق باشد
3- نظم و تناسب در كلام را رعايت كند
4- عباراتش بليغ و رسا باشد
5- تعبيراتش خوش آهنگ، نرم و دلنشين باشد
6- استوار و توجيهپذير باشد
7- در مجموع جذّاب و گيرا باشد
8- و در نهايت در انسان انگيزش ايجاد كند.
نكته آخر اين كه بزرگان عرفان و اخلاق معاصر ما هم چون حضرت آيت الله العظمى بهجت، حضرت آيت الله جوادى آملى و حضرت آيت الله حق شناس ره تأكيد دارند كه اگر شما به دستورات اسلام عمل كنيد و محرمات را ترك كنيد و واجبات را عمل كنيد و با قرآن و دعا مأنوس باشيد و كتاب هاى اخلاقى مناسب را بخوانيد و سعى كنيد عمل كنيد. نيازى به استاد خاصى نداريد و اگر نيازى به استاد باشد خودش به سراغ شما مى آيد.
در شهر تهران مى توانيد به اين اساتيد مراجعه نماييد و از درس هاى اخلاقى و ارشاد ايشان استفاده كنيد.
آيت الله حاج آقا مجتبى تهرانى: تهران، خيابان شهداء، خيابان ايران، بعد از مسجد احمديه، ساختمان دبيرستان نور چهارشنبه شب ها و تمام شب هاى ماه مبارك رمضان
حاج آقاى خوشبخت: تهران، خيابان شريعتى، سه راه طالقانى، داخل مسجد
حاج آقا امجد، امام جماعت مسجد كوى دانشگاه تهران، شخصيتى ساخته كه محبوب قلوب پيرو جوان، روحانى و دانشجو، كارمند و بازارى و… است. نماز جماعت ايشان در مسجد كوى، محفل انسى است كه بسيارى از شيفتگان و تشنگان رؤيت جلوههاى عملى اخلاق اسلامى را جمع كرده است.
پرسمان