از چه راهى مى توان ثابت كرد كه مسيحيت دچار تحريف شده است؟
اعتبار كتاب مقدس همواره مورد انتقاد انديشمندان قرار داشته اما از قرن نوزدهم ميلادى، مباحث انتقادى مربوط به كتاب مقدس وارد مرحله جديدى شده است: «بولتمان (1884- 1976 م) كه بزرگترين متخصص عهد جديد در قرن بيستم لقب يافته است در اثر مهم خود، تاريخ سنت هم نظر، به ارزيابى كتاب مقدس مىپردازد. از نظر او بسيارى از سخنان مكتوب عيسى (ع) گفتههاى خود او نيست بلكه محصول حيات جوامع مسيحى اوليه است».
از چه راهى مى توان ثابت كرد كه مسيحيت دچار تحريف شده است؟
يكى از منابع اصيل هر دينى، كتاب مقدس آن است كه فصلالخطابِ تلقىهاى گوناگون و معيار نشان دادن بدعتها و انحرافها به شمار مىرود. در اين كتاب آموزههاى اساسى و محورى نظام اعتقادى، ارزشى و احكام عبادى مطرح شده است و به وسيله آن، مىتوان مميزات هر دينى را از دين و آيين ديگر تشخيص داد. بر اساس منابع مذهبى ما، تعدادى از پيامبران الهى (آدم، ادريس، نوح، هود، صالح، ابراهيم، موسى، عيسى (ع) و پيامبراكرم (ص)) داراى كتاب آسمانى بودهاند.(1) تمامى اين كتابها از ناحيه خداوند وحى شده بود و پيامبران نامبرده نقشى جز دريافت و ابلاغ مضامين آن نداشتهاند. اما- غير از قرآن مجيد- تمامى آنها و يا بخش اصلى آنها، مفقود شده و يا متن آنها دچار تحريف گشته است.
اين تحريف با سه رويكرد تاريخى، نگرش محتوايى به مضامين اين كتابها و قضاوت قرآن به عنوان آخرين كتاب آسمانى اثبات مىگردد و با اثبات آن، تحريف دين روشن مىشود. البته رويكرد سوم تنها براى كسانى قابل قبول است كه آسمانى بودن قرآن را قبول دارند اما رويكردهاى پيشين همگانى است از اين رو فقط به بيان آن دو مىپردازيم.
يك. رويكرد تاريخى
براساس گزارشهاى معتبر و مستند تاريخى كتابهاى مقدس (تورات و انجيل)، در طول 1500 سال تأليف و گردآورى شده است، از همينرو علاوه بر برخوردارى از شيوههاى متنوع ادبى، با گذشت زمان، تحول آرام و كندى را تجربه كرده است. صرفنظر از اقليتى ناچيز از مسيحيان- كه مىپندارند كتابهاى مقدس (تورات و انجيل)، با همين الفاظ الهام شدهاند و خدا پيام خود را كلمه به كلمه به كاتب بشرى منتقل و وى چيزهايى را كه خدا املا نموده، با امانت ثبت كرده است- بيشتر مسيحيان معتقدند: كه خداوند كتابهاى مقدس را به وسيله مؤلّفانى بشرى، نوشته است و بر اين اساس كتابهاى مقدس، يك مؤلّف الهى و يك مولّف بشرى دارد.
(2)
جالب است بدانيد تعداد كتابهاى مقدس (در مجموع 46 كتاب عهد عتيق يهود و 27 كتاب(3) عهد جديد يعنى انجيل)، براساس نوعى توافق، حاصل شده است.
حال وقتى تاريخ به ما نشان مىدهد كه بشر در تأليف كتاب مقدس دست داشته است، اين كتاب ديگر مصون از خطا نخواهد بود. اين مسأله موجب شد تا هر كسى، اقدام به نوشتن و گزارش روايات مربوط به دوران كوتاه رسالت عيسى و سرگذشت او كند و به نوبه خود منجر به پديد آمدن صد نوشته گشته است كه هر كسى نوشته خود را صحيح مىداند. از اين رو براساس گزارشهاى تاريخى، در اواخر قرن اول ميلادى و اوايل و اواسط قرن دوم ميلادى، فرقههاى انجيلى متعددى به وجود آمد و اختلافها و كشمكشهاى فراوانى رخ داد.
طرح مؤلف بشرى در كنار مؤلف الهى، در تدوين كتاب مقدس و در نتيجه تحريف آن، باعث گرديد كه پيامدهاى ناگوارى براى كتاب مقدس، به وجود آيد كه گزارش آن در اين مجال اندك ممكن نيست.(4)
در اينجا كافى است به اعتراف برخى از عالمان و انديشمندان مسيحى بسنده كنيم:
انطباق انجيل فعلى را با گفتههاى عيسى به صراحت رد مىكند و مىگويد: «اين بدان معنا نيست كه عيسى تمام كلماتى را كه گزارش شده است دقيقاً به همان شكلى كه انجيل نويسان 1-. 1 رابرت م. گرنت نوشته اند گفته است».(5)
1- 2 ارنست رنان كتاب مقدس را نگاشته انسان دانسته، آن را همچون ديگر مكتوبات بشرى مشتمل بر خطاهايى مىشمارد و بر وجود داستانهاى دروغين و افسانهها در آن تأكيدمىورزد.(6)
1-. 3 متكلمان ليبرال مسلّم مىدانند كه كتاب مقدس مستقيماً وحى منزل نيست و به دست انسان نوشته شده است.(7)
1-. 4 بسيارى از سنت گرايان بر مركزيت مسيح اصرار مىورزند بدون اينكه بر خطاناپذيرى انجيل پافشارى داشته باشند.
1-. 5 برخى از متكلمان برجسته مسيحى مانند بريث مىگويند نمىتوان محتويات كتاب مقدس را صادق شمرد.(8)
1-. 6 ويت (الهيات رسمى- سنتى جديد) پروتستان معتقدند كتاب مقدس به خودى خود وحى الهى نبوده، يك مكتوب متكلمان نئوارتدكس خطاپذير انسانى است كه به وقايع وحيانى شهادت مىدهد.
1-. 7 پل تيليش كه از متكلمان برجسته مسيحى به شمار مىرود، معتقد است: «پژوهشهاى تاريخى نشان دادهاند كه عهد قديم و عهد جديد در بخشهاى نقلى خود، عناصر تاريخى، افسانهاى و اسطوره شناختى را تلفيق مىكنند و در اكثر موارد تفكيك اين عناصر از يكديگر با هر درجهاى از امكانپذيرى نامحتمل است… مردم، ديگران يا خودشان را بدون ايمان مسيحى قلمداد مىكنند، تنها به اين دليل كه به مستند بودن حكايتهاى معجزهاى عهد جديد اعتقادى(9) ندارند. به طور قطع آن حكايتها مستند نيستند».
1-. 8 توماس ميشل- استاد الهيات مسيحى- بر آن است كه به اعتقاد بيشتر متفكران كاتوليك، پروتستان و ارتودوكس، كتابهاى مقدس، املاى الهى نيست و داراى عصمت لفظى نمىباشد و گاهى نويسندگان بشرى، نظريات غلط يا اطلاعات اشتباهآميزى را در متن كتاب باقى گذاشته اند.(10)
تحريف از ديدگاه مسيحيان
اعتبار كتاب مقدس همواره مورد انتقاد انديشمندان قرار داشته اما از قرن نوزدهم ميلادى، مباحث انتقادى مربوط به كتاب مقدس وارد مرحله جديدى شده است: «بولتمان (1884- 1976 م) كه بزرگترين متخصص عهد جديد در قرن بيستم لقب يافته است در اثر مهم خود، تاريخ سنت هم نظر، به ارزيابى كتاب مقدس مىپردازد. از نظر او بسيارى از(11) سخنان مكتوب عيسى (ع) گفتههاى خود او نيست بلكه محصول حيات جوامع مسيحى اوليه است».
«آدولف فون هارتاك» مورخ تواناى قرن نوزدهم و بزرگترين متخصص آثار پدران در عصر خود، در مجموعه سه جلدى تاريخ اصول ايمان، اين باور را مطرح كرد كه انجيل تحت تأثير فلسفه يونان تغيير يافته است. وى در پى آن بود كه تاريخِ فرايند يونانى شدن مسيحيت را نشان دهد. از نظر او، مذهب ساده عيسى (ع) به ويژه به واسطه تعاليم پولس، به مذهبى در مورد عيسى (ع) تغيير يافته و به اصل ايمانى تجسم خداى پدر تبديل شده است.(12)
برخى ديگر از صاحبنظران به(13) و عدهاى نيز در مورد تاريخ تأليف اناجيل ايراداتى را نوسازى روزافزون روايات انجيل به نفع الوهيت عيسى توجه نموده مطرح كردهاند.(14)
اما شايد بتوان گفت مهمترين سند در مورد انحراف مسيحيت از ديدگاه ايشان خود كتاب مقدس است. در اين كتاب «پولس» با حواريون و شخص «پطرس» كه جانشين رسمى حضرت عيسى (ع) است، مخالفت ورزيده، حتى آنان را به «نفاق» متهم مىسازد: «اما چون پطرس به انطاكيه آمد او را روبهرو مخالفت نمودم زيرا مستوجب ملامت بود… و ساير يهوديان هم با وى نفاق كردند، به حدى كه برنابا هم در نفاق ايشان گرفتار شد».(15)
مسلماً چنين برخوردى نشان از وجود انحراف در عقايد بزرگان صدر اول مسيحيت دارد.(16)
دو. رويكرد محتوايى
با نگرش محتوايى به مضامين كتابهاى مقدس، روشن مىگردد كه برخى از كتب اديان آسمانى، دچار تحريف گشتهاند چرا كه اگر كتاب مقدس دچار زياده و نقصان و تغيير در لفظ و مفاهيم نشود، هيچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستيز نخواهد داشت، حال آنكه با مراجعه به اين كتابها مسائل منافى با يكديگر و غير عقلانى فراوان يافت مىشود.
وجود تناقضات در اناجيل چنان زياد است كه علامه شعرانى پس از نقل و بررسى تفصيلى 45 مورد از اشتباهات و تناقضات اناجيل مىنويسد: «اين بنده مؤلف از اين قبيل بيش از هفتصد تحريف يادداشت كردهام. در «اظهار الحق»(17) گويد: اختلافات در انجيل به عقيده «ميل» سى هزار است و به طورى كه «گريسباخ» تحقيق كرده است صد و پنجاه هزار است و «شولز» كه آخرين محققين ايشان است عدد آن را به تحقيق نيافته(18) است».
جالب آن كه اناجيل از همان آغاز در نسبنامه عيسى (ع) گرفتار تناقض شدهاند. اين دليل روشن بر تحريف كتابهاى مقدس است.
اكنون نسبنامه آن حضرت را براساس متن «انجيل لوقا» و «انجيل متى» و كتاب «تواريخ ايام» تقديم مىداريم:
انجيل لوقا باب 3 انجيل متى باب اول كتاب تواريخ ايام باب
3 يوسف يوسف-
هيلى يعقوب-
متثات متان-
ليوى اليعازر-
ملخى اليهود-
يناه اكيم-
يوسف صادوق-
متاثياه عازور-
عاموس الياقيم-
تاحوم ابيهود-
اهلى-
نكى-
ماث-
مطائياه-
شمعى-
يوسف-
يهوداه-
يوحناه-
ريصاه-
زرو بابل زرو بابل زرو بابل
شلتى ئيل شلتى ئيل پداياه
نيرى يكيناه يكنياه
ملخى- يهوياقيم
ادى يوشياه يوشياه
قوصام امون امون
المودام منسه منسه
ائير حزقياه حزقياه
يوسى احاز احاز
اليعازر يوثام يوثام
يوريم عزرياه عزرياه
متأث- امصياه
ليوى- يوآش
شمعون- احزياه
يهوداه يورام يورام
يوسف يهوشافاط يهوشافاط
ونان اسا اسا
ايلياقيم ابياه ابياه
ميلياه رحبعام رحبعام
مئنان-
مطاثاه-
ناثان سليمان سليمان
داود داود داود(19)
نمونههايى از تحريف در كتاب مقدس
در كتاب مقدس به مواردى از مصاديق تحريف برمىخوريم. ذيلاً به برخى از آنها اشاره(20). آشنايى با اين موارد مىتواند زمينههاى پژوهش بيشتر را مىشود فراهم كند:
1 در سِفر «پيدايش» مىخوانيم: «بعد از اين ايام كه خدا ابراهيم (ع) را امتحان كرد، به او گفت: اى ابراهيم. عرض كرد: لبيك. گفت: «اكنون پسر خود را كه يگانه فرزند تو است و او را دوست مىدارى، يعنى «اسحاق» را بردار و بر زمين موريا برو و او را در آنجا بر يكى از كوههايى كه به تو نشان مىدهم به عنوان هديه سوختنى، قربانى كن».(21)
در اين متن كه مربوط به جريان ذبح كردن يكى از فرزندان حضرت ابراهيم (ع) به دست او است، پس از عبارت «يگانه فرزند»، عبارت «يعنى اسحاق» قرار گرفته است. در حالى كه عبارت صريح عهد عتيق، وعده تولد اسحاق را سيزده سال پس از(22) يعنى اسماعيل تولد اسماعيل مىداند. تا چهارده سالگى تنها فرزند ابراهيم است. پس در اينجا تحريفى صورت گرفته و عبارت «يعنى اسحاق» بعداً به متن عهد عتيق اضافه شده است.
اما انگيزه اين تحريف چيست؟ در اعتقاد يهوديان كه به مسيحيان هم انتقال يافته است، «مسيّا» يعنى همان پيامبر موعود بايد از نسل اسحاق باشد و از سوى ديگر، شخص موعود از نسل شخص «مذبوح» است. تنها در صورتى كه اسحاق همان شخص مذبوح باشد مىتوان موعود امم را از نوادگان اسحاق دانست و تنها در اين صورت است كه سيادت بنى اسرائيل و انديشه برترى يهود تثبيت مىشود و مسيحيان با استناد به همين متن، عيسى (ع) را كه از نوادگان اسحاق است، موعود امم دانستهاند. و اگر مشخص شود كه مذبوح اسماعيل بوده نه اسحاق، زيربناى بسيارى از اعتقادات يهود و مسيحيت تخريب مىگردد.
2 انجيل متى، عيسى (ع) را از فرزندان سليمانبن داود (ع) مىداند.(23) در حالى كه وى در انجيل لوقا فرزند ناتانبن داود معرفى شده است.(24)
3 در انجيل متى، عيسى (ع) اعلام مىكند كه پس از مصلوب شدن سه شبانه روز در زمين مدفون خواهد ماند: «زيرا هم چنان كه يونس سه شبانه روز در شكم ماهى ماند، پسر انسان نيز سه شبانه روز در شكم زمين خواهد بود».(25)
در حالى كه اناجيل ديگر مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از(26)(27) سپيده يكشنبه، يعنى حداكثر يك روز و دو شب مىدانند
انجيل مرقس- كه قديمىترين و كوتاهترين انجيلها است- خاطرات قديسپطرس حوارى را مطرح مىكند كه متضمن احساسات بشرى عيسى است. در اين انجيل، عيسى موجودى مافوق بشر نشان داده شده و «فرزند انسان» لقب گرفته است، اما اثرى از اصل «تجسّم الهى» در پيكر عيسى و اصل ازليت او (وجود قبل از خلقت) ديده نمىشود. اما انجيل متى و انجيل لوقا، حاوى عباراتى است كه زمينه را براى اعتقاد به تجسّم ربوبيت در پيكر عيسى آماده مىكند و انجيل يوحنا، به صراحت طبيعت الوهى عيسى را- چنان كه معاصرش يعنى پولس مطرح كرده بود- بيان مىكند. اين تهافت مشكل پيچيدهاى است كه اذهان انديشمندان مسيحى را تاكنون به خود مشغول داشته و راه حلهاى گوناگون اما بىحاصل در رفع آن ارائه كردهاند(28).
در انجيل يوحنا از يحيى (ع) پرسيده مىشود: آيا تو همان ايلياى نبى الياس هستى كه قبل از فرارسيدن روز موعود (ظهور مسيح) بايد بيايد؟ يحيى تأكيد مىكند: من چنين شخصى نيستم(29) بنابراين روز موعود هنوز فرانرسيده است. اما در انجيل متى به عيسى (ع) نسبت دادهاند كه گفت: «اگر بخواهيد قبول كنيد كه يحيى همان الياس است كه بايد بيايد»(30).
نويسنده انجيل لوقا براى برداشتن تنافى موجود ميان اين دو عبارت، مسأله را به گونهاى ديگر توجيه كرده، مىگويد: «و او (يحيى) به روح قوت الياس پيشروى وى (خداوند)، خواهد.(31). اين مضامين متفاوت و متعارض، نشانگر آن است كه آيات اصلى الهى- كه به خراميد» عيسى (ع) وحى شده- دچار تحريف جدى گشته(32) است
چنان كه گفته آمد با رويكرد قرآنى و روايى نيز مىتوان تحريف كتابهاى مقدس را نشان داد، بعضى از آيات قرآن و روايات نقل شده از امامان (ع)، نشانگر تحريف كتاب مقدس است. گزارش اين دسته از نصوص در اين نوشتار كوتاه(33). مقدور نيست.
(1) بحارالانوار، ج 51، ص 27، ح 27.
000 (2) نگا:
الف. ويلدورانت، تاريخ تمدن، ترجمه حميد عنايت و ديگران، تهران: انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 ش)، ج 3، صص 695- 721
ب. ساروخاچيكى، كتاب مقدس را بهتر بشناسيم، صص 14- 31 تهران: آموزشگاه كتاب مقدس، بىتا.
000 (3) توماس ميشل، كلام مسيحى، ترجمه حسين توفيقى، (قم: مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، چاپ اول، 1377 ش)، ص. 51
000 (4) در اين باره نگا: محمدرضا كاشفى، غرب بر امواج مسيحيت و فرهنگ، (تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى)، مبحث كتاب مقدس در فصل دوم.
000 (5) رابرت م. گرنت، ديويد تريسى تاريخچه مكاتب تفسيرى و هرمنوتيكى كتاب مقدس، ترجمه: ابوالفضل ساجدى، ص 212، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، چاپ اول،. 1385
000 (6) همان، ص. 295
000 (7) ايان باربور، علم و دين، ص 130-. 131 ق: همان، ص. 295
000 (8) جان هيك و ديگران، كلام فلسفى، ترجمه ابراهيم سلطانى و احمد نراقى، ص. 307
000 (9) پل تيليش، پويايى ايمان، ص. 103 ق: رابرت م. گرنت، ديويد تريسى تاريخچه مكاتب تفسيرى و هرمنوتيكى كتاب مقدس، ترجمه: ابوالفضل ساجدى، ص 294-. 296
000 (10) نگا: توماس ميشل، كلام مسيحى، ترجمه حسين توفيقى، (قم: مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، چاپ اول، 1377)، صص 23-. 27
000 (11) تونى لين، تاريخ تفكر مسيحى، ترجمه: روبرت آسريان، ص 446 تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول،. 1380
000 (12) همان، ص. 387
000 (13) آرچيبالد رابرتسون، عيسى اسطوره يا تاريخ، ترجمه: حسين توفيقى، ص 71 قم: مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، چاپ اول،. 1378
000 (14) ر. ك: محمدرضا زيبايى نژاد، مسيحيتشناسى مقايسهاى، ص 185 تهران: سروش، چاپ اول،. 1382
000 (15) رساله پولس به غلاطيان، 2: 11-. 13
000 (16) برگرفته از: سيد محمد اديب آل على، مسيحيت، صص 99 و 100، قم: مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه، چاپ اول،. 1385
000 (17) ج اول، ص. 165
000 (18) ميرزا ابوالحسن شعرانى، راه سعادت، تحقيق: حامد فردى اردستانى، ص 282، چاپ اول، 1386، تهران: مرتضوى.
000 (19) اقتباس از: ميرزا ابوالحسن شعرانى، راه سعادت، ص 269 و 270، تهران: مرتضوى، چاپ اول،. 1386
000 (20) برخى از تحريفات نيز در پاسخ پرسشهاى پيشين اشاره شد.
000 (21) پيدايش، 22:. 1
000 (22) همان، 17: 25 و 18:. 1
000 (23) انجيل متى، 1:. 6
000 (24) انجيل لوقا، 3:. 31
000 (25) انجيل متى، 12:. 40
000 (26) ر. ك: انجيل متى، 27: 57 و 28: 1 انجيل مرقص، 15: 42 و 16: 1 انجيل لوقا، 23: 53 و 24:. 1
000 (27) انجيل متى، 2: 22 برگرفته از: مسيحيت، صص 100-. 102
000 (28) ر. ك: كلام مسيحى، صص 66-. 80
000 (29) كتاب مقدس، انجيل يوحنا، 1:. 19
000 (30) متى، 11:. 14
000 (31) لوقا، 1:. 17
000 (32) در باب خردستيزى برخى از آيات كتاب مقدس ر. ك: موريس بوكاى، تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه مهندس ذبيحاللَّه دبير، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ چهارم، 1368).
000 (33) در اين باره نگا: محمدرضا زيبايىنژاد، تاريخ و كلام مسيحيت، (قم: معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامى، تابستان 1375)، صص 81-. 84
پرسمان