وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آيا عزراييل تنهاست يا همدست دارد بيشتر توضيح دهيد.

0

آيا عزراييل تنهاست يا همدست دارد بيشتر توضيح دهيد.

آيا عزراييل تنهاست يا همدست دارد بيشتر توضيح دهيد.

در قرآن چهار دسته آيات به مرگ اشاره دارد:

دسته اول: آياتى كه مرگ را مستقيما به خدا نسبت مى‏دهند: «الله يتوفى الانفس حين موتها خدا جان را در زمانه مدت آن مى‏گيرد»، (زمر/ 42).

دسته دوم: آياتى كه مرگ را به حضرت عزرائيل ملك الموت نسبت مى‏دهد: «قل يتوفاكم ملك الموت الذى وكل بكم بگو جان شما را فرستنده مرگ كه بر شما وكيل است، مى‏گيرد»، (سجده/ 11).

دسته سوم: آياتى كه مرگ را به فرستادگان الهى نسبت مى‏دهد: «توفّته رسلنا جان او را فرستادگان ما مى‏گيرد»، (انعام/ 61).

دسته چهارم: آياتى كه مرگ را به فرشتگان الهى نسبت مى‏دهد: آيات 28 و 32 سوره نحل و 97 سوره نساء.

دليل اين اختلاف نسبت‏ها اين است كه مراتب و اسباب مرگ مختلف است. ملائكه (يا همان فرستادگان الهى) علت نزديك تر و سبب قريب مرگ هستند كه مأمور از طرف ملك‏الموت هستند. و حضرت عزرائيل ما فوق آنها و فرمانده آنهاست كه او نيز، مستقيما از خدا دستور مى‏گيرد و به ملائكه دستور مى‏دهد. خلاصه اينكه فرمانده اصلى خداست و فرمانده ميانى حضرت عزرائيل و اقدام كننده ملائكه هستند،(1)

پس در نتيجه مى توان گفت كه گرفتن ارواح به دست يك فرشته معين نيست بلكه فرشتگانى هستند كه اين وظيفه را به عهده دارند و مأمور انتقال ارواح آدميان از اين جهان به جهان ديگرند، چنان كه در قرآن مى خوانيم «هنگامى كه زمان مرگ يكى از شما برسد، فرستادگان ما روح او را قبض مى كنند» (انعام، آيه 61)

پس اين پرسش حل مى شود كه چگونه يك فرشته در آن واحد همه جا حضور مى يابد و صدها انسان را قبض روح مى كند، جواب اين است كه يك فرشته نيست بلكه فرشتگان متعددى عمل قبض روح را انجام مى دهد.

از اين گذشته بر فرض كه فقط عزرائيل و يك فرشته باشد باز مشكلى ايجاد نمى شود زيرا تجرد وجودى او ايجاب مى كند كه دائره نفوذ عملش فوق العاده وسيع باشد زيرا يك وجود مجرد از ماده مى تواند احاطه وسيعى نسبت به جهان ماده داشته باشد همان طور كه در حديثى از امام صادق (ع) درباره فرشته مرگ مى خوانيم: «اين جهان و آنچه در آن است با تسلط و احاطه اى كه خداوند به من بخشيده در نزد من همچون سكه اى است كه در دست انسانى باشد كه هر گونه بخواهد آن را مى چرخاند».

(تفسير برهان، ج 2، ص 391 و تفسير نمونه، ج 4، ص 86)

به عبارت ديگرحضرت عزرائيل (ع) يك حقيقت مجرد تام است كه در هر عالمى شأنى دارد و هر شأنى مظاهرى فراوان دارد كه از اين مظاهر تعبير به فرشتگان تحت فرمان عزرائيل مى شود. نسبت اين عمال به جناب عزرائيل مثل نسبت عقل و خيال و بينايى و شنوايى و… است به روح. يعنى همان طور كه اين قوا با هم فرق دارند ولى همگى مراتب و ظهورات يك روح هستند. اين فرشتگان نيز ظهورات و تجليات جناب عزارئيلند و او در هر عالمى و هر بدنى مظاهرى دارد كه لحظه به لحظه نزع روح مى كنند و روح را به سمت برزخ سوق مى دهند تا زمانى كه روح از عالم ماده به كلى جدا گردد. در عالم برزخ نيز مظاهرى براى عزرائيل است كه آنها نيز موجودات برزخى را نزع روح مى كنند و آخرين مرحله نزع روح مستقيما به عهده حقيقت عزرائيل است و چنين قبض روحى مختص انسان هايى است كه روح آنها تا آن مرحله و تا جنب عزرائيل ترقى كرده باشد.

خود عزرائيل و موجود عقلى نيز توسط برخى مراتب اسماى الهى مثل اسم قاهر و مالك نزع مى شوند و اين كه در آيات گاه قبض روح به خدا نسبت داده مى شود و گاه به عزرائيل و گاه به فرشتگان به اين سبب است.

پس اين يك توهم است كه خيال كنيم عزرائيل يا يكى از ملائك منتظر ساعت مشخصى مى مانند وسر آن ساعت براى قبض روح مى آيند بلكه فرشتگان شئونات وجود عزرائيل هستند كه از بدو خلقت حركت جوهرى ما را تدبير مى كنند و روح را به سمت حيات برزخى به پيش مى برند. كما اين كه قواى جبرئيلى هر لحظه به ما الهام خير مى كنند و چراغ عقل و فطرت و و جدان ما از اين الهاى پى در پى روشن است.

براى مطالعه بيشتر ر. ك:

– معاد از ديدگاه امام خمينى (ره)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره)، چ دوم، 1378 ه ش،

ص 135- 145 و 169- 170

(1) (الميزان، ج 16، ص 376 و تفسير نمونه، ج 17، ص 140 139).

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.