آيا حركت انسان به سوى خدا در قيامت ادامه دارد يا با ملاقات با پروردگار پايان مى پذيرد؟
آيا حركت انسان به سوى خدا در قيامت ادامه دارد يا با ملاقات با پروردگار پايان مى پذيرد؟
آيا حركت انسان به سوى خدا در قيامت ادامه دارد يا با ملاقات با پروردگار پايان مى پذيرد؟
اولا: منظور از ملاقات با پروردگار ويا لقاء اللَّه در آيات قرآن چيست؟
تعبير به لقاء اللَّه در قرآن مجيد كرارا آمده است، و همه به معنى حضور در صحنه قيامت مىباشد. براى شاهد، دو آيه را به عنوان مثال مى آوريم:
آيه اول: سوره البقره آيه 46 الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ
بديهى است منظور از لقاء و ملاقات خداوند ملاقات حسى، مانند ملاقات افراد بشر با يكديگر نيست، چه اينكه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهر ديده شود، بلكه منظور يا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قيامت و پاداشها و كيفرها و نعمتها و عذابهاى او است، چنان كه گروهى از مفسران گفته اند و يا به معنى يك نوع شهود باطنى و قلبى است، زيرا انسان گاه به جايى مىرسد كه گويى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مىكند، به طورى كه هيچگونه شك و ترديدى براى او باقى نمىماند.
اين حالت ممكن است بر اثر پاكى و تقوا و عبادت و تهذيب نفس در اين دنيا براى گروهى پيدا شود، چنان كه در نهج البلاغه مىخوانيم: يكى از دوستان دانشمند على ع به نام ذعلب يمانى از امام ع پرسيد هل رايت ربك: آيا خداى خود را ديدهاى؟ امام ع فرمود:
«ا فاعبد ما لا ارى: آيا خدايى را كه نبينم پرستش كنم؟ و هنگامى كه او توضيح بيشتر خواست امام اضافه كرد: لا تدركه العيون بمشاهده العيان و لكن تدركه القلوب بحقائق الايمان»
چشمهاى ظاهر هرگز او را مشاهده نكنند، بلكه قلبها بوسيله نور ايمان او را درك مىنمايند
ولى اين حالت شهود باطنى در قيامت براى همگان پيدا مىشود، چرا كه آثار عظمت و قدرت خدا در آنجا آن چنان آشكار است كه هر كوردلى هم ايمان قطعى پيدا مىكند.
آيه دوم: در آيه سوره كهف (فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً).
لقاى پروردگار، كه همان مشاهده باطنى ذات پاك او با چشم دل و بصيرت درون است گر چه در اين دنيا هم براى مؤمنان راستين امكانپذير است اما از آنجا كه اين مساله در قيامت به خاطر مشاهده آثار بيشتر و روشنتر و صريحتر جنبه همگانى و عمومى پيدا مىكند، اين تعبير در لسان قرآن معمولا در مورد روز قيامت به كار رفته است.
اما ثانيا آيا حركت انسان به سوى خدا در قيامت ادامه دارد يا با ملاقات با پروردگار پايان مى پذيرد؟
اكنون كه روشن شد منظور از ملاقات پروردگار، حضور در صحنه قيامت و مشاهده و درك باطنى خداوند است، دليلى وجود نداردكه اين مشاهده درونى و درك باطنى براى انسان (كه نوعى از رشد و تهذيب و تكامل را در پى دارد)، متوقف بماند.
به بعضى از آيات واحاديث كه در اين زمينه رسيده است دقت فرماييد:
1- بقره (2)، آيه. 174 (إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ… وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَهِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ): «حقيقت اين است كه كسانى كه آنچه خداوند از كتاب نازل كرده، پنهان مىدارند و بدان بهاى ناچيزى به دست مىآورند،… خدا روز قيامت با آنان سخن نخواهد گفت و پاكشان نخواهد كرد و عذاب دردناكى خواهند داشت». مفهوم اين آيه، آن است كه تزكيه در قيامت، درباره انسان هايى به خصوص است و شامل كسانى كه احكام خدا را در مقابل پول و رياست مىفروشند و از حكم خدا در مىگذرند، نخواهد شد.
تزكيه (تطهير و پاك ساختن)، همان حركت تكاملى روحى است چرا كه موجود متحرّكى كه در مسيرى پيش مىرود، نقايص، حجابها، پردهها، رنگها و معايب را كنار زده، خود را از آن آلودگىها و تعلق پاك مىسازد.
2- حج (22)، آيه 23 و 24 (إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمِيدِ)
«حقيقت اين است خداوند كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، در باغها و [بهشتهايى] كه از زير [درختان] آن نهرها روان است، درآورده و [داخل مىگرداند]. در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مىشوند و لباسشان در آنجا از حرير [پرنيان] است. [پس از قرار گفتن در چنين وضعيتى] هدايت مىشوند به گفتار پاك و [پاكيزه] و به سوى راه خداى ستوده [حميد] هدايت مىگردند».
اين آيه به حقايقى اشاره دارد از جمله: اين گفتار و سخن پاكيزه چيست؟ از ابن عباس نقل شده است: به شهادت «لا اله الا الله» هدايت مىشوند. در بهشت به هر جا كه نگاه مىكند، مىگويد: «لا اله الا الله». اما چه گفتنى و چه تبعات و آثارى پس از اين گفتن و خواندن مىآيد؟ فقط اهلش مىدانند و بس. از ابن زيد نقل شده است: به اين گفتار پاكيزه «الله اكبر» نيز اضافه مىشود(1) و اهل بهشت مدام «الله اكبر» مىگويند و دائماً سير صعودى و تكاملى را طىّ مىكنند. حضرت رسول اكرم (ص) شاهد جمال حق بود و هر چه پيش مىرفت و بيشتر مىرسيد، مىفرمود: «الله اكبر»، باز بيشتر مى ديد و در مى يافت كه نمى توان خداوند را توصيف كرد و دوباره مىفرمود: «الله اكبر».
3- در بعضى از احاديث كه در فضيلت حافظين قرآن در اصول كافى آمده است دستور به قرائت آيه ودر نتيجه بالا رفتن درجه وبه دست آوردن كمالات مى كند: الكافى ج: 2 ص: 603 باَبُ فَضْلِ حَامِلِ الْقُرْآنِ
«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع، قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِى يَوْمَ الْقِيَامَهِ صَاحِبَهُ فِى صُورَهِ شَابٍّ جَمِيلٍ… ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَهً صَعِدَ دَرَجَهً وَ يُكْسَى أَبَوَاهُ حُلَّتَيْنِ إِنْ كَانَا مُؤْمِنَيْنِ…»
«… قرآن را ياد بگيريد، كسى كه قرآن رافرا گرفته روز قيامت به صورت جوان خوش سيمايى محشور خواهد شد…. سپس از او دعوت به قرائت قرآن مى شود، ودر مقابل هر آيه اى كه مى خواند درجه او بالاتر رفته وبه والدينش اگر مومن باشند، از زيور بهشتى مى پوشانند…»
(1) بحارالانوار، ج 8، ص. 91 /پرسمان