شيوه هاى انتخاب خبرگان

شيوه هاى انتخاب خبرگان
اگر تعدادى از اهل خبره، خبرگان را جهت تعيين رهبر انتخاب كنند و مردم مداخله اى نداشته باشند، چه اشكالى دارد؟
اين پيشنهاد با كليتى كه دارد، شبهاتى را ايجاد مى كند:
يكم. كسانى كه عقلاً و عرفا بايد به اهل خبره رجوع كنند تا در امر عمومى و اجتماعى ـ مثل رهبرى ـ به نتيجه نهايى برسند، قطعا خود مردم هستند و وظيفه آنان در اين خصوص، رجوع به اهل خبره است. البته در جامعه اسلامى، بر خلاف جوامع غربى عمل مى شود كه در آنها دو نگرش وجود داشت:
الف. نگرش تفريطى كه در قرون وسطى «هرگونه حضور و مشاركت سياسى مردم را نفى مى كرد و در امور سياسى و اجتماعى غير از حضور اطاعت وار، نقشى براى آنها قائل نبود».
ب. نگرش افراطى «كه روشنفكران غربى بعد از رنسانس به آن قائل بودند و تمام عرصه هاى تصميم گيرى و قانون گذارى را با شعار مردم سالارى و اطاعت اقليت از آراى اكثريت، به اراده جمعى افراد سپردند».
در برابر اين دو رويكرد از نظر اسلام تكاليف اجتماعى، وظيفه همه اقشار مسلمانان است و مردم، در پرتو موازين شرعى و مذهبى، از ايفاى نقش اجتماعى و حضور در صحنه هاى سياسى معاف نيستند؛ اما تعيين آن موازين را طبق روش عقلا و از طريق دين شناسان خود، انجام مى دهند.
دوّم. خبرگانى كه متصدى تشخيص رهبر هستند، اگر مورد قبول مردم نباشند، مقبوليت ـ كه لازمه اعمال ولايت است (نه اصل ولايت) ـ كاهش خواهد يافت.
سوّم. از نقطه نظر حقوقى نيز معلوم نيست چه مرجعى بايد اهل خبره را شناسايى كند. بنابراين يكى از راه هاى تعيين خبرگان ـ كه جنبه عقلايى دارد و با موازين شرعى نيز سازگار است ـ مراجعه به آراى مردم و انتخاب عمومى است.
منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران .»