وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

ولایت فقیه و برخورد با مخالفان

0

ولایت فقیه و برخورد با مخالفان

بصیرت رهبری

 چرا رهبر معظم انقلاب اسلامى، افرادى را كه واقعا سوء نيت و دشمنى آنها با نظام جمهورى اسلامى ايران مشخص است (عوامل داخلى) و پيوسته در پى اخلال هستند، به مردم معرفى نمى كند و آن قدر اين افراد را آزاد گذاشته كه هر كارى دلشان مى خواهد انجام دهند؟

آموزه هاى دينى و سيره حكومتى بزرگان اسلام در برخورد با مخالفان، بيانگر اين حقيقت است كه در نظام اسلامى، براى تك تك افراد جامعه ـ صرف نظر از گرايش سياسى، طبقه اجتماعى، نژاد و … ـ جايگاه ارزشى و حقوقى خاص در نظر گرفته شده است. مهيا نمودن زمينه هاى هدايت و فرصت هاى بازگشت و حفظ آبروى افراد، از جايگاهى بالا برخوردار است. يكى ديگر از اصول مهم نظام مديريتى اسلامى، سعه صدر و مدارا و تسامح با دشمنان و مخالفان است:

قرآن كريم به صورت متعدد، نه تنها پيروان خود را به مدارا نسبت به مخالفان مى خواند، گاه نيكوكارى در حق مشركان را نيز توصيه مى كند؛ چنان كه مى فرمايد:

«لا يَنْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِى الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ».[28]؛ «[ ما] خدا شما را از كسانى كه در [ كار] دين با شما نجنگيد، و شما را از ديارتان بيرون نكرده اند، باز نمى دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد؛ زيرا خداوند ديگران را دوست دارد».

سيره پيامبر گرامى اسلام و امام على (علیه السلام)  نشان دهنده موارد متعددى است كه به خوبى افراد منافق و مخالفِ حكومت خود را مى شناختند؛ ولى تا آنجا كه اين افراد به امنيت و وحدت جامعه اسلامى آسيب نمى رساندند و يا دست به قيام مسلحانه نمى زدند، با كمال مدارا و سعه صدر با آنان برخورد و از معرفى آنان خوددارى مى كردند.

به عنوان نمونه: منافقان در غزوه تبوك توطئه قتل و ترور پيامبر گرامى اسلام را طراحى كردند. سرانجام اين توطئه با درايت آن حضرت (صلی الله علیه وآله) ناكام ماند.

حذيفه ـ يكى از اصحاب پيامبر (صلی الله علیه وآله)  ـ مى گويد: من آنها را از نشانه هاى شترانشان شناختم و به پيامبر (صلی الله علیه وآله)  گفتم: من آنان را به شما معرفى مى كنم تا آنان را به سزاى خويش برسانى.

پيامبر (صلی الله علیه وآله)  با لحن عطوفت آميزى به من دستور داد كه از افشاى راز آنها خوددارى كنم. شايد آنان راه توبه در پيش گيرند و نيز افزود: اگر من آنها را مجازات كنم، بيگانگان مى گويند: محمد پس از آنكه به اوج قدرت رسيد، شمشير بر گردن ياران خود نهاد.[29]

امام على (علیه السلام)  نيز در برخورد با مخالفان خويش سه راهبرد اساسى داشت[30]: گفت وگو، مدارا و برخوردِ قاطع. تلاش اوليه اميرالمؤمنين (علیه السلام)  پاسخ گويى به شبهات مخالفان و پايان بخشيدن مسالمت آميز به نزاع و دشمنى ها بود. اگر از اين  راه نتيجه دلخواه به دست نمى آمد، با مخالفان خود ـ تا جايى كه به امنيت و وحدت جامعه اسلامى آسيبى نمى رسيد ـ مدارا نموده، از شدت و خشونت پرهيز مى كرد. سرانجام اگر مخالفان دست به توطئه چينى و يا قيام مسلحانه مى زدند و امنيت شهرها و راه ها را به خطر مى انداختند، نوبت به برخورد قاطعانه مى رسيد. البته امام در اين مرحله نيز هيچ گاه از ارشاد و راهنمايى دشمنان غفلت نمى كردن و در عمل نيز نشان مى داد كه همواره اين سخن پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله)  را پيش رو دارد كه فرمود: «اگر خداوند يك تن را به دست تو هدايت كند، بهتر از هر چيزى است كه خورشيد بر آن مى تابد».[31]

نتيجه آنكه بر اساس آموزه هاى دينى و سيره بزرگواران اسلام، اصل اولى مدارا با مخالفان است؛ البته تا جايى كه خطرى از ناحيه آنان احساس نشود و به وحدت و امنيت جامعه اسلامى خدشه اى وارد نگردد.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نيز ـ كه نشأت گرفته از آموزه هاى حيات بخش دين مبين اسلام و سيره معصومين (علیهم السلام)  است  ـ تمامى حقوق شهروندى را براى مخالفان نظام به رسميت شناخته و حدود آن را «عدم اخلال به مبانى نظام، حفظ امنيت، منافع و وحدت ملى و مصالح نظام اسلامى» دانسته است.[32]

اما در مواردى كه مخالفان، حدود قانونى را رعايت نكنند، حكومت اسلامى جهت حفظ مبانى نظام اسلامى و امنيت و وحدت جامعه، موظف به برخورد با مخالفان اخلال گر است. شيوه برخورد نيز بايد بر اساس راه كارهاى دينى و قانونى باشد كه طبق قانون اساسى، اين وظيفه بر عهده دستگاه هاى اطلاعاتى و  امنيتى همچون قوه قضائيه و … است. در اينجا مقام معظم رهبرى بر اساس اصل رأفت و رحمت اسلامى، ابتدا به چنين افرادى تذكر مى دهد و راه بازگشت و هدايت را به روى آنان باز مى گذارد. در مرحله بعد با ارائه معيارهايى به مردم، زمينه هاى شناخت حقيقى اين قبيل افراد و پرهيز از آنان را فراهم مى سازد. در صورتى كه باز هم دست از اخلال گرى خود برندارند، برخورد قانونى از طريق دستگاه هاى مربوطه به عمل مى آيد.

بنابراين چنين نيست كه با افراد اخلال گر هيچ گونه برخوردى نشود و آنان در جامعه آزاد باشند. در مواردى كه نياز به برخورد قاطع باشد دستگاه هاى مربوط چون قوه قضائيه بايد اقدامات لازم را انجام دهند. علّت عدم معرفى چنين افرادى از سوى مقام معظم رهبرى، مهر و عطوفت اسلامى، مدارا با مخالفان براى هدايت آنان و محوّل شدن وظيفه شناسايى و اعلان متخلفان در موارد لزوم به دستگاه هاى مربوط است.

 

[28]. ممتحنه 60، آيه 8.
[29]. فروغ ابديت، سبحانى، آيه اللّه  جعفر، ج 2، ص 405.
[30]. دانشنامه امام على (علیه السلام) ، ج 6، امام على و مخالفان، ص 238.
[31]. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 14؛ مجلسى، علامه محمدباقر، بحارالانوار، ج 32، ص448.
[32]. اصول 20 و 26 و 27 و 37 و 40 قانون اساسى.

منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران .»

حتما بخوانيد

ویژه نامه سیاست و حکومت دینی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.