نگفتن تلبيه با فراموشى يا جهل در احرام

نگفتن تلبيه با فراموشى يا جهل در احرام
فهرست این نوشتار:
نگفتن تلبيه با فراموشى يا جهل
324- اگر كسى تلبيه را به خاطر فراموشى يا ندانستن حكم نگويد، واجب است در صورت امكان، به ميقات بازگردد و لبيك بگويد؛ و اگر نتواند برگردد و داخل حرم نشده، همان جا[1] بگويد؛ و اگر داخل حرم شده، واجب است برگردد به خارج حرم و لبيك بگويد؛[2] و اگر ممكن نيست، همان جا لبيك بگويد؛ و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، يادش آمد، صحت عمل بعيد نيست.[3]
[1] ( 3). آيات عظام اراكى، خامنهاى، فاضل: احرام ببندد و لبّيك بگويد.
آية اللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب به مقدارى كه ممكن است به طرف ميقات برگردد و محرم شود.
[2] ( 4). تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 262 گذشت.
[3] ( 5). آية اللَّه بهجت: محل تأمّل است.( مناسك شيخ، ص 12).
چون نظر آيات عظام اين است كه كسى كه تلبيه را ترك نمايد محرم نمىشود لذا تفصيل اين مسأله را بايد در ذيل مسأله 236 و 262( در مناسك محشاى حج) جستجو كرد.
آية اللَّه تبريزى، آية اللَّه خويى: صحت عمل خالى از اشكال نيست.
آية اللَّه سيستانى: اگر در عمره باشد صحت عمل مورد اشكال است.
آية اللَّه فاضل: اگر بعد از اعمال حج يادش آمد حج او صحيح است. ولى اگر بعد از عمره تمتّع يا عمره مفرده يادش آمد عمره باطل است، و در عمره تمتّع اگر فرصت دارد و امكان جبران دارد بايد به ميقات ولو به ادنىالحل برگردد و جبران كند و اگر امكان جبران نبود حج افراد انجام دهد، و در اين صورت كفايت از حَجّةالاسلام مىكند.
آية اللَّه مكارم: اگر بعد از اتمام حج يا عمره يادش بيايد، عمل او صحيح است.
وظيفه لال در تلبيه
325- اخرس (لال)، بايد با انگشت به تلبيه اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد،[1] و نايب گرفتن كافى نيست.[2]
[1] ( 1). آية اللَّه صافى، آية اللَّه گلپايگانى: اگر چه به گفتن ترجمه آن باشد و نايب هم بگيرد رجاءً كه از طرف اوبهطور صحيح بگويد.
[2] ( 2). آية اللَّه بهجت: شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نيت قلبى به تلبيه اشاره نموده و زبان خود را حركت دهد و اگر ممكن نباشد كه اين كار را خودش انجام دهد نايب بگيرد كه بهجاى او تلبيه بگويد.( مناسك، مسأله 180).
آيات عظام تبريزى، خويى، فاضل، مكارم: بهتر است نايب هم بگيرد.
آيةاللَّه خامنهاى: احوط آن است كه نايب هم بگيرد.
آية اللَّه سيستانى: اگر در اثر عارضهاى لال شده است و الفاظ تلبيه را مىداند، به مقدارى كه مىتواند تلفظ كند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حركت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نمايد و با انگشت به آن اشاره كند و اگر لال و كر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند كسانى كه تلفظ مىكنند حركت دهد و با انگشت اشاره كند.
كسى كه لكنت زبان دارد
326- كسى كه لكنت زبان دارد، اگر نمىتواند تلبيه را صحيح بگويد، ولو با تلقين،[1] احوط آن است كه به هر نحو مىتواند بگويد و ترجمهاش را نيز بگويد.[2]
[1] ( 3). آية اللَّه صافى، آية اللَّه گلپايگانى: ترجمهاش را بگويد و نايب هم بگيرد رجاءً كه از طرف او بهطورصحيح تلبيه را بگويد.
[2] ( 4). آية اللَّه تبريزى و آية اللَّه فاضل: و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد.
آية اللَّه بهجت: به ذيل مساله 323 مراجعه شود.
آية اللَّه خامنه اى، آية اللَّه مكارم: احوط اين است كه در اين صورت نايب هم بگيرد.
آيةاللَّه خويى: مىتواند به ملحون اكتفا كند، گرچه احوط جمع بين ترجمه و استنابه نيز هست. و نيز اخرس( گنگ ولال) كافى است با اشاره تلبيه بگويد، گرچه احوط استنابه نيز هست.( تعليقه عروه، ج 2، ص 361 و مناسك، مسأله 179 و 180).
آية اللَّه سيستانى: به ذيل 323 مراجعه شود.
آية اللَّه گلپايگانى: و نايب هم بگيرد رجاءً.
غلط گفتن تلبيه
327- اگر كسى تلبيه را غلط بگويد و اعمال حج را انجام دهد، چنانچه[1] از روى عمد بوده، حج او صحيح نيست؛ و اگر عمدى نبوده و از روى فراموشى يا ندانستن مسأله بوده، صحت عمل بعيد نيست.[2]
[1] ( 1). آيةاللَّه فاضل: با توجه به اين كه عالم به حكم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ يعنى نمىدانستهتلبيه را غلط مىگويد، حكم ترك احرام از روى جهل و سهو را دارد كه حكم آن ذكر شده است.
[2] ( 2). آية اللَّه بهجت: به مسأله 262 و 324 و 240 مراجعه شود.
براى اطلاع از نظر مراجع، به ذيل مسأله 262 مراجعه شود.
آية اللَّه تبريزى، آية اللَّه خويى: اگر در احرام عمره بوده، صحّت عمل او خالى از اشكال نيست و بايد احتياط كند.
آية اللَّه سيستانى: اگر به مقدار تمكن تلبيه را گفته است و غلط بودن آن به حدى نبوده است كه صدق تلبيه نكند، چيزى بر او نيست. در غير اين صورت، اگر در احرام عمره باشد بنابر احتياط واجب عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحيح است.
منبع: سایت هدانا برگرفته از مناسك حج با حواشى و مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید/ متن اصلی از رساله امام خمینی و مُحشی حضرات آیات: خامنه ای، سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، وحید خراسانی، بهجت،فاضل ، خویی، گلپایگانی، تبریزی.