طی الارض در اسلام

طی الارض در اسلام
آيا در عصر حاضر طى الارض و طى الزمان وجود دارد؟
طى الارض تصرف بر زمان و مكان يااسباب غير عادى و نامرئى است.
اصل وجود چنين پديدهاى مورد تأييد قرآن مىباشد.
در داستان مربوط به حضرت سليمان و احضار تخت ملكه سبا جهت قدرت نمايى سليمان نبى مىخوانيم:
سليمان گفت: اى بزرگان كدام يك از شما توانايى داريد تخت او را پيش از آن كه خودشان نزد من آيند، براى من بياوريد؟ عفريتى از جن گفت: من آن را نزد تو مىآورم پيش از آن كه از مجلست برخيزى و من نسبت به آن توانا و امينم (اما) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: من آن را پيش از آن كه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد…. (1)
اين تأييد حكايت طى الارض يار سليمان است كه با قدرت خارق العادهاى كه داشت، بر زمان و مكان تصرف كرد و اين كار خارق عادت را پديد آورد كه تخت پادشاه و ملكه سبا را كه در مكانى بسيار دور بود، در يك چشم به هم زدن (طرفه العين) نزد حضرت حاضر كند.
اين كه طى الارض چه تحليل و تفسيرى دارد، از علم و آگاهى ما به دور است، ولى معصومان گرامى لزوما از چنين قدرتى برخوردار بودند، اگر چه نيازى به استفاده از آن مگر در مواقع خاص نمىديدند.
مىگويند: برخى از اولياى خدا و افراد مقرب درگاه الهى چون عالمان و عارفان از اين قدرت برخوردار هستند، قدرتى كه در زمان و مكان ايجاد خلا نمىكند، زيرا زمان امرى متصرم و گذرا است و خلاپذير نيست و يا در مكان تصرفى ظاهرى نمىكنند، ولى به دليل قدرت فوق تصورى كه دارند، در يك لحظه خود را از مكان و زمان جدا كرده و بعد از سيرى كه نزدشان شايد به يك چشم برهم زدن باشد، خود را در مكانى ديگر هر چند بسيار دور از مكان اول مىبينند. اگر طى الارض تفسير و تحليلى عادى و مطابق با محدوده مكانى و زمانى مورد فهم ما داشت، حتما بايد مسافتى كه طى مىشد، با زمان خاصى تطبيق مىكرد و اين مسئله با طى الارض كه به يك چشم بر هم زدن واقع مىشود، تناقض مىيافت. در هر حال طى الارض امرى غيبى و مكتوم و غير قابل تفسير است و فقط افرادى آن را درك مىكنند كه به آن مقام رسيده باشند و ايشان نيز به حكم هر كه را اسرار حق آموختند، مهر كردند و دهانش دوختند آن را تفسير نخواهند كرد.
راه رسيدن به اسرار غيبى، مخالف با هواى نفس و كشيدن رياضت است.
پى نوشتها:
1- نمل (16) آيات 40 تا. 38 به نقل از اداره پاسخگويى آستان قدس رضوى