طرح مسائل جنسی در خواستگاری آری یا خیر

طرح مسائل جنسی در خواستگاری آری یا خیر
سوال:
دختري مذهبی هستم در شرف ازدواج؛ سوالی که دارم اینه : اگر مردي از روابط جنسی و زناشويي، سکس و در كل، بدن همسر آينده اش اونم در مراحل خواستگاري صحبت و سوال كنه تا بدونه، طبيعي هست، برخورد من بايد چگونه باشه؟ بهش حق بدم و تلفني يا رو در رو سوال هاش رو جواب بدم يا از قيد ازدواج با اين مرد بگذرم؟ همچنين اگه سوالي در اين باره نكنه بازم طبيعي هست؟
پاسخ:
در خصوص مسئلهاي كه مطرح نمودهايد به چند نكته اشاره ميكنم :
1. شايد بتوان گفت كه مهمترين رويداد زندگي ما كه چگونگي آن تا حد زيادي به نگرشها و رفتارهاي ما بستگي دارد، رويداد ازدواج است. ازدواج و انتخاب همسر مسئلهاي است كه اگر عاقلانه، با احتياط و به دور از هيجانزدگي و شتاب انجام شود و فرد (چه دختر و چه پسر) همسر مناسب و متناسب خود را به درستي گزينش كند، موجب گشوده شدن فرصتهاي پرشماري براي آرامش، عشق، معنويت و لذتجويي حلال براي جسم و جان او ميشود و اگر خدايناكرده، انتخابي نادرست و از روي هيجانزدگي و يا سهلانگاري اتفاق افتد، ممكن است بسياري از فرصتهاي خوب زندگي او تباه شده و در حسرت يك زندگي مطلوب، همواره تلخ كام بماند، يا طعم گزنده جدايي را بچشد و يا سردي و نامهرباني يك زندگي ناشاد و پرتنش را تجربه كند.
2. براي يك انتخاب مطلوب و رضايتبخش كه آرامش و صميميت و شادكامي را به دنبال داشته باشد، توجه به جوانب گوناگون موضوع ازدواج بسيار حائز اهميت است. هرگونه بياعتنايي يا سادهانگاري ميتواند پيامدهاي تلخي را درپي داشته باشد. بدون ترديد، يك انتخاب درست، مبتني بر شناخت كافي از كسي است كه ميخواهيم او را انتخاب كنيم.
براي شناخت كافي و مطلوب، نيازمند داشتن معيارها و ملاكهاي روشن و بدون ابهام براي خود هستيم و رسيدن به اين ملاكها، متوقف بر يك خودشناسي جامعنگرانه و واقع بينانه است.
تا وقتي به روشني نميداني اهدافت در زندگي، باورهايت نسبت به موضوعات مهم زندگي، ارزشهايت، نيازها، ويژگيهاي شخصيتي، علايق و سلايق و انتظاراتت از همسر آينده چيست، يقينا نخواهي توانست فردي را انتخاب كني كه بتواند تو را به خواستههايت نزديك كرده و در كنار او احساس آرامش و اطمينانخاطر داشته باشي.
شوربختانه بايد گفت كه اغلب دختران و پسران عليرغم پندارشان، در واقع، نميدانند به دنبال چه هستند و بايد چه چيزي يا چه كسي را براي رسيدن به خواسته هايشان برگزينند! و اصلا بسياري نميدانند كه هدفشان در زندگي و يا ازدواج چيست؟ اما پس از انتخاب و مسدود شدن راه بازگشت ،آهسته آهسته پي ميبرند كه چه ميخواسته اند و چه چيز را به دست آورده اند!
رشد سرسامآور طلاق و بدتر از آن، طلاق عاطفي در جامعه ما، ريشه در همين سهلانگاري و بيتوجهي به مسأله مهم و سرنوشت ساز انتخاب همسر دارد. براي رسيدن به يك معرفت مطلوب از خود و يافتن معيارهاي واقعي، نيازمند مديريت هيجانها و احساسات هستيم.
بايد ازانگيزهها و احساسها فاصله گرفت و با واقعبيني و جامعنگري به همه مسايلي كه برايمان اهميت دارد و در نظر ما چارچوب يك زندگي سعادتمندانه و رضايتبخش را فراهم ميآورد بنگريم و بينديشيم و بر اساس آن تصميم بگيريم. البته بديهي است كه در ابتداي كار به خاطر تجربه ناكافي و فقدان آگاهيهاي لازم، ممكن است ملاكهاي درستي نداشته باشيم و يا ملاكهاي درستي داشته باشيم اما ابهام و عدم وضوح آنها، عملا مشكلي را حل نكند.
مثلا كسي كه زيبايي و تمكن مالي را مهمترين ملاك انتخاب قرار مي دهد و از ملاكهاي مهمتر و تأثيرگذارتري مانند ایمان، اخلاق و اصالتخانوادگي به آساني عبور ميكند، ملاك درستي را در اختيار ندارد اما كسي كه به ايمان و اخلاق ميانديشد، اما تعريف دقيق و روشني از آنها ندارد، ملاك درستي را در نظر دارد اما در عمل، گرهاي را از كار او نميگشايد. بنابراين هم نيازمند ملاكهاي درست و اصيل هستيم و هم بايد اين ملاكها كاملا روشن و بدون ابهام باشند.
3. زن و مرد به عنوان انسان عليرغم مشتركات فراوان، از لحاظ جسمي و روانشناختي تفاوتهاي عميق و وسيعي دارند. اين تفاوتها آنچنان پررنگ و برجسته است كه ميتوان آن دو را، دو گونه انسان متفاوت به شمار آورد.
تبيين و توضيح تفاوتهاي زن و مرد، موضوع مهم و قابلتوجهي است كه صاحبنظران در رشتههاي مختلف علمي و فلسفي با نگارش كتاب ها و انجام پژوهشهاي گوناگون، كوشيدهاند آن را به صورت علمي و مستدل تبيين و تشريح كنند. در روايات ديني ما و نيز پارهاي از آيات قرآن كريم، به برخي از اين تفاوتها اشاره شده است. توضيح اين تفاوتها به شكل روشن و مبسوط، در گنجايش اين نوشتار نيست. براي اطلاع و آگاهي لازم و كافي ميتوانيد به كتابهايي كه در اين خصوص نوشته شده است مراجعه كنيد. در پايان اين نوشتار به برخي از اين كتابها اشاره خواهد شد.
4. تفاوتهاي زن و مرد، برخي فطري و ناشي از نوع آفرينش آنهاست و برخي اكتسابي؛ اگرچه آشنايي و آگاهي كافي زن و مرد از خصوصيات يكديگر(چه فطري و چه اكتسابي) به طوركلي، لازم و سودمند است و به ايجاد توافق و تفاهم آنها در طول زندگي بسيار كمك ميكند اما به نظر ميرسد تفاوتهاي اكتسابي، نقش پررنگتري در مسايل زندگي بازي ميكنند.
تفاوتهاي اكتسابي عبارت است از مجموعه افكار، نگرشها، خصلتهاي شخصيتي، انتظارات و علايقي كه تحتتأثير سبك تربيتي والدين، يادگيريهاي مستقيم و غيرمستقيم به وجود آمده و رفتارهاي فرد را عميقاً هدايت و مديريت ميكند.
تفاوتهاي فطري و برخاسته از جنسيت زن و مرد را ميتوان در كتابها و از لابلاي بحثهاي علمي يا ديني جستجو كرد، اما تفاوتهاي شخصي و مخصوص هر فرد را بايد از راه هاي ديگري به دست آورد. بحث و گفتگو با خود فرد، نظرخواهي از كساني كه ساليان درازي را با او زيستهاند و او را در موقعيتهاي گوناگون مشاهده كردهاند، مراجعه به مشاوران ازدواج و انجام تستهاي روانشناختي و … راههايي است كه ميتوان و بايد در شناخت هرچه بهتر فرد موردنظر براي ازدواج، پيمود.
5. بدون شك مسأله زيبايي و جاذبيتهاي ظاهري در ازدواج مسألهاي مهم و تأثيرگذار است و به دشواري ميتوان آن را ناديده گرفت. خصوصاً اين مسأله براي مردان از اهميت بيشتري برخوردار است. مردان، اغلب به مسأله زيبايي و جذابيت همسر، اهميت بالايي ميدهند به طوري كه زيبايي، شايد مهمترين عامل انتخاب يك دختر باشد. اين مسأله مهمترين يا دستكم يكي از مهمترين انگيزه مردان براي انتخاب همسر است.
مهمترين و حساسترين عامل محرك و مشوق مردان به سوي ازدواج با تمامي مسئوليت و دشواريهاي آن، نياز جنسي و اميال برخاسته از آن است. زيبايي و جذابيتهاي بدني زن، شايد تاثيرگذارترين عامل در تحريك جنسي مرد و رضايتمندي او از رابطه جنسي با همسر است. بر اين اساس، حساسيت مردان به مسائل مربوط به ويژگيهاي بدني، نگرشها و احساسهاي زنان راجع به موضوعات جنسي، قدري طبيعي و بهنجار به نظر ميرسد اما در اين خصوص بايد به چند نكته توجه كرد :
يكم: مردان، برخلاف زنان كلنگر هستند و از اينرو در ارزيابي زيبايي صورت و اندام زنان، به جاي تمركز بر جزئيات، به كليت اين اعضا توجه كرده و اگر وضع كلي اندام و صورت زن، مورد پسندشان قرار گرفت، دست به انتخاب ميزنند.
به خاطر همين تفاوت مهم است كه اغلب، قضاوت زنان و مردان درباره زيبايي متفاوت است به گونهاي كه گاه كسي را كه مرد، بسيار زيبا ميداند، زن او را معمولي ارزيابي ميكند. بر اساس اين خصوصيت، مردان با يك نگاه يا نگاههاي كوتاهي ميتوانند ارزيابي كنند كه دختري زيباست يا نه؟ و براي ارزيابي به نگاههاي تيز و طولاني نيازي ندارند.
حال اگر مردي در جلسه خواستگاري، نگاههاي خيره، تيز و طولاني داشته باشد ميتوان گفت كه اين رفتار احتمالا ناشي از برخي خصوصيات نامطلوب اخلاقي و رفتاري است. علاوه براين، اغلب، حيا و شرم مانع از نگاههاي تيز و نظربازانه است و فردي كه بيمهابا به زنان نگاه ميكند از حياي كمتري برخوردار است. همچنين سؤالات پيدرپي و جزئينگرانه از خصوصيات جسمي و بدني زن، ميتواند ناشي از وسواسهاي فكري باشد كه خود مسألهاي قابلتوجه و حائز اهميت است.
دوم: از نظر فقه اسلام، نگاه مرد به مو، گردن و محاسن بدني زني كه قصد دارد با او ازدواج كند، جايز و بلكه مستحب است؛ اما اين جواز مشروط به آن است كه اولاً : مرد قبلاً دختر مورد نظر را به اندازه لازم نديده باشد و با ديدن بر اطلاعات او افزوده شود و ثانياً: به اندازهاي باشد كه عادتاً اطلاعات لازم كسب شود؛ بنابراين ديدن ويژگيهاي بدني زن بايد به اندازه لازم و البته به شيوهاي باشد كه موجبات آزار دختر فراهم نيامده و به چشمچراني و نظر بازي منجر نشود.
از ديرباز، مردان (و به خصوص در فرهنگ ما) به اظهارنظر مادر، خواهر و ديگر محارم خود درباره بدن دختر اكتفا ميكنند و كمتر اتفاق ميافتد كه مستقيما از دختر بخواهند مو يا ديگر محاسن خود را برايشان آشكار كند و به ديدن صورت او بسنده ميكنند. بر اين اساس دقتها و پرس وجوهاي زياد از زيبايي بدني و اصرار بر ديدن به شكل واضح شايد ناشي از نوعي وسواس فكري بوده و اين مسأله موجب مي شود كه مرد به دشواري و سختي فراوان بتواند فردي را زيبا و مورد علاقه خود ارزيابي كرده و اگر هم انتخابي صورت گيرد غالبا فرد با ترديدهاي مداوم و آزاردهندهاي درباره زيبايي همسر در طول زندگي مواجه خواهد بود، مگر اينكه درمان شود.
سوم: در فرهنگ ما و بسياري از فرهنگهاي ديگر، مسائل جنسي جزء اختصاصيترين مسائل فرد به شمار ميرود. افراد، چه زن و چه مرد، اغلب از بازگو كردن نگرشها، احساسها و تمايلات جنسي خود امتناع دارند. دختران و پسران مجردي كه پيش از ازدواج، تجربه رفتار جنسي را ندارند، طبيعتاً اطلاعات كامل و روشني از اين مسائل نخواهند داشت و نوعاً گفتگو در اين باره را به بعد از ازدواج موكول ميكنند.
برخي از مردان يا زنان در مراحل خواستگاري ممكن است از كليت نگرشها و احساس طرف مقابل نسبت به مسائل جنسي سؤال كنند و به آگاهي از جهتگيري مثبت يا منفي كلي فرد اكتفا كنند. اين پرسش هاي كلي سودمند و گاه لازم است اما پرسوجو از مسائل جزئي رفتار جنسي در زمان خواستگاري نه مهم است و نه سودمند. زيرا علاوه بر شرم وحياي نيرومندي كه در دختران وجود دارد، اغلب، تجربه روشني از اين مسائل ندارند و بنابراين نگاههاي آنان به اين مسأله حساس، ناكامل و غيرواقعبينانه خواهد بود.
از اينرو اگر مردي در فرايند خواستگاري بخواهد درباره مسائل جزئي رفتار جنسي پرسوجو كند مسألهاي غيرطبيعي و گاه نشانهاي از يك وضعيت نامطلوب است كه بايد مورد توجه دختر و خانواده او قرار گرفته و به سادگي از آن عبور نكنند. البته سخن نگفتن از مسأله سكس، نگرشها و احساس كلي راجع به آن اگرچه به نظر نادرست ميآيد اما با توجه به شرايط و ويژگيهاي فرهنگي جامعه ما امري طبيعي و معمول به شمار ميآيد؛ زيرا هم حيا مانع سؤال است و هم افراد نوعاً بنا را بر اين ميگذارند كه اين مسائل بعد از ازدواج حل ميشود و لزومي به پرسوجو نيست.
نتيجه آن كه اگر سؤالات درباره مسائل جنسي مربوط به نگرشها و جهتگيريهاي كلي فرد است، سؤالاتي درست و طبيعي است و لازم است به صورت محترمانه و با الفاظ غيرمحرك پاسخ داده شود (پرسشهايي از قبيل اينكه شما راجع به مسأله رابطه جنسي چه ديدگاهي داريد؟ چه قدر در زندگي به آن بها مي دهيد؟…)، اما اگر مرد اصرار دارد كه وارد جزئيات مسأله شود اين اصرار به احتمال زياد ناشي از نوعي وسواس جنسي و يا برخي ويژگيهاي نامطلوب اخلاقي است.
اين وضعيت در سؤالات جزئي و از خصوصيات بدني دختر هم مصداق دارد و مردي كه با حساسيت، درباره ويژگيهاي ريز و جزئي بدن زن پرسوجو ميكند، چنان كه قبلا گفته شد احتمالاً دچار وسواس فكري است. بنابراين احتياط، دورانديشي و دقت در رفتارها، پرسشها، حساسيتها، واكنشها و نگرشهاي فردي كه خواستگار شماست مسألهاي عاقلانه و ضروري است.
در پايان كتابهايي را جهت آگاهي بيشتر در این زمینه معرفي ميكنم :
1- عشق هرگز كافي نيست؛ پروفسور بك، ترجمه مهدي قراچه داغي، انتشارات ذهنآويز، تهران.
2- رازهايي درباره مردان؛ باربارا دي آنجلس.
3- رازهايي درباره زنان؛ باربارا دي آنجلس.
4- مردان مریخي و زنان ونوسي، جان گري، ترجمه مهدي قراچه داغي.
5- روابط متكامل زن و مرد، علي صفايي حايري، انتشارات ليله القدر، قم.
6- نظام حقوق زن در اسلام؛ مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، قم.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
پرسمان