وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

حقیقت دعا چیست؟

حقيقت دعا توجه به بارگاه حضرت معبود است و براى مؤمنان نوعى معراج روحى و معنوى به حساب مى‌آيد. دعا فقط تلفّظ پاره اى كلمات و مراعات برخى آداب خاص نيست. حقيقت و روح دعا توجه قلبى انسان به خداوند عالم است و قوّت اين توجه به ميزان معرفت و محبت انسان به خداوند بستگى دارد.

0

حقيقت دعا چيست؟

زندگى دنيا به گونه اى است كه خواه ناخواه توجّه انسان را تا حدودى به امور مادّى جلب مى‌كند؛ امّا واقعيت اين است كه انسان براى تقرّب به خدا آفريده شده است و بايد از تمام جوانب زندگى براى نيل به اين مقصود بهره گيرد. يكى از بهترين راهها براى اين منظور آن است كه هر روز لحظاتى از عمر خود را صرف توجه خالص به بارگاه الهى كند. اين توجه بيشتر در نماز جلوه گر مى‌شود؛ در نماز دعاهايى در حال قنوت و ساير حالات خوانده مى‌شود گذشته از آنكه در روايات براى قبل و بعد از نماز نيز دعاهاى ديگرى وارد شده است حتّى مى‌توان خود نماز را نوعى دعا دانست و چنانكه گفته شده واژه «صلاة» در اصل لغت به معناى دعاست.

كمال انسان در اين است كه فقر خود را نسبت به خدا درك نمايد و به اين حقيقت اعتراف كند.تا انسان نسبت به اين واقعيت اعتراف نكند، فقر خود را به درستى نشناسد و به كمال انسانى نائل نمى‌شود.

يكى از چيزهايى كه موجب مى‌شود انسان به اين معرفت نزديك گردد يا معرفت او كامل شود دعاست. دعا خود عبادت است و تنها راه تكامل انسان نيز عبادت مى‌باشد. بنابراين، دعا يكى از راههاى تكامل انسان است.

حقيقت دعا توجه به بارگاه حضرت معبود است و براى مؤمنان نوعى معراج روحى و معنوى به حساب مى‌آيد. دعا فقط تلفّظ پاره اى كلمات و مراعات برخى آداب خاص نيست. حقيقت و روح دعا توجه قلبى انسان به خداوند عالم است و قوّت اين توجه به ميزان معرفت و محبت انسان به خداوند بستگى دارد. از اين رو، بايد پيش از دعا و هنگام دعا به صفات خداوند توجّه داشت.

حقيقت دعا چيزى جز عبادت نيست و حتى به دليل توجه به خداوند در انجام اين عبادت شايد بر بسيارى از عبادات ديگر ترجيح داشته باشد. در روايات شريفه از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده است كه

«الدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ»؛ 1

دعا بمنزله مغز همه عبادات است.

در قرآن كريم نيز خداوند، آنجا كه مسأله استكبار از دعا را مطرح مى‌نمايد؛ مى‌فرمايد:

«وَ قالَ رَبُّكُمْ اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَكُمْ، اِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ.» 2

پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم، آنان كه از عبادت من (اعراض كنند و) بزرگى فروشند بزودى با ذلّت و خوارى به دوزخ وارد شوند.

در اين آيه، خداوند نفرموده است «يستكبرون عن دعايى»، بلكه از دعا به «عبادت» تعبير فرموده است و رسماً دعا را به عنوان عبادت معرفى مى‌كند و آن را از لوازم بندگى مى‌داند؛ زيرا تهديد به آتش دوزخ كه براى ترك كننده نيايش آمده متناسب با ترك عبادت است نه ترك دعا.3

محقّقاً كسانى كه از بندگى من سرپيچى كنند و خود را بزرگتر از آن بدانند كه در مقابل عظمت الهى سر تعظيم فرود آورند و متكبّرانه از عبادت من سرپيچى كنند، با ذلّت و خوارى وارد جهنّم خواهند شد. دو جمله مذكور در آيه شريفه در حكم صغرى و كبراست: دعا عبادت پروردگار است؛ و هر كه از عبادت خدا سرپيچى كند به عذاب دردناك و خواركننده اى مبتلا خواهد شد. نتيجه آنكه: هر كه از دعا سرپيچى كند به عذاب الهى گرفتار خواهد شد.

عبادت چیست؟

ممكن است اين سؤال به ذهن خطور كند كه چگونه اگر انسان چيزى از خدا بخواهد، او را عبادت كرده است؟

براى روشن شدن اين سؤال، بايد حقيقت عبادت روشن شود.

حقيقت عبادت اين است كه انسان خود را بنده و مملوك خدا بداند، براى خود مالكيتى قايل نباشد و براى خود اراده مستقلّى در مقابل خدا قايل نباشد، بلكه خود و دارايى خود را از آن خدا بداند؛ بطور كامل تسليم اراده او باشد، به عبد بودن خود در مقابل پروردگار اعتراف كند و از روى اختيار، بندگى تكوينى خود را در مقابل خدا اظهار بدارد.

حقیقت نماز چیست ؟

به عبارت ديگر، در برابر خدا اظهار كند كه تو خدايى و من بنده توام، تو عزيزى و من ذليلم، تو مالكى و من مملوكم، تو ربّى و من مربوبم.

(اِلهى اَنْتَ الْخالِقُ وَ اَنَا الَْمخْلُوقُ وَ اَنْتَ الْمالِكُ وَ اَنَاالْمَمْلُوكُ و اَنْتَ الرَّبُّ وَ اَنَا الْعَبْدُ… وَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَ اَنَا الضَّعِيفُ.) 4 حقيقت نماز نيز اظهار همين مطلب است كه خدايا، من بنده ام، عبوديت شأن من است و تو مالك من هستى.

عبادت در واقع اظهار اين مطلب است، خواه با توجه قلبى، خواه با اظهار زبانى يا نشان دادن با اعضا و جوارح. ركوع و سجود نيز اگر عبادت به حساب مى‌آيند به اين دليل است كه بيانگر اين حالت قلبى است: اظهار ذلّت در مقابل عظمت بيكران الهى. ذكر زبانى نيز گوياى اين حقيقت است.

اصل همه عبادات و روح آنها همين توجّه قلبى است و حركات و ذكر زبانى جلوه اين حقيقت است. دعا نشان دهنده اعتقاد به مالكيت، ربوبيت، عزّت و قدرت الهى در عمل است.

كسى كه دست خويش را به درگاه الهى دراز، گردن خود را كج و سر خود را خم مى‌نمايد، روى به خاك مى‌سايد و اشك از ديدگان سرازير مى‌كند و با دعاى خود از او حاجت مى‌خواهد، در عمل نهايت شكستگى و تذلّل خود را در برابر عظمت الهى نشان مى‌دهد؛ خود را فقير، ضعيف، ذليل و بيچاره و خدا را غنى، قوّى، عزيز و قادر مى‌بيند و با حالت خود اين حقيقت را بيان مى‌كند.

گرچه دعا در ظاهر درخواست رفع نيازهاى مادّى و معنوى است، ولى در واقع، اعتراف به بندگى، فقر و عجز انسان است. درست است كه معمولاً دعا به شكل تكلّم الفاظ است؛ اما الفاظ از ما فى الضمير حكايت مى‌كنند و خود از اصالتى برخوردار نمى‌باشند و اين گونه نيست كه نوع اين الفاظ يا نحوه اداى آنها تأثيرى در حوادث جهان داشته باشد، كه هر كس كه اين الفاظ را تلفّظ نمايد مؤثر باشد.

به عبارت ديگر، دعا امرى است قلبى و زبان فقط از آنچه در دل است حكايت مى‌كند. پس دعا بايد از دل و جان انسان برآيد. تلفّظ برخى كلمات با زبان، بدون هيچگونه توجّه قلبى، دعا به حساب نمى‌آيد. دعا بايد از روح و دل انسان صادر شود و انسان واقعاً خواستار چيزى باشد. اگر فقط الفاظى را به زبان بياورد و در دل توجه نداشته باشد، بطور جدّى درخواست ننموده و در حقيقت دعا نكرده است.

بنابراين، دعا بايد با خواست جدّى قلبى همراه باشد. از آنچه گذشت روشن شد كه حقيقت دعا چيزى جز عبادت نيست، بلكه بالاترين عبادت و به تعبير حديث شريف «مُخ» تمام عبادات است و اظهار بندگى در برابر مالكيت مطلق الهى.

 

1ـ محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج93، باب 14، ص300، روايت 37.

2ـ مؤمن /60.

3ـ علامه طباطبايى، تفسير الميزان، ج2، ص33.

4ـ قسمتهايى از مناجات حضرت على، بحارالانوار، ج95، ص 391، روايت 31.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.