وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

توصيف ساختار اجتماعيِ خانواده علي(ع) و فاطمه(س)

0

توصيف ساختار اجتماعيِ خانواده علي(ع) و فاطمه(س)

 

نوشتار حاضر تلاش دارد در حدّ توان ناچيز خود در باره خانواده برترين بانوي جهان و بزرگترين مرد بعد از رسول خدا(ص) سخن بگويد. خواننده قطعا يقين دارد كه در باره زهراي مرضيّه(س) و علي مرتضي(ع) نمي توان حق مطلب را ادا كرد. عظمت آنان را خدا و رسول(ص) او مي دانند و ائمه معصومين(ع) و ديگر درك هيچ كس را ياراي شناخت حقيقت آنان نيست. اين عظمت با قداست كامل همراه است و تا جهان برقرار است اين بانو و شوي او الگو و اسوه كمال تمام گيتي هستند.

 

اميد است اين نوشته با بذل عنايت اميرالمؤمنين(ع) و سيدة نساء العالمين(س) و به عنوان خدمتي كوچك از يك دوستار، به محضر پر فيض شان مورد توجه قرار گرفته و توشه قيامت گردد. انگيزه نوشته كاربرد بيان صريح و جامعه شناسانه در توصيف خانواده الگو و اسوه است تا پيروان آن بزرگواران را راهنماي روشن باشد.

 

بايد متذكر شويم كه بيان نوشتار حاضر از ديدگاه تحليل جامعه شناختي سود جسته است و سعي كرده است در عين سادگي، تمام دقّتهاي يك تحليل كاملاً علميِ جامعه شناختي را رعايت كند تا آنجا كه علاوه بر مقاصد اصلي مقاله ـ كه ذكر شد ـ مي تواند به عنوان يك مثال درسي در جامعه شناسي خانواده و در تحليل ساخت ـ كاركردي مورد استفاده قرار گيرد.

 

منبع اصلي اطلاعات در اين مقاله كتاب بحارالانوار و نيز ناسخ التواريخ است. در عين حال براي اطمينان از استناد علماي معاصر به اين روايات ـ غير از روايات مربوط به اختلافات زن و شوهر ـ به كتابي از آيت الله ابراهيم اميني و كتابي از حجت الاسلام سيد هاشم رسولي محلاتي در باره حضرت زهراء مراجعه شده است.

 

نحوه ارائه مطلب چنين است كه ابتدا بطور ساده و كوتاه مفاهيم جامعه شناختي مورد نياز در باره خانواده توضيح داده مي شود و سپس اطلاعات روايي با آنها تركيب مي گردد. مانند اينكه كسي در قدم اول دستور زبان فارسي را بيان كند و از جمله و فاعل و فعل و مفعول و فعل ماضي و فعل مضارع و … صحبت كند و سپس يك واقعه را در قالب ساختار جمله فارسي بيان كند.

 

خانواده يك سازمان اجتماعي است

 

در اينجا سخن از يك گروه اجتماعي است يعني افرادي كه داراي عمل متقابل مستمر هستند و نسبت به يكديگر احساس پيوستگي مي كنند. گروه مي تواند از دو نفر يا بيشتر تشكيل شود.

 

اگر در درون گروه تقسيم كار صورت گيرد، «موقعيت»هايي به وجود مي آيد كه احراز كننده هر موقعيت بايد كارهاي معيني را انجام دهد.

 

تقسيم كار ـــــــ كپيدايش موقعيتها در گروه

 

اگر گروه در عين احساس پيوستگي داراي تقسيم كار و موقعيتهاي اجتماعي مختلف براي اعضاء خود باشد، داراي ترتيب و نظم است. به گروه نظم يافته ـ وقتي به نظم يافتگي آن توجه داريم ـ سازمان اجتماعي مي گويند.

 

خانواده يك نظام اجتماعي است

 

نظام اجتماعي مفهوم وسيعتري از سازمان اجتماعي دارد ولي در ادامه مفهوم سازمان اجتماعي است. يك سازمان اجتماعي مي تواند كوچك يا بزرگ باشد يعني از دو موقعيت مربوط به يكديگر يا هزاران موقعيت تشكيل شده باشد.

 

در هر گروه، سازمان و نظام اجتماعي عملهايي طبق الگوهاي معيّن انجام مي گيرد. به عبارت ديگر اگر بنا باشد بين عده اي بطور مستمر عمل متقابل برقرار باشد، عملها بايد به گونه اي باشند كه اعضاء و طرفين تعامل حاضر به ادامه آن باشند و عكس العمل در قبال هر عمل مشخص باشد و به عبارت ديگر: «انتظارات» افراد از يكديگر بايد معين و براي طرفين شناخته شده باشد.

 

به الگوي معين و مورد توافق براي عمل، هنجار مي گوييم و اضافه مي كنيم كه هنجارها برخي عام و برخي خاص هستند. مثلاً اگر در يك گروه يا سازمان پذيرفته شده باشد كه: «نبايد آب دهان را بر زمين انداخت»؛ اين هنجار، عام است. يعني همه اعضاء گروه بايد آن را انجام دهند. اما هنجارهايي هم هست كه مخصوص به احراز كننده يك موقعيت معيّن است. مثلاً اگر در يك سازمان «موقعيت رياست» وجود دارد، براي احراز كننده اين موقعيت ـ يعني رئيس ـ الگوهاي خاص عمل وجود دارد كه معاونان او يا اعضاء عادي لازم نيست از آن الگوها پيروي كنند.

 

با توضيحاتي كه در باره هنجار ـ الگوي عمل ـ و تقسيم آن به هنجارهاي عام و هنجارهاي خاص براي هر موقعيت، ارائه شد، مفهوم جديدي را مي توانيم معرفي كنيم:

 

«نقش» عبارت است از هنجار ـ الگو ـ هاي خاصِ عمل براي احراز كننده يك موقعيت اجتماعي معيّن. پس موقعيت جايگاهي در سازمان است و نقشِ مربوط به موقعيت، شرح وظايف و دستورالعملهاي احراز كننده آن موقعيت است.

 

اكنون مفهوم نظام اجتماعي را تعريف مي كنيم: «نظام اجتماعي» شبكه اي از موقعيتها است كه براي هر موقعيت نقشي وجود دارد.

 

تفاوت گروه و نظام اجتماعي در اين است كه گروه نامي است براي افراد داراي تعامل با احساس پيوستگي ولي نظام اجتماعي به سيستم و نظم و نسق

 

عظمت زهراي مرضيه(س) و علي مرتضي(ع) را خدا و رسول(ص) او مي دانند و ائمه معصومين(ع) و ديگر درك هيچ كس را ياراي شناخت حقيقت آنان نيست. اين عظمت با قداست كامل همراه است و تا جهان برقرار است اين بانو و شوي او الگو و اسوه كمال تمام گيتي هستند.

 

و ترتيب يك مجموعه نظر دارد و مي تواند قبل از اينكه افرادي به يكديگر بپيوندند، نظام آن را طراحي كرد.

 

وقتي مي گوييم خانواده يك نظام اجتماعي است يعني در آن تقسيم كار شده است و موقعيتهايي مشخص گرديده است. هر موقعيتي نيز از شرح وظايف و دستورالعملهايي خاص به خود برخوردار است يعني به ازاي هر موقعيتي نقشي مقرّر شده است.

 

نظام اجتماعي خانواده چگونه است؟

 

در واقع يك نوع نظام اجتماعي خانواده وجود ندارد بلكه انواعي از نظامهاي اجتماعي خانواده موجود است. اگر يك خانواده فقط از دو موقعيت برخوردار باشد، نظام اجتماعي دو موقعيتي است و فقط داراي دو نقش است. اما اگر نظام اجتماعي خانواده پنج موقعيتي يا بيشتر باشد با نظام اجتماعي خانواده دو موقعيتي تفاوت خواهد داشت و نيز بر اساس اينكه الگوهاي خاص عمل در هر موقعيت يعني محتواي نقش در هر موقعيت چه باشد، نظامهاي اجتماعي خانواده تفاوت خواهند داشت.

 

ساختار نظام اجتماعي

 

به نحوه تنظيم و ترتيب نظام اجتماعي از نظر تعداد موقعيتها، نوع موقعيتها و محتواي نقش هر موقعيت؛ ساختار يا ساختِ نظام اجتماعي گويند. ساختار اجتماعي نظام خانواده نيز به معني تعداد موقعيتها در خانواده يا نوع موقعيتها در خانواده و انتظارات متقابل احراز كنندگان موقعيتها (محتواي نقش موقعيتها) مي باشد كه تفاوت انواع خانواده ها به تفاوت ساختار آنان است.

 

كاركرد خانواده

 

كاركرد كه مصدر مرخم از كاركردن است، اصطلاحا به معني «اثر مفيد» هر موقعيت يا هر نقش يا حتي يك هنجار (الگوي عمل معين) در كل نظام اجتماعي مربوط به آن، است. كاركرد خانواده يعني اثر مفيد آن براي

 

اعضايش و نيز به معني اثر مفيد آن براي جامعه مربوط به آن است. (اين سخن مبتني بر دو مشرب در كاركردگرايي است.)

 

ساختار خانواده شوهري ـ بانويي(1)

 

در ابتداي ازدواج، نظام اجتماعي خانواده با دو موقعيت «شوهري» و «بانويي» تشكيل مي شود. تذكر مي دهيم كه «شوهر» كسي است كه «موقعيت شوهري» را احراز مي كند و «بانو» كسي است كه «موقعيت بانويي» را احراز مي كند.

 

شوهري بانويي

 

نظام اجتماعي خانواده با ساختار دو موقعيتي

 

اما وقتي يك كودك متولد مي شود از جنبه گروهي گروه دو نفره، سه نفره مي شود ولي از جنبه ساختار نظام اجتماعي، نظام اجتماعي دو موقعيتي، پنج موقعيتي مي شود.

 

شوهري بانويي

 

پـدري مادري

 

فرزندي

 

موقعيتهاي شوهري و بانويي در قبال يكديگرند و موقعيتهاي پدري و فرزندي و موقعيتهاي مادري و فرزندي در قبال يكديگرند.

 

اگر تعداد فرزندان اضافه شوند موقعيتهاي «خواهري» و «برادري» نيز قابل پيدايش است و نيز موقعيتهاي «فرزند بزرگتر»، «فرزند كوچكتر».

 

اگر در خانواده اي مادربزرگ عضو خانواده باشد موقعيتهاي «مادرشوهري» و «عروسي» و … نيز به ساختار نظام اجتماعي خانواده افزوده مي شود.

 

اگر در خانواده اي شوهر دو بانو داشته باشد موقعيت «هوويي» نيز مطرح است.

 

اگرخانواده اي بطورمستمرازخدمتكاردائمي برخوردار باشد نيز ساختار خانواده متفاوت مي شود البته محتواي انتظارات متقابل احرازكنندگان موقعيتها ودستورالعملهاي مربوط به هرموقعيت(نقشها)نيزدر چگونگي ساختار خانواده اثر تعيين كننده دارند و كاركرد خانواده تابعي است از ساختار خانواده.

 

به نحوه تنظيم و ترتيب نظام اجتماعي از نظر تعداد موقعيتها، نوع موقعيتها و محتواي نقش هر موقعيت؛ ساختار يا ساختِ نظام اجتماعي گويند. ساختار اجتماعي نظام خانواده نيز به معني تعداد موقعيتها در خانواده يا نوع موقعيتها در خانواده و انتظارات متقابل احراز كنندگان موقعيتها (محتواي نقش موقعيتها) مي باشد كه تفاوت انواع خانواده ها به تفاوت ساختار آنان است.

 

عدم تعادل (تعارض ساختي) در نظام خانواده

 

اگر هنجارها و دستورالعملهايي كه نقش مربوط به هر موقعيت را مي سازند، با يكديگر در ناسازگاري و تعارض باشند نظام خانواده دچار مشكل خواهد بود هر چند افراد عضو اشخاص بسيار خوبي باشند. مثلاً اگر بانو معتقد باشد: «شوهر نبايد بانوي ديگري اختيار كند.» و شوهر معتقد باشد: «شوهر حق دارد بانوي ديگري اختيار كند.» هر چند شوهر هيچ گاه بانوي ديگري اختيار نكند اما چون بينش آنها با يكديگر اختلاف دارد، نظام خانواده آنها داراي تعارض ساختي است. يا اگر بانو معتقد باشد: «بانو موظف به پختن غذا، شستن ظرفها و شير دادن نوزاد و … نيست.» و شوهر معتقد باشد: «بانو موظف به پختن غذا، شستن ظرفها و شير دادن نوزاد و … است.» در چنين حالتي نيز نظام خانواده دچار عدم تعادل (تعارض ساختي) است و هر چند روحيه اعضاء آن مسالمت جويي باشد ولي اساس آن بر پايه اختلاف است. مثلاً بانو هر گاه غذا مي پزد احساس مي كند: لطف كرده است. ولي شوهر آن را انجام وظيفه مي داند و هر گاه بانو غذا نپزد احساس تخلف و نابهنجاري نمي كند ولي شوهر غذا نپختن را قانون شكني و بانو را متخلف مي داند و اگر عملاً جدالي رخ ندهد به اين معني است كه شوهر تخلف بانو را نديده گرفته است و اميدوار است اصلاح گردد در حالي كه بانو اصولاً خود را متخلف نمي داند كه نياز به اصلاح داشته باشد.

 

اختلاف در خانواده

 

اختلاف بين شوهر و بانو دو حالت دارد: 1ـ يكي از اعضاء خانواده دستورالعمل مورد قبول را رعايت نكند. 2ـ خانواده دچار تعارض ساختي باشد و هر كس طبق فهم خود عمل كند.

 

ساختار نظام اجتماعي خانواده علي(ع) و فاطمه(س)

 

1ـ ساختار دو موقعيتي خانواده در ابتداي ازدواج:

 

محيطمحيط

 

آداب و رسوم جامعهگروههاي ديگري كه

 

انتـظار مي رود شوهر اموري را انجام دهد انتـظار مي رود بانو اموري را انجام دهدشوهر و بانو

 

عضو آن هستند

 

اطرافيان موقعيت شوهري موقعيت بانوييشرايط سياسي

 

شوهر: علي(ع) بانو: فاطمه(س)

 

انتـظار مي رود شوهر اموري را انجام ندهد انتـظار مي رود بانو اموري را انجام ندهد

 

شرايط اقتصاديمحيط جغرافيايي

 

محيطمحيط

 

در نمودار بالا هر موقعيت داراي نقش است و انتظارات خاصي از احرازكننده موقعيت مي رود. علاوه بر آن نظام خانواده دو موقعيتي در محاصره محيط قرار دارد كه محيط بر آن اثر مي گذارد.

 

شرايط طبيعي و جغرافيايي، شرايط اقتصادي مدينه در اوايل هجرت، شرايط سياسي كه تقريبا در هر سال چند جنگ اتفاق مي افتد، تعلق علي(ع) و فاطمه(س) به پيامبر(ص) و بني عبدالمطلب و قريش و مهاجرين زناني كه گاهي با فاطمه(س) تماس مي گيرند و آداب و رسوم و قوانين جامعه كه اموري را لازم و اموري را ممنوع و ناپسند مي شمارد و … همگي بر ساختار خانواده تأثير مي گذارند.

 

اكنون سعي مي كنيم الگوهاي خاص هر موقعيت در خانواده علي(ع) و فاطمه(س) را بر اساس اسناد موجود مشخص كنيم. قبلاً تذكر مي دهيم كه هر چند در قانون يعني هنجارهاي رسمي كه حكومت ضامن اجراي آن است. بانو در قبال شوهر دو وظيفه دارد: آمادگي بر كامروايي جنسي شوهر و بدون اجازه شوهر از خانه بيرون نرفتن اما شرايط محيطي و از آن جمله آداب و رسوم جامعه الزام مي كرده است كه بانو عهده دار كارهايي گردد و فقط تابع قانون نباشد همانطور كه امروز هم در جامعه ما چنين است. و نيز انتظاراتي بين شوهر وبانوبر اثر توافق حاصل مي شود. ماهمگي آنچه را از اسنادبرمي آيد كه درخانواده علي(ع)وفاطمه(س) وجودداشته است،مي آوريم.

 

شوهري بانويي

 

شوهر

 

علي(ع)

 

ـ شوهر بانوي ديگري نداشته باشد.

 

ـ شوهر بانوي ديگري اختيار نكند.

 

ـ شوهر با كنيزي همبستر نشود.

 

ـ شوهر بانو را خشمگين نكند.

 

ـ شوهر نسبت به بانو اظهار محبت كند.

 

ـ شوهر از بانو دلجويي كند.

 

ـ شوهر هنگام آمدن به منزل در باره وضع خانواده پرس وجو كند.

 

ـ شوهر كارهاي خوب بانو را بستايد.

 

ـ شوهر براي يافتن راه رفع مشكلات بانو تلاش كند.

 

ـ شوهر براي برخي امور به بانو اجازه خروج از منزل را بدهد مانند: زيارت قبور، زيارت والدين و رفتن به مسجد.

 

ـ شوهر از مازاد اقتصادي خانواده براي بانو وسايل زينتي بخرد.

 

ـ شوهر از مازاد اقتصادي پولي در اختيار بانو قرار دهد كه وسايل منزل و وسايل زينتي بخرد.

 

ـ شوهر در بيرون منزل به كار اقتصادي بپردازد.

 

ـ شوهر به وسيله كار پولي براي خريد احتياجات خانواده فراهم كند.

 

ـ شوهر كارهاي بيرون منزل و مربوط به خانواده را انجام دهد.

 

يعني مواد غذايي را بخرد.

 

هيزم خانه را تهيه كند.

 

آب مورد نياز خانه را بياورد.

 

ـ شوهر به هنگام فرصت به امور داخل منزل كمك كند. يعني به هنگام فرصت به آسياب كردن جو كمك كند.

 

بانو

 

فاطمه(س)

 

ـ بانو در ابتدا باكره باشد.

 

ـ بانو به شوهر خيانت نكند.

 

ـ بانو خود را از نامحرم بپوشاند.

 

ـ بانو شوهر را خشمگين نكند.

 

ـ بانو نسبت به شوهر اظهار محبت كند.

 

ـ بانو از شوهر دلجويي كند و فشار امور بيرون منزل را بكاهد.

 

ـ بانو خانه را به آسايشگاه شوهر تبديل كند خصوصا به هنگام جنگ.

 

ـ بانو از شوهر اطاعت كند.

 

ـ بانو به شوهر دروغ نگويد.

 

ـ بانو بدون اجازه شوهر از خانه بيرون نرود حتي براي شكايت از شوهر.

 

ـ بانو به موقع سفر شوهر امور ضروري بيرون منزل مانند خريد مواد غذايي و تهيه آب را انجام دهد.

 

ـ بانو با وضع اقتصادي و اجتماعي ـ سياسي شوهر بسازد.

 

ـ بانو شوهر را به امور خير تشويق كند.

 

ـ بانو بچه داري را بر عهده گيرد.

 

ـ بانو كارهاي داخل منزل را انجام دهد.

 

يعني جو را آسياب كرده، آرد تهيه كند.

 

خمير تهيه كند.

 

نان بپزد.

 

غذا بپزد.

 

ظروف را بشويد.

 

لباسها را شسته و آنها را تميز نگهدارد.

 

اتاق و محيط خانه را نظافت كند.

 

شمشير شوهر را بعد از جنگ از خون بشويد.

 

بعد از جنگ جراحات بدن شوهر را پانسمان كند.

 

ساختار چندين موقعيتي خانواده علي(ع) و فاطمه(س) پس از تولد فرزندان

 

با تولد اولين فرزند همانطور كه قبلاً گفته شد سه موقعيت به نظام اجتماعي خانواده افزوده مي شود كه هر موقعيت توسط نقش مربوط به آن محاصره مي شود. در ذيل وضعيت سه موقعيت جديد و الگوهاي خاص حاكم بر آن را ارائه مي كنيم:

 

ـ پدر بچه ها را نوازش كند. پدر: علي(ع)

 

ـ پدر بچه هاي كوچك را بغل كند.

 

ـ پدر در مواقع فرصت با بچه ها بازي كند. مادر: فاطمه(س)

 

ـ پدر بچه ها را به احترام گذاشتن به مادر و اطاعت از او توصيه كند.

 

ـ پدر مخارج فرزندان كوچك را در كنار مخارج خود و بانو فراهم كند. فرزندان:

 

ـ والدين نسبت به فرزندان وفاي به عهد كنند. حسن

 

ـ والدين براي بچه نام نيكو برگزينند. حسين

 

ـ والدين در برخورد با فرزندان يكي را بر ديگري ترجيح ندهند. زينب

 

ـ مادر با عمل كردن به فضايل، بچه ها را به فضايل توجه دهد.

 

ـ مادر بچه داري و تربيت فرزند را مهم بشمارد.

 

تذكر: با توجه به اطلاعات موجود در اسناد مورد مراجعه نقشهاي برادري و خواهري بين فرزندان خانواده قابل طرح نيست خصوصا اينكه در اين نوشتار طرح آن مورد نظر نيز نيست.

 

با در نظر گرفتن دو نموداري كه ارائه شد چارچوب اصلي ساختار اجتماعي خانواده علي(ع) و فاطمه(س) ترسيم شده است. خانواده علي(ع) و فاطمه(س) تحول ديگري نيز داشته است و آن افزوده شدن فضّه به آن است كه فقط يك هنجار ـ دستورالعمل ـ به آن اضافه كرده است و آن اينكه:

 

ـ كارهاي خانه را يك روز فاطمه(س) انجام مي داد و يك روز فضّه

 

و در واقع يك روز در ميان، وظايف تهيه آرد، خمير، نان، غذا و شستن ظروف و لباسها و تميز كردن منزل از عهده فاطمه(س) برداشته مي شد ولي ساير امور همانطور بود كه قبل از ورود فضّه.

 

اختلافات شوهر و بانو در سازمان خانواده

 

اختلافات خانوادگي بين بانو و شوهر دو منشأ كلي دارد:

 

1ـ عدم آشنايي با انتظارات هر كدام از ديگري و يا عدم تفاهم بر پذيرش انتظارات.

 

يعني اگر هر عضو سازمان خانواده نقش خود و نقش عضو ديگر را مطابق ساختار موجود درك نكند يا نپذيرد، تعارض ساختاري به وجود مي آيد و منشأ اختلاف مي گردد.

 

2ـ عدم پايبندي يك يا هر دو عضو خانواده بانويي ـ شوهري به هنجارها و تخلف از آن كه موجب ناراحتي ديگري و اختلاف مي گردد.

 

در مورد اين خانواده مقدس و پاك، هر چند برخي موارد جزئي در برخي كتب تاريخي آمده است اما همان گونه كه بزرگاني چون شيخ صدوق تصريح كرده اند و جزء باورهاي اصيل شيعه است اينها به هيچ وجه صحيح نيست و خانواده علي(ع) و فاطمه(س) داراي «تعارض ساختي» نبوده است و موارد مورد اشاره نيز بر فرض صحت (كه قطعا چنين نيست) با منشأ خارجي بوده است و هيچ تخلفي حتي از هنجارها نيز انجام نشده است و خانواده الگو و نمونه اي ـ كه مورد توجه همه پاكان عالم است ـ پاك و سالم و دور از هر گونه كجروي و هنجارشكني و در تفاهم كامل است.

 

1ـ بدين خاطر از اصطلاح زن در قبال شوهر استفاده نمي كنيم كه زن واژه اي مقابل واژه مرد است و بانو مقابل شوهر.

 

يعني اين امر را تقبّل كند.

 

آن را بر انجام دادن تهيه آرد و نان در صورت امكان مقدم بشمارد.

 

در صورت ناتواني از انجام همه امور با يكديگر و ناراحتي بچه، ناراحت شود.

 

ـ مادر به بچه شير بدهد.

 

ـ مادر بچه را بغل كند، در دامان بخواباند و نوازش كند.

 

ـ مادر نسبت به آرام كردن بچه از گريه، جدي و حساس باشد.

 

ـ مادر به بچه كوچك غذا بخوراند.

 

ـ مادر لباسهاي بچه را تميز نگهدارد و به موقع تعويض كند.

 

ـ مادر در بدو تولد بچه را با پارچه سفيد بپوشاند.

 

ـ مادر به فكر تهيه لباس نو براي بچه ها در مواقع مرسوم باشد.

 

ـ مادر باورهاي ديني را به بچه ها ياد بدهد.

 

ـ مادر اعمال ديني را با عمل كردن و تشويق كردن به بچه ها ياد بدهد.

 

اكنون سعي مي كنيم الگوهاي خاص هر موقعيت در خانواده علي(ع) و فاطمه(س) را بر اساس اسناد موجود مشخص كنيم. قبلاً تذكر مي دهيم كه هر چند در قانون يعني هنجارهاي رسمي كه حكومت ضامن اجراي آن است. بانو در قبال شوهر دو وظيفه دارد: آمادگي بر كامروايي جنسي شوهر و بدون اجازه شوهر از خانه بيرون نرفتن اما شرايط محيطي و از آن جمله آداب و رسوم جامعه الزام مي كرده است كه بانو عهده دار كارهايي گردد و فقط تابع قانون نباشد همانطور كه امروز هم در جامعه ما چنين است. و نيز

 

انتظاراتي بين شوهر وبانوبر اثر توافق حاصل مي شود. ماهمگي آنچه را از اسنادبرمي آيد كه درخانواده علي(ع)وفاطمه(س) وجودداشته است،مي آوريم.

 

در مورد اين خانواده مقدس و پاك، هر چند برخي موارد جزئي در برخي كتب تاريخي آمده است اما همان گونه كه بزرگاني چون شيخ صدوق تصريح كرده اند و جزء باورهاي اصيل شيعه است اينها به هيچ وجه صحيح نيست و خانواده علي(ع) و فاطمه(س) داراي «تعارض ساختي» نبوده است و موارد مورد اشاره نيز بر فرض صحت (كه قطعا چنين نيست) با منشأ خارجي بوده است و هيچ تخلفي حتي از هنجارها نيز انجام نشده است و خانواده الگو و نمونه اي ـ كه مورد توجه همه پاكان عالم است ـ پاك و سالم و دور از هر گونه كجروي و هنجارشكني و در تفاهم كامل است.

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.