اهميّت ذكر محمد وآل محمد

اهميّت ذكر محمد وآل محمد
فهرست این نوشتار:
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «ملائكه آسمان نسبت به يك يا چند تن از شيعيان كه فضيلت آل محمّد را ذكر مىكنند نظر دارند، سپس به يكديگر مىگويند: آيا اين گروه كوچك را نمىبينيد كه با تعداد اندكشان وتعداد بسيار دشمنانشان، فضايل آل محمّد را ذكر مىكنند؟ بعد طايفه ديگرى از ملائكه در جوابشان مىگويند: اين فضل الهى است كه به هر كس بخواهد مىدهد وخداوند، صاحب فضل بزرگ است».[1]
2. در حديث است كه امام باقر عليه السلام از ميسر پرسيد: «شما شيعيان كه با يكديگر خلوت مىكنيد، آيا آنچه را از علوم اهلبيت : وفضايل آنان بخواهيد مىگوييد؟» عرض كرد: آرى به خدا قسم. امام فرمود: «والله دوست دارم در
چنين مجالسى با شما باشم. به خدا سوگند، بوى شما ونسيم شما را دوست مىدارم. بىشك شما بر دين خدا وملائكه هستيد؛ بنابراين، با پرهيز از محرّمات وتلاش براى انجام دادن طاعات وعبادات، براى شفاعت خودتان به ما كمك كنيد».[2]
3. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «مجالس خود را به ذكر فضايل على بن ابىطالب عليه السلام زينت دهيد[3] كه هفتاد خصلت از خصلتهاى
پيامبران در او هست».[4]
فوايد ذكر محمّد وآل محمّد :
1. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «ياد ما ياد خدا وياد دشمن ما ياد شيطان است».[5]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خداوند متعال فرشتگانى دارد كه در زمين گردش مىكنند. هرگاه بر جماعت وگروهى بگذرند كه ياد محمّد وآل محمّد مىكنند به يكديگر مىگويند: توقّف كنيد كه به هدف خود رسيديم. سپس مىنشينند وبا آنان در اذكار آن مجلس همراه مىشوند وپس از پايان جلسه وخروج حاضران، اگر شخصى از آنها بيمار شود ملائكه به عيادت او مىروند وچون بميرد در تشييع جنازهاش حضور پيدا مىكنند واگر گم شود در جستوجوى او خواهند بود».[6]
3. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هيچ چيز مانند ملاقات وديدار مؤمنين از يكديگر به خاطر رضاى خدا، شيطان ولشكريان وى را آزرده نمىكند. هنگامى كه دو مؤمن با يكديگر ملاقات كرده وخدا را ياد كنند ودر پى آن از فضايل ما ياد مىكنند، هيچ گوشتى بر صورت شيطان باقى نمىماند مگر آنكه فرو مىريزد، تا آنجا كه روحش از شدّت ناراحتى به استغاثه وطلب كمك برمىآيد. وبر اثر آن، ملائكه آسمانها وخازنان بهشت اطّلاع پيدا كرده واو را لعنت مىكنند. وهيچ ملك مقرّبى باقى نمىماند، مگر اينكه شيطان را نفرين مىكند، در نتيجه نااميد ومحروم ومطرود بر زمين مىافتد».[7]
4. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «خداوند براى برادرم علىّ بن ابىطالب عليه السلام فضيلتهايى قرار داده است كه از كثرت وفزونى نمىتوان آنها را شماره كرد؛ بنابراين، هر كس يك فضيلت از فضايل او را از روى اعتقاد وباور قلبى بيان كند، گناهان گذشته وآيندهاش آمرزيده مىشود… وهر كس يك فضيلت از فضايل او را بنويسد، تا زمانى كه نشانى از آن كتاب باشد ملائكه براى وى استغفار مىكنند. وهر كس به فضيلتى از فضايل آن حضرت گوش فرا دهد، خداوند گناهان او را كه با گوش مرتكب شده، بيامرزد. وهر كس به فضيلتى از فضايل آن حضرت ـ كه نوشته شده ـ نگاه كند، خداوند گناهانى را كه با چشم مرتكب شده، بيامرزد».[8]
همكاران فرشتگان وهمكاران شيطان
از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هرگاه سه تن از مؤمنين يا بيشتر در مكانى جمع شوند، به تعداد آنها فرشتگان نيز اجتماع مىكنند. اگر آن مؤمنان چيزى از خداوند طلب كنند ملائكه آمين مىگويند. وچنانچه به خداوند از شرّ چيزى پناه ببرند، ملائكه از خداوند مىخواهند كه آن را از آنها دور كند. واگر تقاضاى حاجتى داشته باشند ملائكه از خداوند مىخواهند كه حاجتشان را برآورده كند. وچنانچه سه تن يا بيشتر از انكاركنندگان حقّ اهلبيت : در جايى جمع شوند، ده برابر آنها از شياطين نيز حاضر مىشوند، سخنانى كه مىگويند شياطين همانند آن را تكرار مىكنند. واگر بخندند شياطين با آنها مىخندند. واگر
دوستان خدا را مذمّت كنند با مذمّتكنندگان رفيق ودوست مىشوند. واگر مؤمنى همنشين چنين افرادى شود، هنگامى كه شروع به مذمّت دوستان خدا كنند، (بايد) از آن مجلس برخيزد وشريك وهمنشين شيطان نشود كه هيچكس تاب مقاومت خشم خدا را ندارد ونفرين خدا را هيچ چيز دفع نمىكند. وچنانچه نتواند مجلس را ترك كند، به دل انكار كند واندكى برخيزد وبازگردد».[9]
تحصيل ومباحثه علوم اهلبيت :
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس در راه تحصيل علم گام بردارد، خداوند راهى به سوى بهشت برايش مىگشايد وبىشك، فرشتگان با كمال خشنودى بالهاى خود را در مسير عبور طالب علم مىگشايند وتمام ساكنان آسمان وزمين وحتّى ماهيان دريا براى وى استغفار مىكنند. وفضيلت عالم بر عابد، همچون برترى ماه شب چهاردهم بر ساير ستارگان است».[10]
2. در حديثى ديگر فرمود: «اُف بر مردمى كه هر جمعه كارهاى دنيايى را براى يادگيرى مسائل دينى خود تعطيل نمىكنند».[11]
3. نيز در روايتى فرمود: «خداوند مىفرمايد كه مذاكره علم در ميان بندگان من، دلهاى مرده را زنده مىكند».[12]
4. در سخنى ديگر فرمود: «با يكديگر مذاكره علمى كرده وحديث نقل كنيد كه حديث، دلها را جلا مىدهد. وبىشك دلها زنگار مىگيرند، همانگونه كه شمشير زنگ مىزند وجلاى دلها به حديث است».[13]
5. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «مذاكره علم، ثواب نماز مقبول را دارد».[14]
[1] . همان، ص 187، ح 4.
[2] . همان، ح 5.
[3] . بشارة المصطفى، ص 73؛ بحارالأنوار، ح 38، ص 199.
[4] . الأنوار اللامعة فى شرح الزيارة الجامعة، ص 61.
[5] . كافى، ج 2، ص 496 ذيل حديث 2.
[6] . همان، ص 186، ح 3.
[7] . كافى، ج 2، ص 188، ح 7.
[8] . كشف الغمّه، ج 1، ص 125؛ بحارالأنوار، ج 26، ص 229، ح 10.
[9] . كافى، ج 2، ص 187، ح 6.
[10] . همان، ج 1، ص 34، ح 1.
[11] . همان، ص 40، ح 5.
[12] . همان، ح 6.
[13] . كافى، ج 1، ص 41، ح 8.
[14] . همان، ح 9.