وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

امامت در نگاه شيعه و سنى

0

امامت در نگاه شيعه و سنى

 

پرسش 6 . اختلاف شيعه و سنى درباره امامت چيست و از كجا نشأت مى گيرد؟

 

به رغم آنكه شيعه و سنى هر دو امامت را امرى لازم و اجتناب ناپذير مى دانند، و نيز اينكه هر دو تعاريف به ظاهر مشابهى از امامت دارند، اما در عين حال تفاوت هايى بنيادين در ديدگاه آنها وجود دارد كه نشانگر دو هويت متفاوت تحت يك نام است. عمده اين تفاوت ها عبارت است از:
يك. تفاوت در كاركرد امامت
امامت در نگرش شيعه تداوم راه نبوت در دوران خاتميت و در نگاه اهل سنت صرفا يك تئورى حكومت است. از نظر شيعه و سنى پيامبر صلى الله عليه و آله حداقل داراى سه مقام بوده:
1. دريافت و ابلاغ وحى رسالى
2. تبيين معصومانه و بدون خطاى وحى
3. زمامدارى و مديريت كلان جامعه اسلامى.
از نظر هر دو گروه پس از رحلت پيامبر، وحى رسالى – نه وحى به معناى الهام و تحديث – براى هميشه قطع گرديد و هيچ كس نمى تواند عهده دار چنين مقامى شود. اما دو مقام ديگر چه وضعى دارند؟ از نظر شيعه اين دو مقام نيز بر عهده كسى است كه خدا او را تعيين كرده است. چنين كسى همچون پيامبر گفتار و رفتارش عين دين و صواب است و بر همگان حجت مى باشد. بنابراين او مرجع دينى مردم است. اما مرجعى خطاناپذير و وحدت بخش آراى متعارض، نه در حد يك مجتهد جايزالخطا. از طرف ديگر او عهده دار رهبرى و زعامت جامعه اسلامى است و فرمانش در امور سياسى و اجتماعى واجب الاتباع مى باشد.22
افزون بر آن اكثريت قريب به اتفاق شيعه اماميه امام را انسان كامل و داراى مقام ولايت باطنى و حجت زمان و واسطه فيوضات الهى مى دانند. اين مرتبه از امامت كه اهل عرفان از شيعه اقتباس كرده اند اوج مفهوم امامت است.
علامه طباطبائى پس از بيان اينكه در پس ظاهر زندگى و احكام شريعت باطنى زنده و پويا به نام «ولايت» وجود دارد، بر آن مى شود كه احكام و ظواهر دينى بدون يك واقعيت باطنى كه اصل آن است تصورپذير نيست و آنچه دلالت بر ثبوت و دوام نهاد نبوت و احكام و مقررات شرعى در جهان بشرى دارد؛ دلالت بر ثبوت و دوام و فعليت نهاد ولايت دارد.
او سپس مى گويد: كسى كه عامل درجات قرب و امير قافله اهل ولايت بوده و رابطه انسانيت را با اين واقعيت حفظ مى كند در لسان قرآن23 «امام» ناميده مى شود.
امام يعنى كسى كه از جانب حق سبحانه براى پيشروى صراط ولايت اختيار شده و زمام هدايت معنوى را در دست گرفته. ولايت كه به قلوب بندگان مى تابد، اشعه و خطوط نورى هستند از كانون نورى كه پيش اوست، و موهبت هاى متفرقه، جوى هايى هستند متصل به درياى بيكرانى كه نزد وى مى باشد.24
بنابراين امامت نزد شيعه سه كاركرد اساسى دارد:
1. رهبرى سياسى و اجتماعى،
2. مرجعيت دينى،
3. ولايت باطنى.
در نظر اهل سنت امامت به معناى دوم و سوم وجود ندارد. آنها امامت را تنها در حد زعامت و رهبرى سياسى و اجتماعى باور دارند.25
دو. تفاوت در جايگاه
جايگاه امامت نيز نزد شيعه و سنى متفاوت است. فروكاستن امامت به رهبرى سياسى و اجتماعى امت شأن امامت را در حد مسأله اى فرعى و ناظر به رفتار مكلفان فرو مى كاهد، اما در نظر شيعه امامت مسأله اى كلامى است و به فعل الهى و رابطه خدا با انسان بازگشت مى كند.
نصب امام از سوى خدا همچون انگيزش پيامبر لطفى از جانب پروردگار جهت نزديكتر شدن اختيارى بندگان به شناخت و انجام تكاليف خود و حداكثر بهره مندى از عنايات و فيوضات الهى است.26
سه. تفاوت در مبدأ مشروعيت
از آنچه گذشت روشن مى شود كه مبدا مشروعيت امام در تفكر شيعى نصب و تعيين خداوند است. هم چنان كه انگيزش پيامبر امرى زمينى و بشرى نيست و خدا مى داند چه كسى شايستگى دريافت و ابلاغ و انجام رسالت الهى را دارد. «اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ»27. هم چنين تنها اوست كه مى داند چه كسى شايستگى تداوم بخشيدن به راه پيامبر، تبيين معصومانه دين، ولايت باطنى نفوس و رهبرى امت براساس آموزه هاى ناب دينى را بدون كمترين تخلف و اشتباه داراست و لاجرم تنها مرجع ذى صلاح در اين عرصه خداوند است.
در مقابل اهل سنت برآنند كه امامت امرى زمينى و بريده از آسمان است. البته اينكه زمينيان چگونه و براساس چه ضوابط و معيارهايى در اين باره اقدام كنند مسأله اى است كه جداگانه جاى بررسى دارد.28
چهار. تفاوت در شرايط
از نظر شيعه امام بايد داراى عصمت و علم به تمام حقايق و معارف و احكام شريعت و افضل مردم در همه كمالات انسانى به ويژه آنچه در راستاى اهدف و كارويژه هاى امامت و رهبرى است باشد.29 اهل سنت به رغم آنكه امامت را به رياست در امور دين و دنيا معنا كرده اند نه تنها عصمت و افضليت را شرط نمى دانند بلكه برخى از آنان همچون قاضى القضات ابويعلى و سعدالدين تفتازانى حتى علم به امور دينى و عدالت كه حداقل شرايط لازم براى حكومت دينى است را شرط ندانسته و بر جواز امامت فاسق و جاهل بيگانه تصريح كرده اند!30
بدون شك چنين امامتى به استفاده ابزارى از دين توسط ظالمان و جاهلان خواهد انجاميد. تاريخ حكومت هاى بنى اميه و بنى عباس گواه روشنى بر آفات چنين نگرشى در باب امت و رهبرى است.
پنج. تفاوت در مصداق
با توجه به آنچه گذشت مصداق امامان نزد شيعه و اهل سنت تفاوت بارز و آشكارى پيدا مى كند، زيرا شرايطى كه شيعه براى امامت قائل است در پيشوايان اهل سنت يافت نمى شود و آنان نيز مدعى وجود چنين شرايطى در آنها نيستند. تنها مصاديق مشترك و مورد قبول شيعه و سنى در امامت و رهبرى – با حفظ همه تفاوت هاى معيارى – حضرت على عليه السلام و امام حسن مجتبى عليه السلام در دوران كوتاه خلافتشان مى باشند. پيش و پس از آن دو مصداق مشتركى يافت نمى شود، زيرا امامان اهل سنت هيچ يك از شرايط مورد قبول شيعه را نداشته اند.

 

 

22. جهت آگاهى بيشتر بنگريد: محمدتقى مصباح يزدى، راهنماشناسى، ص 408-410.

23. نگا: الميزان، ج 1، ص 274 – 275، ذيل آيه 124 سوره بقره.

24. مكتب تشيع سالنامه ش2، ق: شهيد مطهرى، ولاء و ولايت ها، ص 71.

25. جهت آگاهى بيشتر بنگريد:
الف. مصباح يزدى، راهنماشناسى، ص 408-410.
ب. شهيد مطهرى، ولاء و ولايت ها، قم، صدرا.

26. جهت آگاهى بيشتر بنگريد: امامت پژوهى، ص 60-52.

27. «خدا مى داند كه رسالت خود را بر عهده چه كسى گذارد» ؛ انعام 6، آيه 124.

28. بنگريد پرسش 7.

29. جهت آگاهى بيشتر بنگريد: على ربانى گلپايگانى، امامت در بينش اسلامى، ص 212-187.

30. بنگريد:
الف. ابويعلى محمدبن الحسين الفراء المنيع، الاحكام السلطانيه، ص 20.
ب. تفتازانى، شرح المقاصد، ج 5، ص 233.

 

منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، امـام شناسى.

حتما بخوانيد

ویژه نامه امامت پژوهی و فرقه های مذهبی

ویژه نامه اعتقادات و پاسخ به شبهات

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.