آثار و عواقب گناه در زندگی انسان
از نظر قرآن، اصلیترین عامل بسیاری از مشکلات و مصیبتها، گناهانی است که شخص یا اجتماع مرتکب میشوند، هر چند که ممکن است بخشی از آنها در قالب سنت الهی ابتلاء و امتحان باشد؛ اما هرگز نمیتوان سنت مجازات و کیفر الهی در دنیا را نادیده گرفت؛ زیرا خدا هر چند بصراحت در قرآن بیان داشته که انسانها تنها بخش کوچکی از کیفر خطاهای عملی و گناهان خویش را در دنیا میبینند

آثار و عواقب گناه در زندگی انسان
بسیاری از مردم وقتی در تنگناهای اقتصادی یا بیماری سخت یا بیدرمان گرفتار میشوند، دنبال عواملی میگردند که شاید بتوان گفت هیچ ارتباطی در ایجاد یا رفع یا دفع مشکلات و بیماریها ندارد؛ از این رو، به هر دری میزنند کمتر جواب میگیرند و مشکلات و مصیبتهای آنان پایان نمییابد؛ زیرا آنان از عوامل اصلی ایجادی و بقایی مشکلات و بیماریها و مصیبتها غافل هستند. از نظر قرآن، اصلیترین عامل بسیاری از مشکلات و مصیبتها، گناهانی است که شخص یا اجتماع مرتکب میشوند، هر چند که ممکن است بخشی از آنها در قالب سنت الهی ابتلاء و امتحان باشد؛ اما هرگز نمیتوان سنت مجازات و کیفر الهی در دنیا را نادیده گرفت؛ زیرا خدا هر چند بصراحت در قرآن بیان داشته که انسانها تنها بخش کوچکی از کیفر خطاهای عملی و گناهان خویش را در دنیا میبینند، ولی همین بخش کوچک و محدود، خود آثار بسیار زیانباری در زندگی فرد و اجتماع بجا میگذارد که قرآن به آنها پرداخته است. نویسنده دراین مطلب براساس آموزههای قرآن، آثار گناهان را در زندگی دنیوی تبیین کرده است.
سنتهای ابتلاء و کیفر گناه در دنیا
از نظر آموزههای قرآن، سنتها و قوانینی بر هستی از جهان و جان و جامعه حاکم است که شناخت آنها میتواند در فهم حوادث و رخدادها و سفارشهای مربوط به آن موثر و مفید باشد. از این رو خدا بارها در قرآن به سنتهای گوناگون و متنوع الهیاشاره میکند و حتی مصادیقی از تاثیر آن را بیان کرده و توصیههایی در قالب عبرت گیری بیان میکند تا براساس خیر و شر آثار، توجه خاصی به علل و عوامل آن داشته باشیم و عامل زشتی را تکرار نکنیم که آثار زشتی را به دنبال دارد.
از مهمترین سنتها و قوانین الهی حاکم بر هستی سنتهای ابتلاء و کیفر است. از نظر قرآن، انسانها در دنیا با دو روش نعمت و نقمت آزموده میشوند؛ بنابراین نمیتوان هر نعمتی را خیر و هر نقمتی را شر دانست؛ زیرا گاه انسان با مال و ثروت و نعمت آزموده میشود و گاه دیگر با فقدان مال و ثروت وفقر. لذا نمیتواند گمان کند که نعمت و دارایی، بیانگر اکرام و تکریم الهی نسبت به اوست، یا نقمت و نداری، اهانتی از سوی خدای کریم در حق اوست.(فجر، آیات 15 تا 17)
سنت ابتلاء: خدا درباره ابتلاء و آزمونهای الهی با نقمت و مصیبت میفرماید: و قطعا شما را با چيزى از قبيل ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماييم و مژده ده صابران و شكيبايان را، همان كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم، بر ايشان درودهای متصل الهی و رحمتى از پروردگارشان باد و راهيافتگان هم خود ايشانند. (بقره، آیات 155 تا ۱5۷)
در این آیات بیان شده که صبر در مصیبت، خود عاملی مهم در ایجاد ظرفیتهای جدید برای انسان و شرح صدر وی خواهد داشت که بطور طبیعی آثار دنیوی و اخروی آن بسیار با اهمیت است؛ زیرا رستگاری ابدی در تبدیل تهدیدها به فرصتها از طریق صبر است.
کسی که در مصیبتها و سختیها صبرپیشه میکند باید به این امر ایمان داشته باشد که خدای عالم و حکیم و قادر و معطی براساس مشیت حکیمانه خویش چیزی را به شخص میدهد یا میگیرد که هم به مصحلت شخص و هم براساس اهداف هستی و خلقت است. به سخن دیگر، باید به امر غیبی دیگری چون امالکتاب و لوح محفوظ(نمل، آیه 40؛ ق، آیه 4؛ بروج، آیه 22) ایمان داشته باشد که در آن همه چیز براساس هدف خلقت نوشته شده و از سوی فرشتگان و دیگر عوامل اجرایی در حال اجرا شدن است.(جاثیه، آیه 29) بنابراین، شخص مومن براساس خیالبافی و تفاخر، رفتاری را انجام نمیدهد، بلکه براساس حقایق هستی و حاکمیت و مالکیت خدا با موضوع برخورد میکند. پس نسبت به دادههای الهی شادمانی فرحناک از خود بروز نمیدهد؛ چنانکه نسبت به گرفتههای الهی در قالب نقمت امید خویش را از دست نداده و گرفتار یاس نمیشود(حدید، آیه 22 و 23)؛ زیرا میداند که خدایی که خلقت را به شخص اعطا و بخشیده و او را آفریده، به عنوان ربوبیت او را در مسیر اهداف کمالی هستی از درون و برون هدایت میکند و چیزی نسبت به او کم نمیگذارد: قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى.(طه، آیه 50)
ابتلاء و آزمونهای الهی، در قالب نعمت و نقمت آثار و برکاتی دارد که یکی از مهمترین آنها مقام امامت است که به حضرت ابراهیم(ع) داده شده است(بقره، آیه 124) و انسانهای مومن میتوانند به چنین مقام از طرق مختلف از جمله بهرهگیری از ابتلائات الهی برسند.(فرقان، آیه 74)
از نظر قرآن، همگان گرفتار ابتلائات الهی هستند و این قانون و سنت فراگیر است.(عنکبوت، آیات 2 و 3) بنابراین، مومنان نیز گرفتار ابتلائات خواهند بود.(احزاب، آیه 11)
سنت کیفر در دنیا: چنانکه گفته شد مصیبتها و نقمتها در دنیا به دو بخش ابتلایی و کیفری تقسیم میشود که بخشی از مصیبتهای الهی که انسان بدان گرفتار میشود، برخاسته از سنت کیفر است؛ زیرا از نظر قرآن، هر کسی عملی خوب یا بد داشته باشد، در همین دنیا بخشی از آن را میبیند؛ چنانکه اگر انسان یا اجتماعی ایمان و تقوا داشته باشد، اموری چون برکات آسمانی(اعراف، آیه 96)، اجتماعی با امنیت و اطمینان(نحل، آیه 112)، فرقان(انفال، آیه 29)، راه برونرفت از مشکلات و مصیبتها، تکفیر گناهان و سیئات، بخشش گناهان و همچنین رفع و دفع مشکلات و مانند آنها را خدا به آن نشان میدهد.(طلاق، آیات 2 و 3)
اما اگر به جای ایمان و تقوا گرفتار کفر اعتقادی و فجور رفتاری شود، خدا در همین دنیا نیز او را کیفر میدهد.(نحل، آیه 112؛ اعراف، آیه 96)
خدا بصراحت درباره دچار شدن انسانها به تنگناهای گوناگون از روانی و مادی به عنوان کیفر عمل بد میفرماید: و هر كس از ياد من دل بگرداند، در حقيقت زندگى تنگ و سختى خواهد داشت؛ و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى كنيم. (طه، آیه ۱۲۴)
بر اساس این آیه هر کسی که از ذکر الهی اعراض کند و به نوعی کفر علمی و عملی داشته باشد، در همین دنیا پیش از محشور شدن در قیامت، گرفتار تنگدستی و تنگناهای دیگر میشود.
البته آنچه انسان دردنیا از پاداش، مجازات و کیفر نسبت به اعمال خوب و بد میبیند، همه مجازات و کیفر یا پاداش نیست، بلکه تنها گوشهای از آن است. همچنین خداونداشخاص را برای همه اعمال بدشان در همین دنیا مجازات نمیکند، بلکه تعداد بیشماری گناهان را خدا عفو میکند و میبخشد و نادیده میگیرد؛ پس آنچه بر سر آدمی در دنیا میآید در آن بخشی که مربوط به ابتلاء نیست، نتیجه تعدادی از گناهان و خطاهایی است که انجام میدهد نه همه آنها؛ چنانکه خدا میفرماید: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَهًْ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ؛ و هر گونه مصيبتى به شما برسد، به سبب دستاورد خود شماست و خدا از بسيارى درمىگذرد. (شوری، آیه ۳۰)
آثار گناهان در زندگی دنیوی
اکنون که با سنتهای دو گانه خدا در ابتلاء و کیفر در دنیا آشنا شدیم، باید توجه داشته باشیم که هر انسانی اگر به یکی از این مصیبتها و نقمتها دچار است، هماره استغفار و توبه کند تا در هر حال از این مشکلات بیرون آید؛ زیرا از نظر قرآن، برای رفع و دفع بلا و مصیبت و نیز جلب منفعت و رحمت الهی، استغفار و توبه، بهترین ابزار و وسیله کارآمد است.(هود، آیه 52) خدا میفرماید:و اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مى پذيرد و از گناهان درمى گذرد و آنچه مى كنيد مى داند.(شوری، آیه ۲۵؛ نگاه کنید: توبه، آیه 66)
برای اینکه مراقب اعمال خویش و دیگران در قالب ولایت متقابل اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر باشیم تا از برکات آن بهره مند و از عواقب بد و مصیبت بار نابهنجاریها دور باشیم، بهتر آن است که نگاهی به مهمترین آثار گناهان در زندگی دنیوی داشته باشیم تا این گونه به درمان و راه برونرفت از مشکلات و مصیبتها بپردازیم. از جمله مهمترین آثار گناهان میتوان به موارد زیراشاره کرد:
1- آسیب اقتصادی: مهمترین اثر گناهان در زندگی دنیوی در حوزه اقتصادی خودنمایی میکند که قوام فرد و اجتماع به آن است.(نساء، آیات 5 و 34) کاهش بارندگی، افزایش سیل و بلایا و بیماریها در گیاهان و جانوران و محیط زیست از جمله آثار گناهان و دستاوردهای بد بشری است.(هود، آیه 52؛ نوح، آیات 10 تا 12؛ روم، آیه 41)
2- اخراج از خانه و تبعید: برخی از گناهان مجازات قانونی در پی دارند که از جمله آنها میتوان به گناه اراجیف خبری تهدیدکننده امنیت اجتماعاشاره کرد که موجب تبعید از خانه و محیط زندگی میشود.(احزاب، آیات 60 و 61) همچنین ارتکاب فحشاى آشکار از سوى زن مطلّقه، مجوز اخراج وى از خانه شوهر است؛ در حالی که اگر چنین نکند، تا پایان عده سه ماهه خویش میتواند در آن خانه سکونت داشته باشد.(طلاق، آیه 1)
3- انقراض تمدنها: تمدنها در هر درجهای از پیشرفت و شکوفایی باشد، به سبب گناه و جرمها دچار فروپاشی و نیستی میشود. این سنت الهی در کیفر گناهکاران در دنیا است. بنابراین، آثار گناه محدود به دایره فردی و شخصی نمیشود، بلکه آثار آن در اجتماع و جهان مادی بشر نیز خودنمایی میکند.(انعام، آیه 6؛ غافر، آیه 21)
4- هتک حرمت و بیآبرویی: همان طوری که گناه موجب بیآبرویی انسان در قیامت میشود(قلم، آیات 10 تا 16)، براساس سنت کیفر در دنیا، شخص در همین دنیا نیز دچار بیآبرویی میشود و عرض و آبرویش میرود.(اعراف، آیات 19 تا 27؛ طه، آیات 120 و 121)
5- بیبرکتی: از نظر قرآن، ایمان، تقوا و اعمال صالح، عامل برکت و افزایش رزق و روزی مادی و معنوی است(اعراف، آیه 96)؛ در مقابل، کفر و فجور و گناه عامل بیبرکتی در زندگی است.(بقره، آیه 276)
6- بی حیایی و بیعفتی: انسانهای مومن و متقی، اهل حیا و عفت هستند و آبرو برای ایشان بسیار مهم و اساسی است و کاری نمیکنند که نشاندهنده بیحیایی و بیعفتی باشد هر چند که از جهات مختلفی همچون اقتصادی یا نیاز جنسی در فشار باشند(بقره، آیه273؛ نساء، آیه 6؛ نور، آیات 33 و 60)؛ در مقابل، انسانهای کافر و فاجر، انسانهای بیحیایی هستند که نه تنها هنجارشکنی میکنند، بلکه دیگران را به آن تشویق کرده و باشگاه بیحیایی و فسق و فجور راهاندازی میکنند و به اعمال شنیع و وقیح چون همجنس گرایی رو آورده و آن را تبلیغ بلکه قانونی میکنند به طوری که اهل حیا و عفت امکان بقا در آن محیط زیست را نداشته باشند.
(اعراف، آیات 80 تا 82؛ نمل، آیه 56؛ عنکبوت، آیه 29؛ هود، آیات 77 و 78) البته برخی در نهان اقدام به کارهای زشت میکنند که بیانگر بیحیایی آنها نسبت به خدا است که این خود نیز بسیار غلط است؛ زیرا خدا همه چیز را میبیند و شخص اگر خود را در محضر خدای بصیر بداند، میبایست از چنین کاری اعراض کند. به سخن دیگر، بى حیایى گناهکاران در برابر خدا، به رغم شرم و حیا از مردم، خود گناهی بس بزرگ است که به سبب افزایش گناه از این افراد صادر میشود.(نساء، آیات 107 و 108)
7- روحیه استکباری: برخی از رفتارهای اجتماعی چون ایجاد روحیه استکباری در افراد که خود تبعات زیانباری در دنیا و آخرت دارد، برخاسته از گناه و رفتارهای خلاف قانون و مجرمانه است.(اعراف، آیه 133؛ جاثیه، آیات 7 و 8 و 31)
8- بروز زشتیها: انسان همواره در تلاش است تا بهاشکال گوناگون از جمله لباس، زشتیهای ظاهری خویش را بپوشاند یا با کارهای خاصی زشتیهای کلامی و رفتاری و باطنی خویش را پوشش دهد تا دیده نشود؛ از نظر قرآن، کسانی که گناه میکنند، باید متوجه باشند که گناه موجب میشود تا زشتیهای آنان آشکار شود.(اعراف، آیات 19 تا 22؛ طه، آیه 121)
9- بینش غلط: گناهکاران نسبت به حقایق هستی بینش واقعی و حقیقی ندارند؛ زیرا گناه دریچه ادراکی آنان را بسته است، هر چند که همه ابزارهای شناختی و ادراکی آنان سالم است؛ اما قلب آنها با گناه بسته یا زنگار گرفته است.(مطففین، آیه 14؛ بقره، آیه 7 تا 10) از نظر قرآن، گناه، مانع بینش صحیح و زمینهساز ارزیابى غلط از راه رشد و هدایت است.(مطففین، آیات 29 تا 32)
10- تباهی و سقوط نفس: گناه، مایه تباهى نفس و سقوط آدمى است و انسان را از مقام انسانیت به مقام حیوانیت بلکه حتی نبات و جماد ساقط میکند؛ چنانکه خدا در آیات قرآن بیان کرده است.(شمس، آیات 7 تا 10؛ اعراف، آیه 179؛ جن، آیه 15؛ انبیاء، آیه 98؛ و آیات دیگر)
11- تشریع و بدعت در دین: از جمله آثار گناه این است که شخص به خدا افترا بسته و در دین بدعت کرده و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میشمارد و دین جدیدی وضع میکند.(نساء، آیه 46)
12- تشدید در احکام: از دیگر آثار گناه آن است که خدا در احکام تکلیفی و وضعی بر گناهکار سخت میگیرد و مجازات را تشدید میکند (انعام، آیه 126)؛ زیرا هر زمانى كه يهود مرتكب گناه مىگشتند، با تحريم كيفر مى شدند. (روح المعانى، ج 5، جزء 8، ص 72)
13- سنگدلی: انسانهای گناهکار از رقت قلب بیبهره شده و گرفتار سنگدلی میشوند که آثار آن در حوزه ادراکی و رفتاری خودنمایی میکند.(نساء، آیه 46)
14- لعن و غضب الهی: از نظر قرآن گناهکاری و عصیان ورزی نسبت به خدا و آموزههای دستوری و احکامش موجب لعن الهی و غضب خدا میشود.(همان؛ بقره، آیه 90؛ آل عمران، آیه 112)
15- تحیر و سرگردانی: گناه همان گونه که موجب بینش غلط و عدم درک درست میشود، همچنین در عمل و رفتار موجب سرگردانی و تحیر میشود و شخص در عمل نمیداند چگونه عمل و رفتار کند.(مائده، آیات 21 تا 26؛ حجر، آیات 58 و 72؛ شعراء، آیات 222 تا 225)
16- تخریب محیط زیست: از نظر قرآن، گناه انسان نه تنها در فرد و اجتماع تاثیر منفی دارد، بلکه بر محیط زیست گیاهی و جانوری و آب و هوایی و مانند آنها نیز تاثیر منفی دارد. از نظر قرآن، گناه، موجب تخریب محیط زیست و مایه نابودى سرزمینهاى آباد با کاهش باران و یا ایجاد سیل و توفان و مانند آنها میشود به طوری نعمتها به نقمت تبدیل شده و انسان از برکات آسمانی و زمینی بیبهره میماند.(هود، آیات 78 و 82؛ اسراء، آیات 16 و 17؛ نمل، آیات 45 تا 58؛ روم، آیه 41)
17- نابودی و حبط عمل: کفر و بیایمانی عامل اصلی حبط عمل است. انسانی که با ایمان و عمل صالح اندوختهای فراهم آورد با گناه کفر آن را از دست میدهد.(فرقان، آیات 22 و 23؛ مائده، آیه 5؛ محمد، آیه 33) امام صادق(ع) فرمود: مقصود از «يكفر بالإيمان» عمل نكردن به امر خدا است. (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 595، ح 61 – 62 و 66)
18- خشکسالی: کاهش باران و بروز خشکسالی در محیطهایی که بطور طبیعی ترسالی برای آن عادی و معمولی است، یکی از آثار گناهان است.(هود، آیه 52؛ شوری، آیات 28 تا 30؛ نوح، آیات 10 تا 12؛ مجمع البيان، ج 5 – 6، ص 258 و نیز مجمع البيان، ج 9 – 10، ص 543) در این آیات آمده که چگونه بارانها و ترسالیهای قوم نوح و هود علیهما السلام تبدیل به خشکسالی شد و آنها گرفتار قحطی و بدبختی شدند.
19- قطع روزی: برخی از مردم از قطع رزق و روزی ناله دارند، در حالی که بخشی از تنگدستی براساس ابتلاء است؛ اما بسیاری از مشکلات در این ارتباط به گناه باز میگردد؛ زیرا از نظر قرآن، گناه، موجب دفع شدن و قطع روزى از انسان میشود. به سخن دیگر، گاه روزی میآید و انسان آن را با کفران نعمت از دست میدهد، گاه دیگر، روزی و رزق تعیین شده خویش را با گناه اجازه نمیدهد تا به او برسد و از آن بهرهمند شود. از همین روگفته میشود که گناه هم دفع روزی میکند و هم رفع روزی(قلم، آیات 30 تا 33)؛ امام باقر(ع) ضمن قرائت آيات مزبور فرمود: گاهى بنده گناهى مى كند و روزى از وى دفع مى شود. (تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 395، ح 47)
20- سبک مغزی و سفاهت: از آثار مخرب و زیانبار گناه آن است که انسان را دچار سبک مغزی و سفاهت میکند، به طوری که عقل وی به جای آنکه رشد کند و به کمال برسد، در مسیر سقوط قرار گرفته و سفاهت بر آن عارض میشود.(یوسف، آیات 32 و 33) باید توجه داشت که جهل در آیات قرآن گاه در برابر علم و گاه در برابر عقل قرار میگیرد؛ بنابراین، وقتی گفته میشود شخص جاهل است به معنای نادانی و بیخردی است. سفیه کسی است که خرد و عقل او سبک شده و توانایی خود را برای درک و فهم از دست داده است و حقایق را درک نمیکند یا وارونه درک میکند و همین امر موجب میشود تا از حقایق اعراض کند.(بقره، آیه130) اصولا گناه موجب سقوط نفس و کاهش قدرت ادراکی آن میشود؛ زیرا نفس با گناه دفن میشود.(شمس، آیات 7 تا 10)
21- سلب نعمت و رفع آن: چنانکه گفته شد، گناه هم موجب دفع نعمت است و اجازه نمیدهد رزق و روزی به شخص برسد و هم موجب رفع و سلب نعمت است؛ یعنی نعمتی را که دارا است از دست میدهد. از همین رو خدا به مردم هشدار میدهد که گناه، باعث زوال نعمت بلکه حتی بدتر آن موجب تبدیل نعمت به نقمت براساس سنت کیفر میشود.(انعام، آیات 6 و 146؛ اعراف، آیه 96؛ انفال، آیات 52 و 53)
22- شکست: گناه و عصیان، مانع پیروزى و موجب شکست است. پس کسانی که در زندگی فردی و اجتماعی گرفتار شکست هستند، باید توجه داشته باشند که گناه میتواند موجب آن باشد.(آل عمران، آیات 152 و 165)
23- ضعف و ناتوانی: گناه و انحراف، موجب ضعف انسان و از دست دادن تواناییهاى خود اوست.(نوح، آیات 10 تا 12)
24- ظلمت و از دست دادن نور و نورانیت: گناه، موجب فرو افتادن انسان در ظلمت و تاریکى است و انسان از نور و نورانیت درونی و بیرونی بیبهره مانده و احساس بودن در تاریکی به او دست میدهد.(یونس، آیه 27)
25- انواع عذاب دنیوی: گناه عامل انواع عذابهای دنیوی برای شخص یا اجتماع است که در آیات قرآن با اشاره به اقوام پیشین به آنها پرداخته شده است.(کهف، آیات 65 تا 81؛ عنکبوت، آیات 39 تا 40؛ ق، آیات 5 تا 15)
26- فقر و نداری: گناه و ناسپاسى، موجب گرفتارى به فقر و ذلت در دنیا میشود. پس این گونه نیست که فقر تنها به سبب ابتلاء الهی باشد (فجر، آیه 16)، بلکه به سبب گناه نیز هست.(بقره، آیه 61) راه درمان نیز استغفار وتوبه است. اگر انسان در شرایط ابتلایی نیز باشد میتواند با توبه و استغفار و نیز انفاق از هر چه دارد، از فقر رهایی یابد؛ زیرا خدا بصراحت میفرماید: بر توانگر است كه از دارايى خود هزينه كند و هر كه روزى او تنگ باشد بايد از آنچه خدا به او داده انفاق نماید. خدا هيچ كس را جز به قدر آنچه به او داده است، تكليف نمى كند؛ خدا بزودى پس از دشوارى آسانى فراهم مى كند (طلاق، آیه 8) پس با انفاق میتوان از عسر و سختی و نداری به یسر و آسانی و دارایی رسید.
27- مصیبت: آلوده شدن به گناه، موجب ابتلا به مصایب و گرفتاریها در دنیا میشود.(روم، آیه 41؛ شوری، آیه 30) مقصود از «الفساد» در آيه، طبق فرموده امام صادق(ع)گناهان انسان است (تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 190، ح 81) و منظور از عقوبت فساد آنان گرفتارى به قحطى، حاکمان و واليان جور و ظلم و ستم و مانند آنها است. (مجمع البيان، ج 7 – 8، ص 480)
28- نفوذ شیطان: نفوذ شیطان در آدمى و القاى وسوسه هایش، بر اثر گناه است.(آل عمران، آیه 155) ظاهر آيه اين است كه پاره اى از گناهان كه مسلمانان پيشتر مرتكب شده بودند به شيطان امكان داد تا آنان را اغوا كرده، به فرار از جنگ وا دارد. (الميزان، ج4، ص51)
29- هلاکت جان و جامعه و تمدنها: ابتلاى جوامع و انسانها به هلاکت و عذاب، بر اثر جرم و گناه است که بارها بیان شده است.(اسراء، آیه 16؛ شمس، آیات 11 تا 14)
30- بیماریهای روانی همانند یاس و نومیدی: از دیگر آثار مهم گناه در زندگی شخصی و فردی، گرفتاری به انواع بیماریها در حوزه روانی است، از جمله نومیدی و یاس(زمر، آیه 53)، سنگدلی و زنگار گرفتگی قلب و ناتوانی در تشخیص حق و باطل و گرایش نسبت به باطل و فجور به جای پرهیز از آن (شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیه 7). امام باقر(ع) ضمن بازگو كردن تأثير گناه در قلب آدمى و سياه شدن دل با گناهان زياد، به آيه 14 مطففین تمسّك کرد. (تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 531، ح 22) در آیات قرآن از گناه به عنوان مهمترین مانع در ایمان پذیری، حق پذیری، برخورداری از رحمت الهی، مانع رشد، مانع شناخت و مانند آنها یاد شده است که به حوزه روانی و باطنی انسان باز میگردد.
البته در آیات قرآن آثار دیگری بیان شده که بخشی به آثار دنیوی و برخی به آثار اخروی گناهاشاره دارد. با توجه به حوصله مقاله به همین مقدار بسنده میشود.کیهان.