وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چه عواملى باعث مى شود حاجاتمان را زودتر بگيريم؟

0

چه عواملى باعث مى شود حاجاتمان را زودتر بگيريم؟

فهرست این نوشتار:

گاهى اين سوال به ذهن انسان مى رسد كه اگر خداوند صداى ما را مى شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانايى اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهيد تا اجابت كنم. (1) پس چرا برخى اوقات شاهد اجابت سريع دعاهاى خود نيستيم؟ آيا خدا ما را فراموش كرده است؟ مى دانيم كه فراموشى در خداوند راه ندارد. پس علت چيست؟

در پاسخ به اين سوال متذكر مى شويم كه اولا هيچ دعايى خالى از نوعى اجابت نيست، زيرا نوعى عبادت و پرستش است و درهر عبادتى كه با قصد قربت انجام مى شود يعنى عبادت كننده تصميم دارد به خداى خود نزديك شود و به كمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالى از اثر قربى نيست. بنابر اين، همين كه دعا و عبادت با خلوص نيت و شرايط لازم انجام مى شود، در همان لحظه به اجابت مى رسد و اثر معنوى خود را بر روح و جان انسان مى گذارد. و با استمرار اين حالت است كه آدمى به تدريج مظهر نورانيت و اسماء و صفات كماليه حق تعالى شده، به كمال و سعادت شايسته خود مى رسد، خود دعا كردن، در حقيقت، درمان عطش قلب و تسكين سوزش جان و و نياز روح به عروج به عالم قدس اله است. امام صادق (ع) فرمود: شما را به دعا سفارش مى كنم. زيرا با هيچ عمل ديگرى همچون دعا، به خدا نزديك نمى شويد. (2).

رفت موسى آتشى آرد به دست آتشى ديد او كه از آتش برست

بهرنان شخصى سوى نانوا دويد دادجان چون حسن نانوا را بديد

استحضار داريد كه تمامى عبادات به خصوص دعا داراى چندين اثر عمومى و خصوصى است. آثار عمومى دعا، معنويت، نورانيت، صفا و قربى است كه در قلب و روح انسان ايجاد مى شود و آثار خصوصى آن تأثيرات معنوى و يا مادى خاص است كه در اثر ارتباط موثر با خداوند حاصل مى شود و در روايات و سند دعاها ذكر شده است، مانند دعا براى رفع امراض، فقر، گرفتارى و مانند آن.

ثانيا بايد به يك نكته مهم در مورد دعا و مانند آن توجه كنيم و آن اقتضايى بودن اين امور است. فرق است ميان اقتضا و عليت. عليت يعنى ضرورت وجود و اقتضا يعنى يكى از علت هاى وجود كه در كنار اجتماع عوامل ديگر به صورت ضرورت در مى آيد.

اصولا تمامى عوامل در جهان هستى به تنهايى جنبه اقتضايى دارد و نه عليت. عليت هنگامى رخ مى نمايد كه تمامى علت هاى يك پديده كنار هم جمع شوند و اين اجتماع باعث آن شود كه وجود آن پديده ضرورت وجود يابد.

هر دعايى اقتضاى استجابت دارد، يعنى به تنهايى علت براى استجابت نيست و از نظر فلسفى براى اينكه اين اقتضا به عليت تبديل شود و خواسته ما در خارج واقعا محقق شود، عوامل ديگرى عوامل ديگر تحقق آن بايد همگى جمع شوند. ادعونى استجب لكم هم مى خواهد اقتضاى استجابت در دعا را برساند نه عليت آن را.

عليت و ضرورت وجود چيزى در خارج در گرو اين است كه تمامى علت هاى اقتضايى با هم جمع شوند و وجود آن چيز در خارج به صورت ضرورت درآيد و گرنه با تحقق برخى از عوامل و اقتضائات وجود آن ضرورى و حتمى نخواهد بود، بنابراين همانگونه كه گفتيم: هر دعايى حتما اقتضاى اجابت دارد و خداوند فرموده ادعونى استجب لكم، ولى عملى شدن آن بستگى به وجود ساير اقتضائات و علت ها و شرايط ديگرى دارد كه در تحقق خارجى آن دخيل هستند.

اكثر كسانى كه خيال مى كنند چون دعا كردند حتما بايد خواسته شان محقق شود و اگر نشد نااميد مى شوند و مشكل پيدا مى كنند، به دليل اين است كه براى دعا عليت قايل هستند و توجه ندارند كه هر پديده و حادثه اى معلول عوامل فراوانى است كه تا اجتماع نكنند، محقق نمى شود.

ثالثا، بايد بدانيد كه تحقق هر آرزو و رسيدن به هر هدفى راه اختصاصى و طبيعى خود را دارد و دعا تنها يكى از عوامل موفقيت و رسيدن به خواسته ها و نيازها است. براى موفقيت و رسيدن به خواسته هاى مشروع خود بايد برنامه ريزى و تلاش پى گير داشت.

نابرده رنج گنج ميسر نمى شود- مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد.

برخى افراد خيال مى كنند همين كه بنشينند و دعا كنند و در اين زمينه با اصرار از خداوند چيزى بخواهند، مى توانند خداوند را مجاب كنند و به خواسته خود برسند. اين تصور درست نيست. رسيدن به هر خواسته اى راه خود را دارد و بايد از مسير طبيعى خودش بدان دست يافت.

البته در كنار تلاش فردى و اجتماعى موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنايت و كمك خداوند مى شود. به عبارت ديگر بايد برخواست و دعا كرد نه اينكه نشست و دعا كرد. دعا كردن نشستنى نيست. دعا براى كسى مفيد است كه در مسير قرار دارد و عملا تلاش مى كند و نهايت سعى خود را براى رسيدن به اهداف خود در زندگى انجام مى دهد. چنين كسى بسيار موفق خواهد بود و براى او رسيدن به خواسته ها و استجابت دعاها دور از انتظار نيست.

دليل اصلى عدم اجابت:

گاهى شما از پدر خود چيزى مى خواهيد و او به دليل اينكه مقدور نيست و يا مصلحت نيست، برايتان فراهم نمى كند ولى در عين حال پاسخ مهربانانه او را داريد و مى دانيد كه به شما توجه دارد و اين خودش خيلى مغتنم است. وقتى ما از خداى متعال هم چيزى مى خواهيم بايد بدانيم كه سوال ما را مى شنود و پاسخ مهربانانه او كمتر از پدرمان نيست و اگر احيانا دعا و درخواستى را اجابت نمى كند، حكمت و مصلحتى در كار است و هنوز علت آن تامه نشده است، يعنى زمان و امكانات ديگرى كه بايد براى رسيدن به آن مقصد فراهم شود، فراهم نشده است. البته اين در صورتى است كه رابطه شما با پدرتان و همچنين خداوند رابطه خوب، محترمانه و محبت آميزى باشد. گاهى هم عدم اجابت به خاطر نبود اين گونه رابطه است.

دعا، اصولا يك عبادت و عمل ارتباطى قربى با خداوند است، بنابراين اگر به ثمر نمى نشيند، لزوما به خاطر مشكلاتى است كه در اين ارتباط وجود دارد و يا به خاطر نبود شرايط لازم مانند حكمت و مصلحت است.

تصور كنيد شما در چه صورتى حاضريد و يا امكان دارد كه از فردى در روابط اجتماعى خود كمك بگيريد و يا طلب قرض كنيد و مانند آن. اين در صورتى است كه اولا يكديگر را بشناسيد و ثانيا رابطه خوب و صميمى با هم داشته باشيد. هرگز از غريبه اى كه شما را نمى شناسد، شما هم او را نمى شناسيد، به توان او براى برآوردن خواسته خود، واقف نيستيد و يا رابطه خوب و حسنه اى و نداريد، تقاضاى كمك نمى كنيد.

انسان معمولا به كسى روى مى اندازد كه پيش او احترام و آبرو دارد، بايد رابطه شما با او، آنقدر مستحكم، صميمى و قابل اطمينان باشد كه شما بدانيد، اگر روى بياندازد و از او چيزى بخواهيد، نا اميد نخواهيد شد و پاسخ رد نمى شنويد.

اين قانون در نوع رابطه تاثير گذار، با خداى متعال هم جريان دارد. در دعا و رابطه با خداى تعالى و درخواست از او براى رفع نيازها و برآوردن خواسته ها نيز همين امور رعايت مى شود. در اين زمينه، انسان مستجاب الدعوه به كسى گفته مى شود، كه اولا با خدا ارتباط دارد، اهل ديانت و عبادت است و رابطه اش با خداى متعال قطع نيست و ثانيا رابطه او با خداى متعال سالم و اصلاح شده است، يعنى از عواملى كه باعث تخريب رابطه انسان با خدا مى شود، مانند گناه و نافرمانى، لقمه حرام، قساوت قلب، شرك خفى و مانند آن، پرهيز مى كند وثالثا، رابطه عميق، دوستانه و مستحكمى با خداوند دارد و در حقيقت هم عارف است و هم معروف كسى كه در اثر معرفت و اطاعت و عبادت، نزد خداوند و ملائكه او معروف شده و اهل آسمان او را مى شناسند. اين يعنى يك انسان وجيه و آبرومند، يعنى كسى كه وقتى از خداى چيزى طلب مى كند، دعايش بى پاسخ نمى ماند.

اگر انبياء و اولياء الهى مستجاب الدعوه بودند به خاطر اين بوده است كه رابطه خوب و عميقى با خداى متعال داشتند، مطيع او بودند، و هرگز با او مخالفت نمى ورزيدند. البته اين حالت يعنى مقام استجابت دعا، اختصاص به ايشان نيز ندارد يعنى براى تمامى مؤمنان در صورتى كه بتوانند رابطه صميمى و مستحكمى با خداى تعالى برقرار نمايند، ممكن است.

البته ممكن است اين حرف نا اميد كننده به نظر برسد، يعنى كسى بگويد: خوب ما كه مستجاب الدعوه نيستيم، هنوز نتوانسته ايم چنين رابطه اى را با خدا برقرار كنيم، از چنين وجاهت و آبرومندى نزد خداى تعالى برخوردار نيستيم، هنوز خود سازى نكرده ايم و از آلودگى ها خودمان را كاملا پاك نساخته ايم و پرونده خوبى از اين جهت نداريم، ما بايد چه كنيم؟ آيا نبايد دعا كنيم و مستقيم درب خانه خدا برويم؟ و آيا نبايد به استجابت دعاى خود اميد وار باشيم؟

مستجاب الدعوه بودن كار خيلى آسانى هم نيست، ما كه هنوز در ابتداى راه يا حد اكثر در اواسط راهيم، چه كنيم؟

در اين زمينه گفتنى است: خوشبختانه براى اين افراد كه اكثريت مومنان را تشكيل مى دهند نيز راه باز است، به طور كلى در ارتباطى كه انسان با خداى خود دارد، هيج درب بسته، راه نرفتنى و هدف نارسيدنى وجود ندارد، در آستان ربوبى، همه چيز شدنى و رسيدنى است منتهى بايد توجه داشت، اگر كسى خودش آبرومندى كافى ندارد و از وجاهت لازم برخوردار نيست، راه ارتباط براى او اين است كه به آبرومند و صاحب وجاهتى رجوع كند و او را ميان خود و خدا وسيله و واسطه قرار دهد، در همين زمينه قرآن كريم مى‏فرمايد: «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَهَ» «به سوى خداوند واسطه بجوييد. (3) بحث شفاعت و توسل دقيقا براى اين رابطه لحاظ شده است و فلسفه آن جبران نقائصى است كه انسان ها، به خصوص مومنين، براى ارتباط با ذات هستى دارند.

به دعاى توسل توجه كنيد، در پايان هر فراز از آن آمده يا وجيها عند الله اشفع لنا عند الله، يعنى اى آبرومند نزد خدا كه در اثر اين آبرومندى اگر به او رجوع كنى و از او چيز بخواهى دست رد به سينه تو نمى زند، ما را كه از چنين آبرويى برخوردار نيستيم و نتوانسته ايم خداى تعالى را، آنچنان كه بايد از خود راضى نماييم، درياب و ميان ما و خداى متعال به جهت قربى كه دارى واسطه شو و از او به خواه كه نيازها و حاجت هاى ما را برآورد.

توضيح بيشتر درباره شرايط و موانع اجابت دعا:

زمينه به ثمر نشستن درخت دعا و نيايش چند چيز است كه بدون فراهم آمدن آن ها، اجابتى كه مد نظر نيايشگر است، محقق نخواهد گشت كه عبارتند از

1- رفع موانع.

2- ايجاد شرايط.

3- رعايت آداب.

4- شرايط خواسته

البته اگر موانع آن رفع و شرايط رعايت شود و با حكمت و مصلحت الهى منافات نداشته باشد، اجابت انشاءالله حتمى است و رعايت آداب جنبه كمكى دارد و در تسريع اجابت موثر است و نه در اصل اجابت.

1- موانع اجابت دعا:

1 گناه:

يكى از عوامل مهمى كه رابطه انسان با خداى متعال را ضعيف نموده و مانع اجابت دعا مى شود، نافرمانى از دستورهاى خداست.

حضرت على (عليه السّلام) در دعاى كميل چنين مى فرمايد: پروردگارا گناهانى را بر من ببخش كه موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند. و در جاى ديگر از همان دعا چنين مى فرمايد: اى آقا و مولاى من به عزتت قسم از تو مى خواهم كه بدى كردار و رفتارم موجب پوشيده شدن دعاى من از تو نشود.

امام باقر (ع) در اين باره فرمود: بنده حاجتى ازخدا طلب مى كند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود پس در اين فاصله، او گناهى مرتكب مى شود و در نتيجه، خداوند مى فرمايد: حاجت اين بنده برآورده نشود و از آن محروم شود چون او خشم و غضب مرا برانگيخت و همين باعث محروم شدن اوست. (4)

2 لقمه حرام:

استفاده از درآمد حلال و پاكيزه از ديگر شرايط اجابت دعا است كه امروزه بيش از هرزمان ديگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود. (5)

3 قساوت قلب:

همچنين گناهان زياد كه منجر به قساوت و سنگدلى مى‏شدند از عوامل ديگر عدم استجابت دعا مى‏باشد. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: خداوند دعايى كه از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمى‏كند. (6)

4 شتاب و عجله:

امام صادق (ع) فرمود: هميشه مؤمن در خير و آسايش است تا هنگامى كه عجله نكند. در غير اين صورت نااميد مى‏شود و دعا را ترك مى‏كند. به درستى كه بنده هنگامى كه دعا مى‏كند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى كه او عجله نكند. (7).

2- عوامل اجابت دعا:

1 معرفت به خدا:

گروهى خدمت پيشواى ششم امام صادق (ع) شرفياب شدند و پرسيدند: ما دعا و نيايش مى كنيم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: بدين جهت است كه آن كسى را كه مى خوانيد، نمى شناسيد. (8)

رسول گرامى اسلام (ص) در مورد نقش شناخت پروردگار در اجابت دعا مى فرمايد: اگر خداوند را به شايستگى معرفتش مى شناختيد، با دعايتان مى توانستيد كوه را از جاى بكنيد… (9)

2 حضور قلب:

دعا يعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى و طبيعى است كه اين ارتباط در صورتى مؤثر واقع مى‏شود كه باطن انسان متوجه خداى متعال باشد و تضرع به پيشگاه او شكل بگيرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اكرم (ص) مى‏فرمايد، بدانيد كه خداوند دعائى كه از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمى‏كند. (10)

3 رعايت زمان مناسب:

در همه اوقات و همه لحظات زندگى، نيايش براى ما امكان پذير است، زيرا هميشه روزنه هايى از ديوارهاى اين جهان كهنسال، بربى نهايت باز است و ما از رصدگاه اين كالبد خاكى، مى توانيم آن سوى جهان را نظاره كنيم. سرودنيايش كه از اعماق جان برميآيد و به خاموشى اشتياق دارد شايد روح انسانى درخاموشى مطلق راز ديگرى احساس مى كند آرى لذت نيايش شبانگاهى، لذت وصف ناپذيرى دارد شايد در آن هنگام كه تاريكى مطلق فضاى پيرامون ما را در برمى گيرد، روشنايى آن دريچه اسرارآميز، روشن تر و نمودارتر مى گردد. (11)

در آيات صحيفه آسمانى و روايات توصيه شده است كه هرگاه نسيم رحمت الهى وزيدن گرفت و انسان احساس كرد دلش ميل به سخن گفتن با خدا دارد، نيايش كند. علاوه برآن، زمان هايى نيز در آيات و روايات به عنوان وقت هاى مناسب براى نيايش سفارش شده است از جمله بعد از اقامه نماز، شب و روز جمعه، نيمه شب، از سحر تا طلوع آفتاب، هنگام بارش باران، هنگام تلاوت قرآن و اذان. در اين لحظات اميد به استجابت بيشتر است.

4 پيوستگى ياد خدا:

شكى نيست كه انسان ها همواره نيازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نيست كه از ذات اقدس خداوندى بى نياز باشند. به همين جهت مى بايست انسان درتمامى حالات خوشى و ناخوشى، سلامت وكسالت، همواره به يادخدا باشد.

امام صادق (ع) فرمود:

هركسى كه در همه حال به دعا مشغول باشد، دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزديك تر است چون فرشتگان در هنگام بلا مى گويند: اين صداى آشنايى است و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود در حالى كه اگر انسان تنها در گرفتارى ها پروردگار را بخواند، دعا و نيايش از اجابت دورتر است چون فرشتگان مى گويند: اين صداى ناآشنايى است.

5 اميد وارى به خداوند:

دعا كننده بايد با اميد و اطمينان كامل دعا كند و نه با شك و ترديد و سوءظن. در دعاى ابى حمزه ثمالى چنين مى خوانيم: بارلها مى دانم كه توبراى كسى كه به تواميدوار است در مقام و موضع اجابت هستى.

و در اعمال بيست و هفتم رجب چنين آمده است: پروردگارا با دعا و خواندنى از تو تقاضا و طلب مى كنم كه يك فرد اميدوار تو را آنگونه دعا كرد و تو هم او را به آرزويش رساندى.

6 اصرار و الحاح در دعا:

يكى از عواملى كه سبب استجابت دعا مى‏گردد اصرار در دعا مى‏باشد. خداى متعال بنا به دلائلى گاهى اوقات دعاى بنده خويش را سريعاً ا جابت نمى‏كند حال يا به علت گناهى كه انجام داده و بايد توبه كند و يا به علت عدم وجود شرايط لازم و نياز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبيعى و يا به جهت اين كه خداى متعال مى‏خواهد بنده‏اش ارتباط خود را با او بيش‏تر كند و به درگاه او توجه زيادتر داشته باشد بنابراين اصرار در دعا خود مى‏تواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود. و خود اصرار ورزيدن در دعا موجب خوشنودى خداوند متعال است.

امام باقر (ع) مى‏فرمايد: بدرستى كه خداوند متعال كراهت دارد از اصرار مردم نسبت به يكديگر براى اداى حاجات در حالى كه آن را براى خود دوست دارد. (12)

و نيز مى‏فرمايد: به خدا قسم اصرار نمى‏ورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر اين كه آن را برآورده مى‏سازد. (13).

رسول اكرم (ص) مى‏فرمايد: خداى متعال درخواست‏ كننده را دوست دارد. (14)

بنابراين اصرار در دعا به پيشگاه الهى گذشته از اينكه موجب برآورده شدن حاجت مى‏شود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنايت خداوند متعال مى‏باشد بدين جهت هيچگاه نبايد از تأخير در استجابت دعا دلگير و نا اميد شويم.

پيامبر اسلام (ص) مى‏فرمايد: خدا رحمت كند بنده‏اى را كه از خداوند متعال حاجتى را درخواست كند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد. (15)

به اجابت نرسيدن دعا هرگز نبايد باعث نااميدى از رحمت پروردگار شود زيرا گاهى ممكن است دعاى شخص تا 20 سال به تإخير بيافتد. (16).

در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى كند، چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببيند. (17)

اى بسا مخلص كه نالد در دعا تا رود دود خلوصش برسما

پس ملايك با خدا نالند زار كاى مجيب هر دعاى مستجار

بنده مومن تضرع مى كند او نمى داند بجز تو مستند

تو عطا بيگانگان را مى دهى ازتو دارد آرزو هر مشتهى

حق بفرمايد: نه از خوارى اوست عين تإخير عطا يارى اوست

خوش همى آيد مرا آواز او وآن خدايا گفتن و آن راز او

7 توسل به اولياى الهى:

وسيله قرار دادن كسانى كه مى توانند ميان ما و خداوند واسطه شوند، باب وسيعى دارد. هر كسى به هر مقدارى كه نزد خداى تعالى عزيز و آبرومند است، مى تواند وسيله انسان به درگاه الهى براى رسيدن به حاجت ها و نيازها باشد و در امر استجابت دعا وساطت نمايد. برترين كسانى كه از وجاهت و آبرومندى كامل نزد خداوند برخوردارند، معصومين (ع) هستند. پس از ايشان البته مقربان درگاه الهى از اهل معرفت و كمال و حتى مومنان و كسانى كه اجمالا آبرومند هستند، وسيله خداوند محسوب مى شوند.

پيامبر اكرم (ص) فرموده است:

«خداوند عزوجل مى‏فرمايد: اى بندگان من گرامى‏ترين خلق و پرفضيلت‏ترين آنان نزد من، محمد و برادرش على و امامان بعد از وى هستند. اينان «وسيله» ها به سوى من مى‏باشند. هر كس حاجتى دارد و نفعى را طالب است و يا دچار حادثه‏اى سخت و زيان‏بار گشته و برطرف شدن آن را مى‏خواهد، مرا به محمد و آل طاهرينش بخواند تا به نيكوترين وجه حاجت او را برآورم» (18)

پس از اينكه آدم ابوالبشر مرتكب ترك اولى شد، در مقام توبه به پيشگاه خداوند عرضه داشت: پروردگارا به حق محمد (ص) از تو مى‏خواهم كه مرا بيامرزى… (19)

در كتاب‏ها و مدارك معتبر اهل سنت آمده است: هرگاه قحطى و خشكسالى پيش مى‏آمد، عمر از طريق توسّل به عباس عموى پيامبر، طلب باران مى‏كرد و مى‏گفت: به خدا سوگند عباس وسيله به درگاه الهى و داراى قرب و منزلت نزد او است و خدايا ما به وسيله عموى پيغمبرمان به تو روى مى‏آوريم، پس سيرابمان كن» (20).

عثمان بن حنيف مى‏گويد: روزى در محضر پيامبر اكرم (ص) بودم، حضرت به شخصى كه مشكل خود را به ايشان عرضه مى‏كرد، شيوه دعا و توسّل را چنين تعليم فرمود: ب

برو وضو بساز و دو ركعت نماز به جا آور و پس از آن خداوند را با اين جملات بخوان: «بارخدايا از تو درخواست مى‏كنم و به تو روى مى‏آورم به پيامبرت، پيامبر رحمت. اى محمد من به حق تو به سوى خدايم روى آورده‏ام تا حاجتم برآورده شود. خدايا پيامبرت را در مورد من شفيع قرار ده». (21).

3- رعايت آداب:

رعايت آداب دعا در ارتباط موثر با خداوند نقش به سزايى دارد، در اين قسمت آداب استجابت دعا كه در روايات به آنها اشاره شده، ذكر مى‏كنيم. از جمله:

1 گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در ابتدا

2 فرستادن صلوات 3- 1 بار حداقل

3 استغفار و اظهار فروتنى و دورى از حالت طلب كارى و….

برآوردن حاجت نيازمندان: خدمت به بندگان الهى، به خصوص رسيدگى به وضعيت فقراء اهل ايمان، سبب تقويت ارتباط انسان با خداوند و استجابت دعا مى‏گردد. طبيعى است كه هر قدر اعمال نيك انسان بهتر باشد لطف الهى به او بيشتر است.

4- شرايط خواسته و حاجت:

1 با حكمت الهى مغايرت نداشته باشد:

خداى متعال بر اساس حكمت خود اين عالم را طبق قوانين خاص اداره مى‏كند و هيچگاه، اين قوانين را نقض نمى‏كند بنابراين استجابت دعا بايد از كانال قوانين و سنن الهى جريان يابد و اگر دعايى نقض كننده اين مطلب باشد مستجاب نمى‏شود. زيرا خداى متعال فقط كريم نيست بلكه حكيم نيز هست و هيچ صفتى از صفات او صفت ديگرش را نقض نمى‏كند.

امام على (ع) مى‏ فرمايد:

خداوند سبحان حكمت خويش را نقض نمى‏كند بنابراين هر دعايى را مستجاب نمى‏ سازد. (22).

2 مطابق مصلحت باشد:

در ضمن شمارش علل گوناگونى كه باعث مى‏شود حاجات انسان سريعاً اجابت نشود، يكى از مهمترين آن علّتها اين است كه گاهى اوقات انسان از خداوند چيزهايى را درخواست مى‏نمايد و فكر مى‏كند اجابت آن به نفع او مى‏باشد حال آن كه در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست. درسوره بقره آمده است: «چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آنكه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرّ شما در آن است». (23).

پانوشت:

1- (غافر 60)

2- كافى، ج 2، 3

467- مائده، آيه 4

35- بحار الانوار، ج 73، ص 5

329- بحار الانوار، ج 93، ص 6

358- ميزان الحكمه، ج 3، ص 7

875- اصول كافى، ج 2، ص 8

474- بحارالانوار، ج 93، ص 9

368- الميزان، ج 2، ص 10

43- ميزان الحكمه، حديث 11

5606- نيايش امام حسين (ع) در عرفات، ص 12

11- ميزان الحكمه، ج 2، ص 13

880- ميزان الحكمه، ج 2، ص 14

880- ميزان الحكمه، ج 2، ص 15

880- ميزان الحكمه، ج 2، ص 16

880- كافى، ج 2، ص 17

355- كافى، ج 2، ص 18

479- بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 19

20- مستدرك صحيحين، ج 2، ص 20

615- اسدالغابه، ج 3، ص 21

165- مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 22

138- ميزان الحكمه، ج 2، ص 23

876- بقره، آيه 216

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.