وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چرا در زیارت عاشورا همه بنی امیه را لعن می کنیم

0

چرا در زیارت عاشورا همه بنی امیه را لعن می کنیم

 

سؤال:1- به چه دليل در زيارت عاشورا از يك طرف سلام وارده برامام حسين ( عليه السلام ) و اولادش و از طرف ديگر لعنت و نفرين بر بني اميه مي باشد ؟

جواب:

خداوند در ما محبت را آفريده است تا نسبت به كسانيكه به ما خدمت مي كنند نسبت به كسانيكه كمال دارند خواه كمال جسماني يا كمال عقلاني يا رواني و يا عاطفي به ابراز علاقه و محبت بپردازيم ، هنگامي كه انسان احساس مي كند درجايي كمالي و يا صاحب كمالي يافت مي شود نسبت به آن كمال و صاحب كمال محبت پيدا مي كند و علاوه بر آن در وجود انسان نقطه مقابل محبت به نام بغض و دشمني قرار داده شده است همان گونه كه فطرت انسان بر اين است كه كسي را كه به او خدمت مي كند دوست بدارد فطرتش نيز بر اين است كه كسي را كه به او ضرر مي زند دشمن بدارد.

 

البته ضررهاي مادي دنيوي براي مؤمن اهميتي نداردچون اصل دنيا براي او ارزش ندارد، اما دشمن كه دين را از انسان بگيرد دشمن كه سعادت ابدي را از انسان بگيرد ، آيا قابل اغماض است ؟ قرآن مي فرمايد :{ ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا } ( 1) «شيطان دشمن بزرگ شماست شما هم بايد با او دشمني كنيد .

 

بايد با دوستان خدا دوستي كرد ، و با دشمنان خدا هم بايد دشمني كرد اين فطرت انساني است و عامل تكامل و سعادت انساني مي باشد اگر دشمني با دشمنان خدا نباشد به تدريج رفته، رفته رفتار انسان با آنها دوستانه مي شود و در اثر معاشرت رفتار آنها را مي پذيرد و حر فهايشان را قبول مي كند كم كم شيطان ديگري مثل آنها مي شود مي گويد نه ببينيد قرآن چه مي فرمايد { و اذا رايت الذين يخوضون في آياتنا فاعرض عنهم حتي يخوضوا في حديث غيره } ( 2) چنانچه ببيني كساني نسبت به دين بدگويي و اهانت مي كنند و با سستي و با زبان مسخره و استهزاء سخن مي گويند به آنها نزديك نشو هرچه گفتند گوش نده تا زماني كه به بحث ديگري بپردازد و در جاي ديگر مي فرمايد : {و قد نزل عليكم في الكتاب ان اذا سمعتم آيات الله يكفر بها و ستيزابها تقعدو ا معهم حتي يخوضوانه حديث غيره }(3 )بعد مي فرمايد: اگر كساني اين نصيحت را گوش نكردند بايد بدانند كه عاقبت به آنها ملحق خواهند شد { ان الله جامع الكافرين و المنافقين في جهنم جميعا } (3) سر انجام كساني كه نسبت به استهزاء كنندگان دين محبت ورزند و به آنها روي خوش نشان مي دهند اينست كه تدريجا حرفهاي استهزاء كنندگان بر آنها اثر مي گذارد و حتي حرفهايشان اثر كرد و در دلهايشان شك به وجود مي آيد و اگر شك ايجاد شد اظهار ايمان كردن نفاق مي شود … 

 

به عبارت ديگر دشمني با دشمنان سيستمي دفاعي در مقابل ضررها و خطرها ايجاد مي كند. بدن انسان همان گونه كه عامل جاذبه اي دارد كه مواد مفيد را جذب مي كند يك سيستم دفاعي نيز دارد كه مسموم و ميكروب ها را دفع مي كند سيستمي كه با مكيرب مبارزه مي كند و آن ها را مي كشد كار گلبولهاي سفيد همين است اگر سيستم دفاعي بدن ضعيف شد ميكرب ها رشد مي كنند رشد ميكروب ها به بيماري انسان منجر ميشود و انسان بيمار مي شود و ممكن است با مرگ روبرو شود اگر بگوييم ورود ميكرب به بدن ايرادي ندارد با ميكرب خوش آمد گفته و بگوييم مهمان هستيد احترامتان واجب است . آيا در اين صورت بدن سالم مي ماند ؟
بايد ميكرب را از بين برد اين سنت الهي است …. در روح انسان نيز بايد چنين استعدادي وجود داشته باشد.

بايد يك عامل جاذبه رواني داشته باشيم تا ازكسانيكه براي ما مفيد هستند خوشمان بيايد دوستشان بداريم به آنها نزديك شويم ، از آنان علم ،كمال ، معرفت و اخلاق فرا بگيريم چرا بايد افراد امور پسنديده را دوست بدارد ؟ براي اينكه وقتي به آنها نزديك مي شود از آنها استفاده مي كند نسبت به خوباني كه منشاء كمال هستند و در جامعه مأثر هستند بايد ابراز دوستي كرد ، و در مقابل بايد عملا با كسانيكه براي سرنوشت جامعه مضر هستند دشمني كرد. 

تولي و تبري از فروع دين ماست يعني؛ از جمله واجباتي كه همه مسلمانها بايد توجه داشته باشند و به آنها عمل كنند اينست كه بايد دوستان خدا را دوست بدارند و با دشمنان خدا نيز دشمني كنند تنها دوستي دوستان خدا كافي نيست اگر دشمن با دشمنان خدا نباشد دوستي دوستان هم از بين خواهد رفت اگر سيستم دفاعي بدن نباشد آن سيستم جذب هم نابود خواهد شد.

آنچه مهم است اين است كه ما جاي جذب و دفع را درست بشانسيم گاهي متأسفانه امور مشتبه مي شود و درموردي كه بايد جذب كنيم عملا به دفع مي پردازيم كسيكه از روي انصاف قبول خواهد كرد نسبت به چنين كسي نبايد دشمني كرد صرف اينكه كسي مرتكب گناهي شد نبايد او را از جامعه فرد كرد بلكه بايد در صدد اصلاح او بر آييم او بيماري است كه بايد به پرستاريش پرداخت .
اما درمورد دشمنان غدار كينه توز و قسم خورد ،خداوند مي فرمايد: { و لن ترضي عنك اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم }
اي پيامبر تا از يهود و نصاري پيروي نكني ازتو دست بر نمي دارند (و اين آيه در زمان ما مي گويد )تا دست از انقلابتان بر نداريد،آمريكا از شما راضي نخواهد شد هر روز بايد تأمل كنيم كه آشتي با چنين كساني يعني چه ؟ لبخند به روي آنان يعني چه ؟ بايد با نهايت غضب خشونت تندي و عبوس با اينها برخورد كرد بايد مرگ را بر سراينها باريد چون آنان جز به مرگ ما راضي نيستند نه تنها به مرگ بدن ما ، بلكه تنها به مرگ روح ما به مرگ دين ما راضي مي شوند . 

بنابراين همراه با آنهمه درود و سلام و عرض ارادات به خاك پاي حسيني و به خاك قبر حسيني بايد بر دشمن حسين (عليه السلام ) و دشمن اسلام و دشمنان خدا لعن و نفرين كرد تنها سلام و دورود مشكل را حل نمي كند ما نمي توانيم از بركات حسيني استفاده كنيم ، مگر اين كه اول دشمنان او را لعن كنيم بعد به او سلام بفرستيم قرآن كريم هم مي فرمايد؛ { اشداءعلي الكفار } بعد مي فرمايد؛ رحماء بينهم} 
پس در كنار سلام بايد لعن باشد در كنار ولايت ،تبري و اظهار دشمني نسبت به دشمنان اسلام نيز بايد باشد اگر اينگونه شديم حسيني شديم ( 5) و شايسته سلام و درود .
منابع :
1-قرآن كريم ، مباركه فاطر ، آيه 6 
2-قرآن كريم ، سوره مباركه، آيه 68
3-قرآن كريم ، سوره مباركه نساء ، آيه 14 
4-قرآن كريم ، سوره مباركه بقره ، آيه 120 
5-آذرخش ديگر از آسمان كربلا ، استاد محقق مصباح يزدي ،ص 25 -29


لعن بنی امیه در زیارت عاشورا

چرا در زیارت عاشورا تمام بنی امیه لعن شده اند مگر در میان آنان انسانهای خوب وجود نداشته است؟
منظور از بنى اميه كه مورد لعن قرار گرفته‏اند تنها افرادى از آنها كه در غصب خلافت و خاموش كردن نور ولايت هم‏دست بوده‏اند مراد است. 

و اغلب آنان كه از جمله اولاد ابى سفيان و اولاد مروان باشند دشمن اهل‏بيت بوده ‏اند. و اگر احيانا در بين اين گروه كسى مؤمن واقعى باشد اين لعن شامل حال او نمى‏ شود. در روايتى على بن يقطين كه در دستگاه بنى اميه بوده و از ارادتمندان اهل‏بيت بوده به امام كاظم(ع) عرض مى‏كند من از نفرينى كه امام صادق بر پدرم يقطين و اولاد او كرده مى‏ترسم.

حضرت مى‏فرمايد: آن طور كه تو فكر مى‏كنى نيست. مؤمن در صلب كافر به مانند ريگ است در خشت كه باران گل را مى‏شويد و ضررى به سنگ ريزه نمى ‏رسد و نفرين پدرم شامل حال تو نمى‏ شود. بنابراين لعنى هم كه بر بنى اميه شده به همين شكل است شامل مؤمنان از آنان نمى‏شود. و كسانى كه خودشان از كافران و ظالمان بوده‏اند و يا راضى به كارهاى پدران خود بوده‏اند مورد لعن هستند.

(براى توضيح بيشر ر.ك: به: شفاء الصدور در شرح زيارت عاشورا تأليف ميرزا ابوالفصل طهرانى.)

يا در روايتي ديگر آمده كه: يكي از فرزندان عبد العزيز بن مروان كه اسم او سعد بود در حالي كه همانند زنان با صداي بلند گريه مي كرد وارد بر امام محمد باقر(ع) شد؛ امام فرمود: چه چيز شما را به گريه واداشت؟ سعد گفت: چگونه گريه نكنم در حالي كه من از همان درخت ملعون در قرآن مي باشم؟ امام باقر (ع) فرمود: تو از ايشان نيستي، تو از ما اهل بيت هستي، آيا نشنيدي سخن خداوند را كه فرمود:پس هر كس از من تبعيّت كند از من خواهد بود.

( شبستري، نصر الله، اللؤ لؤ النضيد في شرح زياره مولانا ابي عبد الله الشهيد، ص 133 ، فروغ دانش ، تهران)
در نتيجه بايد گفت كه لعن همه بني اميّه شامل كساني است كه از نظر فكري و عملي هماهنگ با بني اميه بوده و در غصب خلافت و خاموش كردن نور ولايت هم‏دست بوده‏اند.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.