چرا باید نماز بخوانیم؟
چرا باید نماز بخوانیم؟
فهرست این نوشتار:
چرايى نماز
پرسش 5 . چرا نماز مى خوانيم؟ مگر چه چيزى در نماز وجود دارد كه اين قدر آن را با اهميت كرده است؟
علّت اصلى خواندن نماز و اهميت آن اين است كه مجموعه امتيازهايى در نماز وجود دارد كه در ديگر عبادات اين امتيازها يافت نمى شود. به تعدادى از آنها اشاره مى نماييم:
يارى گرفتن
در قرآن آمده است:
«وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخاشِعِينَ»28؛ «از صبر و نماز در برخورد با مشكلات نيرو بگيريد؛ همانا نماز سنگين است مگر براى خاشعان».
از همين رو هرگاه مشكلى براى خانواده رسول خدا صلى الله عليه و آله پيش مى آمد ايشان (براى رفع آن) بيان مى داشت: برخيزيد نماز (مستحبّى) بخوانيد بعد مى فرمود: اين دستور خداى من است.29 و يا در سيره حضرت على عليه السلام مى خوانيم وقتى براى ايشان مشكلى پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد و آيه: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»30 را تلاوت مى كرد.
امام رضا عليه السلام از پدرانش از امام على عليه السلام روايت كرده كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود: «هر كس يك نماز واجب را بجاى آورد در نزد خداوند يك دعاى مستجاب دارد»31. بدون ترديد انسان نمازخوان همواره مشمول رحمت و الطاف الهى است.
«وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»32؛ «و نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و رسول (خدا) را اطاعت كنيد تا مشمول رحمت (او) شويد».
ياد و رحمت الهى به انسان آرامش، عزّت و اقتدار مى بخشد:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»33؛ «آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دل ها آرامش مى يابد!».
عامل رستگارى
از نظر قرآن، نماز عامل فلاح و رستگارى و سعادت انسان است:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى. وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»34؛ «به يقين كسى كه پاكى جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد. و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد سپس نماز خواند!».
در اوصاف متّقين مى فرمايد:
«الَّذِينَ يُؤمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ… وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»35؛ «متّقين كسانى هستند كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است] ايمان مى آورند؛ و نماز را برپا مى دارند…؛ و آنان رستگارانند».
از همين رو، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مفتاح الجنة الصلاة»36؛ «نماز كليد بهشت است». و همچنين در جاى ديگر از نماز به عنوان بهاى خريد بهشت ياد فرموده اند: «لِكُلِّ شَى ءٍ ثَمَنٌ وَ ثَمَنُ الْجَنَّةِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ»37؛ «براى هر چيزى قيمتى است و قيمت بهشت نماز است». در جاى ديگر نماز نور مؤمن معرفى شده است: «الصلوة نور المؤمن»38؛ «نماز نور مؤمن است».
ستون و سيماى دين
لازم به ذكر است؛ در دو كتاب حديثى «وسائل الشيعه» و «مستدرك الوسائل» كه شامل روايات و احاديث فقهى شيعه است؛ در مجموع 59000 روايت وجود دارد و از اين تعداد تقريبا نوزده هزار حديث مربوط به نماز است و اين مى تواند گوياى اهميت نماز در اسلام باشد كه تقريبا يك سوّم روايات فقهى مربوط به نماز و مقدمات آن است.39
حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد: «الصَّلاَةُ عَمُودُ الدِّينِ مَثَلُهَا كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَ الْأَطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْكَسَرَ لَمْ يثْبُتْ وَتِدٌ وَ لاَ طُنُب»40؛ «نماز ستون دين است، مَثل نماز، مَثل ستون خيمه است، هرگاه ستون، ثابت و پا برجا باشد ميخ ها و طناب ها ثابت خواهند بود و هر گاه كج شده و بشكند ميخ و طنابى نمى ماند».
حضرت على عليه السلام در وصيت هاى پايان عمرشان فرموده اند: «اللَّهَ اللَّهَ فِى الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا خَيرُ الْعَمَلِ إِنَّهَا عِمَادُ دِينِكُمْ»41؛ «خدا را خدا را درباره نماز، چرا كه نماز ستون دين شماست».
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «براى هر چيز چهره اى است و چهره دين شما نماز است، مبادا كسى چهره و سيماى دينش را خراب نمايد».42
معيار مسلمانى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «مَا بَينَ الْمُسْلِمِ وَ بَينَ أَنْ يكْفُرَ إِلاَّ أَنْ يتْرُكَ الصَّلاَةَ الْفَرِيضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ يتَهَاوَنَ بِهَا فَلاَ يصَلِّيهَا»43؛ «فاصله بين مسلمانى و كفر نيست جز آن كه نماز واجب را از روى عمد ترك كند يا در انجام آن سستى نمايد و نماز نخواند».
امام صادق عليه السلام فرمود: «آزمايش كنيد شيعه ها را در اوقات نماز كه چگونه مواظب آن هستند، و درباره اسرار ما كه چگونه آنها را از دشمن ما نهفته مى دارند، و درباره اموال خودشان كه چگونه با آنها درباره برادران (دينيشان) يارى مى دهند»44. و نيز در جاى ديگر «نماز» علامت و نشانه عمل كنندگان به دين معرفى شده است: «قَالَ لُقْمَانُ لاِبْنِهِ يا بُنَى لِكُلِّ شَى ءٍ عَلاَمَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيهَا… وَ لِلْعَامِلِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ الصَّلاَةُ وَ الصِّيامُ وَ الزَّكَاة»45؛ «حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: براى هر چيزى علامتى است كه به وسيله آن علامت شناخته مى شود و به او شهادت داده مى شود،… براى عامل به دين سه علامت است: نماز، روزه، زكات».
محبوب ترين عبادت
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «لَيسَ عَمَلٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الصَّلاَةِ»46؛ «هيچ عمل و طاعتى نزد خداى با عزّت و جلال از نماز محبوب تر نيست».
امام صادق عليه السلام فرمود: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلاَةُ»47؛ «محبوب ترين اعمال نزد خداوند متعال نماز است».
و نيز از آن حضرت نقل شده است: «أَوَّلُ مَا يحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلاَةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيهِ رُدَّ عَلَيهِ سَائِرُ عَمَلِه»48؛ «نخستين چيزى كه در روز قيامت بنده براى آن مورد حساب كشى قرار مى گيرد و به آن رسيدگى مى كنند نماز است، اگر نماز پذيرفته شد ساير اعمالش نيز پذيرفته مى شود، و هرگاه نماز مقبول نيفتاد و به بنده بازگردانده شد باقى اعمالش نيز مردود و بازگردانده خواهد شد».
امام صادق عليه السلام از نماز به بهترين اعمال در قيامت ياد مى كند: «إِنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ يوْمَ الْقِيامَةِ الصَّلاَة»49؛ «همانا بهترين عمل در روز قيامت نزد خداوند، نماز است».
دژ محكم
اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: «الصَّلاَةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّيطَان»50؛ «نماز، دژ محكمى است در مقابل حملات شيطان». و باز از آن حضرت نقل شده است: «الصَّلاَةُ حِصْنُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيطَان»51؛ «نماز، دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است».
احمدبن عامر طائى از حضرت رضا عليه السلام از پدرانش از على عليه السلام روايت كرده كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود: «شيطان از مؤمن دلتنگ است مادامى كه نمازهاى پنج گانه را بجاى آورد، هرگاه نماز خود را ترك گفت شيطان بر او مسلّط مى گردد و او را گرفتار گناه و فساد مى كند».52
نخستين پرسش روز قيامت
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا كَانَ يوْمُ الْقِيامَةِ يدْعُو الْعَبْدَ فَأَوَّلُ شَى ءٍ يسْأَلُ عَنْهُ الصَّلاَةُ فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةً وَ إِلاَّ زُخَّ بِهِ فِى النَّار»53؛ «نمازهاى پنج گانه را محافظت كنيد، زيرا روز قيامت كه مى شود خداوند بنده اش را فرا مى خواند و نخستين چيزى كه از او مى پرسد نماز است، اگر آن را به طور كامل انجام داده باشد، (به بهشت مى رود) وگرنه در آتش افكنده مى شود».
نماز همگانى
در پايان گفتنى است؛ هر يك از تكاليف شرعى چه بسا در شرايطى واجب نباشد مثلاً روزه بر بيمار و مسافر و… واجب نيست. خمس و زكات و حج بر كسانى كه از تمكّن مالى برخوردارند تعلّق مى گيرد. از حضور در صحنه جهاد، زنان، پيرمردان و اصناف ديگرى معافند. اما نماز فريضه اى است همگانى در زمان خوف و در حال امنيت در روز و شب، در تمامى ماه هاى سال بر مرد و زن (البته به استثناى ايام عادت و ولادت)، غنى و فقير، صحيح و مريض، مقيم و مسافر و… واجب است. حتى قرآن مى فرمايد اگر شرايط آن چنان سخت و سهمگين بود كه مجال پياده شدن از مركب وجود نداشت، پياده يا سواره بايد نسبت به انجام اين فريضه اقدام گردد.54
28. بقره 2، آيه 45.
29. سنن النبى صلى الله عليه و آله، با ترجمه، ج1، ص 158.
30. بقره 2، آيه 45.
31. همان.
32. نور 24، آيه 56.
33. رعد 13، آيه 28.
34. اعلى 87، آيه 15 و 14.
35. بقره 2، آيه 5-3.
36. عوالى اللآلى، ج1، ص 322.
37. جامع الأخبار، ص 73.
38. شهاب الاخبار، ص 50.
39. محمد وحيدى، دانستنى هاى لازم از نماز، قم: مؤسسه بوستان كتاب مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1387ش، چهارم، ص 24.
40. وسائل الشيعة، ج 4، ص 27.
41. بحارالأنوار، ج75، ص100.
42. الكافى، ج3، ص 270.
43. بحارالأنوار، ج79، ص 216.
44. بحارالأنوار، ج 71، ص 391.
45. بحارالأنوار، ج 13، ص 415.
46. وسائل الشيعه، ج4، ص113.
47. الكافى، ج3، ص 264.
48. من لايحضره الفقيه، ج1، ص 208.
49. مستدرك الوسائل، ج 3، ص 42.
50. تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص 175.
51. همان.
52. مسند الإمام الرضا عليه السلام، ج2، ص 156.
53. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص 31.
54. محمدرضا رضوان طلب، پرستش آگاهانه، ستاد اقامه نماز، 1375ش، دوم، ص 84.
منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، نماز چیستی و چرایی.