وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

هدیه دادن در اسلام

0

هدیه دادن در اسلام

فهرست این نوشتار:

الگوهای رفتاری سبک زندگی: هدیه دادن

استادمحمدتقی فعالی

 

الف) جایگاه

یکی از اموری که پیوندهای اجتماعی را مستحکم می‌کند، هدیه دادن است. هدیه دادن جلوه‌ای از بخشندگی است که در این صورت آدمی به خداوند رحمان (بخشنده) مرتبط و متصل می‌شود. هر کس بتواند چیزی را به دیگری هدیه کند، نشانی از خدا در اوست.
اگر انسان هنگام سفر بتواند برای خانواده، دوستان و آشنایان هدیه‌ای تهیه کند، به سنت حسنه‌ای عمل کرده، با این رفتار دلی را شاد و قلبی را به دست آورده است. در حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
إذَا قَدِمَ أَحَدُکُمُ مِنْ سَفَرٍ فَلْیَقْدِم مَعَهُ بِهَدِیّةٍ وَلَوْ یُلْقیِ فی مِخْلاتِهِ بِهِ حَجَراً؛ هر کس از سفری می‌آید، خوب است هدیه‌ای همراه خود بیاورد، اگرچه سنگی در کیسه‌ی خود بیندازد (1).
امام رضا (علیه‌السلام) از جدشان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کنند که فرمودند:
نِعْمَ الشَیْءُ الهَدیّةُ وَ هِی مِفْتاحُ الحَوائِجِ؛ بهترین چیز هدیه بوده در حالی که هدیه کلید حاجت‌هاست (2).
یکی از یاران هشتمین پیشوای شیعیان (علیه‌السلام) شخصی است به نام ابوالحسن علی بن علی. وی اظهار می‌دارد که با عبدالرحمن بن مهدی که عَلیل بود خدمت حضرت رضا (علیه‌السلام) رسیدیم و با ایشان گفتگو کردیم. چند روز بعد عبدالرحمن از دنیا رفت و امام بر جنازه‌ی وی حاضر شدند و برای او نماز گزاردند. روزی با دِعْبل به حضور امام رفتیم و به ایشان اظهار داشتیم که قصد مسافرت کرده‌ایم. امام به ما سه هدیه دادند. لباسی از جنس خز (پشم و ابریشم) به رنگ سبز، انگشتر عقیق و چندین درهم رضوی. هدیه‌های ایشان را حفظ کردیم. با آن لباس هزار شب و هر شب هزار رکعت نماز می‌گزاردیم و هر شب یک بار کامل قرآن را ختم می‌کردیم (3).

ب) آداب

هدیه دادن در شریعت محمدی آدابی زیبا دارد. در صورتی که آداب هدیه دادن رعایت شود، این «کار خوب» به «کار زیبا» تبدیل خواهد شد. آداب هدیه دادن عبارت‌اند از:

اول) هدیه هنگام نیاز
اگر چیزی هنگام نیاز به دست انسان برسد به گونه‌ای که یکی از کمبودهای او را تأمین کند، بهترین هدیه است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
نِعْمَ الشَّیءُ الهَدِیَّةُ أَمَامَ الحَاجَةِ؛ بهترین چیز هدیه‌ای است که هنگام نیاز به انسان برسد (4).

دوم) هدیه به کسانی که هدیه نمی‌دهند
اگر کسی به این سنت انسانی و الهی عمل نمی‌کند می‌توان به او آموزش دادد. هدیه دادن به کسی که هدیه نمی‌دهد، بهترین روش امر به معروف است و از این راه می‌توان کار نیکی به نام هدیه دادن به وی تعلیم داد. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است:
وَ اهْدِ لِمَنْ لایَهْدِی لَکَ؛ به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد، هدیه بده (5).

سوم) رد نکردن هدیه
اگر کسی به شما هدیه داد، لطفاً آن را رد نکنید، زیرا رد هدیه به معنای رد محبت بوده و این امر از انسانیّت به دور است. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
و لَو اُهْدِیَ اِلیَّ کُرَاعٍ لَقَبِلْتُ؛ اگر شانه‌ی گوسفندی را به من هدیه دهند می‌پذیرم (6).

چهارم) تلافی هدیه
اگر به شما هدیه دادند، لطفاً آن را تلافی کرده و مقابله به مثل کنید.
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
لایُرَدُّ الرَّجُلُ هَدِیَّهَ أَخِیْهِ فَاِنْ وَجَدَ فَلْیُکافِئهُ؛ هیچ کس نباید هدیه‌ی برادرش را رد کند و اگر توانست عوض آن را بدهد (7).

پنجم) کوچک نشمردن
روا نیست هدیه کوچک شمرده شود. اگر تحقیر هدیه رواج یابد، کسی به آن رغبت نشان نمی‌دهد، گذشته از اینکه اصولاً تحقیر کردن دیگران امری شایسته نیست. حدیث نبوی می‌گوید:
هدیه را کوچک نشمارید، هر چند یک قطعه پارچه‌ی بز باشد (8).

ج) جلوه‌ها

شاید چنین به ذهن آید که هدیه دادن نیاز به پول دارد و همیشه باید چیزی خریدا و آن را هدیه داد، در صورتی که اگر کسی بخواهد هدیه بدهد می‌تواند از روش‌های متنوعی استفاده کند. به عبارت دیگر هدیه دادن فقط خریدن چیزی نیست؛ بلکه می‌تواند مظاهر و جلوه‌های دیگری نیز داشته باشد.

اول) گذشت
یکی از جلوه‌های زیبای هدیه این است که از خطای دیگران بگذریم. گذشت، از بهترین هدایاست که می‌توان به دیگران داد. بی‌تردید، گذشت، از درجه‌های تقوا و زهد به حساب آمده و نوعی رهایی و وارستگی است. در این صورت، آدمی از زمین و خاک منقطع گشته، سبک‌بال به سمت آسمان پرواز می‌کند و قدمی در راه سلوک و آشتی با خداوند برمی‌دارد:
وَیَسْأَلُونَكَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ؛ و از تو می‌پرسند: چه چیزی انفاق کنند؟ بگو: مازاد بر نیاز خود (یا گذشت) (9).
تفاسر درباره معنای عفو بیان‌های مختلفی ارائه کرده‌اند (10)؛ رعایت حد اعتدال، مال پاک، آن‌چه آسان است و مازاد بر نیاز سائل. و به جز معانی پیش گفته، معنای گذشته نیز بیان شده است.
مولا علی (علیه‌السلام) فرمودند:
بخشش و کرامت، در این است که هنگام قدرت گذشت کنی (11).
حضرت امیر (علیه‌السلام) بیان داشتند:
أحْسَنُ الجُودِ عَفْوٌ بَعْدَ مَقْدُرَةٍ؛ زیباترین بخشندگی‌ها، گذشت با قدرت است (12).
آن امام همام (علیه‌السلام) اشاره داشتند:
اَلْعَفْوُ أَحْسَنُ الإحْسَانِ؛ گذشت، زیباترین نیکوکاری‌هاست (13).

دوم) وفای به عهد
یکی از مصادیق هدیه دادن، وفای به عهد است. اگر احسان‌گر عهدی بست یا به کسی قول داد، باید به آن وفا کرده و متعهد میثاقش باشد، در غیر این صورت، از بخشندگی خارج شده است. رمزش این است که وفای به عهد نوعی گذشت محسوب می‌شود و بخشش، چیزی جز گذشت نیست. حضرت امیر (علیه‌السلام) فرمودند:
انسان کریم و سخاوتمند هرگاه وعده دهد، وفا کند (14).

سوم) شکر
یکی از نمونه‌های ایثار و هدیه، شکر است. شکر در برابر خدا یا مخلوق خدا، نوعی گذشت است. انسان بخشنده اگر محبت یا خدمتی ببیند بلافاصله درصدد تشکّر یا جبران برمی‌آید، گرچه آن نعمت اندک باشد. از حضرت علی (علیه‌السلام) نقل شده است:
فرد سخی کسی است که برای نعمت اندک شکر به جای می‌آورد و انسان بخیل کسی است که نعمت بزرگ را نمی‌بیند (15).

چهارم) تغافل
در برخی موارد خطاهای دیگران را نباید دید. تغافل و ندیدن اشتباه‌های دیگران، گذشت محسوب می‌شود. در تغافل دو فایده وجود دارد: فایده‌ای برای تغافل کننده و آن اینکه حرص نمی‌خورد و به وی آسیب وارد نمی‌شود. فایده‌ای برای تغافل شونده و آن اینکه با ظرافت خطای خویش را بفهمد و از آن صرف‌نظر کند. امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در بیانی اشاره کردند:
أشْرَفُ أخْلَاقِ الْمُحسِن کَثْرَةُ تَغَافُلِهِ عَمَّا یَعْلَمُ؛ شریف‌ترین اخلاق انسان احسان کننده این است که از خطاهای دیگران، فراوان تغافل کند (16).

پنجم) بردباری
کسی که در شرایط سخت و دشوار، شکیبایی پیشه می‌کند، فردی سخی و احسان‌گر به حساب می‌آید. سخاوت آن است که آدمی در بحران‌ها، گرفتاری‌ها و شدائد از خودگذشتگی و فداکاری کند و با بردباری، تحمّل خویش را بالا برد (17).
یکی از ابعاد صبر این است که اگر فردی از دیگران آزار و اذیتی ببیند، بار رنج آنان را بر دوش کشد و آزار مردمان را تحمّل کند. لذا از نشانه‌های کرامت و سخاوت، تحمّل آزار دیگران – با حفظ شرایط – است (18).

ششم) انصاف
انصاف آن است که انسان در مواجهه با دیگران تنصیف کند. بدین معنا که اگر شاد بود، شادی خود را نصف کند و اگر در دل غمی دید نصف آن را بر دوش خویش کشد. پس انصاف که از ریشه‌ی «نصف» می‌آید، به معنای نصف کردن شادی‌ها و اندوه‌هاست. از ویژگی‌های بخشندگان این است که اهل انصاف هستند (19).

هفتم) عیب‌پوشی
هر انسانی عیوبی دارد. در مواجهه با دیگران مطلوب است عیب دیگران را پوشاند و برای افشای آنها اقدامی نکرد. یکی از ابعاد سخاوت این است که هنگام مشاهده‌ی ضعف و نقص در دیگران آن را برملا نکنیم و مانند خداوند ستار باشیم (20).

هشتم) اطعام
سفره انداختن یکی از ابعاد مهم بخشش است. اطعام می‌تواند به گونه‌های مختلف فراهم آید. یکی از آنها اطعام عمومی است که نسبت به هم‌نوعان شکل می‌گیرد. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند:
هر کس دیگران را اطعام دهد و آنان سیر شوند، اجرای بزرگ دارد. اجر چنین فردی را هیچ کس نمی‌داند نه ملک مقرب و نه نبی مرسَل. فقط خداوند پاداش چنین شخصی را می‌داند (21).
گونه‌ای دیگر از اطعام و سفره‌گستری، اطعام در ازدواج است. کسی که در پیوندی مبارک، خوان نعمتش گسترده شود، خداوند به او پاداشی بزرگ می‌دهد (22).
اطعام اسیر، گونه‌ی دیگری از خوان‌گستری و عرضه‌ی نعمت است. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که اسیر حقوقی دارد و یکی از آنها اطعام است (23).
مهم‌ترین نوع سفره‌گستری، اطعام ایتام است. هر کس ایتام را جمع کند، برای آن‌ها سفره بگستراند و از بهترین غذاها و نوشیدنی‌ها به آن‌ها بخوراند، بالاترین نیکوکاری‌ها و بخشش‌ها را انجام داده است (24). از توصیه‌های پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این است که به هنگام سفره انداختن، نان فراموش نشود (25).
در طب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که از بهترین صدقه‌ها آب است. لذا کسی که به دیگران آب بخوراند و آنان را سیراب نماید انفاقی بزرگ انجام داده است (26). امام صادق (علیه‌السلام) با یادآوری ماجرای عاشورا می‌فرماید:
هر کس جگر تشنه‌ای را خنک کند، بزرگ‌ترین صدقه‌ها را انجام داده است و خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای نیست برای وی سایبان قرار دهد (27).
آدمی می‌تواند با تصمیمی سرنوشت‌ساز دست به کار شود و بخشش را آغاز کند تا از مواهب دنیوی و اخروی بهره‌مند شود. سخاوت یعنی دیدن دیگران و یاری رساندن به آنان. کسی که به سخاوت و بخشش تمایل دارد، عاشق اطعام است. او هنگامی که دیگران را بر سر سفره‌ی خویش می‌بیند، لذت می‌برد، گویی خودش لذیذترین غذاها را می‌خورد.

نهم) هدیه برای همسر
اگر کسی به بازار رود، هدیه‌ای زیبا برای همسر خویش خریداری کند و طی مراسمی یا جشنی به وی هدیه دهد، احسان و بخشش انجام داده است. در این شرایط، بانوان و دختران برای گرفتن هدیه اولویت دارند (28). یکی از شیوه‌هایی که خوشبختانه امروز تا حدی رواج یافته، هدیه دادن گل است. زیرا گل عصاره‌ی زمین و آسمان و به طور کلی کائنات است و با زیبایی‌هایش گیرنده را شاد و با نشاط می‌کند.

دهم) کمک کردن به اهل خانه
در هر خانه‌ای، دو مدل رفتاری می‌تواند اجرا شود: هم‌گرایی و واگرایی. مدل اول از جهت‌های مختلف، فوائد و آثار مثبتی دارد. یکی از ابعاد هم‌گرایی این است که تمامی افراد منزل در حد امکان، در کارهای خانه مشارکت کنند. مناسب است مردان در امور منزل به همسر و فرزندان یاری رسانند. آنان می‌توانند در نظافت، آشپزی، پهن کردن سفره و بچه‌داری مشارکت داشته و کمک‌حال باشند.
روزی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از مردی پرسیدند: آیا امروز روزه‌ای؟ پاسخ داد: نه. فرمودند: عیادت مریض کرده‌ای؟ گفت: نه. فرمودند: مشایعت جنازه‌ای نموده‌ای؟ گفت: نه. فرمودند: مسکینی اطعام نموده‌ای؟ گفت: نه. فرمودند: پس به سوی خانه‌ات برو و در کارهای منزل به عیالت کمک کن که این صدقه است (29).

یازدهم) خیرخواهی برای دیگران و شاد کردن آنان
انسان دو بُعد دارد: درون و بیرون. انسان خوب به لحاظ بیرونی باید رفتاری بخشنده با دیگران داشته باشد. مثلاً وفای به عهد کند، راست‌گفتار باشد، صله‌ی رحم کند، اطعام دهد، سودرسانی به دیگران وجهه‌ی همت او باشد، در سلام دادن زیبا عمل کند، رفق و مُدارا را سرلوحه‌ی عمل خویش قرار دهد و زبان خویش را حفظ کند.
انسان خوب به لحاظ درونی نیز می‌تواند بخشنده باشد. از مهم‌ترین جنبه‌های بخشش درونی این است که آدمی، خیرخواه دیگران باشد (30).
افراد خیرخواه این‌گونه هستند: اگر نعمتی به دیگران رسید خوشحال می‌شوند، با شادی آنان شادند، به دیگران قلباً احترام می‌گذارند، آنان را ملامت نمی‌کنند، خود را وقف خدمت به دیگران و مردم را به کارهای خیر تشویق می‌کنند و از کارهای بد پرهیز می‌دهند، با آنها همدلی می‌کنند، پشت سرشان از آنها به نیکی یاد می‌کنند، در صورت لزوم عیب‌شان را فقط به خودشان گوشزد می‌کنند، همیشه درصدد شاد کردن دیگران بر می‌آیند و اول برای دیگران دعا می‌کنند (31).
حضرت رضا (علیه‌السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
اُطْلُبُوا الخَیْرَ عِنْدَ حِسانِ الوُجُوهِ، فَإنَّ فَعَالَهُم أَحرَی أنْ تَکُونَ حَسَناً؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خير و خوبى را نزد خوش رويان بجوييد ؛ زيرا كردارهاى آنان به زيبايى زيبنده تر است.
(32).

هدیه دادن موجب دوستی و محبت می‌شود، کینه‌ها را از بین می‌برد و به امنیت اجتماعی کمک می‌کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
تَهَادَوْا تَحَابُّوا تَهَادَوْا فَإِنَّمَا تَذْهَبُ بِالضَّغَائِنِ؛ به همدیگر هدیه بدهید که بین شما موجب محبّت می‌شود و کینه‌ها را از بین می‌برد (33).
در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
تَهَادَوْا فَإِنَّ الهَدِیَةَ تَضْعُفُ الْحُبَّ وَ تَذْهَبُ بِغَوَائِلِ الصَّدْرِ؛ به همدیگر هدیه بدهید، زیرا هدیه محبت را زیاد می‌کند و دل‌گیری‌ها را از میان می‌برد. (34)
هدیه دادن کار دشواری نیست. هر کس می‌تواند به اندازه‌ی توان خویش از این امکان مهرآمیز انسانی بهره برد. یک تبسّم یا لبخند می‌تواند هدیه‌ای رایگان باشد که دل‌ها را به هم نزدیک کرده و کدورت‌ها را از بین می‌برد. لازم نیست هدیه، مادی باشد بلکه جمله‌ای زیبا یا لبخندی کوتاه می‌تواند هدیه‌ای بزرگ به حساب آید. یکی از بهترین هدایا، گفتار پندآموز است:
نِعْمَ الهَدیَةُ الکَلِمَةُ مِنْ کَلامِ الحِکْمَةِ؛ بهترین هدیه، کلمه‌ای از گفتار حکمت‌آمیز است (35).

پی‌نوشت‌ها:

1. پاینده، نهج‌الفصاحه، ص 198.
2. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 74؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 45؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 206.
3. نجاشی، رجال، ص 276؛ طوسی، الامالی، ص 359؛ بحرانی، حلیة الابرار، ج 4، ص 363.
4. مجلسی، بحارالانوار، ج 20، ص 307 و ج 74، ص 166.
5. پاینده، نهج‌الفصاحه، ص 564.
6. کلینی، الکافی، ج 5، ص 141؛ صدوق، الفقیه، ج 3، ص 299؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 54.
7. پاینده، نهج‌الفصاحه، ص 681.
8. همان، ص 393.
9. بقره/ 219.
10. لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج 1، ص 203؛ فیض کاشانی، صافی، ج 1، ص 249؛ شبّر، تفسیر القرآن، ج 1، ص 71؛ حسینی شیرازی، تقریب القرآن، ج 1، ص 245؛ طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 196.
11. آمدی، غررالحکم، ص 116؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ص 63.
12. آمدی، غررالحکم، ص 119؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ص 118.
13. آمدی، غررالحکم، ص 270؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ص 27 و 43.
14. آمدی، غررالحکم، ص 82؛ لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ص 27.
15. آمدی، غررالحکم، ص 104.
16. ورام، تنبیه الخواطر، ج 1، ص 451.
17. آمدی، تصنیف غررالحکم، ص 122.
18. همان، ص 420.
19. همان، ص 394.
20. همان، ص 379.
21. دیلمی، ارشاد القلوب، ج 1، ص 144.
22. حرّانی، تحف العقول، ص 442.
23. صابری یزدی، الحکم الزاهرة، ص 354.
24. آمدی، تصنیف غررالحکم، ص 409.
25. کلینی، الکافی، ج 4، ص 489.
26. مراغی، طب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 23.
27. حلی، عدة الداعی، ص 99.
28. صدوق، الامالی، ص 577.
29. صدوق، ثواب الاعمال، ص 139.
30. صدوق، الامالی، ص 387.
31. همان.
32. صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه‌السلام)، ج 2، ص 74؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 187؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 59.
33. کلینی، الکافی، ج 5، ص 144؛ مجلسی، مرآة العقول، ج 19، ص 121.
34. کلینی، الکافی، ج 5، ص 144؛ صدوق، الخصال، ج 1، ص 27؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 44.
35. پاینده، نهج‌الفصاحه، ص 786.

منبع:هدانابرگرفته از راسخون

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.