معنی انك لا تسمع الموتى
معنی انك لا تسمع الموتى
آيه «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ اَلْمَوْتى»
مقصود از آيه 80 سوره نمل «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ اَلْمَوْتى » چيست؟
در اين باره بايد دانست، قرآن داراى مجموعه آيات است و شايسته نيست که شخص يا گروهى يک بخشى از آيه اى را مطرح کند و برداشت ناقص خود را به عنوان ديدگاه قرآن بيان کند. چه بسا انحرافات فکرى و افراط و تفريط هاى اعتقادى فراوانى از اين اشتباه روش مراجعه به قرآن، ريشه گرفته باشد. در حالى که بايد مجموعه آيات قرآن را مورد دقّت و مطالعه قرار داد و به يک نتيجه قابل اعتماد دست يافت.
نکته اول اينکه؛ گاهى در قرآن فرهنگ خاص الهى و فراتر از فرهنگ عمومى و يا در مقابل فرهنگ جامعه جاهلى مطرح شده؛ به طور نمونه برخى آيات هدايت را فقط فعل خدا مى داند:
«لَيْسَ عَلَيْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اَللَّهَ يَهْدِى مَنْ يَشاءُ » [162]؛
«بر تو نيست که آنان را هدايت کنى، بلکه خداوند هر که را بخواهد هدايت مى کند».
و برخى ديگر هدايت را به غير خدا نسبت مى دهد:
«إِنَّکَ لَتَهْدِى إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ » [163]؛ «به درستى که تو به راه راست هدايت مى کنى».
از مجموع اين آيات نتيجه گيرى مى شود که توانايى هدايت به طور مستقل حتى براى پيامبر صلى الله عليه و آله وجود ندارد بلکه پيامبر نيز با تکيه بر نيرو و اراده الهى قدرت بر هدايت مردم را دارد.
در آيه مورد نظر نيز، «هدايت ناپذيرى کافران» به «ناشنوايى مردگان» تشبيه شده است. به خاطر اين که نزد عموم مردم عدم شنوايى مردگان آشکار است، برخلاف کور دلى و ناشنوايى باطنى کافران، که از نگاه مردم پنهان است زيرا کافران مانند ديگر انسان ها از حواس ظاهرى برخوردارند. از اين جهت خداوند کفّار را به مردگان تشبيه کرده است.
امّا در آيات ديگر قرآن، از تفاوت برخى انسان ها مانند شهيدان راه خدا با «اموات» ياد شده است:
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ » [164]؛
«و نگوييد به آنان که کشته مى شوند در راه خدا، مردگان بلکه زندگانند وليکن شما درنمى يابيد».
از مجموعه اين دو گروه آيات استفاده مى شود کسانى که نمى شنوند مردگان عادى هستند اما شهدا «احياء» و زندگان هستند ولى شما نمى دانيد و درک نمى کنيد.
از آيه شريفه به روشنى آشکار مى شود؛ بسيارى از مردم عادى از حيات و آگاهى شهيدان و اولياى الهى بى خبرند و در اين ميان برخى نادانان و لجاجت پيشگان بدون درک صحيح از اين گونه آيات شريه، سلام دادن و زيارت و يا درخواست حاجت از اولياى الهى را غيرمجاز و يا شرک مى دانند!!
نکته دوّم؛ گاهى در قرآن مجيد، «کلمات» و واژگان براساس فرهنگ خاص الهى معنا پيدا مى کند و با فرهنگ عمومى لغت شناسان و مصداق هاى حسّى متفاوت خواهد بود؛ به طور مثال در قرآن مى خوانيم:
«وَ مَنْ کانَ فِي هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِي الاْخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِيلاً » [165]؛
«هر کس در اين [دنيا] کور[دل] باشد در آخرت [هم] کور[دل] و گمراه تر خواهد بود».
در اين آيه شريفه، کور بودن فراتر از نابينايى ظاهرى مى باشد بلکه منظور کوردلى و حجاب باطنى است.
همچنين در آيات مورد بحث خداوند متعال مى فرمايد:
«إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ. وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاّ مَنْ يُؤمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ » [166]؛
«و نمى توانى کران را هنگامى که روى برمى گردانند و پشت مى کنند فراخوانى. تو فقط مى توانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليم اند».
از آيات الهى به خوبى آشکار مى شود که در فرهنگ قرآن، گاهى عبارت «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ اَلْمَوْتى »؛ «تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى» و «إِنْ تُسْمِعُ إِلاّ مَنْ يُؤمِنُ بِآياتِنا »؛ «تو فقط مى توانى سخنت را به گوش کسانى برسانى که آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند». در برابر يکديگر قرار مى گيرند و براساس فرهنگ قرآن، «مردگان» در مقابل «مؤمنان» مطرح شده اند و مفهوم آن اين است که مؤمن داراى حيات واقعى است و شنواست. و کافر و افراد لجاجت پيشه مردگان و ناشنوايان هستند. بنابراين مفهوم آيه، اثبات ناشنوايى کافران زنده است و دلالتى بر ناشنوايى مؤمنان پس از مرگ ندارند.
علاوه بر اينکه چه بسا منظور از ناشنوايى مردگان، تأثيرپذيرى از جهت ايمان و کفر باشد به طورى که اگر کافر از دنيا رفته باشند، امکان هدايت به ايمان پس از مرگ از آنها سلب مى شود.
«وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ » [167]؛
«و براى کسانى که لجاجت پيشه هستند حتى ايمان قبل از لحظات مرگ نيز کارگشا نيست».
«هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ » [168]؛
«آيا انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سايه هايى از ابر به سوى آنان بيايند و (دلايل تازه اى در اختيارشان بگذارند؟ يا اينکه چنين چيزى محال است؟) و همه چيز انجام شده، و همه کارها به سوى خدا بازگردانده مى شود».
لذا تشبيه کافران لجاجت پيشه به مردگان از جهت هدايت ناپذيرى و غيرمفيد بودن تلاش براى هدايت آن ها مى باشد. زيرا بنا بر برخى روايات حتى مردگان کافر نيز در برخى موارد از شنوايى برخوردارند اما هدايت پذير نيستند. چنان که پيامبر صلى الله عليه و آله با کافران کشته شده بدر سخن گفت و فرمودند: «آنها مى شنوند لکن قدرت بر جواب ندارند». [169]
[162]. بقره 2، آيه 272.
[163]. شورى 42، آيه 52.
[164]. بقره 2، آيه 154.
[165]. اسراء 17، آيه 72.
[166]. نمل 27، آيات 81-80.
[167]. بقره 2، آيه 217.
[168]. بقره 2، آيه 210.
[169]. ر.ک: صحيح بخارى، ج 5، ص 77.
منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، فرجام شناسی/ مؤلف محمدرضا كاشفى