مسح یا شستن پا اختلاف بین شیعه و سنی
مسح یا شستن پا اختلاف بین شیعه و سنی
فهرست این نوشتار:
سوال: چرا شعیه همانند اهل سنت پا را نمی شوید و مسح می کند؟ لطفا درباره آیه 6سوره مائده از نظر شیعه و اهل سنت توضیح بدهید؟
پاسخ حجت الاسلام مهدی طاها:
یکی از موارد اختلافی بین شیعه و سنی نحوه وضو گرفتن است. شیعه بر اساس قرآن کریم و روایات اهل البیت علیهم السلام راه درست را پیموده و در وضو قائل به مسح کشیدن پا می باشد. بحث اصلی بین شیعه و سنی در آیه 6 سوره مائده است که توضیحاتی را درباره این آیه مطرح خواهیم کرد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که به نماز میایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل مسح کنید! و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده [= قضای حاجت کرده]، یا با زنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کردهاید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت [= پیشانی] و دستها بکشید! خداوند نمیخواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه میخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!.
چند نکته:
1-کلمه «الی» در آیه وضو برای بیان کیفیت وضو نیست بلکه برای بیان کمیت وضو است که اندازه غسل را مشخص می کند که تا کجا باشد. لحن و سیاق آیه هم نشان می دهد که چه در بحث وضو و چه در بحث غسل هدفش بیان جزئیات این دو نیست چون اگر هدف این بود وارد شرح و توضیح جزئیات بیشتر می شد که مثلا از آرنج شروع کنید تا سر انگشتان، و سایر احکام را مطرح می کرد.
خداوند متعال درموارد زیادی جزئیات احکام را مثل اینکه نماز صبح چند رکعت است را بر عهده پیامبر گرامی اسلام نهاده است. قرآن کریم: « … وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكَ ٱلذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» سوره نحل/44. ما این ذکر [= قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شاید اندیشه کنند!. در این آیه خداوند با لفظ لِتُبَيِّنَ بیان می کند که پیامبرما، ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آن را تبیین کنی. پیامبر گرامی اسلام هم در زمان خود با سیره و پس از خود با اهل البیت علیهم السلام قرآن کریم را برای مردم تبیین کرده اند. لذا هم قرآن کریم باید مد نظر باشد و هم روایات رسول گرامی اسلام و اهل البیت علیهم السلام.
بنابر این در آیه وضو و هر آیه ای دیگر از قرآن کریم اگر اجمال وجود داشته باشد باید به نصوص و روایات مراجعه کنیم. اما قبل از رجوع به روایات شاید کسی بخواهد تفسیر خود آیه را بداند، به همین منظور ابتدا به شرح آیه می پردازیم.
تفسیر آیه وضو
در یکی از شبکه های وهابی به صورت بی سوادی کامل مطرح شده بود که أَرْجُلَ منصوب هست و به قبل از آن یعنی بِرُءُوسِ عطف نمی شود چون مجرور هست!و حتما باید به وُجُوهَ که منصوب هست عطف شود، در این صورت معنی آیه می شود صورتها و پا را بشویید و سر را مسح کنید؟!.
پاسخ : 1- قاعده در ادبیات عرب در باب عطف این هست که الاقرب فالاقرب، یعنی قاعده عطف این هست که نزدیک باید به نزدیک عطف بشود و تا این امکان وجود دارد به دور عطف کردن اشتباه هست. در اینجا نزدیکترین به لفظ أَرْجُلَ کلمه بِرُءُوسِ هست که باید عطف بر آن صورت بگیرد. لازم به ذکر هست در مواردی که عظف به نزدیک دارای محذور باشد یا قرینه ای بر خلاف باشد به دور عطف می کنیم مثل آیه 3 سوره توبه (…أَنَّ ٱللَّهَ بَرِىٓءٌۭ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُۥ…) که بر اساس نظر شیعه و سنی چنین عطفی به نزدیک محال معنایی و محذور و قرینه دارد لذا عطف نمی شود که فعلا از محل بحث ما خارج است، اما قاعده نحویون همان هست که مطرح شد.
2- « وامسحوا » فعل ، « برؤوسکم » جار و مجرور و متعلق به فعل مي باشد . لفظا مجرور است و محلا منصوب مي باشد . چون مفعول « وامسحوا » است، لذا باید توجه کرد که أَرْجُلَ بر محل منصوب عطف می شود و هیچ اشکالی از نظر قواعد عرب پیش نمی آید.
3- علاوه بر آنچه گذشت که بر محل عطف شده باشد، برخی از قراء سبعه «وارجلِکم » يعني به کسر خوانده اند ، يعني عطف شده بر لفظ بِرُءُوسِ، لذا از جهت ادبی هیچ اشکالی وارد نیست و نمی توان از جهت قرآنی ارجل را به وجوه عطف کرد چه بر اساس عطف بر محل و چه بر اساس عطف بر لفظ، تا از قرآن کریم شستن پاها را استنباط کرد بلکه برعکس بر اساس ظاهر قرآن کریم نظر شیعه که پا را مسح می کنند صحیح است و شستن پا اشتباه می باشد.
همین بیان ما را جناب امام فخر رازی از بزرگان اهل سنت در تفسیرش مطرح کرده است، ایشان در ابتدا ذیل آیه می نویسد که عده ای از صحابه و علمای اهل سنت و شیعیان قائل به مسح سر و پا هستند:
الْمَسْأَلَةُ الثَّامِنَةُ وَالثَّلَاثُونَ: اخْتَلَفَ النَّاسُ فِي مَسْحِ الرِّجْلَيْنِ وَفِي غَسْلِهِمَا،فَنَقَلَ الْقَفَّالُ فِي تَفْسِيرِهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ وَأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَعِكْرِمَةَ وَالشَّعْبِيِّ وَأَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ: أَنَّ الْوَاجِبَ فِيهِمَا الْمَسْحُ،وَهُوَ مَذْهَبُ الْإِمَامِيَّةِ مِنَ الشِّيعَةِ… ایشان در ادامه به دلیل این افراد اشاره می کند که در آیه دو قرائت مشهور نصب و جر است: حُجَّةُ مَنْ قَالَ بِوُجُوبِ الْمَسْحِ مَبْنِيٌّ عَلَى الْقِرَاءَتَيْنِ الْمَشْهُورَتَيْنِ فِي قَوْلِهِ وَأَرْجُلَكُمْ فَقَرَأَ ابْنُ كَثِيرٍ وَحَمْزَةُ وَأَبُو عَمْرٍو وَعَاصِمٌ فِي رِوَايَةِ أَبِي بَكْرٍ عَنْهُ بِالْجَرِّ، وَقَرَأَ نَافِعٌ وَابْنُ عَامِرٍ وَعَاصِمٌ فِي رِوَايَةِ حَفْصٍ عَنْهُ بِالنَّصْبِ …
وی ادامه می دهد که چه بر فرض جر و چه بر فرض نصب، از هر جهت از آیه مسح کردن پا فهمیده می شود :
وَأَمَّا الْقِرَاءَةُ بِالنَّصْبِ فَقَالُوا أَيْضًا: إِنَّهَا توجب المسح، وذلك لأن قوله وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ فرؤوسكم في النَّصْبِ وَلَكِنَّهَا مَجْرُورَةٌ بِالْبَاءِ، فَإِذَا عَطَفْتَ الْأَرْجُلَ على الرؤوس جَازَ فِي الْأَرْجُلِ النَّصْبُ عَطْفًا عَلَى مَحَلِّ الرؤوس، وَالْجَرُّ عَطْفًا عَلَى الظَّاهِرِ، وَهَذَا مَذْهَبٌ مَشْهُورٌ لِلنُّحَاةِ.
إِذَا ثَبَتَ هَذَا فَنَقُولُ: ظَهَرَ أَنَّهُ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ عَامِلُ النَّصْبِ فِي قَوْلِهِ وَأَرْجُلَكُمْ هُوَ قَوْلَهُ وَامْسَحُوا وَيَجُوزُ أَنْ يَكُونَ هُوَ قَوْلَهُ فَاغْسِلُوا لَكِنِ الْعَامِلَانِ إِذَا اجْتَمَعَا عَلَى مَعْمُولٍ وَاحِدٍ كَانَ إِعْمَالُ الْأَقْرَبِ أَوْلَى، فَوَجَبَ أَنْ يَكُونَ عَامِلُ النَّصْبِ فِي قَوْلِهِ وَأَرْجُلَكُمْ هُوَ قَوْلَهُ وَامْسَحُوا فَثَبَتَ أَنَّ قِرَاءَةَ وَأَرْجُلَكُمْ بِنَصْبِ اللَّامِ تُوجِبُ الْمَسْحَ أَيْضًا، فَهَذَا وَجْهُ الِاسْتِدْلَالِ بِهَذِهِ الْآيَةِ عَلَى وُجُوبِ الْمَسْحِ.
تفسیر فخر الرازی، الشهیر باتفسیر الکبیر، ج11،ص165.المکتبه دار الفکر.
فخر رازی پس از بیان ظاهر آیه، که ظهور در مسح پا مطابق مذهب اهل البیت (شیعه) دارد برای فرار از این اشکال که رفتار اهل سنت در وضو با قرآن همخوانی ندارد دست به دامان روایات اهل سنت می شود و اط ظاهر قرآن دست می کشد!. در هر حال ظاهر قرآن همانطور که این مفسر بزرگ اهل سنت مطرح کرده است بر مسح پا دلالت دارد.
ابن حزم از بزرگان اهل سنت نیز به مسح پا در قرآن اذعان می کند:
وأما قولنا في الرجلين فإن القرآن نزل بالمسح . قال الله تعالى : { وامسحوا برءوسكم وأرجلكم } وسواء قرئ بخفض اللام أو بفتحها هي على كل حال عطف على الرءوس : إما على اللفظ وإما على الموضع ، لا يجوز غير ذلك . لأنه لا يجوز أن يحال بين المعطوف والمعطوف عليه بقضية مبتدأة .
وهكذا جاء عن ابن عباس : نزل القرآن بالمسح – يعني في الرجلين في الوضوء – وقد قال بالمسح على الرجلين جماعة من السلف ، منهم علي بن أبي طالب وابن عباس والحسن وعكرمة والشعبي وجماعة غيرهم ، وهو قول الطبري ، ورويت في ذلك آثار .
المحلى بالآثار » كتاب الطهارة » صفة الغسل الواجب » مسألة الرجلان في الوضوء.
شستن دست از آرنج به سمت انگشتان یا برعکس
بارها ثابت کرده ایم که مکتب اهل البیت همان مکتب و سنت پیامبرگرامی اسلام و مطابق قرآن کریم است. در وضو نیز همین هست و به برکت اهل البیت علیهم السلام شیعیان راه درست را پیموده اند و درصراط مستقیم حرکت می کنند اما متاسفانه عده ای جاهل وضو شیعه را به خیال خام خود باطل می پندارند. یا گاهی می شنویم که عده ای می گویند چون شیعه دست را بر عکس اهل سنت از آرنج به سمت انگشتان می شوید وضویش باطل هست جالب است بدانید که امام فخر رازی نسبت به این قضیه هم اظهار نظر کرده و می نویسد:
فَإِنْ صَبَّ الْمَاءَ عَلَى الْمِرْفَقِ حَتَّى سَالَ الْمَاءُ إِلَى الْكَفِّ، فَقَالَ بَعْضُهُمْ: هَذَا لَا يَجُوزُ لِأَنَّهُ تَعَالَى قَالَ: وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ فَجَعَلَ الْمَرَافِقَ غَايَةَ الْغَسْلِ، فَجَعَلَهُ مَبْدَأَ الْغَسْلِ خِلَافَ الْآيَةِ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَجُوزَ. وَقَالَ جُمْهُورُ الْفُقَهَاءِ: أَنَّهُ لَا يُخِلُّ بِصِحَّةِ الْوُضُوءِ إِلَّا أَنَّهُ يَكُونُ تَرْكًا لِلسُّنَّةِ.
فخر رازی می نویسد سنت [و شیوه عامه] در وضو این است که آب از کف دست به سمت آرنج ریخته شود و دستها شسته شود، امادر فرضی که آب از سمت آرنج به سمت دست ها ریخته شود مشهور فقهای اهل سنت گفته اند این کار به صحت وضو خلل وارد نمی کند و تنها ترک سنت شده است.
در اینجا باید توجه کرد که برخی از مفسرین اهل سنت الی را در آیه وضو به معنی «مع» گرفته اند،ابن كثير سلفی در تفسیرش می نویسد: و قوله وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ أي مع المرافق. تفسير القرآن العظيم، ج3، ص: 43
اگر به معنی مع نخواهند بگیرند از این الی کیفیت و جهت شستن مشخص نمی شود چون «ید» در اصطلاح شامل کتف تا سر انگشتان می شود، در این صورت نیاز به قرینه (روایی) هست تا مشخص شود که چقدر باید شسته شود، از آرنج به سمت انگشتان، یا از انگشتان به سمت آرنج، یا از کتف به سمت آرنج!. لذا ظاهر آیه بر اینکه در وضو دستها را باید از سر انگشتان تا آرنج شست ظهور ندارد. همانطور که عرض شد باید به روایات رجوع کرد که ما در ادامه روایات را مطرح می کنیم که نشان دهنده این هست که وضو شیعه همان وضو صحیح هست حداقل هم تا اینجا این نکته ثابت است که وضو شیعه حتی بر اساس مبانی فقهای اهل سنت صحیح می باشد. از همه اینها گذشته قبلا هم مطرح شد که نظر فقهای اهل سنت بر این هست که اگر از آرنج به سمت انگشتان شسته شود، وضو صحیح است.
شرح حال فخر رازی
امام ذهبی از رجال شناسان بزرگ اهل سنت زمانی که به نام فخر رازی می رسد می نویسد:
فَخْرُ الدِّينِ : الْعَلَّامَةُ الْكَبِيرُ ذُو الْفُنُونِ فَخْرُ الدِّينِ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ الْحُسَيْنِ الْقُرَشِيُّ الْبَكْرِيُّ الطَّبَرَسْتَانِيُّ الْأُصُولِيُّ الْمُفَسِّرُ كَبِيرُ الْأَذْكِيَاءِ وَالْحُكَمَاءِ وَالْمُصَنِّفِينَ .
سير أعلام النبلاء » الطبقة الثانية والثلاثون » فخر الدين.مؤسسة الرسالة،سنة النشر: 1422هـ / 2001م
المفسرين: «الإمام العلامة سلطان المتكلمين في زمانه، فخر الدين، أبو عبد الله القرشي البكري التيميّ، من ذرية أبي بكر.
ويقول ابن الأثير في الكامل في التاريخ: «كان إمام الدنيا في عصره.»[ ابن الأثير، الكامل في التاريخ.الجزء العاشر،ثم دخلت سنة ست وستمائة].
درباره فخر رازی کتابهای زیادی نوشته شده است اگر به تعداد انگشتان دست بتوان علمای بزرگ اهل سنت را شماره کرد قطعا یکی از آن ها فخر رازی است. هر چند که در تعصبات این مرد حرفهایی هست که در جای خود مطرح می کنیم اما غرض از طرح این شرح حال این بود که در مناظره و گفتگویی با یکی از اهل سنت طرف مقابل به بنده رو کرد و گفت شما شیعیان آیه وضو را نمی فهمید!، پس از نقل قول فخر رازی گفتم آیا فخر رازی هم که مفسر بزرگ شماست قرآن و ادبیات عرب را نخوانده و نمی فهمد که می نویسد ظاهر آیه بر مسح پا دلالت دارد نه بر شستن؟!، آیا شما بهتر از فخر رازی قرآن را می فهمید؟! پاسخی جز سکوت نداشت.
شستن پا در وضو بخاطر تمیزی بیشتر!
بحث دیگری که اهل سنت مطرح می کنند این هست که پاها معمولا در طی روز کثیف می شود و شستن پا بهتر از مسح کشیدن آن می باشد؟!. البته پاسخ این سوال ساده است،و جواب نقضی فراوانی دارد که همیشه هم اینطور نیست، گاهی انسان از حمام بیرون می آید و استحمام کرده و وقت اذان می شود، در اینجا دیگر شستن کل پا برای تمیزی بی معنی است!. یا گاهی افراد در محیط هایی کار می کنند که در هوا ذرات گرد و غبار روی سر می نشیند و سر کثیف تر از پا که داخل کفش و جوراب هست می باشد، حالا چرا فقهای اهل سنت برای پاکی فتوا به شستن سر در وضو نمی دهند!، این قیاس خنده داری است که اگر کثیف نبود فتوا به مسح بدهیم و اگر کثیف بود فتوا به شستن!، مهمتر از همه اینها این حرف و علت تراشی ها بدون داشتن روایت است، اگر قرار باشد هر آنچه به فکر ما رسید و خوب بود را به احکام بچسبانیم می شود بدعت!.
اگر بخواهیم بر اساس این قیاس نظر بدهیم خب، سر و صورت که یک جا و در بالاتنه انسان هست، چرا صورت را می شوییم و بالایش را مسح کنیم و دو حکم متفاوت دارند. اگر کثیف هست همه را بشوییم، اگر تمیز هست صورت را مسح کنیم!. پس می بینید که تمیزی دلیل مسح، و کثیفی دلیل شستن نمی شود.
پس مشخص میشود که ربطی به پاکی و قیاس و علت تراشی ها ندارد بلکه تشریع و دستور خداوند است که چگونه انجام پذیرد. در هر حال این شبهه سخیف تر از آن است که نیاز باشد برای آن وقت گذاشته شود!.
ب: روایات
مسح پا از نظر اهل البیت (مذهب شیعه)
مرحوم كليني از اعاظم بزرگان محدثین شیعه از امام باقر (عليه السلام) روایتی درباره کیفیت وضو نقل کرده است :
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام تَابِعْ بَيْنَ الْوُضُوءِ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ابْدَأْ بِالْوَجْهِ ثُمَّ بِالْيَدَيْنِ ثُمَّ امْسَحِ الرَّأْسَ وَ الرِّجْلَيْنِ وَ لَا تُقَدِّمَنَّ شَيْئاً بَيْنَ يَدَيْ شَيْءٍ تُخَالِفْ مَا أُمِرْتَ بِهِ وَ إِنْ غَسَلْتَ الذِّرَاعَ قَبْلَ الْوَجْهِ فَابْدَأْ بِالْوَجْهِ وَ أَعِدْ عَلَى الذِّرَاعِ وَ إِنْ مَسَحْتَ الرِّجْلَ قَبْلَ الرَّأْسِ فَامْسَحْ عَلَى الرَّأْسِ قَبْلَ الرِّجْلِ ثُمَّ أَعِدْ عَلَى الرِّجْلِ ابْدَأْ بِمَا بَدَأَ اللَّهُ بِه.
«امام باقر عليه السلام فرمود: وضويت را پى در پى بگير. آن چنان كه خداوند فرموده است؛ يعني اول شستن صورت، بعد شستن دو دست، بعد از آن مسح سر، و در پايان مسح دو پا را انجام بده. هيچ يكي را بر ديگرى مقدم نكن كه فرمان خدا را مخالفت خواهى كرد. اگر دست خود را شستى، پيش از آن كه صورت خود را بشوئى، برگرد و صورت خود را بشوى و بعد از آن دوباره ساعد خود را بشوى. و اگر پاى خود را مسح كردى، پيش از آن كه سر خود را مسح كنى، برگرد، و سر خود را مسح كن و بعد از آن دوباره پاى خود را مسح كن.هماره به آن عضوى ابتدا كن كه خداوند عز و جل ابتدا كرده است»
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 3، ص 35، ح5، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
درباره صحت سند روایت علامه حلي مينويسد:
وروي في الصحيح ، عن زرارة قال : قال أبو جعفر عليه السلام : … ثم باليدين ثم امسح الرأس والرجلين ،
«در حديث صحيح از زراره روايت شده كه امام باقر عليه السلام فرمود: ….»
الحلي الأسدي، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاى726هـ)، منتهى المطلب في تحقيق المذهب، ج 2 ص 106، تحقيق: قسم الفقه في مجمع البحوث الإسلامية، ناشر: مجمع البحوث الإسلامية – إيران – مشهد، چاپخانه: مؤسسة الطبع والنشر في الآستانة الرضوية المقدسة، چاپ: الأولى1412
صاحب جواهر از بزرگان فقهای شیعه که جایگاه بسیار بالایی در فقه دارند و یگانه عصر خود بودند مسح پاها را از ضروريات مذهب شيعه ميداند و ميفرمايد:
من فروض الوضوء (مسح الرجلين) إجماعا عند الإمامية محصلا ومنقولا، بل هو من ضروريات مذهبهم، وأخبارهم به متواترة، بل في الانتصار أنها أكثر من عدد الرمل والحصى.
«از واجبات وضو مسح نمودن پاها است كه دليل آن در نزد اماميه اجماع محصل و منقول ميباشد؛ بلكه بالاتر از آن، مسح نمودن از ضروريات مذهب شيعه است و روايات شيعه در باره آن متواتر است بلكه در كتاب «انتصار» آمده كه روايات آن از تعداد ريگ ها و سنگريزهاي بيابان بيشتر است.»
النجفي، الشيخ محمد حسن (متوفاى1266هـ)، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج2، ص 206، تحقيق وتعليق وتصحيح: محمود القوچاني، ناشر: دار الكتب الاسلامية ـ تهران، الطبعة: السادسة، 1363ش.
وضو در کتب اهل سنت
علاوه بر سیره اهل البیت علیهم السلام در روایات اهل سنت و سیره اصحاب هم به راحتی می توان مشاهده کرد که مسح پا صحیح است و رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم و اصحاب بر پا مسح می کشیدند.
بخاری که از محدثین بزرگ اهل سنت است اینگونه روایت می کند :
حَدَّثَنَا مُوسَى، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنْ أَبِي بِشْرٍ، عَنْ يُوسُفَ بْنِ مَاهَكَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو، قَالَ: تَخَلَّفَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنَّا فِي سَفْرَةٍ سَافَرْنَاهَا، فَأَدْرَكَنَا وَقَدْ أَرْهَقْنَا الْعَصْرَ، فَجَعَلْنَا نَتَوَضَّأُ وَنَمْسَحُ عَلَى أَرْجُلِنَا، فَنَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ: “وَيْلٌ لِلْأَعْقَابِ مِنَ النَّارِ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثًا”
الصحیح البخاری، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار ابن کثیر, الیمامة – بیروت – 1407 – 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص53.
از فرزند خلیفه دوم عبدالله بن عمر نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام در سفری از ما عقب مانده بودند و زمانی که به ما رسیدند در زمانی که نزدیک عصر بود و [نماز داشت قضا می شد]، ما وضو می گرفتیم و بر روی پا مسح می کردیم. پیامبر گرامی با صدای بلند دو یا سه مرتبه فرمودند وای بر آنان که پس از شما می آیند از آتش جهنم [وای بر آیندگان که نماز را ضایع میکنند].
البته برخی به صورت ناشیانه خواسته اند بگویند پیامبر از اینکه اصحاب مسح می کشیدند ناراحت شدند، که منظور حضرت این بوده که وای بر پاشنه های ناشسته از آتش دوزخ!. این ترجمه نادرست و با الفاظ و سیاق روایت همخوانی ندارد و مضافا اینکه دهها روایت دیگر از بزرگان اهل سنت هست که اصحاب بر پا ها مسح می کشیدند، آیا آنها این نهی پیامبر را نشنیده بودند!.
برخی دیگر از بزرگان اهل سنت با ما موافق هستند و به درستی مطرح کرده اند که علت ناراحتی پیامبر صلی الله علیه و آله همان تاخیر انداختن نماز عصر توسط برخی از اصحاب بوده است و گرنه بر فرض اشتباه اصحاب، پیامبر وضو صحیح را تعلیم می داد نه اینکه اینگونه ناراحت بشوند و وعده و تهدید به عذاب جهنم کنند!.
اگر به قرآن کریم نگاه کنید متوجه می شوید که قرآن در کجا وعده عذاب می دهد:
فَوَيْلٌۭ لِّلْمُصَلِّينَ ٱلَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ. (سوره ماعون/آیه 4 و 5). پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهلانگاری میکنند.
پیامبر گرامی اسلام بخاطر تاخیر و سهل انگاری اصحاب در انجام نماز ناراحت شدند و آنها را از عذاب جهنم ترساندند.
قرآن کریم در جای دیگر می فرماید:
امّا پس از آنان، فرزندان ناشایستهای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند؛ و بزودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید!.
ثانیا: این روایت در حجه الوداع مطرح شده یعنی روزهای آخر عمر مبارک پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، آیا آقای ابن عمر و سایر اصحاب تا آن زمان از پیامبر وضو صحیح را یاد نگرفته بودند که بجای شستن کل پا، آن را مسح می کشیدند یا ناقص انجام می دادند!. پس نشان می دهد علت ناراحتی پیامبر همانا تاخیر انداختن نماز به آخر وقت توسط اصحاب بود .
نکات:
1- راغب اصفهانى لغت دان مشهور گوید: أَرْهَقْتُ الصّلاة: إذا أخّرتها حتّى غشي وقت الأخرى. مفردات الفاظ قرآن، ص367، دار القلم- الدار الشامية، دمشق. نماز را به تأخير انداختم به طورى كه وقت نماز ديگر فرا رسيد.
2- امام عینی از شارحان بخاری به همین تاخیر اصحاب برای نماز اشاره می کند: ( وقد ارهقتنا الصلاة ) أي : غشيتنا الصلاة ، أي حملتنا الصلاة على أدائها . عمدة القاري – العيني – ج 2 ص 8- بيروت – دار إحياء التراث العربي.
وضوي پيامبر صلي الله عليه وآله و اصحاب با اسناد صحیح
1. روايت امير مؤمنان عليه السلام: (سند صحيح)
احمد بن حنبل در كتاب «مسند» از امير مؤمنان عليه السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله روي پاي شان را مسح ميكردند:
737 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا وَكِيعٌ ثنا الأَعْمَشُ عن أبي إِسْحَاقَ عن عبد خَيْرٍ عن عَلِىٍّ رضي الله عنه قال كنت أَرَى ان بَاطِنَ الْقَدَمَيْنِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ من ظَاهِرِهِمَا حتى رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَمْسَحُ ظَاهِرَهُمَا.
«عبد خير از علي عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: من گمان داشتم باطن (كف) پاها سزاوارتر به مسح كردن از روي آن است، تا اين كه ديدم رسول خدا صلي الله عليه وآله روي هر دو پا را مسح ميكردند.»
الامام احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 95، تحقيق: شعيب الارنوط- عادل مرشد، مؤسسة الرسالة.
تصحيح روايت توسط محققان كتاب:
محققان اين كتاب، «شعيب الارنؤط و عادل مرشد»، در پاورقي اين روايت تصحيح را كردند و متن عبارت چنين است:
(1) حديث صحيح بمجموع طرقه.
«يعني اين روايت با در نظر گرفتن همه طرقش صحيح است.»
روایت دوم
روايت رفاعة بن رافع: (سند صحيح)
به نقل ابن ماجه، رفاعه بن رافع نيز كيفيت وضوي رسول خدا صلي الله عليه وآله را نقل كرده است:
460 حدثنا محمد بن يحيى ثنا حَجَّاجٌ ثنا هَمَّامٌ ثنا إسحاق بن عبد اللَّهِ بن أبي طَلْحَةَ حدثني عَلِيُّ بن يحيى بن خَلَّادٍ عن أبيه عن عَمِّهِ رِفَاعَةَ بن رَافِعٍ أَنَّهُ كان جَالِسًا عِنْدَ النبي صلى الله عليه وسلم فقال إِنَّهَا لَا تَتِمُّ صَلَاةٌ لِأَحَدٍ حتى يُسْبِغَ الْوُضُوءَ كما أَمَرَهُ الله تَعَالَى يَغْسِلُ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ إلى الْمِرْفَقَيْنِ وَيَمْسَحُ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ إلى الْكَعْبَيْنِ.
«يحيي بن خلاد از عمويش رفاعه نقل كرده است كه وي نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله نشسته بود آن حضرت فرمود: نماز هيچ فردي كامل و صحيح نيست جز اين كه اعمال وضو را همانگونه كه خداوند متعال دستور داده، انجام دهد؛ صورتش را بشويد و دستهايش را نيز با آرنج ها بشويد، و سرش را مسح کند و پاهايش را تا بر آمدگي پا مسح نمايد.»
القزويني، محمد بن يزيد أبو عبدالله (الوفاة: 275ق) سنن ابن ماجه، ج 1، ص 291، تحقيق: شعيب الارنؤط، عادل مرشد، محمد كامل، مؤسسة الرساله.
تصحيح روايت
شعيب الارنؤط، محقق اين كتاب، سند اين روايت را در پاورقي تصحيح كرده است:
(1) اسناده صحيح.
الباني از متعصبین و بزرگان وهابی نيز اين روايت را در تعليقه خود بر سنن ابن ماجه، صحیح دانسته است:
روايت عثمان : (با اسناد معتبر)
خليفه سوم اهل سنت نيز كيفيت وضوي پيامبر صلي الله عليه وآله را نقل كرده و تصريح كرده است كه ايشان پاها را مسح ميكرده اند. اين روايت از چند طريق نقل شده است:
طريق اول:
اين روايت در مسند احمد با سند معتبر اين گونه آمده است:
487 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا بن الأشجعي ثنا أبي عن سُفْيَانَ عن سَالِمٍ أبي النَّضْرِ عن بُسْرِ بن سَعِيدٍ قال أتى عُثْمَانُ الْمَقَاعِدَ فَدَعَا بِوَضُوءٍ فَتَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثاً وَيَدَيْهِ ثَلاَثاً ثَلاَثاًثُمَّ مَسَحَ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ ثَلاَثاً ثَلاَثاً ثُمَّ قال رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم هَكَذَا يَتَوَضَّأُ يا هَؤُلاَءِ أَكَذَاكَ قالوا نعم لِنَفَرٍ من أَصْحَابِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عِنْدَهُ
«بسر بن سعيد ميگويد: عثمان در جايگاه وضو نشست و گفت آب بياوريد تا وضو بگيرم. آنگاه دهانش را شست و آب در بيني اش کرد پس از آن، سه مرتبه صورت و دستهايش را شست. سپس سر و پاهايش را سه مرتبه مسح كرد. پس از آن گفت: رسول خدا صلي الله عليه وآله را ديدم كه اين گونه وضو ميگرفت. اي مردم آيا وضوي ايشان همچنين بود؟ گفتند: بلي. عثمان اين سخن را براي تعدادي از اصحاب رسول خدا كه نزد وي بودند، گفت.»
الامام احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 523، تحقيق: شعيب الارنوط- عادل مرشد، مؤسسة الرسالة.
محقق در پاورقي سند اين روايت را «حسن» ميداند و مينويسد:
(1) اسناده حسن.
طریق دوم:
از حمران بن ابان با سند معتبر نقل شده است که عثمان پايش را مسح ميکرد و تصريح مي کرد که وضوي رسول خدا صلي الله عليه وآله همين گونه بود:
56 حدثنا محمد بن بِشْرٍ قال حدثنا سَعِيدُ بن أبي عَرُوبَةَ عن قَتَادَةَ عن مُسْلِمِ بن يَسَارٍ عن حُمْرَانَ قال دَعَا عُثْمَانَ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ ضَحِكَ فقال ألا تَسْأَلُونِي مِمَّا أَضْحَكُ قالوا يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ما اضحكك قال رَأَيْت رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم تَوَضَّأَ كما تَوَضَّأْت فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَيَدَيْهِ ثَلاَثًا وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَظَهْرِ قَدَمَيْهِ.
سر و روي پاهاي خود را مسح کرده است.
مصنف ابن أبي شيبة، ج 1، ص 16
اين روايت در مسند احمد و مسند بزار نيز نقل شده است:
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 58، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
البزار، ابوبكر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفاى292 هـ)، البحر الزخار (مسند البزار) ج 2، ص 74، تحقيق: د. محفوظ الرحمن زين الله، ناشر: مؤسسة علوم القرآن، مكتبة العلوم والحكم – بيروت، المدينة الطبعة: الأولى، 1409 هـ.
هيثمي از علماي رجال اهل سنت، پس از نقل روايت، مي گويد:
رواه البزار ورجاله رجال الصحيح وهو في الصحيح باختصار
اين روايت را بزار نقل کرده و راويان سندش راويان صحيح است…
مجمع الزوائد، ج 1، ص 229
سيوطي بعد از نقل روايت مي نويسد:
(حم، والبزار حل ، ع ، وصحَّح)
اين روايت را احمد بن حنبل، بزار، ابو نعيم در حليه الاولياء و ابو يعلي روايت کرده اند و روايت تصحيح شده است.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، ج 15، ص 197، طبق برنامه الجامع الكبير.
روايت نزال بن سبره: (روايت صحيح)
احمد بن حنبل در كتاب «مسند» خود روايت ذيل كه وضوي امير مؤمنان عليه السلام را بيان ميكند، چنين آورده است:
1366 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبو خَيْثَمَةَ وثنا إِسْحَاقُ بن إِسْمَاعِيلَ قَالاَ ثنا جَرِيرٌ عن مَنْصُورٍ عن عبد الْمَلِكِ بن مَيْسَرَةَ عَنِ النَّزَّالِ بن سَبْرَةَ قال صَلَّيْنَا مع علي رضي الله عنه الظُّهْرَ فَانْطَلَقَ إلى مَجْلِسٍ له يَجْلِسُهُ في الرَّحَبَةِ فَقَعَدَ وَقَعَدْنَا حَوْلَهُ ثم حَضَرَتِ الْعَصْرُ فَأُتِىَ بِإِنَاءٍ فَأَخَذَ منه كَفًّا فَتَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَمَسَحَ بِوَجْهِهِ وَذِرَاعَيْهِ وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَمَسَحَ بِرِجْلَيْهِ …
«نزال بن سبره ميگويد: همراه علي [عليه السلام] نماز ظهر را خوانديم، حضرت در جايگاه خودش در ميدان کوفه رفت و ما هم دور بر ايشان نشستيم تا اين كه وقت نماز عصر فرا رسيد. براي آن حضرت آب وضو آوردند. ايشان كفي از آب برداشت و دهانش را شست. و بيني اش را شست و صورت و دستهايش را مسح كرد و سر و پاهايش را نيز مسح كرد. …»
مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 159
محقق كتاب، سند اين روايت را صحيح ميداند و در پاورقي تصريح ميكند:
(1) اسناده صحيح.
طيالسي نيز اين روايت را در كتابش با اندكي تفاوت چنين آورده است:
148 حدثنا أبو داود قال حدثنا شعبة قال أخبرني عبد الملك بن ميسرة قال سمعت النزال بن سبرة يقول صلى علي الظهر في الرحبة ثم جلس في حوائج الناس حتى حضرت العصر ثم أتى بكوز من ماء فصب منه كفا فغسل وجهه ويديه ومسح على رأسه ورجليه …
«نزال بن سبره ميگويد: علي [عليه السلام] در ميدان کوفه نماز ظهر خواند، سپس نشست تا به مشكلات مردم رسيدگي نمايد تا اين كه وقت نماز عصر فرا رسيد. سپس كوزهي از آب را آوردند از اين آب كفي ريخت صورت و دستهايش را شست و سر و پاهايش مسح كشيد….»
مسند الطيالسي، ج 1، ص 22
محقق كتاب (محمد بن عبد المحسن تركي) سند روايت را صحيح ميداند و مينويسد:
(2) حديث صحيح، اخرجه احمد و…
روايت عبد خير :
به گزارش طحاوي، عبد خير يکي از ياران امير مؤمنان عليه السلام ميگويد ايشان هنگام وضو گرفتن، روي پايش را مسح كردند:
حدثنا أبو أُمَيَّةَ قال ثنا محمد بن الأَصْبَهَانِيِّ قال أنا شَرِيكٌ عن السُّدِّيِّ عن عبد خَيْرٍ عن عَلِيٍّ رضي الله عنه أَنَّهُ تَوَضَّأَ فَمَسَحَ على ظَهْرِ الْقَدَمِ وقال لَوْلاَ أَنِّي رَأَيْت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَعَلَهُ لَكَانَ بَاطِنُ الْقَدَمِ أَحَقَّ من ظَاهِرِهِ.
«عبد خير بن يزيد از علي عليه السلام نقل كرده كه ايشان در وضو، روي پايش مسح كشيد و فرمود: اگر نديده بودم كه رسول خدا صلي الله عليه وآله چنين مي كردند، هر آينه کف پا براي مسح كردن سزاوار تر از پشت پا بود.»
الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاى321هـ) ، شرح معاني الآثار، ج 1، ص 35، تحقيق : محمد زهري النجار ، ناشر : دار الكتب العلمية – بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1399م.
تحریف در کتاب صحیح بخاری درباره وضو!
در صحیح بخاری آمده است:
5293 حدثنا آدَمُ حدثنا شُعْبَةُ حدثنا عبد الْمَلِكِ بن مَيْسَرَةَ سمعت النَّزَّالَ بن سَبْرَةَ يحدث عن عَلِيٍّ رضي الله عنه أَنَّهُ صلى الظُّهْرَ ثُمَّ قَعَدَ في حَوَائِجِ الناس في رحبه الْكُوفَةِ حتى حَضَرَتْ صَلَاةُ الْعَصْرِ ثُمَّ أُتِيَ بِمَاءٍ فَشَرِبَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ وَذَكَرَ رَأْسَهُ وَرِجْلَيْهِ ثُمَّ قام فَشَرِبَ فَضْلَهُ وهو قَائِمٌ ثُمَّ قال إِنَّ نَاسًا يَكْرَهُونَ الشُّرْبَ قِيَامًا وَإِنَّ النبي صلى الله عليه وسلم صَنَعَ مِثْلَ ما صَنَعْتُ
صحيح البخاري، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة – بيروت – 1407 – 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا ج 5 ص 2130
علی علیه السلام نماز ظهر را خواند سپس در صحن مسجد کوفه نشست و به امور مردم رسیدگی می کرد تا آنکه وقت نماز عصر فرا رسید. سپس برای ایشان آب آورده شد[تا وضو بگیرند،ابتدا] از آن نوشیدند و صورت و دست خود را شستند، راوی از سر و پای وی یاد کرد[!]، و سپس ایستادند و بقیه آب را نوشیدند و پس از آن فرمودند: همانا مردم نوشیدن آب به صورت ایستاده را مکروه و ناپسند می دانند و به تحقیق پیامبر همان کرد که من کردم.
راوی اینجا از کیفیت مسح سر و پا توسط امیر المومنین علی علیه السلام یاد می کند، اما صحیح بخاری تحریف شده و بخاری نخواسته است که این قسمت را گزارش دهد به همین منظور اشاره به کلام کامل راوی نمی کند!.
ابن حجر عسقلانی شارح بخاری به اینجا که می رسد در فتح الباری می نویسد که همین روایت را طیالیسی نقل کرده و در آن روایت آمده که سر و پا را مسح کردند.
قَوْلُهُ : ( فَشَرِبَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ ، وَذَكَرَ رَأْسَهُ وَرِجْلَيْهِ ) كَذَا هُنَا ، وَفِي رِوَايَةِ بَهْزٍ ” فَأَخَذَ مِنْهُ كَفًّا فَمَسَحَ وَجْهَهُ وَذِرَاعَيْهِ وَرَأْسَهُ وَرِجْلَيْهِ ” . وَكَذَلِكَ عِنْدَ الطَّيَالِسِيِّ ” فَغَسَلَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ وَمَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ ” وَمِثْلُهُ فِي رِوَايَةِ عَمْرِو بْنِ مَرْزُوقٍ عِنْدَ الْإِسْمَاعِيلِيِّ [1]، وَيُؤْخَذُ مِنْهُ أَنَّهُ فِي الْأَصْلِ ” وَمَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ ”
- فتح الباري شرح صحيح البخاري؛أحمد بن علي بن حجر العسقلاني، ار المعرفة للطباعة والنشر بيروت – لبنان ،ج 10 ص 71.
[1]. ذهبی درباره اسماعیلی می نویسد:
الْإِسْمَاعِيلِيُّ : الْإِمَامُ الْحَافِظُ الْحُجَّةُ الْفَقِيهُ شَيْخُ الْإِسْلَامِ أَبُو بَكْرٍ أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْعَبَّاسِ الْجُرْجَانِيُّ الْإِسْمَاعِيلِيُّ الشَّافِعِيُّ صَاحِبُ ” الصَّحِيحِ ” ، وَشَيْخُ الشَّافِعِيَّةِ…وَصَنَّفَ تَصَانِيفَ تَشْهَدُ لَهُ بِالْإِمَامَةِ فِي الْفِقْهِ وَالْحَدِيثِ .
سير أعلام النبلاء » الطبقة العشرون » الإسماعيلي.
همچنانکه در مسند طيالسي آمده است
حدثنا أبو داود قال حدثنا شعبة قال أخبرني عبد الملك بن ميسرة قال سمعت النزال بن سبرة يقول صلى علي الظهر في الرحبة ثم جلس في حوائج الناس حتى حضرت العصر ثم أتى بكوز من ماء فصب منه كفا فغسل وجهه ويديه ومسح على رأسه ورجليه ثم قام فشرب فضل الماء وهو قائم وقال إن ناسا يكرهون أن يشربوا وهم قيام ورأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم فعل الذي فعلت وقال هذا وضوء من لم يحدث
-مسند أبي داود الطيالسي ،ج 1 ص 22 سليمان بن داود أبو داود الفارسي البصري الطيالسي الوفاة: 204 ، دار النشر : دار المعرفة – بيروت –
ذهبی درباره طیالسی( (133 هـ – 204 هـ) قبل تر از بخاری ( 194 هـ – 256 هـ) فوت کرده می نویسد که او محدث و حافظ بزرگی است که خود بخاری به او در صحیح اش استناد می کرده است:
الطَّيَالِسِيُّ ( م ، 4 ) سُلَيْمَانُ بْنُ دَاوُدَ بْنِ الْجَارُودِ ، الْحَافِظُ الْكَبِيرُ ، صَاحِبُ الْمَسْنَدِ … وَقَالَ خَلِيفَةُ : مَاتَ فِي رَبِيعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَمِائَتَيْنِ . قُلْتُ : اسْتَشْهَدَ بِهِ الْبُخَارِيُّ فِي ” صَحِيحِهِ ” .
سير أعلام النبلاء » الطبقة العاشرة » الطيالسي.مؤسسة الرسالة، سنة النشر: 1422هـ / 2001م
اهل سنت مسح روی جوراب را جایز می دانند!
با اینکه برخی از اهل سنت مسح روی پا را که بر اساس قرآن کریم و سنت رسول خداست اشکال می کنند، اما اگر کسی جوراب پوشیده باشد مسح بر روی جوراب را کافی می دانند و نیازی هم به شستن پا نمی بینند، جالب است بدانید که مسح روی جوراب را از شستن پا برای وضو افضل و بهتر می دانند!. شما می توانید عبارت «هل يجوز المسح على جوربين» را در اینترنت سرچ کنید و فتاوای اهل سنت را ببینید!. در هر حال با وجود اینهمه دلیل و سند بر اینکه مسح پا جایز است و با اینکه مسح بر جوراب را افضل بر شستن می دانند اما برخی ظاهرا بر اساس عنادی که دارند نمی خواهند احادیث صحیح السند مسح پا را ببینند.
نتیجه:
آیا اینهمه اسناد و روایات و آیه وضو در قرآن کریم برای انسان مومن و منصف حجت نیست که پا را باید مسح کرد. این گوشه ای از اسناد و روایات مطرح شده در کتب اهل سنت است، کاملا مشخص است که وضوی شیعه بر اساس قرآن کریم و مکتب اهل البیت علیهم السلام است و همان وضوی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم می باشد خداوند متعال می فرماید : (( وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ )) (الحشر: 7), وقال عز من قائل: (( ومَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً )) (الأحزاب:36). باید دانست حتی بر مبنای اهل سنت هیچ اشکالی بر وضو شیعه وارد نیست و فقط متعصبین و منحرفین هستند که بر اثر حقد قلب آنها قفل زده شده و اینهمه اسناد را نمی بینند و چشم را بر حقیقت می بندند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تفاوت وضو شیعه و سنی به چه علتی است
نماز و روزه گذشته کسی که شیعه شده از اهل سنت یا سایر فرقه ها
هر چه ميكنم نميتوانم جواب درست به اهل سنت دهم
سلام علیکم
علتش آنست که خوب مسلط نیستید، روزانه یک ساعت سایت حضرت ولیعصر به آدرس http://www.valiasr-aj.com را ببینید، سخنرانی ها و درسها را گوش کنید، پس از چند ماه تغییرات را احساس می کنید که چقدر اعتقادات شما در زمینه امامت قوی شده است. سایت شبکه ولایت، سایت آیت الله میلانی را نیز توصیه می کنیم.
وفقکم الله لکل الخیر