ماه رمضان؛ ماه نظر به حق
آیا هنگام آن نشده که قلوب مؤمنین با رؤیت عظمت حق و آیات الهی به خشوع آیند و مانند یهود و نصاری نباشند که با گرفتارشدن به آرزوهای بلندِ دنیایی قلبهایشان از رؤیت الهی محروم شد و اکثراً از دین خارج شدند؟
ماه رمضان؛ ماه نظر به حق
با به گوشرسیدن صدای قافلهی ماه مبارک رمضان که بحمدالله هر روز نزدیکتر میشود، لازم است هرچه بیشتر قلب و روح خود را آمادهی پذیرش انوار آن ماه بگردانیم. حضرت مولیالموحدین«علیهالسلام» در نامهی خود به فرزندشان امام حسن«علیهالسلام» میفرمایند: «وَ أَوْثَقُ سَبَبٍ أَخَذْتَ بِهِ سَبَبٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ» محكمترين و پايدارترين پیوند، پیوند تو است با خدا.
وقتی متوجه باشیم بهجز بندگیِ ما و ربوبیتِ خدا، همه اعتبارات است و حقیقتی ندارد. پس به واقع يك ريسمان است كه بین ما و خدا، حقیقی و پايدار و محكم است که همان بندگی او است. این ریسمان وقتی وارد زندگیها میشود که ما خودمان را بنده ببينيم و لاغير، و خدا را معبود ببينيم و لاغير. برعکس آنکس که خود را همه کاره زندگی خود میداند و خود را به ابزارهای دنیا، اعم از خانه و پول و مقام، متصل می کند، این آدم به پوسیدهترین وسیله بین خود و آن ابزارها متوسل شده است. با چیزهای همراه و مصاحب شده که بر عکسِ نفس خودش که پایدار است، ناپایدار اند. به گفته حافظ:
نخست موعظهی پيرِ میفروش این است
كه از مصاحب ناجنس احتراز كنيد
مصاحب حقیقی خدا است و از آن جهت همجنس شماست که شما جلوهای از روح او هستید، همان روحی که عالیترین مخلوق است و نمایش کامل انوار او.ناجنس يعني آن چیزی که هم جنس شما نباشد و شما را به خدا متصل نگرداند، خداست که مقصد و مقصود هر کس است. و لذا غير خدا همه چيز نسبت به قلب و روان ما ناجنس است.
چنانچه ملاحظه بفرمایید به غير خدا، همه انسانها همه چیز را برای خود میخواهند، چون همه ناقصاند و میخواهند از طریق بقیه نقص خود را برطرف کنند، فقط کسانی از این امر استثناء هستند که متوجه شدهاند باید از طریق خدا نقص خود را بر طرف نمایند.
رفقای عادی شما به شما میگويند: رفته بودي دلم برایت تنگ شد، چون از تنهايي خودشان ناراحتاند. يك وقت است ما بدون امام نمیتوانيم زندگي كنيم چون امام جان ماست، آن درست است. و ملاقات اولیاء الهی و علماء بزرگ هم در همین راستا است. ولی در بسیاری موارد ما در ارتباط با بقیه میخواهیم به خیالات خود جواب دهیم. چیزی که فرهنگ مدرنیته گرفتار آن است و برای جوابگویی به آن امثال سینما و تلویزیون را پدید آورد، و از این طریقهها، با پرکردن خلوت های خود،راه ارتباط خود را با خدا به فراموشی سپرد.
حضرت میفرمایند: مواظب باش با گرفتار شدن در بندهای گرهخورده خیالات از آن رشته اصلی و قابل اعتمادی که بین تو و خداوند هست محروم نشوی. در ماه رمضان با بندهای خیال وداع کن اما با رشته بین خود و خدا هرگز وداع نکن.
اینکه در آیات مربوط به ماه رمضان خداوند به پیامبرش«صلواتاللهعلیهوآله» میفرماید: چون بندگان من از تو در بارهی من سؤال میکنند، من نزدیک هستم؛[1] نشان میدهد که ماه رمضان ماه همّت جهت ایجاد آمادگی برای ملاقات و رؤیت خدا توسط قلبها است.
فقط نگاه
تمام وجود انسان میتواند نگاه به حق باشد، دیگر خود را نباید دید و حتی خدا دیدن خود را هم نباید دید، فقط دیدن حق باید در میان باشد. شما وقتی مرا نگاه میكنيد دیگر نگاه كردن خود را نگاه نمي كنيد. يك وقت شما فقط مرا نگاه میكنيد و دیگر هیچ، ولی يك وقت ميگویيد عجب! دارم نگاهش میكنم، در حالت دوم ديگر مرا نگاه نمیكنيد بلکه به نگاهکردن خود توجه دارید. شما وقتي در آینه چيزی را میبينيد فقط نگاه کردن هستید، اما وقتی متوجه خودتان هستید که دارید نگاه میکنید آن وقت دیگر به آن چیز نگاه نمیکنید. پس در موقع رؤیت نگاهتان را نگاه نمیكنيد. نگاه كردن، غير از نگاه را نگاه كردن است.
پروانه وقتی به دور شمع میگردد همين طور میگردد و میگردد تا جذب نور شود تمام وجودش توجه به نور میشود، اصلاً وجود خود را فراموش میکند. بههمین جهت بهسرعت به طرف آتش شمع ميرود، ناگهان با تماس با آتش و گرمی آن به خودش میآید، عقب ميکشد. دوباره نور را میبینید و جذب آن میشود، خود را فراموش میکند و به طرف آتش میرود، دوباره میسوزد و عقب میکشد، تا به آنجا میرسد که هرچند نزدیکی به شمع با سوختن همراه است، اما بالأخره خود را به آتش میزند، دیگر مواظب است خود را نبیند تا عقب بکشد، تمام وجودش میشود دیدن نور، اینجاست که قوْتِ نور میشود و خودش میشود آتش. انسانی که متوجه رشته بین خود و خدا شد، تمام وجودش میشود نگاه به حق، دیگر هیچ رشته دیگری را به رسمیت نمیشناسد.
اگر كسي فهميد كه بنده است. يعني بند به خدا است تمام نگاهش میشود نگاه به حق، چیزی جز حفظ این ارتباط برایش معنی ندارد. بندگي چيزي جز توجّه به حق نیست، عین اتصال به حق است، چون وجودش به همان بندگی و بند بودن است، وجود مستقلی ندارد، بندگی یعنی عین فقر نسبت به حق. این نور پائيني را نگاه كنيد وقتي رابطهاش با نور بالايي قطع شود مثلاً يك مقوا بين نور بالايي و پائينی قرار دهند. نور پاييني هيچ میشود. چون همين كه به نور بالايي وصل است، وجود دارد. وقتی ميخواهيم بندگي كنيم. چون بندگی چیزی جز اتصال به حق نیست، تماماً میشویم توجه و نظر و نگاه به حق، و انصراف از هر آنچه میخواهد ما را به خود جذب کند. تمام عبادات برای حفظ این نگاه است. گفت:
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد
خودِ خدا به ما یاد داده که بگو: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»؛ به ما ياد داده است كه چطور سرِ رشته را نگهداریم، اگر کس دیگری خواست به ما یاد بدهد ما نمیپذیرفتیم، اوست که میداند راه و رسم ارتباط با خودش چگونه است، حتی به پیامبران نیز خودش یاد داد چگونه رشتهی بین خود و او را پایدار نگهدارند. سوره «حمد» تحفة بزرگ خدا است، خدا در این سوره به ما یاد داده كه چگونه با او حرف بزنيم، چيز عجيبي است. حالا شما در سوره حمد فقط نگاه به حق هستید، تمام مضامین این سوره دریچه نگاه به حق است. نگاه به نگاه نيست. نگاهت را نگاه نمیكني. اگر نگاهت را نگاه كني كه نگاه نمیكني. بنده فقط نياز است، فقط فقر است. حالا ببين ريسماني كه بين تو و اوست چه ريسماني است. يك طرفش تويي كه فقط نيازي و نگاه، يك طرفش فقط اوست كه فقط غنا است و لطف و حیات و سایر کمالات. «هيچچيز» به «چيز» وصل شده است. در سوره حمد راه اتصال به خودش را به ما آموخته و ما را دعوت کرده که به او وصل شویم و به او بنگریم. گفت:
خود، كه را آمد چنين دولت به دست قطره را موجي تقاضا گر شده است
چــون تقاضــا میكنـــد دريـا تو را از چه اِستــادي و وامــانــدي هَــلا
اَللّـــه، اَللّـــه ،زود بشتـــاب و بجـــو زانكه بحررحمت استاین، نيست جو
اَللّـــه اَللّـــه چون به فضلت راه داد ســر بــه خـــاك پـــاي او بـايد نــهاد
آری! خداوند در ماه رمضان ما را به فضل خاصی راه داده است، تا او را بنگریم و مست تماشای اسماء جمال و جلال او شویم. آنطور که حضرت صادق«علیه السلام» فرمودند:
«لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونُ فِي مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَان»[2]
چشمها هنگام نظر افكندن او را نمی بیند ولى دلها با حقايق ايمان او را ديدهاند.
در طلیعهی ماه رمضان خداوند از ما سؤال میفرماید که:
«اَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»[3]
آیا هنگام آن نشده که قلوب مؤمنین با رؤیت عظمت حق و آیات الهی به خشوع آیند و مانند یهود و نصاری نباشند که با گرفتارشدن به آرزوهای بلندِ دنیایی قلبهایشان از رؤیت الهی محروم شد و اکثراً از دین خارج شدند؟
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا…»[4]
بدانید وقت آن رسیده که خداوند قلبهای مرده را زنده گرداند.
جهت آمادگی برای روبهروشدن با ماه مبارک رمضان علاوه بر روزه در ماه شعبان و استغفار، کتاب «روزه؛ دریچهای به عالم معنا» و نوشتار « راههای استفادهی بیشتر از ماه رمضان» إنشاءالله کارساز است. امید است إنشاءالله همه عزیزان و من حقیر توفیق آمادگی جهت بهرهبرداری از آن ماه عزیز را هرچه زودتر در خود بهوجود آوریم که ماه ضیافة الله در راه است.
«و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
[1] – سوره بقره، آیه 186
[2] – الكافي ج1ص 98
[3] – سوره حدید، آیه 16 .
[4] – سوره حدید، آیه 17 .
منبع:هدانابرگرفته از لب المیزان