فیزیک کوانتوم و خدا
فیزیک کوانتوم و خدا
خدا و فیزیک کوانتوم
فیزیک کوانتوم با اعتقاد به وجود خدا چهنسبتی دارد، آیا درست است که برخی آن را مخالف برهان نظم و اعتقاد به خدا میدانند؟
فیزیک کوانتوم، شاخهای از فیزیک نظری است که در مقیاس اتمی و زیراتمی به جای مکانیک نیوتنی و پیشبینی دقیق، توصیفگر جهان میکروسکوپی و چگونگی ذرات بر اساس حساب احتمالات است.
فیزیک کوانتوم، مدل منظومهای الکترونها را نمیپذیرد. یعنی الکترونها را ذراتی همچون منظومه شمسی به دور هسته مرکزی توصیف نمیکند؛ بلکه نظریه دو گانگی موج ذره، را مطرح میکند. یعنی الکترون در فیزیک کوانتوم، هم به صورت ذره و هم به صورت موج توصیف میشود. ساختار اتم در این مدل، از طریق حواس ظاهری و با کیفیات حسی و مقولات زمان و مکان و علیت، بیانپذیر نیست. یک الکترون، یک کوانتوم به معنای یک بسته است. بر اساس برخی نگرشها موج و ذره بودن الکترونها و کوانتومها، به ناظر نیز بستگی دارد. الکترونهای اتم با نبود ناظر، محدوده مشخصی نخواهند داشت و به موج تبدیل میشوند. فیزیک کوانتوم برای مشاهدهگر در فرایند تجربه سهم زیادی قایل است؛ بر این اساس، قوانین دقیق در جهان اتم حکومت نمیکند.[39]
از طرف دیگر برهان نظم، مبتنی بر وجود نظم در طبیعت است و از این طریق بر وجود ناظمی حکیم استدلال میکند. اکنون این پرسش رخ مینماید که آیا وجود بینظمیها و آشفتگیها در جهان درون اتم و اصل عدم تعین و عدم موجبیت در فیزیک کوانتوم، بهمعنای فقدان طرح و برنامه در جهان میکروسکوپی نخواهد شد؟ و آیا با نفی علیت در فیزیک کوانتوم میتوان وجود خدا را اثبات کرد؟
پاسخ:
برای روشن شدن این مسئله ابتدا باید توجه داشت که بینظمی یا عدم قطعیت یاد شده امری ذهنی است یا عینی؟ به عبارت دیگر عدم تعین وصف حقیقی طبیعت است یا صرفاً اقرار به ضعف و نارسایی دانش کنونی بشر؟ آیا به این معنی است که قوانین دقیقی در جهان اتم حاکم نیست یا قوانین آنچنان ظریف و پیچیده است که هنوز راه درازی در پیش است تا انسان به کشف آن قوانین نائل آید؟ اندیشوران و فیزیکدانان غربی در این باره مواضع متفاوتی دارند:
1. برخی همچون اینشتن، ماکس پلانک و دیوید هیوم، عدم قطعیت را ناشی از جهل کنونی بشر دانسته و احتمال میدهند زمانی قوانین بسیار دقیق جهان درون اتمی کشف شود.
2. کسانی مانند نیلز بور عدم قطعیت را برآیند محدودیتهای درونی تجربی یا مفهومی به حساب میآورند، زیرا مشاهدهگر ناگزیر سیستمی را که تحت مشاهده خود دارد، آشفته میسازد، و خود اتم همیشه برای بشر دسترسناپذیر است.
3. امثال هایزنبرگ عدم تعیّن را در خود طبیعت جستجو کرده و برآنند که در جهان اتمی بالقوگیهای بدیل یا جانشین شونده وجود دارد.[40]
بر اساس دیدگاههای اول و دوم هیچ تعارضی میان برهان نظم یا سایر براهین اثبات وجود خدا با فیزیک کوانتوم نیست، اما آیا نگاه سوم چالشی در برابر این براهین به حساب آید؟ پاسخ منفی است، زیرا:
الف. اصل علیت، یک اصل بدیهی و خللناپذیر فلسفی است که انکارش، مستلزم تناقض است و ابهاماتی از سنخ مسائل درون اتمی هرگز توان چالش با آن را ندارد.
ب. فیزیک کوانتوم مبتنی بر حساب احتمالات است و منطق احتمالات، بیشک مبتنی بر اصل علیت است؛ زیرا امکان و احتمال و بالقوگی از توابع موجی لحظات پیشین است و نفی علیت، مستلزم نفی فیزیک کوانتوم خواهد شد.
ج. اگر اتفاقات و تغییرات در جهان اتمی به ناظر و مشاهدهگر بستگی دارد؛ دیگر چگونه میتوان عدم تعیّن را به واقع و جهان خارج نسبت داد؟
شایان یاد است که برخی از دانشمندان مانند جینز نه تنها فیزیک کوانتوم را مغایر خداباوری ندانسته، بلکه اساساً آن را دلیلی بر تقدیر الهی و مداخله غیبى در جهان ذرات قلمداد کردهاند.[41]
. Herbert, Nick, Quantum Reality: Beyond the new Physics (Nee york: Doubleday, 1985) p: 30. [39]
و ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1374، بخش سوم.
.[40]ایان باربور، علم و دین، بخش سوم.
[41]. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مجموعهآثاراستاد شهید مطهرى، ج6، ص676 – 670.
- منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، خداشناسى / مؤلف محمدرضا كاشفى