وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

فال گرفتن گناه است

0

فال گرفتن گناه است

طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

سؤال 563 ـ بعضى از اشخاص در خارج با فالگیرى از جامع الدّعوات و یا دوازده برج، از آینده و گذشته و مرض مراجعین خبر مى دهند و مى گویند: فلان گرفتارى دارى یا خواهى داشت، فلان مقدار باید بدهى تا دعاى حسابى بنویسم و دعاى محبّت مابین دخترها و پسرها و زوجها و براى دیوانه ها و جنّ زده ها مى نویسند و پولهاى زیادى دریافت مى کنند و در ضمن نماز جمعه و نماز جماعت مى روند، بفرمایید پول گرفتن در مقابل این کارها چه حکمى دارد؟

جواب: پول گرفتن در برابر این کارها جایز نیست.

سؤال 564 ـ آیا رجوع به فالگیرها و جادوگران براى معالجه جایز است در حالى که گاهى از اوقات امراض سختى را معالجه مى کنند؟

جواب: رجوع به آنها حرام است.

سؤال 565 ـ آیا دعانویسى و پول گرفتن در مقابل آن به عنوان کسب یا هدیه جایز است؟

جواب: اگر دعاهاى مشروعه مأثوره باشد مانعى ندارد ولى دعانویسى خرافى حرفه اى جایز نیست.

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی.


مطابق نظر آيت الله سيستاني

مطابق نظر آيت الله سيستاني

پرسش: کف و یا فال فنجان بین ، پیشگویی هایی می کند و می گوید که برای شخص در حال و آینده چه پیش خواهد آمد ؟

آیا چنین کاری جایز است به ویژه اگر صاحب فنجان به آنچه گفته می شود ترتیب اثر بدهد ؟

پاسخ:

چنان پیشگوی هایی اعتبار ندارد و او هم نباید به طور جزم و یقین ، سخنی بگوید هم چنانکه دیگران هم در مواردی که وجود حجّت شرعی و عقلی لازم است ، نباید بر آن پیشگویی ها ، اثر بار کنند .

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی سیستانی.


پرسش : دیدگاه اسلامدر مورد فال نیک و بد چیست؟

پاسخ:

 شاید همیشه در میان انسان ها و اقوام مختلف، فال نیک و بد رواج داشته است، امورى را به «فال نیک» مى گرفتند و دلیل بر پیروزى و پیشرفت کار مى دانستند، و امورى را به «فال بد» مى گرفتند و دلیل بر شکست و ناکامى و عدم پیروزى مى پنداشتند.

در حالى که هیچ گونه رابطه منطقى در میان پیروزى و شکست با این گونه امور وجود نداشت، و مخصوصاً در قسمت فال بد، غالباً جنبه خرافى و نامعقول داشته و دارد.
این دو گر چه اثر طبیعى ندارند، ولى بدون تردید اثر روانى مى توانند داشته باشند، «فال نیک» غالباً مایه امیدوارى و حرکت است ولى «فال بد» موجب یاس و نومیدى و سستى و ناتوانى.
شاید به خاطر همین موضوع است که: در روایات اسلامى از «فال نیک» نهى نشده، اما «فال بد» به شدت محکوم گردیده است.

در حدیث معروفى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده: «تَفَاَّلُوا بِالْخَیْرِ تَجِدُوهُ»؛ «کارها را به فال نیک بگیرید ـ و امیدوار باشید ـ تا به آن برسید)، (1) جنبه اثباتى این موضوع منعکس است.

و در حالات خودِ پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و پیشوایان اسلام(علیهم السلام) نیز دیده مى شود که گاهى مسایلى را به فال نیک مى گرفتند، مثلاً در جریان برخورد مسلمانان با کفار «مکّه» در سرزمین «حدیبیه» مى خوانیم هنگامى که «سهیل بن عمرو» به عنوان نماینده کفار «مکّه» به سراغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و حضرت(صلى الله علیه وآله) از نام او آگاه گردید، فرمود: «قَدْ سَهُلَ عَلَیْکُمْ اَمْرُکُمْ»؛ (یعنى از نام سهیل من تفال مى زنم که کار بر شما سهل و آسان مى گردد).(2)

دانشمند معروف «دمیرى» که از نویسندگان قرن هشتم هجرى است، در یکى از نوشته هاى خود اشاره به همین مطلب کرده مى گوید: این که پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) فال نیک را دوست مى داشت، به خاطر آن بود که انسان هر گاه امیدوار به فضل پروردگار باشد در راه خیر گام برمى دارد و هنگامى که امید خود را از پروردگار قطع کند، در راه شرّ خواهد افتاد و فال بد زدن مایه سوء ظن و موجب انتظار بلا و بدبختى کشیدن است.(3)

اما از فال بد که عرب آن را «تطیّر» و «طیره» مى نامد، در روایات اسلامى ـ همان طور که گفتیم ـ شدیداً مذمت شده، چنان که در قرآنمجید نیز کراراً به آن اشاره گردیده و محکوم شده است.(4)

از جمله در حدیثى مى خوانیم: پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اَلطِّیَرَهُ شِرْکٌ»؛ (فال بد زدن ـ و آن را موثر در سرنوشت آدمى دانستن ـ یک نوع شرک به خدا است).(5)

و نیز مى خوانیم: اگر فال بد اثرى داشته باشد، همان اثر روانى است، امام صادق(علیه السلام) فرمود: «الطِّیَرَهُ عَلى ما تَجْعَلُها اِنْ هَوَّنْتَها تَهَوَّنَتْ وَ اِنْ شَدَّدْتَها تَشَدَّدَتْ وَ اِنْ لَمْ تَجْعَلْها شَیْیاً لَمْ تَکُنْ شَیْیاً»؛
(فال بد اثرش به همان اندازه است که آن را مى پذیرى، اگر آن را سبک بگیرى کم اثر خواهد بود، و اگر آن را محکم بگیرى پر اثر، و اگر به آن اعتنا نکنى، هیچ اثرى نخواهد داشت).(6)

در اخبار اسلامى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که: راه مبارزه با فال بد، بى اعتنایى است.
از پیغمبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) نقل شده که فرمود: «ثَلاثٌ لایَسْلَمُ مِنْها اَحَدٌ الطِّیَرَهُ وَ الْحَسَدُ وَ الظَّنُّ.
قِیلَ فَما نَصْنَعُ؟ قالَ: اِذا تَطَیَّرْتَ فَامْضِ وَ اِذا حَسَدْتَ فَلاتَبْغِ وَ اِذا ظَنَنْتَ فَلاتُحَقِّق»؛ (سه چیز است که هیچ کس از آن سالم نمى ماند ـ و وسوسه هاى آن در درون قلبِ غالب اشخاص پیدا مى شود ـ فال بد و حسدو سوء ظن.

عرض کردند: پس چه کنیم؟

فرمود: هنگامى که فال بد زدى اعتنا مکن و بگذر و هنگامى که حسددر دلت پیدا شد، عملاً کارى بر طبق آن انجام مده و هنگامى که سوء ظن پیدا کردى آن را نادیده بگیر).(7)

عجیب این است که: موضوع فال نیک و بد، حتى در کشورهاى پیشرفته صنعتى و در میان افراد به اصطلاح روشن فکر، و حتى نوابغ معروف وجود داشته و دارد، از جمله در میان غربى ها رد شدن از زیر نردبان، افتادن نمکدان و هدیه دادن چاقو به شدت به فال بد گرفته مى شود!

البته وجود فال نیک همان طور که گفتیم مساله مهمى نیست بلکه غالباً اثر مثبت دارد، ولى با عوامل فال بد همیشه باید مبارزه کرد و آنها را از افکار دور ساخت و بهترین راه براى مبارزه با آن تقویت روح توکّل و اعتماد بر خدادر دل ها است، همان طور که در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده است.(8)

پی نوشت:

  • (1). «میزان الحکمة»، جلد 3، صفحه 2353، دار الحدیث، طبع اول ـ «المیزان»، جلد 19، صفحه 77، انتشارات جامعه مدرسین قم.
  • (2). «مناقب»، جلد 1، صفحه 203، انتشارات علامه، قم، 1379 هـ ق؛ «بحار الانوار»، جلد 20، صفحه 333 ؛ «مجمع البیان»، جلد 9، صفحه 197، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق؛ «المیزان»، جلد 18، صفحه 267 و جلد 19، صفحه 77، انتشارات جامعه مدرسین قم.
  • (3). «سفینة البحار»، جلد 2، صفحه 102، انتشارات کتابخانه نسائى؛ «مستدرک سفینة البحار»، جلد 6، صفحه 619، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1419 هـ ق.
  • (4). مانند سوره یس، آیه 19؛ سوره نمل، آیه 47؛ سوره اعراف، آیه 131.
  • (5). «المیزان»،، جلد 19، صفحه 78، ذیل آیه مورد بحث، انتشارات جامعه مدرسین قم ـ «بحار الانوار»، جلد 55، صفحه 322 ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 7، صفحه 266، مؤسسة التاریخ العربى بیروت، 1405 هـ ق ـ تفسیر «ابن کثیر»، جلد 2، صفحه 512، دار المعرفة بیروت، 1412 هـ ق.
  • (6). «المیزان»، جلد 19، صفحه 78، ذیل آیه مورد بحث، انتشارات جامعه مدرسین قم؛ «کافى»، جلد 8، صفحه 197، دار الکتب الاسلامیة؛ «وسائل الشیعه»، جلد 11، صفحه 361، و جلد 22، صفحه 404، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 55، صفحات 310 و 322.
  • (7). «بحار الانوار»، جلد 55، صفحه 320؛ «المیزان»، جلد 19، صفحه 78، انتشارات جامعه مدرسین قم؛ «میزان الحکمة»، جلد 3، صفحه 2354، دار الحدیث، طبع اول؛ «فرائد الاصول»، جلد 2، صفحه 37، مجمع الفکر الاسلامى، قم، طبع اول، 1419 هـ ق.
  • (8). گردآوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم، ج 6، ص 378.

حتما بخوانيد

ویژه نامه احکام متفرقه

ویژه نامه احکام جامع سایت هدانا 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.